PEZHVAKEIRAN.COM سووشون
 

سووشون
نیما شیرازی

می رسد بانگی از آنسوی زمان

بر سر گوری زنی مویه کنان

تشت خون است و سیاوش بر زمین

می بُرّد گیسو فرنگیس غمین

ریشه دارد این نوا در جان ما

سووشون عاشقان است این ندا

ناله این زن از اعماق زمان 

می تپد در جان و رگهامان نهان

 مویه ها در سینه ها پژواک شد

نعره شد فریاد آتشناک شد

آنک این فریاد تلخ سربلند

در گلوی دختران دردمند

می خروشد آذرخش نعره ها

می زند آتش به خشم سینه ها

دست ستار و ندا اینک ببین 

حلقه در دستان مهسا این چنین

دستها در دست هم زنجیر وار

تا بروبد زین چمن خاشاک و خار

سالها کینه به دل انباشتیم

بذر نفرت در دل خود کاشتیم

داسها بیرون کشیده نسل نو

فصل پائیز است و هنگام درو.....

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب نیما شیرازی در سایت پژواک ایران