اظهارات شادی امین و واقعیت قرارگاه رجوی
مجتبی زرگر
شادی امین با انتشار ویدیویی در تاریخ ۳۰مارس۲۰۲۵ تحت عنوان : پرداخت بخشی از بدهی ام به ایرج مصداقی/ ولتاژ با شادی امین
عنوان کرده است که با اعضای مجاهدین در آلبانی بصورت تک نفره و آزادانه و بدون حضور دیگران مصاحبه کرده است
به عنوان کسی که بیش از سه دهه از سال پنجاه و هفت به بعد در روابط مجاهدین بودم و همچنین قریب بیست و سه سال تشکیلات مسعود رجوی در عراق و آلبانی را تجربه کرده ام و تجربهی زندان در قرارگاه اشرف رجوی را دارم و شاهد شکنجهی دوستان خودم بودهام؛ اظهارات اخیر شادی امین برای من شوکه کننده بود.
من از اواسط سال ۱۳۷۱ به مجاهدین در عراق پیوستم. در تشکیلات رجوی شما با هیچکس دوستی ندارید و اساسا شما هرگز نمی توانید برای مثال بگویید با فلانی دوست هستم. صرف مستمر دیده شدن شما با یک فرد برای هر دوی شما جرم محسوب می شود و در نشستها باید پاسخگو باشید.
در تشکیلات رجوی شما هرگز و تحت هیچ عنوانی حق ندارید با یک فرد خارج از تشکیلات به صورت فردی مواجه شوید مگر اینکه این امر به دلایلی خارج از کنترل آنها و به صورت اجباری باشد.
برای نمونه بد نیست به یکی دو نمونه اشاره کنم:
نمونه اول: پس از سرنگونی دولت صدام و حضور آمریکایی ها در اشرف یک روز آمریکایی ها خواستار آن شدند که با تک تک افراد اشرف مصاحبه کنند و چنانکه پس از مدتی مشخص شد می خواستند به این موضوع رسیدگی کنند که آیا ساکنان اشرف امکان ارتباط تلفنی با خانواده را دارند یا خیر؛ که البته تا آن زمان ارتباطی با خانواده نداشتیم مگر پس از آن، از قضا به دلیل همین گونه فشار خارجی؛ روز مصاحبه با امریکایی ها یک خانم مترجم از زنان مجاهد از طرف سازمان مجاهدین به من داده شد که علیرغم تسلط من به زبان انگلیسی میبایست همراه من در مصاحبه حضور می یافت. در شروع مصاحبه مترجم یک سری سوالات روتین از من پرسید مانند: نام . نام خانوادگی . محل تولد و...و نهایتا شروع به ترجمهی موارد فوق کرد. و در ضمن ترجمهی پاسخ های من، به دروغ به طرف مصاحبه کننده آمریکایی گفت:«آخرین تماس من با خانواده ام هفتهی گذشته بود». من همان موقع متوجه ترفند ایشان شدم ولی بدلیل این که می دانستم چه عواقبی می تواند برایم داشته باشد نخواستم که همان لحظه بصورت تشکیلاتی به زن مجاهد انتقاد کنم و این اتفاقا نکته ای بود که تشکیلات روی آن حساب کرده بود که من ناگزیرم نزد امریکایی ها سکوت کنم. بعد از چند روز موضوع را به مسئولم گفتم و او هم چند روز بعد گفت که سوال کرده و چنین موضوعی نبوده؛ در پاسخ گفتم ولی شما که نمی دانستید که مترجم من چه کسی بود؟ که به تپه پته افتاد و دروغ اشان نمایان شد
نمونه دوم: در سال ۱۳۹۲ در قرارگاه لیبرتی هنگامی که برای ویزیت به دکتر عراقی مراجعه می کردیم باید یک نفر از اعضا و به اصطلاح مترجم حضور می داشت کار این فرد مترجم کنترل و مراقبت گفتگوی اعضا با دکتر بود چون در تشکیلات به هیچ کسی اعتماد نداشتند. بعدها عراقی ها اعلام کردند که حضور بیمار باید فردی و بدون مترجم باشد. مسئولان مجاهدین که چاره ای جز قبول سنبه ی پر زور حاکمیت عراق را نداشتند اگرچه در خوابگه شان آب روان شده بود ولی بنا به سنت انقلابی - اسلامی مدعی شدند که این نشان می دهد که ما تا چه حد دمکرات هستیم که البته به بیان معکوس نشان می دهد که خودشان هم بخوبی می دانند که تا کجا به مفهوم دمکراسی بی اعتقاد هستند.
اینها فقط دو مورد از هزاران هزار مورد واقعیت زندگی روزمره و کنترل افراد در تشکیلات رجوی بود
شادی امین که حتما در ادعای دفاع از حقوق بشر خود صادق هستند آیا می توانند شرح بدهند که در قرارگاه رجوی چه گذشت که او را با اعضای مجاهدین تنها گذاشتند؟ یعنی شما تا این میزان خودی هستید؟
آری برای سفید شویی مجاهدین باید صبر کنید تا وجدانهای آگاهی که شاهد این فجایع بوده اند سر به زمین بگذارند.
نه! هرگز اجازه نمی دهیم که کسی در چشم واقعیت خاک بپاشد و اعمال رجوی را بشوید
مجتبی زرگر - ۵ آوریل ۲۰۲۵
ضمیمه
لینک ویدیو شادی امین
پرداخت بخشی از بدهی ام به ایرج مصداقی/ ولتاژ با شادی امین
https://www.youtube.com/watch?v=zdlD0V-ETsI
منبع:پژواک ایران