نوستالژی انقلاب ۵۷ و رویکرد دین گریزی خیزش مردمی ۹۶ (قسمت اول)
سجاد نعلبندی

(نوستالژی انقلاب ۵۷ و رویکرد دین گریزی خیزش مردمی ۹۶)  قسمت اول
در باب حرکت اعتراضی و حق مدارانه مردم ایران نظرات گوناگونی ایراد شد و از دیدگاه های ‌ مختلف این امر مورد واکاوی و بحث قرار گرفت گرچه نفس عمل عاری از هر نوع حرکتهای سازماندهی شده بود و یک حرکت کاملا مردمی و اعتراضی به وضع موجود بود دستگاههای تبلیغی موافق و مخالف سعی در انحراف آن و تخریب این موج و حرکت مداوم مردم داشتند اما به باور اکثر روشنفکران مستقل این حرکت مداوم برخلاف انقلاب ۵۷ کاملا مبرا از ایده دینی بود‌ و یک رویکرد جدیدی داشت که شاید بتوان عنوان انقلاب نسل چهارم را بدان اطلاق نمود. بنابر اعلام  مسئولان امر دستگیری و تنبیهی‌، طیف بیشتر دانش آموزان در میان دستگیر شدگان و حتی جان باختگان تایید کننده این مدعاست.
دو آفت اصلی هر انقلاب فساد و اختلاس می باشد و ناتوانی حکومت در برخورد با آن مثل یک غده چرکین بعد از گذشت سه دهه سر باز کرده و اطلاق القاب دونی مثل مگس و بز و اجنبی و منافق و امثال آن به افراد معترض تنها به آتش زیر خاکستری دامن می زند بلکه با وزش یک نسیم هم خرمن حاشیه امن آنها را شعله ور خواهد نمود و تر و خشک را باهم خواهد سوزاند.

عللی که برای خیزش مردم می توان برشمرد در چند لایه می توان تقسیم بندی کرد :

۱۰ لایه اقتصادی
۲۰ لایه مذهب
۳. لایه سیاسی
۴۰ لایه اجتماعی 

۱. لایه اقتصادی : در این خصوص عواملی مانند اختلاسهای درشت توسط دست اندرکاران و ناتوانی قوه قضائیه در برخورد با آن و حتی همراهی با اختلاس کنندگان و زمینه چینی فرار آنها.، بیکاری طیف عطیم جوانان و نداشتن فرصت برابر شغلی با فرزندان جانبازان و ازادگان و شهدا و فقر مطلق و عریان ،یا شکاف عظیم درآمدی بین فقیر و غنی چمبره نهادهای دینی و نظامی بر اقتصاد کشور ، نامشخص بودن درآمدهای دولت ، تحمیل هزینه های دولت بر دوش مردم، پرداخت هزینه های جنگهای نیابتی از جیب مردم و حقوق های نجومی مدیران بی کفایت و ..‌‌‌.‌‌ اشاره نمود که موجب فاصله ‌گرفتن مردم از دولتی شده اند که خود آنرا بود اورده بودند تا به رفاه برسند.

۲۰.لایه مدهب: مهمترین بخش زندگی ایرانیان آمیخته با این لایه است که همه قضا و قدر را و حتی نفس کشیدن و زنده بودن را ناشی از آن قلمداد می کنند و حتی علت پدیده های طبیعی را متاثر از آن می دانند باور سال ۵۷ مردم با باور سال ۹۶ مردم تفاوت بسیار عمیقی و حتی برعکسی باهم دارد در سال ۵۷ دین مهمترین عامل رستگاری مردم و رفاه آنان و برقراری عدالت آسمانی بشمار می آمد و مردم انقلاب کردند تا به سامان برسند اما بعد از سه دهه به نابسامانی هایی رسیدند که حتی در مخیله خوش خیال ترین انقلابیون ۵۷ هم نمی گنجید و بیشترین آسیب را کسانی متوجه مردم نمودند که خود عامل دین بودند و به اسم دین باورهای مردم را زیر شلاق و تازیانه تحجر و تعبد قرار دادند.در حالیکه دنیا و سیاست و اقتصاد آن در حال فاصله گرفتن از عوامل محدود کننده عقیدتی و ایدلوژیک بودند در جامعه ما رهیافت عقیدتی موجب بروز شکاف عمیق بین مردم و گسست نسل ها گردید تا جاییکه یک ایرانی فقط به جرم یک دین دیگر آسمانی حتی افتخار شورای شهر شدن را نیز باید از ذهن خود پاک نماید. علت و سبب همه نعمات و نقمات آنچنان به عقیده گره زده شده که مردم از ترس عقوبت آسمانی حتی از پرداخت نکردن یک قبض آب و برقی که در سال ۵۷ مجانی اعلام شده بود واهمه و ترس جهنم دارند. 
در سال ۹۶ شاهد فاصله گرفتن مردم از باورهای مذهبی پدران خویش هستیم تا رفاه آزادی و امنیت اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و بیان را در بستر حقیقی آن جستجو کنند و تقدیر و سرنوشت مختوم را در این مورد قبول ندارند. و تازه دارند به این نکته اساسی می رسند که عبادت بجز خدمت خلق نیست....‌‌‌...

۳.لایه سیاست: در این بخش عواملی چون مشخص شدن نقش عوامل خارجی در بروز انقلاب و هدف های درازمدت استعماری و کوشش  غول رسانه ای دنیا مانند بی بی سی در انحراف خیزش مردم و سعی در کانالیزه نمودن این نوع حرکتها و تلقین یاس و حرمان توسط رسانه های داخلی و احمق فرض نمودن مخاطبین خود این جمله را در ذهن مردم جای بدهند که سیادت بر دنیا و سوریه نشدن ایران فقط در دم نزدن و قبول شرایط فعلی است و سیاست و مذهب چنان در هم آمیخته شده که فقط دعا و نفرین می تواند توطئه ها را از بین ببرد . ناکارآمدی مذهب در سیاست بیشتر به عمیق تر شدن فاصله باورهای مردم و سیاستمدارانی انجامید که زمانی آنها را الگو و اسوه خود می دانستند و همچنین بر این نکته صحت گذاشت که سلامت و روح مذهب در عدم خالت و آلودگی سیاسی است و ذهنیت مردم الان این مسئله را قبول نمی کند که دین عامل سلامت سیاستمداران است بلکه سواستفاده از دین برای توجیه اعمال سیاسی موجب فاصله گرفتن مردم از سیاستمدارانی می شود که از دین استفاده ابزاری می کنند .
باتوجه به عواملی که مطرح شد باید این نکته را نیز در نظر گرفت که از دیدگاه سازمان شفافیت بین‌الملل، جمهوری اسلامی ایران از نظر فساد داخلی در زمره فاسدترین کشورهای جهان قرار دارد.مطالعه‌ای که به سفارش فرهنگستان علوم، با سرپرستی فرامرز رفیع پور صورت گرفت که به روشنی نشان داد، برآوردهای سازمان شفافیت بین‌الملل بسیار سهل گیرانه و خوشبینانه بوده‌است و فساد اقتصادی در ایران، بسیار بیش از آن چیزی است که آن سازمان اعلام کرده بود.
فساد یک امر سیاسی است و کنترل آن هم یک امر سیاسی است لذا نیازمند اراده سیاسی است

۴.لایه اجتماعی: در این حیطه باید به فاکتورهایی توجه نمود که بصورت همیشگی در زندگی نمایان  هستند از تبعیض گرفته تا ضدارزشها، و ازهم گسیختگی زندگی اجتماعی و فاصله طبقاتی و کجروی و انحرافات نهادینه شده اجتماعی و این امر هر روز گسترده تر شده و سن فساد اخلاقی و اجتماعی و اعتیاد آنچنان پایین آمده که حتی وجدان خوابیده برخی دست اندرکاران بصدا در آمده و آنرا تهدیدی برای سلامت و امنیت اخلاقی و  اجتماعی می دانند. زندان قبلا برای این نوع جرائم شاید جواب می داد اما الان با توجه به رویکرد آموزشی زندان و عوض شدن رسالت آن یک زنگ خطر برای تمامی خانواده هایی است که به نحوی با این مسائل درگیرند. احساس بی هویتی و عدم تعلق به پرچم و فرهنگ کهن و احساس حقارت در برابر فرهنگ مهاجم تازی ، و اجنبی نوازی مسئولان و اهتمام بیشتر آنها به حل مشکلات ملل دیگر مثل سوریه و فلسطین و امثال آن موجب سرخوردگی نسل چهارمی شده که خود را غرق شده در دریای سیاست دینی قلمداد می کند که امید رهایی ندارند و باید از الان بفکر آخرتی باشند که دنیا را خراب می داند و فقط از آنها حرف شنوی و عدم اعتراض را می خواهد....

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب سجاد نعلبندی در سایت پژواک ایران