پاكستان، بدترين همسايه ممکن
سعید بشیرتاش
کشتهشدن يكى از مرزبانان بهگروگانگرفتهشده ايرانى به دست گروه تروريستى جيش العدل بار ديگر نگاهها را متوجه پاكستان كرده است ــ كشورى كه به علت ناتوانى دولتش در اعمال حاكميت مأمن گروههاى تروريستى اسلامى شده و جمهورى اسلامى بخشى از مسئوليت گروگانگيرى مرزبانان ايرانى را متوجه آن میداند. عدهای از ايرانيان (در شبکههای اجتماعی) و حتى برخى از شخصيتهاى جمهورى اسلامى خواهان حمله به مقر تروريستها در خاك پاكستان شدهاند و برخى ديگر خواستار كاهش روابط ديپلماتيك با آن كشور. بى ترديد، مسئوليت اصلى در پديد آمدن این وضع جمهورى اسلامى و سياستهاى غلطش، به ويژه سياستهاى ضدسنى، است؛ اما ناتوانى دولت پاكستان و نيز سیاستهایش شرایط را براى اقدامات گروههاى تروريستى اسلامگرا مساعد كرده است. امروزه مرز ايران و پاكستان محل تهديد امنيت ملى ايران شده است. مسئوليت دولت پاكستان در اين ميان چيست؟
پاكستان تنها كشور اسلامی جهان است كه علت پيدايش و ماهيت وجودیاش از اسلام است. اين كشور تا سال ١٩٤٧ بخشى از هند بود. مردم پاكستان، به غير از پشتونها و بلوچها، هميشه بخشى از كشور هند بودهاند، و نژاد و زبان آنها نيز هندى است. در واقع، آنها هنديان مسلماناند؛ اما فقط چون مسلماناند و هموطنان سابقشان را نجس میدانستند، از هند جدا شدند و كشور جديد خود را «پاكستان» يا «كشور پاكان» نامیدند. بدين ترتيب، كشورى و ملتى به وجود آمد انحصاراً بر پايه هويت اسلامى. اين كشور در تضاد و دشمنى با هندوها و هندوستان شكل گرفته است. آنان هندوستان را كشور دشمن میدانند و، از زمان تأسيس تا كنون، چندين جنگ و درگيرى با اين كشور داشتهاند. در اين ميان، نکته شگفتآور اين است كه شهروند پاكستانى اگر باور خود به دين اسلام را از دست بدهد هويت ملىاش را نيز از دست میدهد و آنچه برايش باقى میماند هويت دشمن پاكستان، يعنى هند، است؛ چون نژاد و زيان چنين فردى هندى است، نياكان او هندىاند، تاريخ او تاريخ هند است.
پاكستانى هندىای مسلمان است و، اگر اعتقادش به اسلام را از دست بدهد، تبديل به هندى بىدين میشود؛ و آن گاه نه تنها علتى براى جدايى پاكستان از هند نمییابد، كه اين جدايى را یک فاجعه بزرگ تاريخى میبيند كه باعث شده است از ملت بزرگ هند جدا شود و در كشوری خلاصهشده در هويت اسلامى زندگى كند. براى چنين كسى، دشمن هويتى پاكستان، يعنى هند، تبديل به سرزمين و هويت تاريخىاش میشود؛ و اين بزرگترين تناقضى است كه در هويت ملى پاكستان وجود دارد. در پاکستان، قدرت اصلى در دست ارتش است. معمولاً در همه كشورها، به ويژه كشورهايى كه قدرت اصلى در دست ارتش است، ارتش تمايلات و هويتى ناسيوناليستى دارد؛ چرا كه وظيفه اصلى ارتش در اين كشورها، علاوه بر حفظ مرزهاى كشور و يكپارچگى سرزمينى، دفاع از هويت ملى و دولتـملت آن كشور است. با توجه به اينكه ماهيت وجودى و هويت ملى كشور پاكستان اسلام است، ارتش اين كشور نیز مدافع این هويت اسلامى است؛ و يكى از عللی كه ارتش و سازمان اطلاعاتى پاكستان گروه طالبان را به وجود آوردند همين هويت اسلامى این دو نهاد بود.
تلاش ارتش و سازمان اطلاعاتى و دولتهاى مختلف پاكستان در تبليغ هويت ملی ــ بخوانيد اسلامى ــ و در مقابله با دشمن هويتى و موجوديتى پاكستان ــ يعنى هند ــ باعث شده است كه افكار اسلامى در بخش مهمى از مردمان پاكستان شكلى افراطى به خود بگيرد؛ به طوری كه در اين كشور همه گونه اسلامگرايى تندرو و جهادی، از طالبانیسم گرفته تا وهابيت و سلفيگری، يافت میشود ــ تفکراتی که پیروانشان حتى ديگر دولت مركزى را هم قبول ندارند و درصدد سرنگونى آناند. پاكستان ساختارى قبيلهاى دارد که به فدراليسم نيز پيوند خورده است. در نتیجه، ترکیبی غریب پدید آمده كه، جز در پاكستان، در يكىدو كشور آفريقايى میتوان نظیر آن را دید. چنين وضعى باعث شده است كه دولت پاكستان قادر به اعمال حاكميت بر تمام سرزمين خود نباشد. اکنون بخشهاى مهمى از این كشور خارج از نفوذ حاكميت دولت مركزى است.
در اين مناطق، رؤساى قبيلهها و گروههاى بنيادگرا و تروريستى اسلامى و باندهاى قاچاق مواد مخدر حكمفرمايى میكنند و خبری از امنيت نیست. دولت پاكستان بر مرزهاى شمالى و غربى خود تسلطی ندارد و بخش زیادی از قاچاق مواد مخدر به ايران از طریق مرزهاى ناامن پاكستان صورت میگيرد. در همین حال، ارتش و سازمان اطلاعاتى اين كشور به جاى تلاش براى اعمال حاكميت بر سرزمين خود به زدوبند و معامله با سران قبايل و رهبران گروههاى تروريست و باندهاى قاچاق مواد مخدر مشغولاند. همچنین سالهاست كه گروههاى اسلامگراى تروريستى بلوچ ايرانى در پاكستان پايگاه دارند و با گذر از مرز دست به اقدامات تروريستى در ايران میزنند. سیاست خارجی دولت پاكستان در افغانستان دامن زدن به ناامنى در اين كشور و، در رقابت با ايران، تلاش برای حاکم کردن طالبان است. مدتهاست مشخص شده كه سازمان اطلاعاتی پاکستان مستقیماً در كشتار ديپلماتهاى جمهورى اسلامى در مزارشريف دخیل بوده است.
سياست پاكستان در افغانستان به صورت غيرمستقيم باعث شدت یافتن تروريسم و افزایش كشت مواد مخدر در آن كشور شده است. بدبختانه دولت جمهورى اسلامى هرگز مقابله درستى با سياستهاى پاكستان در افغانستان نكرده است. پاكستان كشورى است بسيار فقير با جمعيتى نزديك به ١٨٠ ميليون نفر. همين دو عامل به تنهايى هر كشوری را به بمبی ساعتی برای همسايهاش بدل میكند. كافى است كه بخشی از اين جمعيت فقير از آن مرز طولانى و ناامن و تقریباً مهارناپذیر وارد ايران شود تا ايران را در خود غرق كند ــ سيلى كه اقتصاد هر كشورى را ناتوان و ساختارهاى اجتماعىاش را با بحران مواجه میكند. اين اتفاق ــ مهاجرت سيلآساى پاكستانىها به ايران ــ دير يا زود رخ خواهد داد و از هم اكنون بايد در پی چارهای براى آن بود. يكى ديگر از مشكلاتى كه پاكستان فقير اسلامگرا هم اكنون براى ايران درست كرده اجرای سیاستهای عربستان در منطقه است.
پاکستان برای رفع مشکلات حاد اقتصادیاش دست نياز به سوى عربستان دراز كرده و، در عوض دریافت كمكهاى مالى، مجرى سياستهای آن کشور شده است. در حدود بیست سالى است كه ارتش چنین كشورى به بمب اتمى دست یافته است ــ كمال خرازى، وزير خارجه دولت خاتمى، با ذوقزدگى و سادهلوحى تمام اولين آزمايش اتمى پاكستان را به دولت اين كشور تبريك گفت و افزود كه اين بمب «بمب اتمى اسلامى» است. با توجه به تزلزل دولت پاكستان در اعمال حاكميت ملی و نیز گسترش روزافزون اسلامگرايى و طالبانيسم در پاكستان و با توجه به ارتباطات بخشى از بدنه ارتش و اطلاعات پاكستان با طالبان و القاعده ــ بن لادن با حمايت بخشهايى از سازمان اطلاعات و ارتش پاكستان پنهان شده بود ــ فروپاشى پاكستان و افتادن بمب اتم به دست ارتشيان مرتبط با اسلامگرايان افراطى احتمالی بعید نيست. چنين واقعهای منطقه و جهان را با خطر روبهرو ميكند. از طرفی، حتى همين امروز نيز، هر از گاهى، شايعههايى درباره فروش بمب اتم پاكستانی به عربستان به گوش میرسد. به گزارش برخى از رسانه هاى غربى، دولت عربستان در پى آن بوده است كه، در صورت ادامه برنامه اتمى ايران، از پاكستان بمب اتمى بخرد. نياز مالى پاكستان چنين معاملهاى را، علیرغم هشدارهاى دولت آمريكا، ممکن ميیسازد. خلاصه آن كه پاكستان يكى از بدترين همسایههای ممکن در جهان است ــ کشوری كه همسایگیاش جز ایجاد فقر و ناامنى، قاچاق مواد مخدر، صدور تروريسم، خطر جنگ هستهاى، صدور اسلامگرايى طالبانى و جيش العدلی، و مهاجرت سيلآساى فقيران اسلامگرا حاصل ديگرى ندارد. در قبال این خطرها، اتخاذ راهبردی حسابشده ضرورى است.
منبع:سرزمین من