چهارشنبه سوري , فرازي درخشان از پيكارآزادي
کریم قصیم
شب بي مانندي بود ديشب. نسل قيام و آزادي, سراسرايران را, با آتش و شعارمرگ بر ديكتاتور, با رقص و پايكوبي و پيكار عليه شب پرستان آخوندي/نظامي نوراني كرد. نسل قيام عزم و اراده مردم ايران را , همچون پتكي بر پيكر نظام ضحاكي كوبيد.
چهارشنبه سوري بي مانند ديشب درسهايي فراوان داشت براي همه طرفهاي تاريخ جاري ملت ما, درسهايي براي مشتاقان آزادي, براي رميده ها و متمايلان به سازش و البته تجربه وحشتناكي براي دشمنان ملت ايران , يعني همين طيف جلادان حاكم و سرآنان/ خامنه اي. برخي از برجسته ترين آموزه هاي اين شب به ياد ماندني را كه بلافاصله به چشم مي آيند, تلگرافي مي نويسم:
پيروزي قيام كنندگان عليه فتواي خامنه اي و حكومت نظامي:
در هفته هاي گذشته, به خصوص در هفته آخر پيش از چهارشنبه سوري, تمام سران نظام و حتي شخص ولي فقيه (فتواي آخري اش نشان از تصلب شرائين, اي بسا ناقص العقلي هم داشت) جملگي نهايت تلاش كردند عليه مراسم چهارشنبه سوري و برنامه هاي آتش و اعتراض و رقص و پايكوبي مردم جوّسازي كنند, رعب و وحشت بيفكنند, بلكه روحيه ها را رميده و عزمها شكسته به هزيمت افتند. البته اصلاح طلبان «نظام پرست» نيز نقش خود را ايفاء كردند و همه را به «جشن در آرامش» فراخوانند... اما چهارشنبه سوي نسل قيام همه « اهريمنها» را درشعله هاي آتش آزادي خواهي فروبرد و سوزاند, نشان داد كه چه نيروي بنيان كني در قلبها و اراده هاي نسل جوان و قيام ايران نهفته است. برغم حكومت نظامي اعلام نشده, با وجود مهيب ترين توراختناق سراسري در خيابان, بازدر هزاران محله و درسراسرميهن بزرگ ما, در صدها شهر بزرگ و كوچك , جوانان و خانواده ها به خيابان آمدند و شب را با كُپه هاي آتش و شادماني و شور و پيكار اعتراضي, با شعارهاي كوبنده مرگ بر ديكتاتور, مرگ بر خامنه اي و... به روزو آيت روشن طرد ولايت فقيه تبديل كردند. زردي ترس و لرز و سازش و رميدگي را به آتش افكندند و سرخي شورو شعله نبرد رهايي را از آن خود كردند. درچهارشنبه سوري آتشين, نسل قيام برحكومت نظامي خامنه اي پيروزشد.
اوجگيري روحيه تهاجمي قيام سراسري,
همه مي دانند كه درپي شكست تاكتيك «اسب تروآ»ي اصلاح طلبان در روز 22 بهمن عده اي, به جاي درس گرفتن از خطاي – به صف رژيم رفتن/ درصف رژيم ماندن – خودشان را باختند وبه هزيمت افتادند, بدتراين كه دانسته تلاش كردند مرض را به جامعه نيزتسرّي دهند: با مواضع خصومت آميز خود نسبت به مجاهدان و مبارزان قاطع نبرد , با وادادگي و برسميت شناسي گماشته ولي فقيه, با سكوت نسبت به سرنوشت هزاران مجروح و زنداني دانشجويي, با خانه نشيني و ابرازتمايل مكرربه «نظام» آبروباخته و... با اين رويكردها و روشها بود كه در همه سطوح جنبش, درسطح كشوري و به خصوص در شهرهاي بزرگ ميليوني ايران, تخم يأس و نگراني و تفرقه پاشيده شد. بعضاً نظريه هاي گوناگون بدبينانه, سازشكارانه و حتي تسليم طلبانه در مقابل استبداد خونريز ظهور كرد و دست آخر هم ايده اي شگفت , نامعلوم و بودار به نام « سال صبرو حوصله» اعلام شد؟!.
درفاصله يك ماه گذشته, خط قاطعيت در مقابل استبداد را به شدت مورد حمله قراردادند. بارها و بارها, پيكارگران خطوط مقدم جبهه ضد ولايت فقيهي را , با انواع و اقسام طرح و ترفند وتهتك و به ويژه با چسب تكراري و ارتجاع پسند « خشونت ورزي و تند روي» كوبيدند . مي خواستند مكافات خسراني را كه سازشكاران و اصلاح طلبان به جنبش وارد كردند ازپهلوي ضرب ديده مبارزان و رنجديدگان جنبش بگيرند, روش هميشگي « ميانه بازان». آقايان, به جاي درس گرفتن از تجربه شكست و كنار گذاشتن تفكر پشت « اسب تروآ», دست بالا را گرفتند و - البته به ياري امدادهاي غيبي رسانه هاي بزرگ جهاني - طلبكارهم از كار در آمدند و بيش از پيش « تند روان و تندروي» را نواختند. لابد به عنوان پيش پرداختي براي گرد هم آمدن « عقلاي دوطرف» ؟ خلاصه در ظرف اين يك ماهه «آرامش و ميانه روي» رو آمد. درطرف رژيم اما, بازسازي و گسترش بسيج و سازماندهي هرچه بيشتر طرحهاي خفيه نظامي. درصحنه علني هم هيچ ميزي براي « عقلا» چيده نشد.
درآستانه چهارشنبه سوري كه همه شواهد نشان از خيزش مجدد نسل قيام و آزادي مي داد, باز هردو جماعت – رژيم و آرامش طلبان - به هول وولا افتادند كه نكند...
آنها كه مترصد بودند جنبش را به بند صبر و هزيمت كشانند, بارديگر و به دفعات زور و زر رژيم را به رخ توده ها كشاندند , مردم به پا خاسته و جوانان را از « عدم توازن قواي مطلوب» ترساندند, به اين و آن دستاويز ( مثلاً آزادي شماري از زندانيان جنبش در آستانه عيد كه حق مردم و نتيجه پيكار خانواده ها و فشار اجتماعي است و...) دمبدم همه را به سكوت و فوقش انجام «جشن نور در آرامش» فراخواندند, بعضي حتي هرترقه و فشفشه اي را سلاح و خشونت ناميدند و پيشاپيش , هرروز در هر وعده نمازشان جوانان را – نه شبكه سراسري سركوب و اختناق حاكم را - از « هرگونه خشونتي» بر حذرداشتند, ....
ولي برغم اين تمهيدها, چهارشنبه سوري آتشين آمد, دشمن اصلي را كور و همه اين آقايان را بور كرد.
آيا اين جماعتهاي «نظام پرست» حالا كه آتش و سرخي عزم و اراده جوانان دليرو آزاديخواه را به چشم ديده اند به صرافت مي افتند؟ قطعاً نه همه شان. ولي قدرمسلم آنست كه آتش چهارشنبه سوري توي طيف صاحبان و حاميان نظام اختلاف و شقه را بيشترو بيشترمي كند. به كوري چشم دشمن اما, اين طرف همبستگي جهت پيشبرد پيكارقاطع افزايش مي يابد. پيروزي به اتحاد مي افزايد و چهارشنبه سوري آتشين يك پيروزي بزرگ بود . جلوي چشم ايران مشتاق و دنياي كنجكاو , روحيه تهاجمي نسل قيام سراسري اوج و شكوه تازه اي را به نمايش گذاشت. به آقايان هم گوشزد كرد, ازسكوت و كناره نشيني و« سال صبرو حوصله» خبري نيست, به خودآييد!
· چند كلمه در مورد تاكتيك, وسايل و مناسبتها
شهرهاي كوچك و بزرگ ايران, هزارتوهاي شگفتي هستند كه ديگر بافت آنها در تسلط بسيج و لباس شخصيهاي منفور و آبروباخته رژيم نيستند. چهارشنبه سوري آتشين نمي توانست برگزار شود هرآينه چنان سلطه اي , كه رژيم خيلي تلاش دارد مدعي وجود و احاطه آن باشد, واقعيت مي داشت. خير, اين جماعتهاي رسوا رفته رفته براي استتار نقش خود و پنهان نگهداشتن رابطه و پيوند ارگانيك خودشان با رژيم به طور فزاينده مسأله خواهند داشت. درهرحال, شهرها هزارها هزار محله و گوشه هاي پنهان و آشكار براي حضور, پناه گيري , تحرك و تغيير نقطه عمليات در اختيار مبارزان مي گذارند. تاكتيكهاي تعرض سازمانيافته, حضور پراكنده و تحرك سريع درمقابل نيروهاي سركوب, در چهارشنبه سوري آتشين به اجرا در آمد, پيروزشد و براي روزها و شبهاي آينده قابل تكرار و آزمايش هستند. وسايل و ابزاري كه درچهارشنبه سوري به كار رفتند, حداقلهاي در دسترسي بوده و هستند, كه كاربرد آنها هم براي فرسودن اعصاب نيروهاي سركوبگر در شب و روز قابل بهره گيري هستند و هم درمواقع حساسي براي دفاع وحمله. بي ترديد در زمينه دستيابي به ابزارو وسايل جديد پيكار هم جنبش جوانان به رشد و توانايي بيشتردست خواهد يافت.
چهارشنبه سوري نشان داد كه برخلاف تصور اوليه , كه روزهاي رسمي رژيم را «امنترين و بهترين مناسبتها» مي ناميدند, هرشب و روزي كه مورد علاقه , اطلاع و شناخت عمومي مردم ايران باشد, مثل همين چهارشنبه سوري , روزهايي چون سيزده بدر, روزكارگر و... شبهاي خاص مذهبي, همه اين مناسبتها, مناسب رزم و پيكارآزادي اند. بخصوص اگر اين مناسبتها با آداب و رسوم اخص رژيم منطبق نباشند. آن وقت ديگر روزبعد كسي از دستگاه حاكم نمي تواند پيروزي را به حساب خود نويسد و خامنه اي بيايد « ازامت در صحنه » تشكركند و مال مردم را به كيسه خود بريزد. مثل همين چهارشنبه سوري آتشين ديشب, كه آشكارا يك پيروزي پيكارقاطع آزادي عليه ولايت فقيه و خلاف مطلوب سازشكاران است. البته اين مسأله «مناسبتها» تا هنگامي اهميت فوق العاده دارند كه جنبش سراسري هنوز فاقد گردانهاي قوي پيكار اجتماعي سازمانيافته كارگري / كارمندي است, گردانهايي كه در مراحل اوليه اند ولي - با توجه به بحرانهاي فزاينده اقتصادي/ سياسي جاري – درسالي كه مي آيد , به احتمال زياد, رشد و گسترش شتاباني پيدا خواهند كرد.
17 مارس 2010
http://www.facebook.com/#!/note.php?note_id=416230233792&id=1765678825&ref=mf
منبع:پژواک ایران