علت سکوت روزنامهنگاران در مقابل دروغ بزرگ روحانی چیست؟
نیک آهنگ کوثر
منبع:خودنویس
علت سکوت روزنامهنگاران در مقابل دروغ بزرگ روحانی چیست؟
رئیس قوه مجریه جمهوری اسلامی، در گفتگوی اخیرش با سیانان، در پاسخ به سوالی در باره روزنامهنگاران زندانی گفته است که فکر نمیکند کسی به خاطر انجام فعالیتهای روزنامهنگارانه، دستگیر شود و به زندان رود. جواب را میتوان دوپهلو هم ارزیابی کرد، چرا که گفته «فکر نمیکند»، اما وقتی مقامی امنیتی مثل روحانی که الان در موقعیت اجرایی قرار گرفته است، نداند که روزنامهنگاران در ایران به خاطر فعالیتهای مطبوعاتی به زندان میروند، چند جای کار شدیدا عیب دارد. اول اینکه چنین مدیری، از مملکت خودش قاعدتا بیاطلاع است. دوم اینکه از روابط امنیتی و قضایی بیخبر است. سوم اینکه خبرهای عادی را هم که توی بولتن، هر روز صبح به او میدهند، نخوانده است. چهارم اینکه هیچکس توی دفترش خبرهای سایتهای خبری را برایش نخوانده است و ...
پرسش اینجا است که اگر چنین مقامی از دستگیری روزنامهنگاران به خاطر فعالیتهای رسانهای بیخبر است، خب از قدیم گفتهاند که: «ای بیخبر! بکوش که صاحب خبر شوی!». اگر این یکی افاقه نکرد، باید بررسی شود که آیا با خبر بوده و خودش را به آن راه زده؟ به نظر من، با توجه به سابقه کتمانگری مقامهای جمهوری اسلامی که بسیاری از ایشان سالهای سال از اعدامهای سال ۶۷ بیخبر بودهاند، ایشان هم از زاویه کتمان واقعیت به این مساله پرداخته و جواب کریستین امانپور را داده است.
اما مساله دردناکتر، سکوت رسانهای در مقابل این سخن حسن روحانی است. لطفا رسانههای سبز و بنفش را خوب بررسی کنید. بیش از ۲۴ ساعت گذشته و انگار نه انگار.
هر وقت احمدینژاد یا کسی از آن خیمه حرفی و سخنی نامناسب در باره روزنامهنگاران میگفت، رگ غیرت دوستان به خروش میآمد و سریع، نامههای سرگشاده و اعتراضی امضا میشد. دست به دست میشد و سایتهای مختلف علم میکردند. اما الان چه اتفاقی افتاده است؟
ژیلا بنییعقوب، روزنامهنگاری که به حکم دادگاه، از فعالیتهای روزنامهنگاری محروم شده است، در فیسبوک خود مینویسد: «اگر احمدینژاد و جواد لاریجانی بگویند هیچ کس در ایران به خاطر شغل خبرنگاریاش در زندان نیست سرتاپایشان را به لجن میکشیم و عکس دوستان و همکاران روزنامهنگارانمان را به اشتراک میگذاریم که آقای احمدینژاد! ببینید! اینها خبرنگارند و به خاطر خبرنگاریشان در زندان هستند. اگر آقای روحانی همین را بگوید (که به تازگی در نیویورک گفته) صدایمان در نمیآید. اگر به همفکران ما بگویند جاسوس و فاسد، حتما دروغ گفتهاند. اما اگر به دیگران این را نسبت بدهند شاید درست بگویند!...به این میگویند استاندارد دوگانه...این معیارهای دوگانه دیگر خیلی خستهام کرده، آنقدر که حتی دلم نمیخواهد به صورت مصداقی و بیشتر از این در باره اش بحث کنم. چون سالهاست که در همه حوزهها شاهد این رفتارها هستم.»
بسیاری از روزنامهنگاران گویا روزه سکوت گرفتهاند و صدایشان به شکل زنجیرهای، خاموش شده! من با اصطلاح «زنجیرهای» بسیار موافقم. آن زمان در روزنامههای دوم خردادی، چند ژنرال، فرماندهی عملیات را بر عهده داشتند و افسران و درجهداران مجری اوامر بودند. امروز گویی همان فضا به نحوی دیگر تکرار شده است. اگر عیب روزنامههای دوم خردادی، نادیده گرفتن خطاهای دولت خاتمی بود، در روزگار فعلی، وضعیت بسیار بدتر است. لااقل آن زمان، بودند کسانی که در اعتراض به جانبداری افراطی و سانسور، سکوت نمیکردند و به هر طریقی، اعتراضشان را علنی میکردند، اما امروز چه؟
دوستی میگفت: «از بچههای ستادهای انتخاباتی که در روزنامهها هم فراوانند چه انتظاری داری؟ نمیخواهند کار در ستاد انتخاباتی بعدی در زمستان سال بعد و انتخابات ریاست جمهوری بعدی را از دست بدهند.»
گمانم شعاری که امروزه باید بالای روزنامهها چاپ شود، این است: «ندانستن، حق شماست.» منبع:خودنویس فهرست مطالب نیک آهنگ کوثر در سایت پژواک ایران *کارنامه مدیریت آبی دولت روحانی؛ تشدید خشکسالی انسانساخت [2021 Jul] |