PEZHVAKEIRAN.COM آیا چپ‌ها باید اتاق محاکمه حمید نوری در کلاب هاوس را تحریم کنند؟
 

آیا چپ‌ها باید اتاق محاکمه حمید نوری در کلاب هاوس را تحریم کنند؟
نادر کلهری

موضوع این مقاله اوضاع و احوالی است که در چند جلسه اخیر در اتاقی در کلاب هاوس که به پخش مستقیم دادگاه حمید نوری پرداخته می‌شود بر علیه جریانات و حتی افراد منتسب به چپ دامن زده می‌‌شود، بخصوص از طرف مدیر و گرداننده اصلی اتاق و برخی شرکت کنندگانی که مهمان دائمی استیج اتاق هستند.

لازم به ذکر نیست که رویدادی تاریخی و نقطه عطفی در جنبش دادخواهی در جریان است. نه بر کسی پوشیده است و نه کسی زحمات و همتی را که دوستانی مثل ایرج مصداقی، حمید اشتری، حسین ملکی و دیگرانی که در دستگیری و به محاکمه کشاندن حمید عباسی نقش داشته‌اند را ارج نمی‌گذارد.

بسیاری هم‌چون من از همان روز نخست علیرغم تمام اختلافات عقیدتی و دیگاههای سیاسی که با این دوستان داشته‌اند، با تایید، حمایت و قدردانی از اقدامات این هم‌بندیهای سابق خود پرداخته‌ایم. موضوع مسلما فراتر از افراد و جریانات و هر اختلاف عقیدتی و سیاسی بوده و هست . مسئله جریان دادخواهی ملتی است که در طول چهار دهه گذشته بلایا و فجایع بسیاری را از سر گذرانده است. موضوع دادخواهی مادران و خانواده‌هائی است که عزیزترین فرزندان این خلق را در راه والاترین آرمانهای انسانی از دست داده‌اند. با آن‌که ظاهر این دادگاه مربوط به یکی از عوامل کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در آن تابستان دهشتناک سال 67 است اما اثرات و تبعات این دادگاه بسیار فراتر از این حرفهاست.

در این مورد نه تنها چند خط بلکه شاید چندین کتاب می‌توان نوشت. اما موضوع برسر کشاندن موضوعات فرعی و درگیریهای شخصی و گروهی به میان این ماجراست.

همانطور که ایرج مصداقی و سایر دوستانش به روشنی از همان نخستین روزها موکدا و مرتبا تاکید کرده‌اند که باید از این قبیل انحرافات دوری جست اما نزدیکان این دوستان گویا ره به جای دیگری می‌برند و خود این رفقا هم به نظر می‌رسد توجه کافی به این موضوع ندارند.

متاسفانه در اتاقی در کلاب هاوس که وظیفه اصلی خود را پخش مستقیم و آگاهی رسانی جریان دادگاه اعلام کرده و مورد حمایت ایرج و سایر دوستانی که بسیاری از زندانیان دهه شصت هم چون من آنها را می‌شناسیم و برایشان احترام هم قائل هستیم، نیز می‌باشد، در حین مذاکرات و تحلیل‌هائی که در فواصل جلسات دادگاه و در انتهای هر جلسه بین شرکت‌کنندگان اتاق برگزار می‌شود، کاملا هدایت شده و هدفمند به سوی حمله به جریان چپ در کلیت آن کشانده می‌شود.

با آن که این روند با سیری صعودی در تمام جلسات قبلی ادامه داشته اما بخصوص در دو سه جلسه اخیر و بخصوص چه قبل و چه بعد از شهادت رفیق مهرزاد دشتبانی در دادگاه و در بحث‌های پس از ادای شهادت دوست گرامی حسین ملکی به اوج غیرقابل توجیهی رسیده است.

شاید بعضی بپذیرند که بعد ازحضور رفیق دشتبانی در دادگاه برخی نحوه سخن گفتن، اشارات او به برخی موضوعات یا هر چیز دیگری را نپسندیده باشند و انتقاداتی را هم مطرح نمایند که اتفاقا اکثرا از طیف چپ هم می‌باشند، اما همان انتقادات را به هر لطائف الحیلی و با هزار فاکت و سخن از این طرف و آن طرف و نقل دعواهای چندین ساله با افراد فعال در ایران تریبونال و غیره و غیره به سمت چپ در کلیت آن ، آن هم به وضوح و روشنی به تمام طیف چپ به چه معناست ؟!!!

در جلسه آخر که حسین ملکی شهادت می‌داد و الحق و الانصاف خوب و قابل تقدیر هم بود بحث را از توضیح و تفسیر دیدگاههای گروه فرقان به نقد چپ کشاندن دیگر خرگوشی بود که فقط شاید سرکار خانم شهلا شفیق می‌توانست از کلاه شعبده بیرون بیاورد. با همه احترامی که به شخصیت و سوابق این رفیق عزیز دارم اما صحبت‌های مکرر ایشان در جلسات این اتاق برعلیه چپ توجیه ناپذیر است.

موضع و برخورد گرداننده اتاق که دیگر اظهر من‌الشمس است. زمانی که رفیق گرامی خانم لادن بازرگانی می‌خواهد از رفیق دشتبانی گلایه کند که چرا اعلام کرده رفیق زنده یاد بیژن را نمی‌شناسد و موضوع را به تقاضای عکس و یادنامه جان‌باختگان از ایران تریبونال بکشاند در مجموع بیش ازپانزده دقیقه زمان صحبت دارد ولی وقتی که رفیقی می‌خواهد متذکر شود که طبق همان چیزی که موکدا و بارها و بارها از سوی مسئولان اتاق تاکید شده که مسائل فرعی و شخصی و جناحی را نباید به این دادگاه کشاند و این سخنان نابه‌جاست پس از سه دقیقه صحبتش قطع می‌شود و یا پس از صحبت هر رفیقی که در راستای دفاع از مواضع مجموعه چپ نسبت به این دادگاه می‌خواهد سخن بگوید مدیر اتاق خود را موظف می‌داند که تکمله‌ای اضافه کند و پای همه جریانات و حتی منفردین منتسب به چپ را وسط بکشد و به باد انتقاد و گلایه بگیرد. تا جائی که در جلسه اخیر ادعا می‌کند که چرا جریانات چپ از بختیار حمایت نکردند!!! و این مواضع به نفع روی کار آمدن اسلامیون تمام شد؟ وقتی رفیقی این موضوع را به ایشان تذکر می‌دهد که این بحث پرچالشی در مجموعه چپ است و اصلا جای طرح آن در چنین اتاق‌هایی نیست و یا اینکه همه جریانات چپ حامی جمهوری اسلامی نبوده‌اند و از همان روز نخست مخالفت کرده و بهای آن را با جان و خون خود پرداخت کرده‌اند، ایشان مدعی می‌شود که توده‌ایها و اکثریتی‌ها که از رژیم حمایت کرده‌اند و اگر آنها را از مجموعه چپ حذف کنیم دیگر چیزی باقی نمی‌ماند که بشود حتی به حساب آورد!!! آیا واقعا این در راستای همان ادعاهائی است که گردانندگان اتاق لااقل در رابطه با برخوردهای جریان سابق خود یعنی مجاهدین به باد انتقاد گرفته‌اند، مطابقت دارد؟

نمونه‌های بسیاری از بهانه گیری و صغری و کبری چیدن تا بهانه‌ای برای لگدپرانی به چپ در تک‌تک جلسات پخش دادگاه می‌توان ارائه کرد که فقط موجب اطاله کلام است.

برخورد یک‌جانبه و سوگرایانه مدیر اتاق در جلسه اخیرکار را به جائی رسانده که شاید لازم باشد از همه جریانات و افرادی که خود را منتسب به چپ می‌دانند علیرغم همه علاقمندی به روند دادگاه و ضرورت حمایت از آن‌، درخواست کرد که دیگر در چنین اتاقی حاضر نشوند. اتاق‌ها و منابع دیگری برای شنیدن و پیگیری روند دادگاه وجود دارد و جای بحث و مذاکره هم به اندازه کافی وجود دارد. شاید افزایش روزافزون مشارکت کنندگان در اتاق که بسیاری از آنها اتفاقا با تبلیغ و سفارش همین افراد و جریانات چپ صورت گرفته، مدیران اتاق را به این توهم رسانده که محیط مناسبی برای حمله به چپ آن هم با بهانه‌گیری از مواضع عده‌ای بر فرض در ایران تریبونال و یا افرادی که به این دادگاه به نوع دیگری نگاه می‌کنند، پیدا کرده‌اند.

امیدوارم آن دوستان و رفقائی که من سالهاست می‌شناسم و مطمئن هستم با غالب شدن چنین جوی آن هم در جریان موضوعی که فراسیاسی و فراعقیدتی است موافق نیستند، تذکرات لازم را در اصلاح روند برگزاری چنین اتاق‌هائی بدهند. در غیر این‌صورت شاید لازم باشد به صورت گسترده از رفقا درخواست شود تا لااقل از حضور در چنین اتاق‌هایی پرهیز کنند و البته نیازی هم به برخورد متقابل مسلما نخواهد بود چون چپ از هر نحله و شاخه‌ای که باشد همیشه به حفظ پرنسیب‌هایش شناخته شده است.

 

 

30 آذر 1400

نادر کلهری

منبع:پژواک ایران