PEZHVAKEIRAN.COM «زینت‌المجالس» مجاهدین خلق
 

«زینت‌المجالس» مجاهدین خلق
بهروز ریحانی

هر چند که طولانی شدن عمر ننگین جمهوری اسلامی لطمات و صدمات بسیارو غیرقابل باور و جبران به ایران و مردم ستمدیده‌ی آن وارد کرده است،‌اما شاید تنها حسن آن این بوده که ماهیت بسیاری از افراد و جریانات برای ملت ایران هرچه بیشتر روشن و برملا شد و در معرض دید و قضاوت عموم قرار گرفت.

متأسفانه چپ‌نما‌های وطنی که چند دهه در خارج از کشور جاخوش کرده‌اند، از جنایات آخوند‌های سفله برای توجیه عملکرد و دیدگاه‌های خودشان در مقولات مختلف سیاسی، اجتماعی،‌ استراتژیک و حتی  اخلاقی استفاده و سوءاستفاده کرده و می‌کنند.

خانم زینت میرهاشمی یکی از همین چپ‌نماها می‌باشد که هر از گاهی پابرهنه وارد مقولات و مسائلی می‌شود که اساساً نه درکی از آن‌ها دارد و نه طعم تلخ آن‌‌ها ‌را چشیده است. نکته حیرت‌آور این که این مقولات تماماً مسائل مربوط به مجاهدین خلق است و به نوعی مشکل و مسئله رهبری این سازمان محسوب می‌شوند. موضوع به قدری نخ‌نما شده است که خواننده تصور می‌کند با یکی از پیروان رهبری مسعود رجوی و «ایمان آوردندگان» به او روبرو است و نه یکی از سخنگویان سازمان پر طمطراق «چریک‌های فدایی خلق ایران»!

بطور مثال پرداختن ایشان به مقوله «کودک‌سربازان» یکی از مسائل مورد بحث است. ایشان گویا فرزند بالغی دارند که خوشبختانه در پاریس و در امنیت و ناز و نعمت بزرگ شده و زندگی می‌کند. زینت خانم هیچ‌گاه نه اجازه داد و نه موافق این بود که فرزندش زمانی که زیر هیجده سال بود به ارتش آزادی‌بخش ملی در نوار مرزی ایران و عراق بپیوندد. آن «ارتش» حداقل از نظر خانم میرهاشمی و سازمان متبوعش ایدئولوژیک (اسلامی) هم نبود. پرسش از ایشان این است که چرا فرزند خود را برای پیوستن به ارتش آزادی‌بخش در منطقه جنگی و طبعاً پرخطر تشویق نکردی و حداقل او را در معرض این آزمایش قرار ندادی؟ آیا مرگ خوبست اما برای همسایه. البته این سؤال را دیگر اعضای شورای ملی مقاومت نیز بایستی پاسخ دهند. تا آن‌جا که می‌دانم هیچ یک از آنان چنین کاری نکرده‌اند.

زینت میرهاشمی در مقاله‌ای در سایت وابسته به مجاهدین خلق سینه‌چاک حق انتخاب زنان و مادران کودکان مجاهدین شده است و بدون هیچ حجب و حیایی فیلم مستند «کودکان کمپ اشرف» را به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی وصل می‌کند تا بتواند نتیجه‌گیری‌های دلخواه خودش را از آن استخراج کند. این خانم حتی این فیلم را ندیده اما «به فرموده» و به شیوه سانسورچی‌ها و ممیزان وزارت ارشاد اسلامی و بازجویان اطلاعات سپاه پاسداران  می‌نویسد: «بازیگران این فیلم به بهانه بازپس‌گیری دوران «کودکی گمشده» چهار نفر از بزرگسالانی هستند که از شرایط جنگی نجات داده شدند و اکنون تمامی حقوق زنان به عنوان یک انسان آزاد را زیرپا گذاشته‌اند.»

اولاً در کشورهای دمکراتیک که زینت میرهاشمی از امکانات و شرایط دمکراتیک این کشورها در چند‌دهه گذشته نهایت استفاده را کرده است «کودکی گمشده» مشمول مرور زمان نمی‌شود و حتی اگر آن کودک به کهنسالی هم برسد، چنانچه مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشد، می‌تواند افراد و جریاناتی که او را مورد سوءاستفاده قرار داده‌اند مورد پیگرد قانونی قرار دهد.

ثانیاً این کودکان که زینت خانم می‌خواهد با لودگی گذشته پر از رنج آن‌ها را لوث کند، در بزرگسالی دریافته‌اند که سازمان مجاهدین خلق حقوق آن‌ها را زیرپا گذاشته و با وجود این که زیر هیجده سال سن داشته‌اند، روانه ارتش آزادیبخش کرده‌اند. در آن ارتش نقل و نبات و اسباب‌بازی پخش نمی‌کردند، بلکه با گلوله، ‌تانک، توپ ، نفر بر زرهی و دیگر ادوات جنگی و سخت‌ترین آموزش‌های نظامی سر و کار داشتند.

ثالثاً معلوم نیست چه ربطی بین‌ حقوق زنان مجاهد و آن کودکان که از قضا فرزندان همان زنان بودند، وجود دارد که «زینت‌خانم» آن را به شقیقه خود حواله می‌دهد. بفرمایید تحت لوای حقوق زنان، حقوق کودکان را زیرپا گذاشته و نقض کنید، بعد هم دو قورت و نیم‌تان باقی بماند. وانگهی دو تن از افراد فیلم «کودکان کمپ اشرف» که بر اساس روایت آن‌ها این فیلم تهیه شده، خانم‌ها عاطفه سبدانی و پروین حسین‌نیا، هر دو زنان بالغی هستند. معلوم نیست چرا «زینت‌خانم» برای حقوق این زنان سینه چاک نمی‌دهد؟

«زینت‌المجالس» مجاهدین خلق می‌نویسد: «وظیفه وجدانی و اخلاقی خود می‌دانم از حقوق زنان مجاهد دفاع کنم».

پرسشی که این‌جا مطرح می‌شود این است که چرا «وظیفه وجدانی و اخلاقی» ایشان همسو با منافع رهبری مجاهدین عمل می‌کند؟

یادمان هست که ایشان به نمایندگی از مجاهدین در دشمنی با دست‌‌اندرکاران دستگیری حمید نوری نیز از هیچ زشتی فروگذار نکردند و به اشاره رهبری مجاهدین حتی به روشنفکران و هنرمندان و نویسندگان و فعالان حقوق بشری ایرانی نیز حمله کردند.

با این یادآوری، به موضوع مورد اشاره ایشان باز می‌گردم.

اولاً «وظیفه وجدانی» زینت خانم بر طبق آن‌چه مدعی است و خواست زنان مجاهد هم بود، حکم می‌کرد که فرزند خودش را که در آن زمان همسن و سال همین کودکان بود روانه ارتش آزادی‌بخش می‌کرد که نکرد.

ثانیاً زینت خانم با خلط مبحث یا شارلاتانی مسئله «کودک سربازان» را به حقوق زنان مجاهد می‌چسباند تا پاسخ ندهد که آیا اعزام کودکان زیر سن قانونی به مناطق جنگی و مسلح کردن آن‌ها از نظر حقوق کودکان که اصل شناخته شده‌ای در حقوق بین‌الملل  می‌باشد ، ناقض حقوق کودک است یا خیر و او به این مسئله نمی‌پردازد تا با «بی‌وجدانی» این کودکان و فیلم آن‌ها را به وزارت اطلاعات آخوندی سنجاق کند. اگر جز این بود ایشان با یک تحقیق مختصر در شبکه‌های مجازی به عکس‌ها و فیلم‌های آموزش نظامی این کودکان می‌توانست دسترسی پیدا کند. یا چنانچه اربابانش اجازه دهند می‌تواند از محمد رجوی ، پسر مسعود رجوی رهبر مجاهدین تحقیق کند. آیا او هم مأمور وزارت اطلاعات است؟ اگر آری چرا از بیان آن طفره می‌روید؟

بر من پوشیده نیست که مواجب ماهیانه به زینت میرهاشمی، مانع می‌شود که این اسناد و مدارک را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد.

«زینت خانم» که سنگ پای قزوین را از رو برده در ادامه می‌نویسد:‌ «چگونه است که در کشورهای دمکراتیک مبارزه جوانان برای محیط زیست علیه نظم سرمایه‌داری، برای برابر و آزادی مقدس است، اما برای زنان و جوانان ایرانی  در ردیف نقض حقوق کودکان شمرده می‌شود.

۱-این به اصطلاح مارکسیست دو آتشه که همچون «توپچی» برای چنین روزهایی مواجب می‌گیرد در حالی که در چند دهه گذشته تحت همین «نظم سرمایه داری» زندگی کرده است و از امکانات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن ارتزاق کرده، برعلیه آن هم لغز می‌خواند.

۲- به اطلاع این «بانو» بایستی رساند اعزام کودکان توسط مجاهدین به مناطق جنگی و آموزش‌های نظامی که به آنها می‌دادند برای حفظ «محیط زیست» نبود. آن‌ها به عراق برده نشدند تا آب، هوا، خاک و جنگل و بیابان‌های عراق را بررسی و تجزیه و تحلیل کنند. اتفاقا امیر یغمایی یکی از همان کودکان سربازان پس از جدایی از این ارتش امروز در سوئد تحصیل کرده و مهندس محیط زیست است.

با توجه به این نکات، مبارزه جوانان ایران (و نه کودکان) برای سرنگونی جمهوری اسلامی را در کنار فعالیت‌های محیط زیستی قرار دادن، فقط یک خودشیرینی بی‌مزه از طرف «زینت خانم» برای زنان مجاهد می‌باشد.

زینت میرهاشمی آگاهانه به گذشته می‌پردازد تا از آن به دروغ نتیجه‌گیری کند که اعزام و بردن کودکان زیر سن قانونی به عراق توسط مجاهدین خلق نه تنها نقض حقوق آنان نبود بلکه یک  افتخار محسوب می‌شود و این کودکان از این بابت بدهکار رهبری مجاهدین هم  هستند. او می‌نویسد: «ورود جوانان به مبارزه یک افتخار بود، در شرایطی که رژیم  دختران ۱۳ ساله را در دهه ۶۰ اعدام می‌کرد،‌ چرا ورود جوانان به مبارزه مورد سؤال قرار می‌گیرد؟ »

اولاً شقاوت‌ها و جنایات ملایان تبهکار هیچ توجیهی برای کشاندن کودکان به مناطق جنگی و مسلح کردن آن‌ها نمی‌شود.

ثانیاً جوانان حق انتخاب دارند. اما «زینت‌خانم» به خوبی می‌داند ک آن «کودک سربازان» بسیاری‌شان ۱۳ تا ۱۷ ساله بودند و نمی‌توانستند انتخاب کنند، بلکه توسط مسئولان مجاهدین «انتخاب شدند». و به محض این که پایشان به عراق می‌رسید «حق انتخاب» از آن‌ها سلب می‌شد و امکان ترک قرارگاه نظامی اشرف را نداشتند و به عنوان زندانی در آن‌جا می‌ماندند.

برای روشن شدن حقیقت از مجاهدین بخواهید تا نامه های جعلی‌ای را که والدین و بستگان آن‌ها از عراق برای کودکان مزبور می‌فرستادند و توسط مسئولین مجاهدین (زنان مجاهد) برای آن‌ها خوانده می‌شد در معرض دید و قضاوت عموم قرار دهند. البته اگر آن‌ نامه‌ها را مانند بسیاری از اسناد خطرناک از بین نبرده باشند.

ثالثاً باز هم از مجاهدین بخواهید تا توضیح دهند به چه علتی هزاران زنی را که سالیان دراز در زندان‌ها و سیاه‌چال‌های قرون وسطایی رژیم آخوندی به سر برده‌اند، بعد از رهایی از زندان بریده و واداده و خائن می‌خوانید؟ می‌دانید چرا ،‌ چون این زنان بعد  از رهایی از زندان «انتخاب» کرده‌اند که عقاید دیگری داشته باشند و یا به یک زندگی عادی و شرافتمندانه روی آورده‌اند.

آیا این زنان «حق انتخاب» آزادانه نداشتند و ندارند که توسط مجاهدین ناجوانمردانه مورد انواع و اقسام تهمت و افترا قرار گرفتند و می‌گیرند؟

اکثریت این زنان از بند رسته، انتخاب کردند که در چارچوب تشکیلات مجاهدین خلق فعالیت نکنند، اما اعتقاد عمیق به سرنگونی نظام جمهوری اسلامی داشته و دارند و در وسع و توان خودشان بر علیه رژیم آخوندی فعالیت می‌کنند.

راستی «زینت خانم» از مریم رجوی ، رئیس جمهور منتخب شورایتان پرسش بفرمایید حقوق این زنان چه می‌شود؟

«زینت خانم» فرنگ نشین که کماکان شعار مرگ بر امپریالیست‌اش گوش فلک را کر کرده است افاضه فرمودند که «نمایش این فیلم به مذاق رژیم ضد زن و ضد بشر جمهوری اسلامی بسیار خوش آمده است، برای همین به این فیلم هم در رسانه‌های حکومتی زیاد پرداخته شده و خوش خوشانشان شده است.»

جهت یادآوری به خانم میرهاشمی از قضا رژیم ضد‌بشری از «ازدواج مسعود رجوی و مریم عضدانلو هم استقبال شایان توجهی کرد و خیلی «خوش‌ خوشانشان»‌ شد. آیا به این مقوله فکر کرده‌‌اید؟ تصاویر ازدواج‌شان در رسانه‌های جمهوری اسلامی پخش می شد و در زندان‌های جمهوری اسلامی به نمایش  گذاشته می‌شد.

از این که  بگذریم از نامه‌نگاری‌های جناب مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت به آیات عظام و وحوش مجلس خبرگان آخوندی که دست در خون زنان و مردان مهین‌مان داشتند نیز بیش از اندازه خوش خوشانشان  شد و سرمست از شادی شدند به طوری که با عمامه‌شان  گردو شکستند. آخر جناب رجوی برای دوام رژیم ضد زن جمهوری اسلامی با یک نوک قلم آیت‌الله منتظری را ولی فقیه کرده بود تا بلکه چند صباحی بیشتر آخوند‌ها بر اریکه قدرت بمانند. می‌دانم مواجب بگیری اجازه نمی‌داد شما و همسر سابق‌تان به این موضوعات  بپردازید.

«زینت خانم» که قبای دفاع از حقوق زنان مجاهد را بر تن کرده است، عضو شورای ملی مقاومتی است که مسئولش مسعود رجوی همانی بود که با نامه نگاری‌های مشمئز کننده‌اش قند را در دل آخوند‌ها آب کرد اما در عین حال بدون هیج مدرک و سندی مدعی شد که دو مسئول کمیسیون همان شورا دکتر کریم قصیم و آقای محمد‌رضا روحانی و شاعر مقاومت‌شان آقای اسماعیل وفایغمایی به خدمت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی  درآمده‌اند و با وقاحت خطاب به آن‌ها گفت: «کی ، کجا و چقدر گرفته‌اید». امثال زینت هاشمی  اگر وجدان داشتند و اخلاق سرشان می‌‌شد بایستی شرم می‌کردند که آن همه تهمت و دروغ را به اعضای مستعفی شورای ملی  مقاومت زدند.

زینت  میرهاشمی اگر بویی از مارکسیسم  و مارکس  برده بود به  یاد می‌آورد که مارکس گفته بود: «شرم یک احساس انقلابی است». البته اگر شرمی برایتان باقی مانده باشد. در غیر این  صورت با پلشتی و وقاحت تمام  این کودکان و فیلم مستند آن‌ها را در کنار فیلم های دست‌ساز وزارت اطلاعات آخوند‌ها و «سرهگ ثریا» قرار نمی‌دادید.

 

 بهروز ریحانی

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب بهروز ریحانی در سایت پژواک ایران 

*«زینت‌المجالس» مجاهدین خلق  [2024 Mar] 
*دست‌های چه کسی پشت حملات حماس بود و چرا؟  [2023 Oct] 
*میوه چینی مجاهدین خلق از اعدام «بچه‌های ایران»  [2023 May] 
*یاسمین پهلوی ابوعطا میخواند  [2023 Jan] 
*لالا لالا دیگه بسه گل لاله  [2022 Dec] 
* نقش اصلاح طلبان خامنه ای در انقلاب ۱۴۰۱  [2022 Oct] 
*روایت مرگ ها در قیام ۱۴۰۱  [2022 Oct] 
*قیام ۱۴۰۱مهسا/ چه باید کرد؟  [2022 Oct] 
*ما همه مهسا هستیم  [2022 Sep] 
*آنشلوس اواکراینی ولادیمیر پوتین  [2022 Feb] 
*نعل وارونه زدن مسئول کمیسیون شورای ملی مقاومت  [2021 Dec] 
*سیاست‌های فاجعه بار آمریکا در خاورمیانه  [2021 Aug] 
*سایت‌های مجاهدین خلق، مملو از نشیمنگاه سعید بهبهانی   [2021 Aug] 
*ممنوع‌الخروج   [2021 Aug] 
*خروش خوزستان زرخیز، استیصال ولی فقیه   [2021 Jul] 
*محاکمه یک بازجو و شکنجه‌گر، سؤال از سازمان مجاهدین  [2021 Jun] 
*ترور محس فخری‌زاده و قوانین بین‌الملل   [2020 Nov] 
*شجریان مرغ سحر ایران زمین جاودانه شد  [2020 Oct] 
*حرافی‌های حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل  [2020 Sep] 
*جمهوری اسلامی چرا نوید افکاری را اعدام کرد   [2020 Sep] 
*جای خالی جان بولتون در گردهمایی مجاهدین خلق   [2020 Jul] 
*آخوند خودکشی نمی‌کند   [2020 Jun] 
*پرویز خزایی، دیپلمات سابق فتوای قتل صادر می‌کند  [2020 May] 
*« زندگی کرونایی، انسانها و حیوانات»  [2020 Apr] 
*تحلیلی ازسخنان خامنه ای در نماز جمعه  [2020 Jan] 
*کشتار مسافرین هواپیمایی غلط کردن خامنه ای   [2020 Jan] 
* قاسم سلیمانی «شربت شهادت سر کشید»  [2020 Jan] 
*یک پیام   [2019 Dec] 
*بازداشت یک جنایتکار در سوئد؛ همدستی شورای ملی مقاومت با آخوندها ‏  [2019 Nov] 
*چرا نباید اموال عمومی را تخریب کرد   [2018 Jan] 
*قیام‌های ایران زمین / ویژگی‌های آن   [2018 Jan] 
*مصطفی تاجزاده و «نوار آیت‌الله منتظری»   [2016 Aug] 
*«مسعود رجوی زنده است»  [2016 Jul] 
*گل بود به سبزه نیز آراسته شد   [2016 Jan] 
*موشک باران مجاهدین خلق و دیپلمات «کافه گرانده»  [2015 Nov] 
*تعامل و تقابل وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی  [2015 Apr] 
*«امانتداری» مالی- اخلاقی «تنها آلترناتیو»  [2015 Jan] 
*«بچه‌ام راحت شد»  [2014 Oct] 
*«ارتش اسرائیل باید جایزه نوبل دریافت کند»  [2014 Jul] 
*«نظام جنایت، به یاد غلامرضا خسروی»  [2014 Jun] 
*«نعلین وارونه»  [2014 Feb] 
*تنها آلترناتیو و موزیک رپ  [2014 Jan] 
*توافق هسته‌ای در ژنو یادآور پیمان مونیخ  [2013 Nov] 
* فتواهای سایت آفتابکاران و گرداننده‌ی آن   [2013 Oct] 
*اشتباه تاکتیکی نظام، خطای استراتژیک آمریکا  [2013 Oct] 
*کشتار مجاهدین خلق، سکوت سبزهای وطنی  [2013 Sep] 
*قتل‌عام مجاهدین خلق، هماهنگی کامل  [2013 Sep] 
*«روز از نو روزی از نو»  [2013 Aug] 
*تحلیف حسن روحانی و حضور یک «ولگرد بیکار»  [2013 Jul] 
*دو استعفا و این همه جار و جنجال – بخش آخر  [2013 Jul] 
*دو استعفا و این همه جار و جنجال – بخش دوم  [2013 Jul] 
*گیرافتادن در تونل اتمی آخوندها  [2013 Jul] 
*تحولات مصر و دیپلماتی که سربالایی می‌رود  [2013 Jul] 
*دو استعفا و این همه جار و جنجال (بخش اول)  [2013 Jun] 
*حسن روحانی و دولت‌های غربی  [2013 Jun] 
*«کوه موش زائید»  [2013 Jun] 
*خامنه‌ای «ما بین سه صندلی»  [2013 Jun] 
*بی مایه فطیر است چند نکته- یک پیشنهاد [2013 Jun] 
*«انتخابات مهندسی شده»  [2013 May] 
*تمام قد شورای ملی مقاومت ایران  [2013 May] 
*«امانت داری مجاهدین خلق»  [2013 Jan] 
*لالایی شش ماده‌ای جمهوری اسلامی برای سوریه  [2012 Dec] 
*یک شاخه‌ی گل به یاد ستار  [2012 Nov] 
*چندگانگی سیاست‌های وزارت امور خارجه آمریکا   [2011 Jul] 
*«بگذار صد گل بشکفد»  [2011 Jul] 
*پیام یأس یکی از سخنگویان شورای ملی مقاومت   [2011 Feb] 
*دیگ به دیگ میگه روت سیاهه  [2011 Feb] 
*رعناي آواز ايران  [2010 Oct] 
*"موافقی که معاند شد"   [2010 Apr] 
*اصلاح‌طلبان خوش‌نشین، تشویق و تحریک به آدم‌ربایی  [2010 Mar] 
*"حکومت وحشت یا وحشت حکومتی   [2010 Feb] 
*"توصیه هایی به دکتر کریم قصیم-2-"  [2010 Jan] 
*"توصیه هایی به دکتر کریم قصیم- 1-"  [2010 Jan] 
*میرحسین موسوی شش ماه بعد از انتخابات  [2010 Jan] 
*نوبل صلح ، اوباما ، ایران  [2009 Oct] 
*یک مقایسه ، یک سؤال  [2009 Aug] 
*هشدار به فعالین حقوق بشری و سیاسی  [2009 Aug] 
*هشدار به فعالین حقوق بشری و سیاسی  [2009 Jul] 
*شاخ شکسته  [2009 Jul] 
*نماز جمعه ، پرده ماقبل آخر  [2009 Jul] 
*چه شد ؟ چه میشود ؟ (2)  [2009 Jun] 
*چه شد ؟ چه میشود ؟ (1)  [2009 Jun] 
*چاقو دسته خودش را نمی برد  [2009 Jun]