PEZHVAKEIRAN.COM همدستی میان هاآرتص و جمهوری اسلامی
 

همدستی میان هاآرتص و جمهوری اسلامی
فرد صابری

 

-روزنامه هاآرتص، نشریه چپ‌گرای اسرائیلی که به عنوان صدای انتقادی در برابر سیاست‌های راست‌گرای نتانیاهو شناخته می‌شود، اخیراً گزارشی جنجالی منتشر کرده است که ادعا می‌کند دولت اسرائیل کمپینی برای حمایت از شاهزاده رضا پهلوی، از طریق شبکه‌ای مخفی از حساب‌های جعلی در پلتفرم‌هایی مانند «ایکس» (سابقاً توییتر) و اینستاگرام راه‌اندازی کرده است.
-این گزارش، که با همکاری موسسه «سیتزن لب» دانشگاه تورنتو تهیه شده، مدعی است بیش از ۵۰ حساب ناشناخته و کم‌تأثیر با پروفایل‌های تولیدشده توسط هوش مصنوعی و پست‌های هماهنگ در ترویج ایده بازگرداندن پادشاهی به ایران فعال بوده‌اند.
شواهد همدستی هاآرتص با مثال‌های غیرقابل انکار است. استناد مداوم به هاآرتص در رسانه‌های دولتی ایران. روزنامه «کیهان» چاپ تهران، تندروترین نشریه رژیم در تهران که توسط حسین شریعتمداری (نماینده خامنه‌ای) اداره می‌شود بارها از هاآرتص به عنوان منبع اصلی استفاده کرده است.
جنگ ۱۲ روزه ژوئن ۲۰۲۵. در حالی که هاآرتص حملات اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران را انتقاد می‌کرد، تیترهایی مانند «اسرائیل جنگ اشتباهی را آغاز کرد» منتشر کرد که رژیم بلافاصله برای پروپاگاندای داخلی استفاده کرد.
به نظر می‌رسد هدف ظاهری هاآرتص افشای افراط‌گرایی اسرائیلی است، اما در عمل به رژیم در سرکوب مخالفان کمک می‌کند. رژیم با استفاده از این «شواهد»، مخالفت را به خیانت متهم کرده و به زندانی کردن و اعدام‌های بی‌سابقه در امسال منجر می‌شود. این الگو شبیه عملیات «پرچم دروغین» است که رژیم و متحدانش (روسیه و چین) در غزه به کار می‌برند.

 

چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۴ برابر با ۰۵ نوامبر ۲۰۲۵

 

فرد صابری – در دنیای پرتلاطم سیاست خاورمیانه، جایی که مرز میان حقیقت و دروغ محو می‌شود، نقش رسانه‌ها بیش از پیش حیاتی می‌گردد. روزنامه هاآرتص، نشریه چپ‌گرای اسرائیلی که به عنوان صدای انتقادی در برابر سیاست‌های راست‌گرای نتانیاهو شناخته می‌شود، اخیراً گزارشی جنجالی منتشر کرده است که ادعا می‌کند دولت اسرائیل کمپینی برای حمایت از شاهزاده رضا پهلوی، فرزند شاه فقید ایران از طریق شبکه‌ای مخفی از حساب‌های جعلی در پلتفرم‌هایی مانند «ایکس» (سابقاً توییتر) و اینستاگرام راه‌اندازی کرده است.

این گزارش، که با همکاری موسسه «سیتزن لب» دانشگاه تورنتو تهیه شده، مدعی است بیش از ۵۰ حساب ناشناخته و کم‌تأثیر با پروفایل‌های تولیدشده توسط هوش مصنوعی و پست‌های هماهنگ در ترویج ایده بازگرداندن پادشاهی به ایران فعال بوده‌اند.

با این حال، این ادعا که ظاهراً بر پایه داده‌های فنی استوار است، فاقد شواهد محکمی از تأثیر واقعی این حساب‌ها بوده و به نظر می‌رسد بخشی از طرحی بزرگ‌تر برای تضعیف اپوزسیون واقعی ایران باشد. تنها دو روز پس از انتشار گزارش در سوم اکتبر ۲۰۲۵، تلویزیون دولتی ایران اعترافات اجباری امیرحسین موسوی، زندانی پادشاهی‌خواه (معروف در ایکس به «جیمز بیدین»)، را پخش کرد و او را به همکاری با موساد متهم نمود.

دادگاه انقلاب برای موسوی که ماه‌ها پیش از جنگ ۱۲ روزه حتی دستگیر شده بود، حکم اعدام خواست و مستقیماً به گزارش هاآرتص به عنوان «شواهد» استناد کرد. این زمان‌بندی مشکوک، سؤالات جدی در مورد هماهنگی پنهان میان هاآرتص و رژیم تهران ایجاد می‌کند، هماهنگی‌ای که فراتر از تصادف به نظر می‌رسد و نیازمند تحقیق جامع است.

ریشههای گزارش دروغین هاآرتص و شبکه حسابهای جعلی

گزارش هاآرتص با عنوان «عملیات نفوذ اسرائیلی با هدف نصب رضا پهلوی به عنوان شاه ایران» ادعا می‌کند این کمپین از سال ۲۰۲۲ آغاز شده و در جریان جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران در ژوئن ۲۰۲۵ شدت گرفته است. نویسندگان بر اساس مصاحبه با سه منبع ناشناس و تحلیل داده‌های موسسه سیتزن لب، مدعی هستند این حساب‌ها با نام‌های جعلی و تصاویر تولیدشده توسط هوش مصنوعی محتوایی شامل ویدیوهای دیپ‌فیک از نتانیاهو وشاهزاده رضا پهلوی در حال قدم زدن در «تهران آزاد» منتشر می‌کرده‌اند.

چهره کلیدی برجسته‌شده، گیلا گاملیل وزیر علوم اسرائیل است که در سال ۲۰۲۳ میزبان شاهزاده رضا پهلوی در اسرائیل بود. هاآرتص تأکید می‌کند این عملیات به طور «غیرمستقیم» توسط دولت اسرائیل تأمین مالی شده تا ناآرامی در ایران برانگیزد.

اما این روایت با واقعیت فاصله زیادی دارد. همان‌طور که پست‌های «ایکس» و تحلیل‌های مستقل نشان می‌دهند، حساب‌های مورد اشاره هیچ تأثیر واقعی نداشته‌اند. برای نمونه، پست‌های آن‌ها در بهترین حالت چند ده لایک و ریتوییت دریافت کرده‌اند که در مقایسه با میلیون‌ها پست و تراکنش تولیدشده توسط کمپین‌های واقعی اپوزیسیون مانند «زن، زندگی، آزادی» یا شعارها و سرودهای هواداران فوتبال داخل ایران، ناچیز است.

این حساب‌ها که عمدتاً در سال ۲۰۲۲ ایجاد شده‌اند، حتی در اوج اعتراضات ۲۰۲۲ نیز هیچ تأثیری بر جای نگذاشته‌اند. منتقدانی مانند سعید قاسمی‌نژاد، تحلیلگر سیاسی در بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، در پستی در «ایکس» در ششم اکتبر ۲۰۲۵ نوشتند: «تلویزیون حکومتی ایران اعترافات اجباری از حامی شاهزاده رضا پهلوی را پخش کرد و او را جاسوس موساد خواند. آن‌ها گزارش هاآرتص را به عنوان مدرک همکاری او با موساد ذکر کرده و حامیان پهلوی را جاسوسان اسرائیلی نامیدند.»

اعترافات اجباری و قربانی بعدی امیرحسین موسوی

دو روز پس از گزارش هاآرتص، رژیم ایران اعترافات اجباری امیرحسین موسوی، فعال پادشاهی‌خواه ۳۰ ساله و صاحب حساب کاربری «جیمز بیدین» در ایکس را پخش کرد. این فرد به انتشار پست‌های طنزآمیز و انتقادی علیه رژیم معروف بود اما او را متهم به «همکاری» با موساد کردند و زیر شکنجه از وی «اعتراف» گرفتند.

موسوی در این ویدیو داستانی ساختگی از همکاری با موساد از سیدنی تا تل‌آویو را روایت کرد. دادستان انقلاب تهران با استناد مستقیم به گزارش هاآرتص، ادعا کرد موسوی بخشی از «شبکه‌ای ۵۰ اکانت» بوده که برای ترویج پهلوی در ایران استخدام شده است. درخواست اعدام او نیز علی‌رغم دستگیریش ماه‌ها پیش از حمله اسراییل نشان‌دهنده بهره‌برداری رژیم از این گزارش است.

موسوی، فعال سیاسی، از سال ۲۰۲۲ هزاران توییت از طریق حساب ایکس خود منتشر کرده بود. حساب «جیمز بیدین» با بیش از ۲۰۰ هزار دنبال‌کننده، پروفایلی واقعی از یک فعال بود نه جاسوس. کاربران فارسی‌زبان، عمدتاً پادشاهیخواه، اخیراً با انتشار تصاویر ربات در «ایکس»، هاآرتص و بی‌بی‌سی فارسی را مسخره کرده و بی‌اساس بودن چنین گزارش‌هایی را برجسته کرده و کمپینی ضد اعدام برای موسوی راه‌اندازی کردند.

سازمان‌های حقوق بشری مانند عفو بین‌الملل این اعترافات را «تحت شکنجه به دست آمده» توصیف کرده‌اند و اشاره می‌کنند ایران در سال ۲۰۲۵ بیش از ۸۰۰ اعدام سیاسی انجام داده است. این چرخه گزارش‌های رسانه‌ای، اعترافات اجباری و درخواست اعدام، تصادفی نیست بلکه الگویی تکراری است که رژیم برای سرکوب مخالفان به کار می‌برد. همچنین چند روز پیش، فعال پادشاهیخواه دیگری به نام امید سرلک پس از سوزاندن بنری از خامنه‌ای و انتشار آن در صفحه اینستاگرامش، با شلیک گلوله کشته شد. نمونه‌ای قطعی از شجاعت جوانان ایرانی که هاآرتص درباره آن حتی سخنی نمی‌گوید!

شواهد همدستی هاآرتص با مثالهای غیرقابل انکار

اگر این زمان‌بندی را تصادفی بدانیم، شواهد تاریخی خلاف آن را ثابت می‌کنند. علی‌رغم دشمنی ظاهری، جمهوری اسلامی و هاآرتص سابقه طولانی همکاری پنهان دارند که فراتر از منافع ژئوپلیتیکی، به پروپاگاندای متقابل خدمت می‌کند.

مورد اول: استناد مداوم به هاآرتص در رسانه‌های دولتی ایران. روزنامه «کیهان» چاپ تهران، تندروترین نشریه رژیم در تهران که توسط حسین شریعتمداری (نماینده خامنه‌ای) اداره می‌شود بارها از هاآرتص به عنوان منبع اصلی استفاده کرده است. برای مثال، در مذاکرات هسته‌ای ۲۰۱۵، «کیهان» مقاله‌ای از هاآرتص درباره «ضعف اسرائیل در برابر ایران» را برجسته کرد تا ادعای پیروزی رژیم را تقویت کند. این الگو ادامه دارد: «کیهان» دائماً از هاآرتص نقل می‌کند، چیزی که در مورد دیگر رسانه‌های اسرائیلی رخ نمی‌دهد و نشان‌دهنده هماهنگی است. این مصداق همکاری غیرمستقیم است.

مورد دوم: جنگ ۱۲ روزه ژوئن ۲۰۲۵. در حالی که هاآرتص حملات اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران را انتقاد می‌کرد، تیترهایی مانند «اسرائیل جنگ اشتباهی را آغاز کرد» منتشر کرد که رژیم بلافاصله برای پروپاگاندای داخلی استفاده کرد. تلویزیون دولتی ایران مقالات هاآرتص را پخش کرد تا ادعا کند: «حتی رسانه‌های اسرائیلی پیروزی ما را تأیید می‌کنند.» مقالات متعددی از خبرگزاری«فارس» وابسته به سپاه و خبرگزاری دولتی «ایرنا» یافت می‌شود که هاآرتص را برای ادعای موفقیت نظامی و استراتژیک و تأکید بر هزینه‌های سنگین اسرائیل نقل می‌کنند.

مورد سوم: تسلیت هاآرتص به جواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق جمهوری اسلامی. در دسامبر ۲۰۱۳، پس از درگذشت مادر ظریف، هاآرتص در توییتی به فارسی نوشت: «تسلیت عرض می‌کنیم.» در اوج تنش جمهوری اسلامی-اسرائیل، رسانه‌های رژیم این را به عنوان «شکست اسرائیل» قاب‌بندی کردند. باراک راوید، خبرنگار هاآرتص نیز تسلیت گفت و آن را «انسانی» خواند، اما منتقدان آن را سیگنالی به رژیم دیدند.

مورد چهارم: انتشار مقالات اعضای نایاک لابی جمهوری اسلامی که توسط تریتا پارسی تأسیس شده و در سال ۲۰۱۲ به دلیل لابی‌گری برای رژیم محکوم شد. ایمیل‌های درز کرده از محاکمه ۲۰۱۲ نشان می‌دهد پارسی جلساتی میان اعضای کنگره آمریکا و ظریف ترتیب داده بود. در همین حال، هاآرتص گزارش‌هایی از اعضای نایاک مانند نگار مرتضوی منتشر کرد. برای نمونه، مقاله‌ای در ۲۰۲۰ درباره «نیاز به مذاکره با ایران» که مستقیماً مواضع ظریف را تکرار می‌کرد. گفتنیست سناتور تد کروز نایاک را «لابی مخفی رژیم» نامید و در نامه‌ای خواستار تحقیق فدرال شد.

مورد پنجم: در نهایت، اخراج اخیر خبرنگار ارشد هاآرتص، کایم لوینسون، به دلیل دریافت ۲۰۰ هزار شِکِل از قطر که واکنش رسانه‌ای عظیمی به دنبال داشت.

این مثال به تنهایی اثبات قطعی برای آنچه در این مقاله ادعا شده ارائه می‌دهد، هرچند نویسنده باور ندارد این ماجرا محدود تنها به یک خبرنگار بوده است. این مثال‌ها از نقل قول‌های «کیهان» چاپ تهران تا پروپاگاندای جنگی تصادفی نیستند بلکه هماهنگ‌شده‌اند. هاآرتص با انتقاد از نتانیاهو، مشروعیت و منابع پروپاگاندای لازم را به رژیم ایران می‌دهد که چرخه را از طریق سرکوب تکمیل می‌کند.

همدستی و نیاز به تحقیق اسرائیلی

به نظر می‌رسد هدف ظاهری هاآرتص افشای افراط‌گرایی اسرائیلی است، اما در عمل به رژیم در سرکوب مخالفان کمک می‌کند. رژیم با استفاده از این «شواهد»، مخالفت را به خیانت متهم کرده و به زندانی کردن و اعدام‌های بی‌سابقه در امسال منجر می‌شود. این الگو شبیه عملیات «پرچم دروغین» است که رژیم و متحدانش (روسیه و چین) در غزه به کار می‌برند.

تحقیق مستقل درباره این رسانه و تأمین مالی آن در اسرائیل و آمریکا ضروری است! دامنه ویرانگر فعالیت‌های این رسانه، خون مخالفان ایرانی را بر دستان هاآرتص گذاشته است.

در نهایت، این ماجرا به ما یادآوری می‌کند که یکی از ضرورت‌های دستیابی به آزادی در ایران این است که مخالفان آزادیخواه حکومت، جنگ روانی و روایت‌سازی‌های دولت‌ها یا گروه‌های مخالف جریان ملی‌گرا را شناخته و برای خنثی‌سازی آن دست به کار شوند.

منبع:کیهان لندن


فهرست مطالب فرد صابری در سایت پژواک ایران