همدردی با عزیزانی است که نگاه واقع گرانه به مسائل و تحولات اجتماعی ایران دارند
شکرالله متحمل
من شکرالله متحمل فرزند محمد متولد 1336صادره از شهرری هستم،در یک خانواده طبقه کارگر بدنیا آمدم و سعی کردم پروسه آدم شدن را طی کنم. در این مسیرسخت و شداید و زندان وشکنجه ها با پایبندی به روح و محتوای یکتاپرستی و اعتمادو اطمینان به فریاد بی گناه محرومان ومظلومان در اقصی نقاط دنیا عمرم را سپری کرده ام. با وجود آن که در طول زندگی‌سعی کرده‌ام عامل تغیردهنده درمحیط های سرسخت اجتماعی باشم اما چون سعی ام براین اساس بوده که درجهت تعادل قدم بردارم از نگاه دگماتیزم همواره بدور بوده وهستم.
من در مناطق شهرری، سیمان ری،نازی آباد شوش، شهبازجنوبی و میدان ژاله رشد کردم. در دوره‌ای که خدمت سربازی در نیروی دریایی سیرجان را می‌گذراندم،به دلیل گرایشات فکری از خدمت شاهنشاهی فرار کردم وبالااجبار به زندگی مخفی رو آوردم و به خیال خودخواهان استقرار آزادی ودموکراسی در ایران عزیز شدم.
بعداز 3 ماه 22 بهمن 1357 بوقوع پیوست، از دوران جوانی، فریب شعارهای سازمان را خوردم و جذب تشکیلات این سازمان شدم. شعارهایی همچون برقراری یک اسلام دموکراتیک و اعتقاد به برقراری عدالت و توحید و نفی بهره‌کشی و به برابری و رهایی از هرگونه تبعیض و اسارت که به ظاهر مجاهدین به آن معتقد بودند.
من یکی از طعمه های سازمان هستم که فریب شیوه های عوام فریبانه و شیادانه و پرطمطراق رندان بی ایمان را خورده ام. همان کسانی که از خون پاک امام حسین(ع) هم جهت پیشبرد اهداف شوم و عقده های ناگشوده خود همواره سوء استفاده کرده اند. کیفر خواست امثال مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو در پیشگاه خداوند و یا در دادگاه وجدان بس سنگین است. این سازمان آشوب و دنیای فتنه ها، اتفاقا" ضد فدا و ضد صداقت است و دارای افکار بس ارتجاعی و فاشیستی و به مراتب بدتر از خیلی از دیکتاتورها.
اغلب مسئولین تابع الهوا و خودپرست و خود کامه هستند. من معتعقدم که اگر بنیانگذاران سازمان منجمله شهید سعید محسن، سراز خاک بر میاورد و می دید سیاست و استراژی این مصوران به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک را بی گمان فریاد بر میاورد،که ای منادیان دروغین ابولهبی،شرمتان باد از این همه خیانت وجنایت ودنائت و وطن فروشی. لعن خدا ونفرین پدرومادرهای رنجورخلق خدا بر شما باد. شمایی که بدسیرت هستید و خوشبختی خود را در بیچارگی دیگران جستجو می کنید،
شمایی که از پاکی و پاکبازی و شجاعت جوانان ایران زمین سوء استفاده کرده و میکنید و با بوق و کرنا کردن قهرمانان آزادی و پیشگامان رهایی خلق ها از جان و مال و خانمان دست شسته اند و با آغوش باز رنج اسارت و داغ شکنجه و اعدام را پذیرفته اند،جوانان فهیم اما ساده دل را با ترفند پپسی کولایئ و رنگ آمیزی با پیستوله به دام می اندازید و خود سرمست و خوشحال از غم و درد آنان میشوید.
آقای رجوی در این عصر موبایل و آسمان خراشهای جهنمی،چرا با روح و روان مجاهدان بازی کردی و آنها را وادار به سینه زنی زیر پرچم بعضی کشورها نمودی؟ آیا فکر کردی برای بیرون آمدن از شرایط خاص و سخت حتما تبعیت از مسعود جان راهگشا خواهد بود.
حتما میخواهید بگوئید با در نظر گرفتن رجحان قوانین بین المللی سرتعظیم فرود آورده اید. آقا رجوی شما هرگز شعله مقدس عشق و تعهد در دل نداشته و ندارید و علت دل دردتان پرخوری است. شما با چه رویئ ادعا میکنید پایگذار یک زندگی خوب و شیرین برای انسانها خواهید بود؟ شما تمامی استعدادها که از روی صداقت جذب ایدئولوژی بنیانگذاران سازمان و بعد جذب افکار و ذهنیت های یکشبه شما شده بودند را به منجلاب کشاندید و عده ای را تا پرتگاه هدایت کردید و توازن روحی و معنوی آنها را هم بر هم زدید، و پاکان را با بی عدالتی قربانی اهداف پلیدوشوم خود،کردید.
شما همواره سوار بر گرده های ضعیف و زانوان بی رمق زندانیان سیاسی شده اید و شما نالایق،بی رحم و بی عاطفه و ضد انسانیت هستید.
شما تنها الفاظ و جملات اصیل و با وقار را به یدک میکشید و با سیستهای غلط و فاشیستی خود پاک ترین و بهترینهای نسل ایران زمین را نابود کرده اید.
خداوند به ما مشعل اندیشه عطا کند و ظرفیت انتقاد پذیری ما را بالا ببرد تا ابراز نظرات دیگران را بشنویم و خود را مجاب به تفهیم اتهامات و قبول واقعیتها نمایئم تا زنگار روح و قلبمان پاک شود و سبک شویم و در جهت حیثیت و شرف و انسانیتی که از آن سخن میگویئم قدم برداریم/
آقای رجوی عاقلانه تر فکر کن و دست از ویراژ دادن در پشت پرده بردار. حالا دیگه دنیا عوض شده و حتی مارمو لکهای بلند پرواز هم دوست ندارند ادای داینوسارهارا در بیاورند. راستی خبر داری بیخبران،استغفرالله ربی و...تو را امام زمان به تمسخر خطاب میکنند، و حتی برات در این زمینه هم فیلم تهیه کرده اند..که ای امام زمان کجایی؟
نمیدانم از خنده بترکم یا از غصه دق کنم، خواهران،وبرادران و همو طنان گرامی که در واقع اتفاقا امواج بیقرار و چون امواج کف آلود خشمگین هستید ،انسان های با بصیرت و آگاه و عزیزان آزاده هدف از نوشتارم اظهار همدردی با عزیزانی است که نگاه واقع گرانه به مسائل و تحولات اجتماعی ایران دارند، از اینرو درود میفرستم به تمامی کسانیکه در رابطه با به اصطلاح سازمان مجاهدین خلق ایران دچار خسران و گرفتار طوفانها وموج های متعدد دست ساز سازمان شده اند،درود بر شما.
منبع:پژواک ایران