دو رباعی درباره قتل بیرحمانه مهسا
نیما شیرازی
نه ماه و ستاره ای به دشت شب بود
نه ره بلدی دریچه صبح گشود
از چاه چهل ساله ترس و تردید
مهسا به در آمد و سحر رخ بنمود
شد مرگ غم انگیز تو میلاد امید
گلواژهِ نام تو طلوع خورشید
پژمرد اگر جان جوانت ز جفا
بنگر چه بهاری ز خزان تو دمید
منبع:پژواک ایران