PEZHVAKEIRAN.COM دگرديسى پديده حميد نورى و صف بندى ها و يك فرض نمايشى!
 

دگرديسى پديده حميد نورى و صف بندى ها و يك فرض نمايشى!
بهرام محمدی

شكست يتیم است و پيروزى هزار پدر دارد! حميد نورى بطرز شگفت انگيزى دستگير شد! ابتدا اغلب مدعيان و كاكا رستم هاى داش اكل به اين بديده با شك و تمسخر نگريستند. در فاز بعدى صف بندى ها عام و كتل كشى ها شروع شد و خود را از تب و تاب نيانداختند و وارد ميدان شدند تا رهبرى جريان دادگاه را بدست گيرند و از سازش احتمالى در روند دادگاه جلوگيرى كنند!

برخى ها هم اين دادگاه را از همان ابتدا نمايشى و بى اعتبار خواندند! با سازش و ازادى حميد نورى توسط دولت دولت سوئد ، مخالفان اينبار فرصت تازه اى يافتند تا بر اين تلاشهاى طاقت فرسا بكوبند و تئورى توطئه خود را بسيط دهند و بى عملى خود و بى اعتبارى دادگاه و داخواهى را بزير سوال برند! بار ها مطرح شده بود و ميشود كه دمكراسى غربى قابل اعتماد نيست و ما دادگاه فرمايشى حميد نورى را بشكل بنيادين برسميت نميشناسيم و اينان بايد در فرداى انقلاب بشيوه انقلابى توسط دادگاه هاى انقلاب محاكمه و مجازا ت شوند!

شايد مثل همان دادگاههاى انقلاب كه از فرداى فاجعه ٥٧ كشتار عظيم را اغاز كرد و نيروهاى انقلابى هورا كشيدند ! قاتلان در روند كشتار بى گناهان ، ماهر تر و چاقوهايشان برانتر شد تا نوبت گردن زدن ما رسيد! و هريك نوبت خويش را به انتظار نشستيم تا به امروز. بعد از سازش و معامله دولت سوئد و فرارى دادن حميد نورى از زندان سوئد باز وا فريادهاى اين دوستان برخاست و دمكراسى غربى در مورد ازادى حميد نورى دوباره بباد ناسزا و تمسخر گرفته شد!

حالا ديگر با مزاح عاقل أندر سفيه اظهار ميكنند كه : "قابل توجه ستايشگران دمكراسى غربى! قوه قضاييه محكوم و دولت ازاد ميكند" صرف نظر از اينكه اين معممان شيعه بنياد كه هنوز به ابهت ديوار برلين سوگند ياد ميكنند. از شرايط سياسى و اجتماعى جهان امروز ، تغيير و تحولات شگفت انگيز جامعه جهانى كاملا بى اطلاعند و كلا خلاص ! اينان هميشه حاشيه نشين واقعيت هاى سياسى بوده اند و از تحولات اجتماعى سازنده ان بى بهره! اينان بازماندگان قبايل منقرض شده كوچ نشينانى هستند كه ايدئولوژى هاى دگم خلل ناپذير دوران پارينه سنگى خود را سينه به سينه حفظ كرده و تا ديار باقى نيز با حفظ امانتدارى بهمراه ميكشند!

اين كوچ نشينان دقيقا بسان مسلمانان كشورهاى فقير كه بجاى اطراق در كشورهاى اسلامى مرفع در بلاد كفر و غرب ميزيند. (اخيرا هم مسلمانان مهاجر اروپا و كانادا و امريكا سعى در ايجاد اصول شريعت ماقبل تاريخ در جهان غرب براى نابودى كفر و استكبار جهانى را دارند!) اينان هم عليرغم شعارها ضد غربى و ضد امپرياليستى از كشورهاى كمونيستى گريزان و در كشورهاى مدرن و داراى دمكراسى ميزيند و همچنان بر گور هاى خويش كتب مقدسه و ايات منسوخ شده خويش را قرائت ميكنند!

دادگاه هاى انقلابى مورد نظرشان را هم ديديم كه با اعدام بهترين فرزاندان و نظاميان ارتش ايران توسط جلادان اغاز شد و اينان همكى نه تنها سكوت نكردند ، بلكه از جلادانى چون خلخالى بخاطر سستى در امر اعدام و گردن زدن گله مند هم بودند! حالا صرفنظر از همه اين نكبت و هميارى فرض كنيم و فقط فرض كنيم كه دادگاه و محاكمه حميد نورى توسط نيروهاى اپوزسيون انقلابى صورت ميگرفت: ابتدا يار و ياور كشى و گروه بندى هاى متخاصم و صف بندى متقابل و تظاهرات هاى مختلف مخالف و موافق، اتهام و بهتان و تخريب رقباى گروهى و سياسى،،، سر اينكه چه كسى انرا دستگير كرد و چه كسى صلاحيت محاكمه و بازجويى را بايد داشته باشد، بحث، نزاع ، كتك كارى و ضرب و جرح،… در هر مصاحبه تلويزيونى تكذيب و تحقير رقباى سياسى و پروژه سازى رسانه ها و فعالين خارجى و عناصر ارسالى و داخلى،… ضرب و جرح وبحث و نزاع سر نوع و رنگ و محتوى پرچم اغاز ميشد و بالا ميگرفت و با درگيرى ، ضرب و شتم ادامه ميافت و مرتب اعلاميه هاى شداد و غلاط منتشر و پخش ميشد! در ادامه مسير هرروز در دادگاه، كتك كارى و ضرب و جرح و تيراندازى كه چه كسى از متهم چه سوالهايى را بايد مطرح كند اغاز ميشد و هنگام شروع محاكمه هم چه شعار هايى نظير مرگ امپرياليسم و مرگ برستمگر اغاز شود و درپايان هم بايد شعار زنده باد سوسياليسم و ديكتاتورى پرولتاريا و تقسيم زمين توسط شوراها داده شود !

بر سر اين شعارها هم روزانه چندين كشته و مجروح داشتيم! در جريان دادگاه هم روزى جند انشعاب و دسته بندى و قوم و قبيله بازى داشتيم! اين وسط هم مسئول مالى كميته مجازات و محاكمه خيانتكاران بعنوان يك جناح سياسى انشعاب ميكرد و پول را بر ميداشت و بفرانسه فرار ميكرد و صرافى باز ميكرد و بخدمت نيازمندان ارزى ميشنافت! از انجايى كه بخاطر اختلافات درونى و طبقاتىً عميق بين عناصر انقلابى و خرده بورژوازى، دادگاه يا در حال تعويق و تعليق و تعطيل در ميامد و حميد نورى هم خسته و كلافه ميشد! در پايان بيشتر از تعداد قربانيان حميد نورى ، اين حضرات انقلابى و فعالين اپوزسيون ادم ميكشتند و حميد نورى هم بناچار و بعلت خستگى و أتلاف وقت با دادن رشوه به برخى افراد بانفوذ در اين گروه هاى انقلابى با سلام و صلوات از دادگاه مشايعت ميشد و بمام وطن براى جنايت و تمسخر بيشتر باز ميگشت! ولى حميد نورى الان محكومى است كه توسط دولت سوئد بخشوده نشده بلكه فرارى داده شده و حكمش همچنان پابرجاست و درشرايط ديگر بايد به ادامه زندان و محكوميت تن دردهد! درك اين موضوع براى اين دوستان گورخواب ايدئولوژيكى همچنان دشوار است ! بهتر نيست كه سكوت كنيم و بگوييم مردم ايران چه شانس و سعادتى داشتند كه حميد نورى بدست چنين نيروهاى انقلابى گرفتار نشد؟

 

منبع:پژواک ایران