افشای جزئیات جدید از قتل خاشقجی زنان و ورزشگاهها!
یاور استوار
شنبه این هفته، قرار است بازی برگشت فینال جام باشگاه های آسیا ، میان تیم فوتبالِ پرسپولیس تهران و کاشیما انتلرز ژاپن در استادیوم آزادی برگزار شود و طبق معمول آقایان بنا دارند که جلو ورود بانوان را بگیرند.
این نوشتار چند سال پیش و در پیوند با مبارزهی زنان برای گرفتن حقِ ورود به ورزشگاهها نگاشته شده و در چند نشریه آن روزگار از جمله «دیدگاه» بچاپ رسید. اما چون نیک بنگریم همه چیز امروز همانند آن زمان است. کافی است که جای «احمدینژاد» بنویسید و بخوانید «حسن روحانی»! الباقی شبیه هم است: |
جناب آقای دکتر احمدینژاد، رییس جمهوری مکتبی و بسیار ارجمند ، در یکی دیگر از سخنرانیهای پرشمارشان، ناگهان، طبق ِ معمول، عنان اختیار را از کف داده و چون همیشه، بیآنکه به عاقبت و یپامد فرمودههایش بیندیشد، اعلام فرمود که: در ِ استادیومهای ورزشی را بر روی بانوان بگشایید و ..... صرف ِ بیان همین موضوع بخودی ِ خود نشان میدهد که: اولن (اولا) سردمداران رژیم هنوز به رهنمودهای خیرخواهانهی بنده توجهی نفرموده و رییس جمهور را یلخی و بدون کنترل از راهِ دور و نزدیک به پشت میکرفن فرستادهاند. تا اینگونه سرخود و بقول مادر بزرگ خدابیامرزم، "یک و بیناگه" دستهگل آب داده و آشوب بر پا کند. – یاد آوری: چندی پیش در نوشتاری با فرنام ی "طنابی هم به این یکی ببندید" راه حلی برای پیشگیری از اینگونه دستهگل آب دادنها و... آقای رییس جمهور مکتبی پیشنهاد شده بود – دوم این که برادر احمدی نژاد در آن نطق غرا و برا، یک آن فراموش کردند که خود ایشان و کلیت نظام به تیرهای از انواع ِ واپسمانده و بسیار متحجری تعلق دارند که دارای مغزهای (اکر داشته باشند) فندقی- بتونی هستند. تیرهای که اگر مثلن بشنوند که ایزوتوپهای اورانیوم دارای بار ِ مثبت و منفی هستند تحت این عنوان که ایزوتوپهای دارای بارِ مثبت، مردانه وایزوتوپهای دارای بار منفی، زنانهاند (چون از نگر اینان مردان هم قویترند و هم مفیدتر) بلافاصله بدون اینکه منتظر قطعنامهی شورای امنیت شوند تاسیساتِ هستهای را زمین گذاشته و عطایش را به لقایش میبخشند و یا حداکثر در بهترین حالت ، تاسیسات اتمی نرینه و مادینه ، بطور مجزا و با رعایت کامل احکام ِ شرع برپا میدارند تا خدای نخواسته یک وقت ایزوتوپهای نامحرم در جوار هم قرار نگیرند. نمونه را چاههای نرینه – مادینهی جمکران. وگرنه مگر می شود، در زمانهای که بقول معروف مانتوها هر روز قد میکشند و چاقتر (گشادتر) میشوند ، چنین فرمایشات ِ بقول "مش قاسم" خودمان، در سریال بیادماندنیِ " داییجان ناپلیون" نانجیبانه که بوی بی ناموسی هم میدهد، بر زبان آورد؟ این بود که بلافاصله پس از این فرمایشات ِ نسنجیده ، فریادهای وااسلاما و واناموسا به آسمان برخاست و اندک اندک میرود تا به توفانی سهمگین بدل شود. آیتاله فاضل لنکرانی با صدور فتوايي اعلام كرد: از نظر فقهي نظر زن به بدن مرد حتي بدون لذت و ريبه جايز نيست؛ بنا بر اين شرکت بانوان در مکانهاي عمومي ورزشي که همراه با اختلاط است به هيچ وجه جايز نيست و در اين امکنه ولو اگر مکانهاي خاصي براي زنان اختصاص يابد، اما مفاسد اختلاط بر آن مترتب است . (انشای مربوطه را خودتان درست کنید) آیتاله مکارم شیرازی هم فرمودند: «در همهجاي جهان ورزشگاههاي فوتبال به عنوان مكانهاي نا امني شناخته ميشوند كه درگيري، زد و خورد و حتي گاه كشتههايي در پي دارد». همچنين آيتالله ميرزا جواد تبريزي نيز اعلام كرد: اجتماع زنان و مردان معمولا همراه با امور فسادانگيز و ارتكاب حرام است. بر مردان و زنان جايز نيست در ورزشگاهها با یکدیگر جمع شوند. آيتالله العظمي نوري همداني نيز با مخالف موازين اسلام خواندن حضور زنان در ورزشگاهها، خواستار آن شد كه رييس جمهور در اين قبيل موارد با حوزههاي علميه و علماي اسلام مشورت به عمل آورد. ایشان همچنین فرمودند: 1- از جهت نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم و 2- به اين شكل شركت هزاران زن و مرد در يك مجمع و رفت و آمد آنها هر چند جاي نشستن آنها از هم جدا باشد، بالاخره موجب اختلاط و فساد خواهد شد. خوب چه میشود کرد و چه می توان گفت؟ نامبردگان بالا از درشتمهرگان تسبیحِ دین و نظامند که همگی یک "العظمی" چاق و چله هم یدک میکشند و در نتیجه در درستی و واجبالاطاعه بودنِ فرمایشاتشان جای هیچ شک و شبهه نیست. شک و شبهه بیشتر در بارهی این رییس جمهور است که نمیداند "مسجد جای ریدن نیست" (راستش من به این حکم آخرم شک دارم! زیرا رییس جمهور خود از قماش همانهاست و دستپروردهی مقام منیع ِ ولایت و تا کنون ندیده و نشنیدهایم چیزی برخلاف دین و نظام بر زبان مبارک جاری سازد. آیا ایشان خوابنما شده و یا چیزخورش کردهاند؟!) سر و صدا و جار و جنجالِ بر پا شده پا را از دامنهی فیضیه و حوزیه(منظور همان حوزه است) فراتر گذاشته و به مجلس و دولت و.... کشیده شده است. تا آنجا که: "محمدتقی رهبر" عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس از دستور رییس جمهور برای حضور زنان در ورزشگاهها انتقاد کرد و گفت: بیش از ۱۲۰ نماینده قصد داشتند در نامهای از آقای احمدی نژاد بخواهند از این تصمیم صرفنظر کند. علیآبادی معاون رییسجمهور و رییس سازمان تربیت بدنی، که وظیفهی تعدیل و آرامش ِ اوضاع را برعهده گرفتهاست میگوید: منظور رییس جمهور همه خانمها نیست بلکه تنها بانوان متاهل است که باتفاق همسرانشان قصد دارند به دیدن مسابقات آنهم در مقاطع مهم و نه هر مسابقهای بیایند. ( در همین رابطه رندی میگفت: طبق بخشنامه، خانوادههایی که قصد دیدن مسابقهی فوتبال را دارند باید هم هنگام خرید بلیت و هم هنگام ورود به اسنادیوم حتمن از درِ ویژهی بانوان صورت گیرد، شناسنامه عکسدار (خانم و آقا هردو) که در آنها نام طرفین درج شده باشد، عقدنامهی معتبر و همچنین تاییدیهی مسجد محل بهمراه داشته باشند. این تاییدیه نباید بیاته و کهنه بوده و باید درهمان روزِ مسابقه صادر شده باشد تا نشان دهد که زوجین شب پیش از مسابقه بطور ِ شرعی باهم بوده و دستِ کم یکبار با یکدیگر «انقلابِ مقاربتی» انجام داده اند!) در همین رابطه بطور قطع و یقین بیاد دارید که نخستین رییس جمهور اسلامی آقای ابوالحسن بنیصدر از فسادانگیزیی متقابل یعنی تاثیر سوء تشعشعات ساطع شده از موی زنان بر مردان، درافشانی فرمودهبودند! آدم از اینهمه کوتهفکری و کودنی زعمای قوم شاخ که هیچ، دم و سم هم در میآورد. اینان دنیای امروز را با روابط قبیلهای دوران آغازین اسلام در عربستان اشتباه گرفتهاند که دم از ناامنی برای زنان میزنند. چرا که زنان در آن هنگام نه انسان بلکه جزو املاک مرد و در نتیجه کالای قابلِ ربایش بحساب میآمدند و شاید از همین زاویه بود که روسای برخی قبایل دختران 6-7سالهی خود را به عقد پیرمردان 60-50 ساله در میآوردند. اعمال خلاف اخلاق هم احتمالن با روابط حاکم بر حوزهها سنجیده میشود. وگرنه چه مرگ و مرضی در کار است که اینگونه اینان را برمیآشوباند؟هر روزه در دنیای به این بزرگی و پهناوری در عرصههای گوناگونِ ورزشی و غیر ورزشی در سالنها و استادیومها زنان و مردان در کنار هم جمع شده و به تشویق گروههای ورزشی مورد علاقهی خود میپردازند و آب از آب هم تکان نمیخورد. گو این که گاهی ممکن است حرفها و اصطلاحات ِ رکیک هم بین گروهها رد و بدل شود. اما، چه اشکالی دارد؟ بقول مادر بزرگِ خدا بیامرزم: هر چه در آدم است در عالم است. آیا خانمها وقتی به کوچه و خیابان میآیند در گوشهایشان چوب پنبه میگذارند؟ بهتر است همین حکومتیان که خود را قائممقام و همهکارهی زنان جامعه میدانند یکبار دیگر به رفتار و گفتار شکنجهگران و بازجوهایشان در زندانها بویژه آنگاه که با زندانیان زن روبرو میشوند، بنگرند تا دریابند چه فرهنگِ غنی و مطنطن، پر بار و از همه مهمتر اسلامییی بر آنها حاکم است. جهان رفتار و گفتار بسیار اسلامیی ماموران و شکنجهگران آقایان را بهنگام ِ بازجوییی همسر سعید امامی را هرگز از یاد نمیبرد. بقیهاش پیشکشتان! یادم میآید چندین سال پیش (2001) که بازیهای مقدماتی جام جهانی در جریان بود ، در مرحلهی پلی آف قرار بود بازی برگشت میان تیم ایران و ایرلند در تهرا ن انجام شود. تلاش ِ بانوان ایرانی برای حضور در ورزشگاه و تشویق تیمِ خودی با همین استدلال بینتیجه ماند و زعمای قوم گفتند که چون تماشاگران مرد بهنگام هیجان حرفهای رکیک میزنند، زنان مسلمان اجازه ورود به استادیوم را ندارند. با این همه زنان ایرلندی که در ایران سکونت داشتند و همچنین اندک هواداران زنی که برای تشویقِ تیمشان آمده بودند اجازه یافتند که به ورزشگاه رفته و تیمشان را تشویق کنند. آقایان در پاسخ به اعتراض بحق زنان ایرانی به چنین تبعیضی گفتند که: چون زنان ایرلندی غیر مسلمان هستند اشکال ندارد که فحش و حرفهای رکیک تماشاگران مرد(مسلمان) را بشنوند! غزلگونهی " طالبان؟ نه!" یادگار آنروزگار است که چون با جنجال فعلی بیمناسبت نیست یکبار دیگر در اینجا آورده میشود. در ضمن واژهی «ایری» که در مصرع نخستِ غزل آمده به معنی اهل ایرلند و ایرلندی است. سرودی برای بانوان میهنم
طالبان؟ نه!
بانوان ِ ایری آری! دختر ِ ایرانیان نه!؟ لشگر ِ مردان چرا؟ گر که سپاهِ بانوان نه! نیست توفیری میانِ مرد و زن در عصری دانش عیب در مغز ِ شمایانست، در خلق ِ جهان نه! نیمی از انسان ز حق ِ خویشتن محروم گشته نیمهای دارای حق، اما، چرا آن دیگران نه؟ دانش ِ امروز، بر دوش ِ زن و مرد ِ جهان بین گر نبینی این ، ترا جایی میان ِ بخردان نه! یابوی نابخرد ِ ذهنی که ره بر علم بندد بیگمان شایای دیروزست و زان ِ این زمان نه! روح ِ هستی از زن و مرد ِ جهان نشات پذیرد با وجود هر دو آری، بیوجود "این" و "آن" نه! سرنوشتِ طالبان، آیینهی عبرت نمایان گوشهاتان باز! میگوید جهان که: طالبان نه! خود شمایان از قماش ِ طالبان این زمانه خلق میگوید: حضور ِ طالبان در این زمان نه!
13 نوامبر 2001 استکهلم
آیات عطام، ولی فقیه، مجلس شورای اسلامی حوزهها و فیضیههای کوچک و بزرگ محترم، رییس جمهور محترم را ببخشید. ایشان اشتباه فرمودند و حرفشان را پس میگیرند. یعنی بهتر است که پس بگیرند. ایشان مال شماست و باید هم از منافع شما پاسداری کند. بانوان ایرانی بدون شک بدون کمک و دلسوزیی ایشان حق و حقوقشان را از شما میگیرند یعنی از حلقومتان بیرون میکشند.
اما اگر خواستید میتوانید به این چند پیشنهاد ِ دلسوزانه که از سر ِ اخلاص و خیرخواهی و به نیت برونرفتِ شما از بحران ادا میشود، توجه کرده و در عمل بکار ببندید تا آب فتنه از آسیاب بیفتد و همه چیز به روال عادی برگردد:
1- در کنار تمام درهای ورودی استادیوم محل برگزاری مسابقه عاقد بگذارید و تماشاگران زن و مرد را درجا بعقد یکدیگر درآورید. این عمل ِ خیر، هم بنفع دین است و هم بنفع نظام. چرا که هم پس از 9 ماه و 9 روز و 9 ساعت جمعی اله اکبر گو به جمع امت مسلمان اضافه خواهد شد و هم گوشت ِ دم توپ و روی مینرو را برای غزوات آینده فراهم کردهاید. البته این احتمال هم هست که باندازه مساوی زن و مرد به استادیوم نیایند. در این صورت چنانچه زنان بیش از مردان بودند که مشکل حل است به هر مرد چند زن بدهید. اما اگر تعداد مردها بیشتر بود، مسابقه را در دو سئانس – مانند نشان دادن فیلم در سینما – برگزار کنید تا مشکل حل شود.
2- راه حل دوم این است که همانند کلاسهای دانشکدهها وسط ِ زمین فوتبال به نسبت 2 به 1 همانند تقسیم کردن ارث، یک پردهی یا دیوارهی سراسری بکشید و در هرقسمت یک تیم (طرف بزرگتر تیم مردان و طرف کوچکتر تیم زنان) بطور همزمان بازی را آغاز کنند. دیواره حایل باید تا انتهای سکوها امتداد یافته و هیچگونه درز و روزنهای نداشته باشد. در ضمن دیواره باید اکوستیک و عایق هم باشد که صدای مردان بهیچوجه بگوشِ زنان نرسد. درهای ورودی هم باید مجزا و حفاظت شده باشد. چنانچه توپ مورد استفاده از طرف یکی از تیمها بطرف دیگر افتاد نباید نگران بود. چرا که "دست غیب" برون آید و با انبر مخصوص توپ را بجای اولش برمیگرداند. حسن ِ این پیشنهاد این است که از یک سو لازم نیست رییس جمهور عزیز سنگ روی یخ شده و فرمایشاتش را پس یگیرد و از دیگر سوی، نگرانی آیات عظام و دلشورهی ویرانکننده آنان در حفظ ِ ناموسِ دین و بیضهی اسلام تا حدی برطرف میشود.
3- اما سومین و آخرین پیشنهاد که در عینِ بیربط بودن ، مرنبط با موضوع هم هست، از گفتهی دوستِ خیرخواهی الهام میگیرم . ایشان گفتند طرحی را باید به مجلس شورای اسلامی برد و تقاضای قید سه فوریت کرد که بدون شک مورد تایید خود مجلس، شورای محترم نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شخص رهبر نیز قرار خواهد گرفت . اصل طرح تغییر نام ایران. میپرسید چرا؟ زیرا: نخست این که ایران نام زن است و معقول نیست که کشوری که رهبریت جهان اسلام را بعهد دارد نامش زنانه باشد. دوم این که همین ایران خانم هشت سال مورد تجاوز صدام قرار گرفت. و سوم این که در دوران پهلوی، کم و بیش نزدیک به پنجاه سال با آمریکا روابط نامشروع داشته است. پس تغییر نام آن از نانِ شب هم ضروریتر است. نام پیشنهادی آن دوست هم نریمانبود. که هم نر است و هم ایمان دارد! از ما گفتن بود. بقیهاش را خود دانید.
|
منبع:پژواک ایران