PEZHVAKEIRAN.COM بانو بهار زمینی من
 

بانو بهار زمینی من
اسماعیل اسماعیلی

از خاک آمدی نه ز افلاک ای نگار
کز خاک میدمد نه ز افلاک نو بهار
افلاک بس تهی ست ز زیبائی زنان
این است قصه ی تجرّد بیچاره کردگار
وحی زمینی منی ای گل بگو رود
جبریل شیخ ! سوی رسولش به سوی غار
بیچاره آن خدا ! که تجلّی نمی‌کند
خود با ظهور خویش به هر گوشه و کنار
مانند نو بهار که در هر گل و گیاه
یا چهچهه هزار در آواز چشمه سار
یا گرد باد صبح بهار کویر «خور»1
رقصان به سوی «گرمه»2 و«اردیب» 3مٌشکبار
روی ترا نیاز به جبریل نیست،خود
زیبائی ترا بفشاند چو آبشار
بر چشم و بر دل و به دو دستم که میچکد
هردم یکی غزل به مدیحت رسول وار
آه ای بهار من دل من جان من بمان
چون شمع در میان دلم در شبان تار
بی تو بهار من همه یکسر خزان و صبح
بی آفتاب روی تو باشد شبان تار
با تو تمام خون من، سرشار شعرها
بی تو نه دست من نه دلم کی رود به کار
یک بوسه نی به لب ! کف پایش «وفا» بس است
از سلطنت به ملک جهان، گرهزار بار
من با تو عشق را به تمامت شناختم
آه ای تمام عشق مرو!مان تو ماندگار
. خور . گرمه واردیب سه شهر کوچک و روستا در ناحیه خور و بیابانک در دشت کویر.خور مرکز خور وبیابانک وزادگاه و آرامشگاه یغما جندقی گرمه رئستای بسیار زیبا زادکاه من واردیب یکی از روستاهای زیبای دشت کویر است.
هجده مارس 2024 میلادی

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب اسماعیل اسماعیلی در سایت پژواک ایران