خيانت بزرگ، گفتگو با دکتر کریم قصیم در مورد حمله به اشرف
کریم قصیم
پژواك ايران: آقاي دکتر قصيم, وقايع تكان دهنده اخير در اشرف سريع و توفاني گذشته اند. خيلي از گوشه هاي اين , به قول نوشته شما «جنايت و خيانت بزرگ», ناروشن مانده اند. حداقل به طورخلاصه هم كه شده متقاضي جواب مختصر و مفيد شما به برخي پرسشهايمان راجع به يك جنبه اين وقايع هستيم. به قراراطلاع, بعد ازظهر سه شنبه 6 مرداد, دفعتاً حمله وحشيانه قواي مسلح پليس و ساير نيروهاي عراقي به قرارگاه اشرف شروع شد. همان روز وزيردفاع آمريكا در بغداد بود و نشستي با مسئولان عراقي داشت. شما ارتباطي ميان اين دو رويداد مي بينيد؟
دکتر قصيم: فاكت اينست كه همان روز خبرگزاريها گزارش دادند از جمله مسائل مطروحه ميان گيتس و عراقيها, موضوع تسريع خروج نيروهاي نظامي آمريكا از عراق بوده است. از طرف ديگر اين هم فاكت است كه هم خود اشرفيان و هم دبيرخانه شوراي ملي مقاومت به محض شروع يورش واحدهاي مسلح عراق يك مركزخبررساني فوق العاده سريع, در طول درگيريها به صورت گزارش دقيقه به دقيقه, سازماندهي كردند كه تاكنون نيزبه كار خود ادامه داده است. دراين فاصله رسانه هاي بزرگ آمريكايي نيز تإييد كرده اند كه اين جنايت بزرگ نمي توانسته از چشم مسئولان آمريكايي در عراق و واشنگتن پنهان بوده باشد. فاكت ديگر, كه به طريقي به موضوع ربط پيدا مي كند, يك فاصله زماني بيشتر از 36 ساعته است ميان شروع اين حمله جنايت آميز – تاكنون با دوازده شهيد و چندصد مجروح مجاهد خلق- و شروع امداد پزشكي آمريكاييان حاضر درمحل.
مي دانيد كه شمار كثيري از مجروحان در اثر ضربات تبر از ناحيه سر وسينه جراحات خطرناك برداشته بودند, اينها قطعاً به كمك پزشكي و امكانات جراحي و درماني بيمارستان امريكايي كه در ناحيه َبلد, درفاصله 20 كيلومتري اشرف, قراردارد احتياج عاجل داشتند. پس چرا, با وجود اطلاع رساني بلافاصله مجاهدين به مراكز سياسي- نظامي آمريكايي , قواي نظامي حاضر در صحنه و, دستكم, امداد پزشكي آنها وارد عمل نشدند؟ به نظر من تبعات و عواقب حقوقي اين وضعيت جنايت بار به قدري است كه نمي توان تصوّر كرد ماجرا ناشي از خبط و اشتباه مسئولان آمريكايي رده هاي پايين و بالاي نظامي بوده . به نظرمن قطعاً يك اراده و تصميم گيري سياسي مانع مداخله, حتي در آن دو روز نخست مانع امداد پزشكي, شده است. چه بسا يك بند و بست كثيف سياسي – كه حتي پس از افشاي جهاني اين جنايت و پخش آن تصاويردلخراش و تكان دهنده - رويهم دو روزي براي مالكي, كه به تأييد همه ناظران فرمانده اصلي كشتار بوده, وقت خريده كه به خيال خودشان كار اشرف را بسازد و مسأله را فيصله دهد. يعني شهراشرف را سريعاً تصرف و اشغال كامل نظامي كنند. حال, اگربه شيوه اي دژخيمانه اين نقشه را اجرا كرد, باشد بكند! البته, اين طرح- كه به نظرمن موضوع يك بند وبست پشت پرده بوده, به يمن مقاومت حماسي اشرفيان نقش بر آب شد و حالا طرفين دخيل و ذيربط بايد جواب” جنايت عليه بشريت” را بدهند.
پژواك ايران: با توضيحي كه داديد, هنوز روشن نيست آيا شما وجود « يك بند وبست» ميان آمريكا و عراق را منشاء اين جنايت مي دانيد يا منظور ديگري داريد, چرا سفر گيتس و مسأله تسريع خروج قواي نظامي آمريكا را پيش كشيديد و مرتبط دانستيد, منظورتان چيست؟
دکتر قصيم: از يك طرف مي دانيم كه در واشنگتن تصميم گيري روي« پرونده اشرف» در بالاترين سطح صورت مي گرفته و مي گيرد. در ضمن باخبريد كه مالكي هم مدتي قبل از اين جنايت درسفر آمريكا بود, يعني فرصت داشت در بالاترين سطح مذاكراتي انجام دهد, حالا هم كه دارد مي رود تهران. خوب, من اين جا يك تحليلي دارم كه فقط نظر شخصي ام هست. به نظرمن, ميان خامنه اي و آمريكا بده بستاني صورت گرفته بود كه مجري اش مالكي و نتيجه ناكامش همين جنايت موحش بوده است.
پژواك ايران: توضيح بدهيد چه بده بستاني ؟
دکتر قصيم: آمريكايي كه در باتلاق عراق گيركرده و تصميم گرفته به هرقيمت, نيروهايش را خارج كند, مي بايست براي آرامش نسبي دوران عقب نشيني و امنيت صد وسي هزارنيروي نظامي فكري بكند. دوران عقب نشيني نظامي يك كشورمهاجم, بخصوص وقتي كه در اهداف اوليه اش شكست خورده باشد, هميشه يك دوران خطرناك و پرتلفات بوده و هست. يادم مي آيد يكي از مسائل مهم دوران پاياني جنگ ويتنام براي آمريكا همين مشكل بود كه كيسينجربه وساطت مذاكره با شوروي و چين تلاش كرد آن را حل و فصل كند. اكنون هم آمريكاييها از جمله دچار همين مشكل هستند و تدارك يك دوران آرامش نسبي به پيش شرطهايي نياز داشت. پدرخوانده رژيم مالكي و آمرو عامل خطرناكترين ناآراميهاي ممكن براي نيروهاي ( درحال عقب نشيني) آمريكا درعراق نيز درتهران نشسته است. خواست اصلي اين پدرخوانده تروريسم عراق روشن بوده و هست:
جمع كردن اشرف, اگر با فشارسياسي و محاصره و جنگ رواني نشد, با زورو كشتارو...
از ژانويه 2009 به بعد انتقال قدرت به دولت مالكي شروع شد. تبعات آن عليه اشرف عبارت بود از افزايش جنگ سياسي- رواني و محاصره فزاينده اقتصادي. اما اشرف ايستاد و به محض تبديل حَصراقتصادي به ممانعت ورود پزشك و داروو ... مجاهدين دنيا را بسيج كردند و رژيم مالكي عقب نشست. آمريكاييها هم بارديگر, خواهي نخواهي, روي حفاظت و « رفتارانساني با اشرف» , باقي ماندند. اما, در اين ميان انفجار قيامها در ايران خامنه اي را ضعيفتر و آماده براي معامله اي درعراق كرد, و هم, بخصوص از 30 ژوئن2009 به بعد, به قول يك سياستمدار عراقي « آنها كليدها را تحويل (مالكي) داده اند» ( نگاه كنيد به مقاله آنتوني شديد, سرويس خارجي واشنگتن پست, اول اوت 2009) و مالكي قصّاب نيزمي خواست و مي خواهد مرد مقتدر جلوه كند و اقتدار در قاموس فكري اين جوجه ديكتاتورهاي مذهبي نيز چيزي جز تبرزدن برسر وسينه مردم بي دفاع نيست.
تكرارمي كنم , خواست خامنه اي جمع كردن اشرف بود, اگر با فشارسياسي و رواني نشد, با زور و كشتارو...
آمريكا, خواسته نخواسته, تا همين پيكار ماقبل آخراشرف عليه فشارهاي مالكي( به علمداري موفق الربيعي) برقسمت نخست اين خواست و عمليات دولت عراق چشم مي بست ولي هميشه سربزنگاه مداخله مي كرد و مانع خونريزي مي شد. پس دراين فاصله يك اتفاقي بايد افتاده باشد كه ناگهان قسمت دوم خط «جمع كردن اشرف» امكان عملياتي پيدا مي كند. روزحمله اش شايد درارتباط باشد با چو افتادن بازگشت مجاهدين به ايران, ولي به نظرمن اصل طرح حمله به اشرف, ناشي از يك بند و بست ميان آمريكا و رژيم , يعني يك پيش پرداخت به رژيم خامنه اي بوده است :
آمريكا حفاظت را ازروي اشرف برمي دارد, جمهوري اسلامي هم براي تسريع عقب نشيني آنها امنيت مي دهد. بده بستان اين بود. فكركرده بودند سريعاً اشرف را اشغال نظامي كامل خواهند كرد و بعد كسي از فاتح خونريزحساب پس نخواهد خواست. كورخوانده بودند. مجاهدين با دست خالي جلوي زوراسلحه ايستادند. درواقع دريك مبارزه عميقاً حقوق بشري كه درنوع خود بي مانند است, با از جان گذشتگي مظلومانه و تكان دهنده , و سپس به ياري افكارعمومي جهاني, بازي طرفين بند وبست و جنايت را بهم ريختند.
پژواك ايران: برفرض صحّت تحليل, آيا اين دسيسه تمام شده ؟
دکتر قصيم: اميدوارم با پيگيري پرونده اين جنايت بي سابقه و افشاي بين المللي آن, دستكم ادامه حملات جنايتكاران ( و همدستي خيانتكاران) دردرون قرارگاه اشرف منتفي شود و مثلاً نظارت يك سازمان جهاني/ عربي معتبري امكان پيدا كند, ولي خطرِ اصل قضييه كماكان باقي مي ماند.
منبع:پژواک ایران