PEZHVAKEIRAN.COM مبارزه بمثابۀ مهمترین مسئلۀ زندگی!
 

مبارزه بمثابۀ مهمترین مسئلۀ زندگی!
نگاهی به تفاوت مبارزه در نزد مجاهدین و سایرین! 

محمد هادی

در رابطه با تهاجم وحشیانه اخیر مزدوران مالکی-خامنه ای به قرارگاه اشرف، برخورد و مواضع مختلفی از سوی نیروهای اپوزیسیون اتخاذ شد که هر کدام بجای خود قابل بحث و بررسی میباشند.

قبل از پرداختن به منظور اصلی این نوشته مقدمتاً باید گفت که نفسِ حمله به شهر اشرف، قبل از هر چیز نشانه اهمیت آن در معادلات و تحولات آتی و خواب و خیال هایی است که برای ایران دیده اند والّا مالکی و خامنه ای، بیخودی و از سر بیدردی و دنبال دردسر گشتن نبود که به چنین جنایت فجیعی دست زدند!

این نوشته مختصراً-و با جدا نمودن مواضع دشمنان و بدخواهان مجاهدین-بر آن است که در طیف دوستان منتقد و خیرخواه مجاهدین با تاکید بر نکته ای بظاهر عادی، شاید تلاشی در جهت ارائه تصویر بهتر و اقعی تری از مبارزات مجاهدین داشته باشد! و آن اینکه در میان نیروهای اپوزیسیون-جدا از مسائل و خط و خطوط سیاسی-در واقعیت برای مجاهدین مبارزه با رژیمِ جهل و جنایت آخوندها مهمترین مسئله زندگی آنها میباشد! در این رابطه، معادلۀ صرف بیشترین انرژی برای مهمترین مسئله برقرار است!  در زندگی واقعی هر کس-چه سیاسی و مبارز و چه غیرسیاسی و عادی- همه مسائل از یکدرجه ارزش و اهمیت برخوردار نیستند و طبیعتاً هر موضوعی به نسبت اهمیت، بیشترین وقت و انرژی را به خود اختصاص میدهد بقول ویلیام جیمز روانشناس و فیلسوف آمریکایی: در هرکس انرژی و قدرت عظیمی نهفته است که تنها در موقع مقتضی و در برخورد با مهمترین مسئلۀِ زندگی، از قوه به فعل در خواهد آمد!(نقل بمضمون)

در مورد اصلی و فرعی نمودن و سلسله مراتب اهمیت مسائل، اغلب و بطور ناخودآگاه بین ذهن و عین و فکر و عمل فاصله است و گاهاً افراد ضمن اقرار به اهمیت و مهم بودن مثلاً مبارزه با رژیم و تلاش برای آزادی ایران، ولی ای بسا ناخواسته و ناچار بیشترین وقت و انرژی خود را صرف مسائل غیر مبارزاتی و مشکلات زندگی عادی میکنند!

مصداق این امر در مورد مجاهدین بدین صورت است که هیچ چیز به اندازه مبارزه با رژیم، توجه و انرژی مجاهدین را به خود جلب و هدایت نمی کند! معمولاً در زندگی عادی، منافع فردی و خانه و خانواده بیشترین تلاش و انرژی را بخود اختصاص میدهند. این موارد در مسائل سیاسی و مبارزاتی نیز صادق میباشند. در طیف وسیع نیروهای اپوزیسیون-خواهی نخواهی-مبارزه با رژیم آخوندها، همواره از یک درجه اهمیت و ارزش در صرف انرژی برخوردار نیست و این مسئله در عمل تبعّات و اثرات خاص خود را در تمامی حوزه های مبارزاتی خواهد داشت! بعنوان مثال برای کسی که مبارزه با رژیم محدود به نوشتن مقالات و تفاسیر سیاسی باشد تا حدودی طبیعی است که در درک و لمسِ جدّیت مبارزه- آنهم در سطح مجاهدینِ اشرف-سئوال و ابهام و مشکل داشته باشد!

شاید در این موضوع که مجاهدین جدی ترین نیروی مبارز در برابر رژیم آخوندها هستند-از خودِ آخوندها گرفته تا تقریباً تمامی نیروهای اپوزیسیون-کمتر موضوع بحث باشد این جدیّت قبل از هر چیز ناشی از این واقعیت است که مبارزه با رژیم آخوندها برای مجاهدین مهم ترین موضوع زندگی میباشد و شاید با اندکی مسامحه و اغراق بتوان گفت که مجاهدین-در ادامه مبارزات چهل  چند سالۀ خود- آنچنان با مبارزه عجین شده اند که گویی زندگی میکنند تا مبارزه کنند! بهمین دلیل ای بسا کسانی که رابطه با سر فصلهای خطرناک مبارزه، دوستانه و خیرخواهانه از مجاهدین میخواهند مثلاً از فرانسه به عراق نروند و یا در مواجهه با مزدوران مسلح عراقی-ایرانی از عراق خارج شوند و . .  احتمالاً از میزان اهمیت و مهم بودن مبارزه در نزد مجاهدین بی خبرند!

 مجاهدینی که-حتّی بر خلاف روند عادی زندگی-در میانسالی نیز مانند دوران جوانی خود همچنان سرحال و سرزنده به مبارزه با رژیم ادامه میدهند! مجموعۀ این خصایل مبارزاتی و هوشیاری سیاسی است که تا حدود بسیار زیادی مجاهدین را در برابر توطئه های شبانه روزی دشمنان، ضد ضربه و روئین تن نموده است! از خودسوزی در پاریس گرفته تا با دستان خالی بمصاف مزدران تا دندان مسلح مالکی و خامنه ای رفتن! عکس العمل قهرمانانه و  حیرت انگیز مجاهدین در اشرف تنها پارامتری بود که به مخیله و در محاسبات شیطانی دشمنان خطور نکرده بود برای شکست مجاهدین در اشرف، فقط کافی بود تنها یک دست بعلامت تسلیم بالا میرفت! مجاهدین اشرف شرافتمندانه داغ تسلیم را بر دل سیاه آخوندها گذاشتند!  صد البته بر خلاف تصور رایج، مجاهدین در اوج آمادگی برای پرداخت بالاترین بهاء برای مبارزه و سرنگونی آخوندها، بموقع از واقع گرایی و هوشیاری بسیاری برخوردار میباشند در نزد مجاهدین واقعگرایی روی دیگر فداکاری است! در غیر اینصورت بسیار بعید بود که بعد چهل و چند سال مبارزه با دو نظام شاه و شیخ و علیرغم هزاران هزار توطئه های آشکار و پنهان-تنها با اتکاء به فداکاری و جانبازی-بتوانند هنوز بعنوان جدی ترین تهدید برای سرنگونی رژیم در صحنه و آماده باشند!

                                                                          محمّد هادی - آمریکا  

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب محمد هادی  در سایت پژواک ایران 

*مصداقی و یغمایی در آینۀ نامه ها! نکاتی پیرامون افشاگری های مصداقی و یغمایی علیه مجاهدین و شورا! [2013 Jul] 
*بچه هایِ اعماق! عمدتاً مردم آزار!   [2013 May] 
*مصداقی، مُبصر کلاس اپوزیسیون! نگاهی به نامۀ سرگشادۀ مصداقی به رجوی! [2013 May] 
*قایم موشک بازی در سایتها! نگاهی به سوء استفاده از اسامی مستعار در سایتها! [2013 Apr] 
* انتخابات، واقعیت ها و شک ها و تردید ها!  [2013 Apr] 
*زن در قفسِ نامرئی مرد!  [2013 Mar] 
*اصلاح طلبانِ اصلاحِ ناپذیر!  [2012 Dec] 
* انتقاد تنها بخشی از مبارزه است نه تمامی آن!  [2012 Dec] 
*مردم و رژیم، هر دو در تبِ انتظار!  [2012 Jul] 
*اطاقِ انتظارِ عزرائیل!  [2012 May] 
*کلمات رکیک در نوشتجات! تاملی در باب ضرورت استفاده از کلمات رکیک ! [2011 Dec] 
*سکولاریسم در جنوب شهر! جدایی کاملِ لات و لوت ها از سیاست! [2011 Nov] 
*بن بست یا پیچِ خطرناکِ مبارزه! وضعیت امروزِ مجاهدین در شهر اشرف لزوماً نتیجۀ اشتباهات دیروز آنها نیست! [2011 Nov] 
*آزادیِ آسان، عدالتِ سخت! اگر آزادی کاری به عدالت نداشته باشد از هفت دولت آزاد است! [2011 Oct] 
*هر مسافر به "ایران خودش" سفر میکند!  نگاهی به دیده ها و شنیده های مسافران ایرانیان مقیم خارج به ایران!  [2011 Sep] 
*چارۀِ پُر چانهِ گی در جلسات!   [2011 Jun] 
*مبارزه بمثابۀ مهمترین مسئلۀ زندگی! نگاهی به تفاوت مبارزه در نزد مجاهدین و سایرین! [2011 May] 
*سانسور زندگی سخایی در مراسم خاکسپاری!  [2011 May] 
* آخرین مجهول معادلۀ سرنگونی!  [2010 Dec] 
*ارتباط آلترناتیو و رهبری با نحوه سرنگونی!  [2010 Oct] 
*دردهای بی درمان رژیم و اتمام داروهای مُسکن!  [2010 Jun] 
*خورشت قیمه و خداشناسی آخوندی! نمونه هایی از نگاه شکم پرستانه و شهوت آلود آخوندها به جهان هستی و اجتماعی! [2010 May] 
*توقع واقعبیانه از جنبش سبز و سرخ و سپید!  [2010 May] 
*جنازه جهان قشقایی و لاشخورهای رژیم!  [2010 Apr] 
*جنبش داخل و ایرانیان خارج از کشور  [2010 Mar] 
*ماراتُن مبارزه و مفسّران عجول!  [2010 Feb] 
*معمّای رهبری در جنبش! نقطه ضعفی که بطور مقطعی نوعی نقطه قوت است! [2010 Jan] 
*خطر چپ روی بیشتر از راست روی است!  [2010 Jan] 
*توصیه به مبارزه مسالمت آمیز بمنظور حفظ رژیم!  [2010 Jan] 
*حساسیّت برخورد با موقعیت و مواضع موسوی موسوی را بایستی در متن منافع کل جنبش ارزیابی نمود! [2010 Jan] 
*هنگامیکه اسماعیل ابراهیم را به قربانگاه میبرد! نگاهی به مقالات و مواضع اخیر اسماعیل وفا یغمایی [2009 Nov] 
*بدلیل بی آبرویی آخوندها، در تظاهرات نیویورک از هیئت سینه زنان رژیم خبری نبود!  [2009 Sep] 
*رژیم در رفع مسئولیت از مجاهدین  در شروع مبارزه مسلحانه! [2009 Sep] 
*تحملِ تجاوز در راه آزادی  [2009 Aug] 
*«جمهوری ایرانی« پادزهر «جمهوری اسلامی» سبز فقط بهانه است! کل نظام نشانه است! [2009 Aug] 
*تحریم انتخابات، حفظِ حرمتِ نفس و اخلاق انسانی است!  [2009 Jun] 
*سوگنامۀ تسلیم طلبی! نگاهی به مصاحبۀ مرتضی مردیها، تئوریسین اصلاح طلبان! [2009 Mar] 
*خاتمی تُفِ سر بالای رژیم!  [2009 Feb] 
*کشفِ حقایق در شکنجه گاه اوین!  [2008 Dec] 
*برقِ پیروزی اوباما عبای آخوندها را خواهد گرفت!  [2008 Nov] 
*از نگرانی تا نصحیت و سرزنش مجاهدین!  نگاهی به برخی موضعگیری ها در رابطه با موقعیت قرارگاهِ مجاهدین در عراق!  [2008 Oct] 
*اکبر«گنجی» برای خودیها و«رنجی» برای بقیه!  [2008 Oct] 
*نگاهی طنزآلود به لابلای بحث ها و جلسات!  [2008 Oct] 
*مبارزۀ خوب! ايدئولوژی بد!  [2008 Jun]