PEZHVAKEIRAN.COM مسعود رجوی و خانم کلاه قرمزی
 

مسعود رجوی و خانم کلاه قرمزی
شکرالله متحمل

 طی چندین سال حیات سازمان بعد از انقلاب سال ۵۷، آقای سازمان به بهانه انتقال مفاهیم انسانی، از روحیات و عواطف، و از  عرق مذهبی مردم سو استفاده کرده و با استدلال و برهان مخصوص بخود و با تحلیل های آب دوغ خیاری در صدد تبین فعالیتها و جنایتهای ضد بشری خود در حوزه های گوناگون معرفت اجتماعی مشغول بوده و حتی باعث گسستن پیوند های خانوادگی، تشکیلاتی و سازمانی شده است. متاسفانه امثال اینجانب اصل تفکر ایشان را تجربه ای مرموز تصور میکردیم، در حالیکه با اشکالی از به ظاهر نبوغ، با گفتارها سعی میکرد، مکانیزمی برای یافتن ایده های نو و فریبنده در اذهان ایجاد کند. خصوصا بعد از شکست مفتضحانه عملیات فروغ جاویدان، در تمامی نشست ها چه در عراق وپایگاهای مختلف، و چه توسط مسئولین حلقه بگوش در کانون های مستقر در استانبول ترکیه، و در این راستا هر منتقد و صاحب نظر با وجدان را مسئولین زیربط بلافاصله با پاره ئی از فنون خود آموز حضرت رجوی توجیه و تخریب مینمودند. بدین ترتیب فرسودگی افکار و روحیه دریدگی خودشان را چون تک درختی مبارک، که میوه ها و برگهای آن با رایحه تهوع اور، انسانهای مغرور و مکار و خود ستا و کینه ورز منافق ترتیب و تثبیت شده بود را با زیرکی و با کار برد تسهیلات تکنیکی، و با بیشرمی به کلمات روغن جلازده و از آن بعنوان آبشخور سیاسی خود استفاده مینمودند. آقای سازمان، و خانم کلاه قرمزی میگفتند، عنصر پاکباز و موحد مجاهد خلق در ستیزه جوئی با دشمن گستاخ و در امور محاسبات سیاسی و اجتماعی، می باید بصیر باشد، اما متاسفانه خوشان فاقد این خصوصیات بودند و هستند. آنها ادعا میکردند از پروژکترهای قوی و موثر در جذب نیروها فاقد ارتباط برخوردار هستند. اتفاقا در همان حوزه تفریح و تجارت خودتان، که ملت را خلق در زنجیر می نامیدید، نه تنها از شما و هم پالگیهاتان نوری ندیدند، بلکه تمام اقصی نقاط ایران را جهولانه و ظالمانه، غرق در ظلمات و تاریکی نموده و تمامی گفتارتان فاقد این مفاهیم بوده و هست. حتی در داخل تشکیلات، سعی میکردید برای روح و مغز آنها از تکنیک های هالیودی  استفاده نمائید و حال انکه این نوع طراحی و ترسیم خطوط، منجر به تبلور و فریبندگی و سوگند شکنی و ایجاد روحیه ذلت و پستی و دنائت بیش از پیش را رغم میزند. آقای سازمان دیگر حنای شما رنگی ندارد، شما با سبک ها و با افکت های به خیال خود توصیف ناپذیر و منحصر بفرد، و در یک شیوه بیانی همگون، مخ زنی میکردید. و از مسامحه کاریها و لغزشها و جنایتهای حاکمیت دم میزدید و آگاهانه از فرهنگ اسلامی جوانان ایران زمین سو استفاده میکردید و به آراستن و پیراستن افکار، بدیع و اصیل میپرداختید. و از پایداری حق و ورشکستگی باطل دم می زدید. اما در عمل خود بر عکس تفکر و اندیشه های انسانی اسلامی رفتار میکردید و تماما در قلمرو ایدئولوژیهای پلیسی و بگیر و به بند و از حقه بازیهای خلق السایه ای در راستای سرشت اهریمنی خود استفاده میکردید. تمامی رنج و شکنج در زندان توحید و در زندان اوین، و در نهایت قصر در رفتن، و اوارگی و بی سامانی و بی رسمی مرا به مدخلی از سکوت وامیداشت. اما بدنبال بیانیه زندانیان سیاسی مبنی بر عرض تسلیت به خانواده محترم شادروان عباس محمد رحیمی، و مخالفت فرماندهی داخل کشور با درج نام و نام خانوادگی من در آن بیانیه، متوجه شدم میزان تائید و کلید بهسازی وضعیت فرد در سازمان، بستگی به پیروی بی قید و شرط و گوسفند معابانه دارد. آقای سازمان و خانم کلاه قرمزی، شماها در تنظیم رابطه ها انسان را به درجه ای میرسانید که هیچ اراده ای از خود نداشته باشد، در صورتیکه اتفاقا انسان با باز یافتن حس اراده  میتواند وضعیت خود و جامعه را بهبود بخشد.  انسان می باید از یک شیوه ویژه معرفتی تبعیت کند نه همچو گوسفندان بی شاخ و دم، سکوت پیشه کند. آقای مسعود رجوی، تنها به غریزه جنسی خود پرداختن ومتکبرانه با پرخاشگری از تسامح دینی و انسانی دم زدن انسانها را به قهقرا سوق میدهد. امیدوارم صبح بدمد، ومستی از ارازل، زایل شود.

 و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
شکرالله متحمل

 

 

منبع:پژواک ایران