فاطمه رجبی در مورد علی مطهری و آقازاده های رفسنجانی و... چه گفته است؟
هوشنگ بهداد
نقد و بررسی ان(يادداشت روز) ورق پاره ی کیهان " . پي . تي ، شيربي يال و دم "
"همانگونه که رژیم کودتائی تا کنون با ترور و خفقان و سانسور و سرکوب و صدور تروریسم و ارتجاع و جنگ افروزی ادامه داده ، پس بدون دسترسی به سلاح هسته ای امکان دوام ندارد"
گزارش نهائی محمد البرادعی موجب شده است تا که متخصص دفاع هسته ای مطبوعاتی به خصوص در ورق پاره ی کیهان سر بازجو حسین شرسعتمداری بیش از گذشته فعال شود. زیراکه در پشت پرده از طریق پاسداران کودتاگر دفاع علنی از پروژه ی هسته ای را تعقیب کرده است که اکنون اینان کودتا کرده و قدرت را قبضه نموده اند که نیاز بیشتری به حمایت از پروژه ی هسته ای و اهدافش دارند . البته پاسدار شریعتمداری در بیش از 12 سال گذشته بطورسیستماتیک دردفاع از پروژه ی هسته ای شب و روز نداشته و آنگونه در دفاع از پروژه ی هسته ای سنگ تمام گذاشته و با پشتکار هرچه بیشتر تلاش کرده در ورق پار ی کیهان پرونده و سناریوی سازی علیه ی رقیب مغلوب مدعی اصلاح طلبان کند که در بستر دفاع و سرعت وشتاب دادن به روند پروژه ی هسته ای برای دسترسی هسته ای شرایطبه سمت حذف رقیب سوق داده و تدارک دیده شد . بطوریکه بقول پاسدار محمد باقر ذوالقدر مبتکر طرح کودتای سیاست چراغ خاموش و خزنده چند لایه و پیچیده وی با پاسداران کودتای خاموش و خزنده ی 4 تیر 88 را دنبال کردند که ابتدا رفسنجانی حذف گردید . سپس در کودتای عریان تقلباتی 22 خرداد بطور دربست رقیب مغلوب دم خردادی ها از صحنه حذف شدند تا با یکپایه شدن نظام کودتائی قبضه ی قدرت از سوی پاسداران ، دیگر هیچگونه مو دماغ ومانع داخلی برای دسترسی به سلاح هسته ای وجود نداشته باشد . لذا بی دلیل نیست که سربازجو حسین شریتعمداری در پایان یادداشت روز کیفرخواست تنظیم شده ی امروز خود که محور گزارش اخیر یا آخرین گزارش محمد البرادعی می باشد تأکید کرده است که از همان سالیان قبل که اجلاس سه جانبه ی غرب در کاخ سعد آباد در تهران در دوران خاتمی تشکیل شداینگونه وی شرایط کنونی پروژه هسته ای را پیش بینی کرده بود:
"كيهان - به گواهي يادداشت ها و گزارش هاي خود كه در دسترس است- از نخستين روزهاي بعد از آغاز چالش هسته اي كشورمان، مخصوصا بعد از اجلاس اكتبر تهران، مراحل بعدي اين چالش را پيش بيني و تاكيد كرده بود كه آمريكا و متحدانش در نهايت پرونده هسته اي ايران را به طور غيرقانوني و در بستر سياسي- و نه حقوقي و فني- به شوراي امنيت سازمان ملل مي كشانند و از همان روزها با استناد به شواهد و قرائن موجود تنها راه را خروج از NPT دانسته بود و اكنون نيز نبايد اين �گزينه� از روي ميز تصميم گيري مسئولان محترم كشورمان كنار گذارده شود. چرا كه اين معاهده با نقض مكرر مفاد آن از سوي آژانس به شير بي يال و دم تبديل شده است."
اما تکرار این تأکید چند سال پیش آشکارا اثبات می کند که از اول هم هدف پذیرش مذاکره با هیئت مذاکره کننده ی غرب پیگیری سیاست وقت کشی و پوشش دادن حاشیه ی امنیتی در بستر پیشبرداهداف دسترسی به سلاح هسته ای بوده است . لذا پس از کودتای تقلباتی 22 خرداد چون پاسداران کودتاگر با موج واکنش گسترده ی اعتراضی مرگ با دیکتاتور و خامنه ای یا عمود خمیه ی نظام ومترسک پشتیبان کودتا گران مواجه شده ا ند که درست همزمانی با دادن پاسخ به گروه 5+1 مذاکره کنندگان هسته ای بود که دیگر امکان پیشبرد سیاست وقت کشی همچون گذشته وجود نداشت . بنا براین ابتدا سیاست با دست پس و با پا پیش کشیدن موافقت و مخالفت پیرامون منتقل کردن 1200 کیلو گرم اورانیوم غنی شده 3/5% به فرانسه و روسیه و فرانسه با دریافت اورانیوم غنی شده ی 20% شروع شد . آنگاه فرانسه از صحنه حذف و روسیه جایگزین شد . مدتی با روس ها پیرامون این مسئله ی دولت نا مشروع در راستای سیاست وقت کشی مانور تبلیغاتی داده شد .تا اینکه روشنگری کردن رقیب مغلوب دوم خرداد ی ها در مورد زد وبندهای هسته ای پشت پرده ی دولت نامشروع دهم با آمریکا مطرح شد . آنگاه در دنباله زمزمه های نق زدن های مخالفت کردن ها در بازار مکاره ی دکوری و کمدی و انتصابی مجلس هشتم بگوش رسید که گفته شد این موافقت انتقال اورانیوم غنی شده به خارج یک دام است . زیرا اصرار شد که از کجا معلوم که هدف دریافت این 1200 کیلو گرم اورانیوم غنی شده و چیزی پس ندادن ویک دام نیست؟
همچنین از سوی دیگر برخی تأکید کردند که دولت در این مورد کاره ای نیست تا که بخواهد موافقت کند و تصمیم گیر باشد . زیرا که فقط این لوطی جماران خامنه ای است که تصمیم گیر نهائی پروژه ی هسته ای می باشد . خلاصه لوطی جماران بنا بر دستور دیکته شده ی پاسداران کودتا گر برروی صحنه آمد و خطاب به پاسدار گماشته احمدی نژاد وهیئت مذاکره کنندگان هسته ای گفت گول خوردن به لبخند مقامات آمریکائی فقط کار کودکان می باشد و مسئولان را از هرگونه واکنش نسبت به این لبخند گول زنانه ی مقامات آمریکائی بر حذر کرد و آب پاکی برروی دست زدو بند چیان پشت پرده مذاکره کنندگان ریخت که با دلال و جاسوس چند جانبه هوشنگ امیر احمدی در هتلی در شمال کشور دیدار داشتند و پیام های هسته ای رد وبدل می کردند. بنابراین اکنون که بحران هسته ای بمر حله ی خطیری رسیده است.بویژه اینکه آخرین گزارش محمد البرادعی هم اوضاع را پیچیده و خطری تر نموده است . مشخص است که می بایست سربازجو حسین شریعتمداری سراسیمه و آشفته وارد میدان شود و با دفاع جانانه از پروژه ی هسته ای کردن پیرامون گزارش البرادعی نیز چنین ارزیابی کند و تحلیل فرمول بندی شده ارائه دهد:
"گزارش اخير البرادعي مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران، اگرچه از سوي برخي مجامع سياسي- و بعضا رسمي- كشورمان حاوي نكات مثبت قابل توجهي! ارزيابي شده است ولي مروري گذرا بر اين گزارش كه آخرين گزارش آقاي البرادعي قبل از ترك مسئوليت مديركلي آژانس انرژي اتمي نيز هست، به وضوح نشان مي دهد اين گزارش مجموعه اي از اتهامات بي اساس، غيرحقوقي، غيرفني و كينه توزانه عليه برنامه هسته اي ايران اسلامي است و تقريبا هيچ نقطه مثبتي در آن ديده نمي شود. اين نوشته در پي برشمردن تك تك موارد ياد شده از گزارش 37 ماده اي آژانس نيست ولي از آنجا كه نشست توجيهي-BRIEFING - آژانس روز جمعه 29 آبان- 20نوامبر- و متعاقب آن اجلاس شوراي حكام روز دوشنبه 2 آذرماه- 23نوامبر- برپا مي شود، اشاره اي هرچند گذرا به چند نكته در اين باره ضروري به نظر مي رسد. اگرچه، خوشبختانه هيئت مذاكره كننده كشورمان طي سالهاي اخير همواره با صلابت و عزت در نشست هاي مربوطه حضور يافته است و به يقين محتواي بي -ابتدا بايد گفت تهيه اين گزارش با برخورد قاطع و هوشمندانه ايران اسلامي در مقابل ترفند ماه گذشته 1+5 بي ارتباط نيست. در آن ترفند، آمريكا و متحدانش پيشنهاد كرده بودند به ازاي دريافت اورانيوم كمتر غني شده -زير 5درصد- از ايران، اورانيوم 20درصد غني شده براي سوخت راكتور تهران ارائه دهند و با اين بهانه، اورانيوم غني شده كشورمان را كه دستاورد تلاش همراه با چالش چند ساله است تصاحب كنند كه اين ترفند با هوشمندي ايران اسلامي ناكام ماند. گزارش بي اساس و غيرحقوقي و غيرفني اخير البرادعي را مي توان، انتقام آمريكا و متحدانش از اين برخورد قاطع جمهوري اسلامي ايران تلقي كرددر حالي كه ايران گزارش مبسوط و جامعي از چگونگي ساخت تاسيسات فردو- قم- همراه با توضيحات مستند درباره هدف از ساخت اين تاسيسات را به آژانس ارائه كرده بود و بازرسان آژانس نيز از تاسيسات ياد شده بازديد كرده اند، اين برخورد متناقض از سوي مديركل آژانس كمترين توجيه قانوني و حقوقي ندارد و تنها در چارچوب كينه توزيهاي عاري از منطق آمريكا و متحدانش عليه ايران اسلامي قابل ارزيابي است.3- در بند 33 از گزارش اخير البرادعي به ايران اعتراض شده است كه ايران در ارائه اطلاعات مربوط به تاسيسات فردو تاخير كرده و كد بازبيني شده 1/3را رعايت نكرده است.توضيح آن كه براساس كد اصلي موسوم به 1/3كه در سال 1970 به تصويب رسيده بود، كشورهاي عضو NPT ملزم شده بودند 6 ماه قبل از ورود مواد هسته اي به تاسيسات، اطلاعات مربوط به ساخت تاسيسات را به آژانس ارائه دهند ولي مطابق كد بازبيني شده 1/3-در سال 1993- اين اطلاعات بايد همزمان با ساخت تاسيسات در اختيار آژانس قرار گيرد.جمهوري اسلامي ايران در سال 2003 و در يك اقدام اعتمادساز، اجراي كد بازبيني شده را به طور داوطلبانه پذيرفت، و در سال 2007 بعد از ارجاع غيرقانوني پرونده هسته اي كشورمان به شوراي امنيت سازمان ملل متحد و در پي صدور دومين قطعنامه شوراي امنيت عليه ايران، اجراي آن را كه از ابتدا نيز داوطلبانه بود متوقف كرد. و اين در حالي است كه بسياري از كشورهاي ديگر عضو NPT نيز كد بازبيني شده را نپذيرفته اند.و اما، از سوي ديگر، مجلس شوراي اسلامي در واكنش به ارجاع غيرقانوني پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل طي مصوبه اي در سال 1385 دولت را موظف به توقف اقدامات داوطلبانه كرد كه به طور طبيعي و قانوني اجراي كد بازبيني شده 1/3را نيز دربر مي گرفت. بنابراين، بند ياد شده از گزارش اخير آژانس ضمن آن كه نوعي باج خواهي از ايران است، ابتدايي ترين اصول دموكراسي يعني روال قانوني مصوبات مجلس را نيز زيرسوال برده و بر يك خواسته فراقانوني اصرار مي ورزد. گفتني است مطابق ماده 10معاهده NPT، اگر تعامل با آژانس، حاكميت ملي كشور عضو را نقض كند، عضو ياد شده حق خروج از NPT را خواهد داشت.4- علي رغم تاكيد گزارش در بند 16 به نامه رسمي ايران كه وجود هرگونه تاسيسات هسته اي اعلام نشده و يا در حال ساخت را نفي كرده است، در بند 14گزارش از وجود تاسيسات هسته اي اعلام نشده ابراز نگراني شده است!اين در حالي است كه مطابق اساسنامه آژانس، گزارش هاي اين نهاد بين المللي بايد واقعي و ملموس - FACTUAL- باشد و مديركل از ارائه گزارش غيرتجربي و متكي به تحليل سياسي و يا ترديد احتمالي منع شده است، ولي آقاي البرادعي در گزارش خود به يك �احتمال� اشاره مي كند كه اولا؛ هيچگونه سندي براي اثبات آن ندارد و ثانياً؛ بيرون از چارچوب پادمان هاي مربوطه و اساسنامه آژانس است. توضيح آن كه اگر اينگونه گزارش كردن قابل اعتناء باشد، ايران نيز مي تواند ادعا كند كه آقاي البرادعي قصد ايجاد انفجار در تاسيسات هسته اي ايران را داشته است و بعد اضافه كند، هيچ نشانه اي از اين كه چنين قصدي نداشته است در دست نيست!! و مخصوصاً توضيح ندهد هيچ نشانه اي از اينكه چنين قصدي داشته است نيز در دست نمي باشد!الف: اسناد موسوم به مطالعات ادعايي - ALLEGED STUDIES- مجموعه اي است كه در سال 2004 از سوي آمريكا در اختيار آژانس قرار گرفت با اين ادعا كه اين مجموعه را از رايانه متعلق به يكي از كارشناسان هسته اي ايران به دست آورده است!مسئولان كشورمان ضمن تاكيد بر جعلي بودن اسناد ياد شده بلافاصله از آژانس درخواست كردند �اصل� ادعايي را در اختيار ايران بگذارد تا دلايل جعلي بودن آنها را به طور مستند ارائه كند ولي آژانس در واكنشي غيرمنطقي و غيرحقوقي اين درخواست را نپذيرفت و حتي يك برگ از اسناد ادعايي را در اختيار ايران قرار نداد و در توجيه ادعا كرد كه آمريكا اجازه ارائه اسناد را نمي دهد.ب: آژانس در گزارش سپتامبر 2009 خود رسماً اعلام كرد كه نمي تواند اصالت - ATHENTHITY- اين اسناد را تائيد كند. و اكنون سوال اين است آژانس چگونه از ايران انتظار دارد درباره اسنادي توضيح بدهد كه اولا؛ آنها را در اختيار ندارد و ثانياً؛ خود آژانس به طور رسمي اين اسناد را فاقد اصالت ارزيابي كرده است؟!
بهر صورت سربازجو حسین شریعتمداری در دفاع از پروژه ی هسته ای همچون گذشته تهدید به اخراج از معاهده ی آژانس اتمی کرده است ودردنباله ی تهدید خود این چنین گزارش البرادعی را تناقض آمیز دانسته است:
" آژانس در بندهاي 15 31 و 32 گزارش اخير خود خواستار دسترسي به مديران پروژه هاي هسته اي، افراد مسئول، كارشناسان، نقشه ها، سازمان ها و مراكز نظامي كشورمان به منظور راستي آزمايي درباره اسناد مطالعات ادعايي شده است! و حال آن كه اولا؛ دسترسي آژانس به مراكز، نقشه ها و اسناد و سازمان هاي نظامي يك خواسته غيرقانوني است كه نه تنها در هيچ جاي اساسنامه، معاهده و پادمان هاي مربوطه نيامده است، بلكه مطابق قوانين جاري و پذيرفته شده حقوق بين الملل، اين خواسته، نقض كننده حاكميت ملي كشورهاي عضو است و همانگونه كه اشاره شد، در اين موارد، كشور عضو با استناد به ماده 10 NPT مي تواند از اين معاهده خارج شود. ثانياً؛ به استناد آنچه در بند پيشين اين نوشته -بند 5- آمده، آژانس بين المللي انرژي اتمي اصالت اسناد موسوم به مطالعات ادعايي را نفي كرده است و ثالثاً؛ براساس يك قاعده حقوقي كه در تمامي نظام هاي حقوقي دنيا پذيرفته شده است،كسي كه ادعا مي كند بايد براي اثبات ادعاي خود دليل و سند بياورد، نه كسي يا طرفي كه مورد اتهام قرار گرفته است. �البينه علي المدعي�.. بالاخره، با توجه به موارد فوق از گزارش اخير البرادعي و تناقض هاي حقوقي، فني و قانوني آن،ترديدي باقي نمي ماند كه اين گزارش غير قانوني و غيرفني بااهداف كينه توزانه عليه جمهوري اسلامي ايران تهيه شده است و بايستي آن را واكنش خصمانه آمريكا و متحدانش نسبت به ايستادگي و مقاومت جانانه و پرصلابت و در عين حال منطقي و قانوني ايران اسلامي در مقابل باج خواهي هاي هسته اي و غيرهسته اي آنها- مخصوصاً ترفند موذيانه اخير آنان براي خارج كردن اورانيوم غني شده از ايران- تلقي كرد كه با هوشمندي رهبرمعظم انقلاب و پيروي مسئولان هسته اي كشورمان از رهنمودهاي ايشان،ناكام مانده است "
در نهایت اینکه سربازجوحسین شریعتمداری ضمن دفاع بدون عقب نشینی کردن از پروژه ی هسته ای به شیوه ی بازجوئی اشاره کرده است . یا در اصل به همان موضوعی پرداخته که در تخصص خودش می باشد . یعنی اینکه اینگونه با مچ گیری کرد ن به رخ البرادعی کشیده که مگر خودت در مورد شنود گفتگوی تلفنی ات در مورد اسرائیل و آمریکا اینگونه نگفته بودی :
" گفتني است سال گذشته آقاي البرادعي اعلام كرده بود كه تلفن هاي او از سوي آمريكا و اسرائيل شنود مي شود و به تهديد پي در پي صهيونيست ها عليه خود و درباره برنامه هسته اي ايران اشاره كرده بود. آيا آن تهديدها در تهيه اين گزارش موثر نبوده است؟! شواهد نشان مي دهد كه موثر بوده است"
بهرحال چند سال پیش پاسدارحسین شریعتمداری در یکی از یادداشت روزخودکه مربوط به پروژه ی هسته ای و دخالت گری در عراق می شد. ناگفته نماند چون در این یادداشت روزپیرامون اهداف پروژه ی هسته ای آشکارا گاف داده بود.وبه خصوص چون این گاف در سایت اندیشه نقد و برجسته شد . سریع این یادداشت روز از آزشیو ورق پاره ی کیان حذف وسانسور شد . چون در دفاع از پروژه ی هسته ای خطاب به آمریکا و گروه 5+1و آژانس اتمی گفته بود. مگر در شرایطی که دستگاه پیشرفته ی جاسوسی ماهواره ای آمریکا بر روی آسمان ایران متمرکز شده و مشغول فعالیت تصوبرداری از سراسر خاک ایران می باشد تا که مراکز تأسیسات هسته ای شناسائی شود تا در شرایط بروز جنگ به این مراکز تهاجم نظامی و نابود شان کند. وی افزوده بود که مگر کارشناسان و مسئولان هسته ای نظام آنقدرساده اندیش و خوش بین می باشند تا که همه ی اطلاعات ومکان های هسته ای را نشان بازرسان آژانس اتمی دهند تا که بعداً تأسیسات پروژه ی هسته ای در تیر رس دشمن قرارگیرد؟ از طرف دیگر گفته بود همینطور مگر همه امکانات و تأسیسات هسته ای فقط در چند نقطه و مکان مشخص در کشور تمرکز داده می شود و از سایر امکانات و مکان ها بصور استتاری در سراسر کشور استفاه نمی شود تا که در صورت وقوع هر گونه جنگی و تهاجم به مراکز تأسیسات هسته ای مصون باشندو همگی از بین نروند و نا بود نگردند ؟ ضمن اینکه تأکید کرده بود که در صورت وقوع هر گونه جنگ و تهاجم به تأسیسات هسته ای محال است که دشمن بتواند همه امکانات و دانش هسته ای را از بین ببرد . بلکه موجب خواهد شد تا محدودیت های دست و پا گیر کنونی بر داشته شود و با تلاش بیشتر فعالیت برای ساختن سلاح اتمی پیگیری شود . یعنی آشکارا اعتراف کردهبود که هدف دسترسی به سلاح هسته ای حتی با پیشواز و استقبال کردن از جنگ می باشد . مشروط بر اینکه زیرآب این ادعای مضحک که ما بدنبال دسترسی به سلاح کشتار جمعی نمی باشیم چون مکتب مان اجاز نمی دهد زده شد .
درخاتمه اینکه به استناد همین اعتراف و سایر مدارک مستند دیگر می بایست که تأسیسات پنهانی دیگری همچون تأسیسات فردو در قم در مکان ای پنهانی دیگر نیزوجود داشته باشد که فعالیت اورا نیوم غنی شده را انجام می دهند که حتی در صورت موافقت کردن با انتقال اورانیوم غنی سازی به خارج این تأسیسات هسته ای ، می شود با سیاست حاشیه ی امنیتی وقت کشی با شدت و عجله مشغول تولید اورانیوم غنی سازی شد و شرایط دسترسی به سلاح هسته ای را هر چه زود تر فراهم نمود. زیرا تنها شانس ادامه ی بقا ی رژیم کودتائی و نا مشروع و ضد مردمی دسترسی به سلاح هسته ای می باشد. بهمین دلیل است که برای عبور مقطعی از بحران حاد شده ی هسته ای مدتی است که سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها از جمله یمن و لبنان که همراه با ازسال سلاح می باشد عجیب شتاب گرفته است و از طرف دیگر پاسدارسربازجوحسین شریعتداری تهدید به خروج ازNPT نموده است .
هوشنگ � بهداد
برای بازدید سایر مقالات و مطالب طفاً به این آرس رجوع شود:
http://naghdematboat.blogspot.com/
http://www.kayhannews.ir/880827/2.htm#other200
ورق پاره ی کیهان 27 آبان ماه سال 1388
ان . پي . تي ، شيربي يال و دم (يادداشت روز)
گزارش اخير البرادعي مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران، اگرچه از سوي برخي مجامع سياسي- و بعضا رسمي- كشورمان حاوي نكات مثبت قابل توجهي! ارزيابي شده است ولي مروري گذرا بر اين گزارش كه آخرين گزارش آقاي البرادعي قبل از ترك مسئوليت مديركلي آژانس انرژي اتمي نيز هست، به وضوح نشان مي دهد اين گزارش مجموعه اي از اتهامات بي اساس، غيرحقوقي، غيرفني و كينه توزانه عليه برنامه هسته اي ايران اسلامي است و تقريبا هيچ نقطه مثبتي در آن ديده نمي شود. اين نوشته در پي برشمردن تك تك موارد ياد شده از گزارش 37 ماده اي آژانس نيست ولي از آنجا كه نشست توجيهي-BRIEFING - آژانس روز جمعه 29 آبان- 20نوامبر- و متعاقب آن اجلاس شوراي حكام روز دوشنبه 2 آذرماه- 23نوامبر- برپا مي شود، اشاره اي هرچند گذرا به چند نكته در اين باره ضروري به نظر مي رسد. اگرچه، خوشبختانه هيئت مذاكره كننده كشورمان طي سالهاي اخير همواره با صلابت و عزت در نشست هاي مربوطه حضور يافته است و به يقين محتواي بي اساس گزارش اخير البرادعي از نگاه دقيق آنها پنهان نخواهد بود.
1-ابتدا بايد گفت تهيه اين گزارش با برخورد قاطع و هوشمندانه ايران اسلامي در مقابل ترفند ماه گذشته 1+5 بي ارتباط نيست. در آن ترفند، آمريكا و متحدانش پيشنهاد كرده بودند به ازاي دريافت اورانيوم كمتر غني شده -زير 5درصد- از ايران، اورانيوم 20درصد غني شده براي سوخت راكتور تهران ارائه دهند و با اين بهانه، اورانيوم غني شده كشورمان را كه دستاورد تلاش همراه با چالش چند ساله است تصاحب كنند كه اين ترفند با هوشمندي ايران اسلامي ناكام ماند. گزارش بي اساس و غيرحقوقي و غيرفني اخير البرادعي را مي توان، انتقام آمريكا و متحدانش از اين برخورد قاطع جمهوري اسلامي ايران تلقي كرد.
2- در حالي كه ايران گزارش مبسوط و جامعي از چگونگي ساخت تاسيسات فردو- قم- همراه با توضيحات مستند درباره هدف از ساخت اين تاسيسات را به آژانس ارائه كرده بود و بازرسان آژانس نيز از تاسيسات ياد شده بازديد كرده اند، آقاي البرادعي در چند جاي گزارش خود، از جمله در بندهاي 14 و 34 نسبت به هدف -PURPOSE- و ترتيب زماني -CHRONOLOGY- ساخت تاسيسات ياد شده ابراز ترديد مي كند و اين به معناي آن است كه آژانس توضيحات مستند و قبلا ارائه شده جمهوري اسلامي ايران را نپذيرفته است و حال آن كه چند روز بعد از حضور بازرسان آژانس در تاسيسات �فردو� و ارائه گزارش خود به آژانس، آقاي البرادعي با صراحت اعلام كرده بود كه �در بازرسي از تاسيسات فردو هيچ مورد نگران كننده اي يافت نشده است.�
اين برخورد متناقض از سوي مديركل آژانس كمترين توجيه قانوني و حقوقي ندارد و تنها در چارچوب كينه توزيهاي عاري از منطق آمريكا و متحدانش عليه ايران اسلامي قابل ارزيابي است.
3- در بند 33 از گزارش اخير البرادعي به ايران اعتراض شده است كه ايران در ارائه اطلاعات مربوط به تاسيسات فردو تاخير كرده و كد بازبيني شده 1/3را رعايت نكرده است.
توضيح آن كه براساس كد اصلي موسوم به 1/3كه در سال 1970 به تصويب رسيده بود، كشورهاي عضو NPT ملزم شده بودند 6 ماه قبل از ورود مواد هسته اي به تاسيسات، اطلاعات مربوط به ساخت تاسيسات را به آژانس ارائه دهند ولي مطابق كد بازبيني شده 1/3-در سال 1993- اين اطلاعات بايد همزمان با ساخت تاسيسات در اختيار آژانس قرار گيرد.
جمهوري اسلامي ايران در سال 2003 و در يك اقدام اعتمادساز، اجراي كد بازبيني شده را به طور داوطلبانه پذيرفت، و در سال 2007 بعد از ارجاع غيرقانوني پرونده هسته اي كشورمان به شوراي امنيت سازمان ملل متحد و در پي صدور دومين قطعنامه شوراي امنيت عليه ايران، اجراي آن را كه از ابتدا نيز داوطلبانه بود متوقف كرد. و اين در حالي است كه بسياري از كشورهاي ديگر عضو NPTنيز كد بازبيني شده را نپذيرفته اند.
و اما، از سوي ديگر، مجلس شوراي اسلامي در واكنش به ارجاع غيرقانوني پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل طي مصوبه اي در سال 1385 دولت را موظف به توقف اقدامات داوطلبانه كرد كه به طور طبيعي و قانوني اجراي كد بازبيني شده 1/3را نيز دربر مي گرفت. بنابراين، بند ياد شده از گزارش اخير آژانس ضمن آن كه نوعي باج خواهي از ايران است، ابتدايي ترين اصول دموكراسي يعني روال قانوني مصوبات مجلس را نيز زيرسوال برده و بر يك خواسته فراقانوني اصرار مي ورزد. گفتني است مطابق ماده 10معاهده NPT، اگر تعامل با آژانس، حاكميت ملي كشور عضو را نقض كند، عضو ياد شده حق خروج از NPTرا خواهد داشت.
4- علي رغم تاكيد گزارش در بند 16 به نامه رسمي ايران كه وجود هرگونه تاسيسات هسته اي اعلام نشده و يا در حال ساخت را نفي كرده است، در بند 14گزارش از وجود تاسيسات هسته اي اعلام نشده ابراز نگراني شده است!
اين در حالي است كه مطابق اساسنامه آژانس، گزارش هاي اين نهاد بين المللي بايد واقعي و ملموس - FACTUAL- باشد و مديركل از ارائه گزارش غيرتجربي و متكي به تحليل سياسي و يا ترديد احتمالي منع شده است، ولي آقاي البرادعي در گزارش خود به يك �احتمال� اشاره مي كند كه اولا؛ هيچگونه سندي براي اثبات آن ندارد و ثانياً؛ بيرون از چارچوب پادمان هاي مربوطه و اساسنامه آژانس است. توضيح آن كه اگر اينگونه گزارش كردن قابل اعتناء باشد، ايران نيز مي تواند ادعا كند كه آقاي البرادعي قصد ايجاد انفجار در تاسيسات هسته اي ايران را داشته است و بعد اضافه كند، هيچ نشانه اي از اين كه چنين قصدي نداشته است در دست نيست!! و مخصوصاً توضيح ندهد هيچ نشانه اي از اينكه چنين قصدي داشته است نيز در دست نمي باشد!
5- مديركل آژانس در بندهاي 31 و 32 گزارش خود به احتمال وجود ابعاد نظامي در برنامه هسته اي ايران اشاره كرده و از جمهوري اسلامي ايران خواسته است شرايطي را فراهم آورد تا به پرسش هاي آژانس درباره �مطالعات ادعايي� پاسخ داده شود! و اين در حالي است كه؛
الف: اسناد موسوم به مطالعات ادعايي - ALLEGED STUDIES- مجموعه اي است كه در سال 2004 از سوي آمريكا در اختيار آژانس قرار گرفت با اين ادعا كه اين مجموعه را از رايانه متعلق به يكي از كارشناسان هسته اي ايران به دست آورده است!
مسئولان كشورمان ضمن تاكيد بر جعلي بودن اسناد ياد شده بلافاصله از آژانس درخواست كردند �اصل� ادعايي را در اختيار ايران بگذارد تا دلايل جعلي بودن آنها را به طور مستند ارائه كند ولي آژانس در واكنشي غيرمنطقي و غيرحقوقي اين درخواست را نپذيرفت و حتي يك برگ از اسناد ادعايي را در اختيار ايران قرار نداد و در توجيه ادعا كرد كه آمريكا اجازه ارائه اسناد را نمي دهد.
ب: آژانس در گزارش سپتامبر 2009 خود رسماً اعلام كرد كه نمي تواند اصالت - ATHENTHITY- اين اسناد را تائيد كند. و اكنون سوال اين است آژانس چگونه از ايران انتظار دارد درباره اسنادي توضيح بدهد كه اولا؛ آنها را در اختيار ندارد و ثانياً؛ خود آژانس به طور رسمي اين اسناد را فاقد اصالت ارزيابي كرده است؟!
6- آژانس در بندهاي 15 31 و 32 گزارش اخير خود خواستار دسترسي به مديران پروژه هاي هسته اي، افراد مسئول، كارشناسان، نقشه ها، سازمان ها و مراكز نظامي كشورمان به منظور راستي آزمايي درباره اسناد مطالعات ادعايي شده است! و حال آن كه اولا؛ دسترسي آژانس به مراكز، نقشه ها و اسناد و سازمان هاي نظامي يك خواسته غيرقانوني است كه نه تنها در هيچ جاي اساسنامه، معاهده و پادمان هاي مربوطه نيامده است، بلكه مطابق قوانين جاري و پذيرفته شده حقوق بين الملل، اين خواسته، نقض كننده حاكميت ملي كشورهاي عضو است و همانگونه كه اشاره شد، در اين موارد، كشور عضو با استناد به ماده 10 NPT مي تواند از اين معاهده خارج شود. ثانياً؛ به استناد آنچه در بند پيشين اين نوشته -بند 5- آمده، آژانس بين المللي انرژي اتمي اصالت اسناد موسوم به مطالعات ادعايي را نفي كرده است و ثالثاً؛ براساس يك قاعده حقوقي كه در تمامي نظام هاي حقوقي دنيا پذيرفته شده است،كسي كه ادعا مي كند بايد براي اثبات ادعاي خود دليل و سند بياورد، نه كسي يا طرفي كه مورد اتهام قرار گرفته است. �البينه علي المدعي�.
7-و بالاخره، با توجه به موارد فوق از گزارش اخير البرادعي و تناقض هاي حقوقي، فني و قانوني آن،ترديدي باقي نمي ماند كه اين گزارش غير قانوني و غيرفني بااهداف كينه توزانه عليه جمهوري اسلامي ايران تهيه شده است و بايستي آن را واكنش خصمانه آمريكا و متحدانش نسبت به ايستادگي و مقاومت جانانه و پرصلابت و در عين حال منطقي و قانوني ايران اسلامي در مقابل باج خواهي هاي هسته اي و غيرهسته اي آنها- مخصوصاً ترفند موذيانه اخير آنان براي خارج كردن اورانيوم غني شده از ايران- تلقي كرد كه با هوشمندي رهبرمعظم انقلاب و پيروي مسئولان هسته اي كشورمان از رهنمودهاي ايشان،ناكام مانده است.
گفتني است سال گذشته آقاي البرادعي اعلام كرده بود كه تلفن هاي او از سوي آمريكا و اسرائيل شنود مي شود و به تهديد پي در پي صهيونيست ها عليه خود و درباره برنامه هسته اي ايران اشاره كرده بود. آيا آن تهديدها در تهيه اين گزارش موثر نبوده است؟! شواهد نشان مي دهد كه موثر بوده است.
كيهان - به گواهي يادداشت ها و گزارش هاي خود كه در دسترس است- از نخستين روزهاي بعد از آغاز چالش هسته اي كشورمان، مخصوصا بعد از اجلاس اكتبر تهران، مراحل بعدي اين چالش را پيش بيني و تاكيد كرده بود كه آمريكا و متحدانش در نهايت پرونده هسته اي ايران را به طور غيرقانوني و در بستر سياسي- و نه حقوقي و فني- به شوراي امنيت سازمان ملل مي كشانند و از همان روزها با استناد به شواهد و قرائن موجود تنها راه را خروج از NPT دانسته بود و اكنون نيز نبايد اين �گزينه� از روي ميز تصميم گيري مسئولان محترم كشورمان كنار گذارده شود. چرا كه اين معاهده با نقض مكرر مفاد آن از سوي آژانس به شير بي يال و دم تبديل شده است.
حسين شريعتمداري
حمله خونين به يك زن كه شوهرش را نميخواست
http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=11923
ناگفته نماند که خبر ضمیمه شده ی جنایت نه اولین و نه آخرین گزارش جنایت ضد بشری در این رژیم ضد بشری قرون وسطائی می باشد . زیرا که بیش از 30 سال است که اینگونه جنایات ادامه داشته است و تا زمانی که این رژیم ضد بشری و نا مشروع و کودتائی بر سر کار باشد اینگونه جنایات افزایش می یا بد و نه کاهش . اما از سوی دیگر اکنون پرسش است که اگر چنانچه جنگ قدرت در بستر انباشت هر چه بیشتر ثروت در همه ی سطوح با شدت ادامه دارد که با چتر عاشقان خدمت و نه شیفتگان قدرت دنبال و توجیه می شود. همچنین از طرف دیگر بموازات سرکوبگری و خفقان و سانسور و ضرب و شتم و زندان و شکنجه و تجاوز و اعدام که در جامعه وجود دارد. ولی در عوض چوب تاراج بر منابع و ذخایر کشور آنگونه از سوی کودتا گران حاکم زده می شود. که روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی مورخ 26 آبان گزارش داد که نفت بشگه ای زیر5/8 دلار کمتر بطور قاچاقی فروخته می شود . مهمتر اینکه بخشی از عملکرد 30 ساله ی این رژیم عوامفریب غارتگر شیاد مر بوط به ادعای پوچ و وارونه ی مبارزه با مواد مخدر و قاچاق و اعتیاد و طرح ای زنجیره ای امنیت اجتماعی پلیس در جامعه است . در صورتیکه سرنخ اصلی ورود و توزیع مواد مخدر در دست باندهای مافیائی پاسداران و نیروی انتظامی است که سنگر گرفته در بیت رهبری می باشند .
بنابراین شرایط و سر نوشت رقت بار قربانیان آلوده به مواد مخدر که دست پروردگان همین رژیم فاشیستی ضد مردمی و کودتائی هستند آنگونه شده است که داستان سرنوشت و وضعیت اسفبار معتادین و عوارض ناشی از آن بس نا هنجار و فاجعه انگیز شده است. طوریکه این قربانیان متولد شده در خانواده ی معتادین از بدو تولد تا مرگ چندین باربه مسلخگاه مرگ فرستاده می شوند و بقیه نیز پس از به فساد مواد مخدرکشیده شدن به سرنوشت مشابه دچارمی شوند. چون نه فقط امنیتی در جامعه وجود ندارد . بلکه ناامنی آنگونه شده است که همین چند روز پیش گزارش شد که یک زن متأهل جوان هنگامی که در مسیر تردد به خانه اش در خاوران بوده است از سوی چند متجاوز ربوده سپس در قیامدشت مورد تجاوز وحشیانه 6 متجاوز درون خود رو واقع می شود . آنهم در روز 13 آبان این فاجعه رخ داده شد که پلیس و سایر ارگان های رژیم فاشیستی کودتائی و نامشروع در حال آماده باش کامل در خیابان های تهران برای سرکوب کردن تظاهر کنندگان ناراضی بسر می بردند. همینطور مورد دیگر گزارش شد که چند نفر متجاوز دیگر وارد یک آپار تمانی می شوند و با بستن دستان مرد در جلوی چشمانش به همسرش تجاوز می کنند . همینطور در مورد دیگر گزارش شدکه 4 نفر تجاوز گر به یک دختر ربوده شده تجاوز کردند . ولی پس از دستگیری 3 متجاوزگر بدوت وثیقه آزاد و از تجاوز گر چهارم مبلغ 20 میلیون تومان برای آزاد کردنش وثیقه دریافت می شود.البته این گزارشات بخش بسیار جزئی از عملکرد حکومت فاشیستی مذهبی کودتائی و ضدمردمی در بیش از 30 سال گذشته می باشد که بموازات جنگ قدرت تخته گاز در تلاش دسترسی به سلاح هسته ای می باشد که در یادداشت روز ورق پاره ی امروز کیهان سرباز جو حسین شریعتمداری به آن پرداخته است. بهرحال اکنون سرنوشت خونین سر کشی کردن آشتی جویانه یک مرد معتاد با همسر سابقش که کپی اجتماعی الگو برداری شده گفتگوی مسالت آمیز صلح جویانه ی برون مرزی با دکتر قاسملو و بختیار و فرخ زاد وزوج فروهر ها در داخل در بخش سیاسی می باشد با این اختلاف که در این مورد هر دوقربانی سیستم می باشند و قربانی مضروبو مجروح زنده مانده ولی نگران و مضطرب از تکرار صحنه است . اینگونه اقدامات ضد انسانی گفتمان حاکم شده در جامعه ی آخوند و پاسدار ساخته شده است . حال این وسط فرزندان چه گناهی دارند که می بایست شاهد اینگونه صحنه های نا هنجار و ضد انسانی میان پدر و مادر باشند؟ عجیب تر اینکه ادعای مضحک هم می شود که ایران امن و آزاداترین کشور جهان است. بهر حال گزارش این چنین می باشد.
هوشنگ - بهداد
27 آبان ماه سال 1388
رای بازدید سایر مقالات و مطالب طفاً به این آرس رجوع شود:
http://naghdematboat.blogspot.com/
حمله خونين به يك زن كه شوهرش را نميخواست
مرد معتاد كه براي آشتيكنان، به ديدن همسر سابقش رفته بود، وقتي براي چندمين بار جواب منفي شنيد با كارد به او حمله كرد.به گزارش ایران: چندي قبل صداي شيون دختر جواني، اهالي محلهاي در جنوب تهران را سراسيمه به خيابان كشاند. آنها همان موقع �ليلا� - زن همسايه � را ديدند كه غرق خون نقش زمين شده بود. �مريم� - دختر زن مجروح � نيز در حالي ديده شد كه فريادزنان به دنبال مردي ميدويد و ميگفت: او پدرم است. مادرم را با چاقو زده، نگذاريد فرار كند. بدين ترتيب همسايهها براي كمك به دختر جوان، چند قدمي به تعقيب مرد فراري پرداختند. اما او موفق به فرار شد.دقايقي بعد هم زن مجروح با كمك امدادگران اورژانس تهران به بيمارستاني در جنوب تهران منتقل شد. چند روز بعد هم زن مجروح پس از چند جراحي و بهبود نسبي همراه برادرش به كلانتري 160 خزانه رفت و از بهرام � شوهر سابقش � به اتهام ضرب و جرح شكايت كرد و گفت: شوهر سابقم مغازهدار است و از او 3 دختر و پسر دارم. متأسفانه به دليل اعتياد و تندخويي، هميشه بر سر كوچكترين مسئلهاي مرا به باد كتك ميگرفت تا اينكه سال گذشته براي نجات جانم تقاضاي طلاق دادم. دادگاه هم وقتي با مدارك محكم و مستند رو به رو شد، حكم طلاقم را صادر كرد.بعد از طلاق، �بهرام� دائم تهديدم ميكرد و ميگفت: بايد به خانه برگردم. اما حرفهايش را جدي نميگرفتم تا اينكه روز حادثه �بهرام� به مقابل خانه برادرم آمد و با تهديد از من خواست به خانه بازگردم كه قبول نكردم. او هم ناگهان با چاقويي كه در لباسشهايش مخفي كرده بود به طرفم حمله كرد.�كيانوش� - برادرزن مجروح � نيز با شكايت از �بهرام� گفت: او پس از اين ماجرا من و خانوادهام را نيز تلفني تهديد به مرگ كرده و گفته بعد از كشتن همه ما به خارج از كشور فرار ميكند. بنابراين بشدت نگرانيم!با طرح شكايتها مأموران به دستور قاضي �كياني� بازپرس شعبه اول دادسراي ناحيه 16 � بعثت � به تحقيق در اين باره پرداخته و سرانجام متهم را دستگير كردند.
منبع:پژواک ایران