پیروزی 'کیروشی' در روز فوقالعاده امید ابراهیمی
ایران سه امتیاز فوقالعاده در دقایق آخر بازی با مراکش به دست آورد. سه امتیازی که بازیکنان در قالب یک تیم به دشواری برای آن جنگیدند و حالا ایران امیدوارانه به بازیهای پیش رو نگاه میکند.
با توجه به دور بودن رسانهها و خبرنگاران از تمرینات تیم ایران در روزهای اخیر، هیچکس دقیقا نمیدانست ایران قرار است با چه ترکیب و تاکتیکی به میدان برود. از سوی دیگر اردوی مراکش نیز با پیچیدن شایعه مصدومیت اشرف حکیمی وضعیتی مشابه داشت.
تا جایی که سایت فیفا یک ساعت قبل از بازی و زمانی که بازیکنان ترکیب اصلی دو تیم مشخص شد، سیستم هر دو تیم را ۳-۴-۳ اعلام کرد. با توجه به نبودن میلاد محمدی در ترکیب اصلی ایران و این که احسان حاجصفی در سالهای اخیر همیشه هافبک وسط بوده، برای دقایقی تصور شد که ایران با سه دفاع به میدان خواهد رفت که یک شوک بزرگ به حساب میآمد.
اما با شروع بازی، مشخص شد که تمام شایعات پیرامون تغییر سیستم هر دو تیم در واقع جوسازی رسانهای بوده و هم ایران و هم مراکش با چهار دفاع به میدان آمدند.
مراکش با سیستم پایه ۱-۳-۲-۴ و ترکیب همیشگی به زمین آمد. با آوردن امرابط به دفاع راست و قرار گرفتن امین حارث به جای او در پست گوش چپ.
اروه رنار همان ترکیب امتحان شده بازی مقابل استونی را به زمین فرستاد. اما بلهندا و حکیم زیش در زمان مالکیت توپ مدام جای خود را بین مرکز زمین و سمت راست عوض میکردند تا جایی که زیش بیشتر زمان نیمه اول را در مرکز زمین طی کرد تا فضای روی خط سمت راست را به امرابط بدهد. چیزی که در بیست دقیقه ابتدایی نیمه اول به نظر بسیار کاربردی میرسید.
از سوی دیگر ایران با قرار دادن امید ابراهیمی در جلوی دفاع و چیدمان۱-۴-۱-۴ دفاعی، در حمله به ۱-۳-۲-۴ و ۳-۳-۴ تغییر وضعیت میداد اما نکته ویژه بازی ایران مشاهده شدن یک فاز گذار بین دفاع و حمله بود.
چیزی که تقریبا شبیه یک چیدمان ۱-۵-۴ به نظر میرسید و با نزدیک شدن هافبکهای کناری به بازیکنان سمت خود در مرکز زمین و خصوصا وحید امیری و کریم انصاری فرد در سمت چپ به چشم میآمد. این بازی به لحاظ تنوع چیدمانهای مختلف خط هافبک و جابجایی بازیکنان در طول بازی و قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف شاید حتی نقطه عطفی در تاریخ فوتبال ایران است.
بیست دقیقه زمان لازم بود تا بازیکنان جوان ایران با فضا انس بگیرند و بازی خود را به نمایش بگذارند. در بیست دقیقه ابتدایی فشار مراکش زیاد بود و اشتباهات فردی نیز از سوی بازیکنان خط میانی و دفاعی ایران چند بار رخ داد، هرچند که نهایتا این موج اولیه بازی بدون دریافت گل گذشت.
از دقیقه ۲۰ به بعد کمکم امید ابراهیمی نبض میانه میدان را به دست گرفت و لحظه به لحظه بهتر شد. بین تمام بازیکنان میانی هر دوتیم نقش او بسیار برجسته بود.
مراکش تیمی بود که توپ را در میانه میدان میچرخاند و ابراهیمی در چیدمان ۱-۴-۱-۴ دفاعی ایران وظیفه پوشش فضای بین دفاع و حمله را به عهده داشت. کاری که به چشمنوازترین شکل ممکن انجام شد.
حکیم زیش مدام از راست به این فضا اضافه میشد تا بتواند با همکاری بوصوفا این خط را بشکند اما ابراهیمی نه یک بار بلکه چند بار پیاپی در شرایط یک در مقابل دو توپ را کنترل کرد و به هیچ وجه اجازه گرفتن آن فضا را نداد.
در چنین شرایطی و با کم شدن فشار، دو مدافع میانی ایران، چشمی و پورعلیگنجی هم کمکم به خود آمدند و در گرفتن فضای جلوی دفاع به ابراهیمی کمک کردند و بازی نسبتا متعادل شد. البته همچنان مراکش توپ را در اختیار داشت اما از اواخر نیمه اول به بعد، این دقیقا همان کنترل توپی بود که کیروش به تیم حریف میدهد، نه کنترل توپی که با فشار بی امان تیم حریف ایجاد شده باشد.
از اینجا به بعد تاکتیک تیم ایران برای ضدحمله مجال بروز پیدا کرد. نزدیک شدن کریم انصاریفرد و مسعود شجاعی به امید ابراهیمی، برای استفاده انفجاری از توپهای قطع شده و باز شدن سریع از مرکز زمین در فضای پشت بوصوفا.
ایران دو موقعیت عالی از همین طریق ایجاد کرد که توسط سردار و کریم انصاریفرد از دست رفت و در چند صحنه هم با بیدقتی شجاعی و لو دادن توپ ضد حمله شکل نگرفت.
شجاعی در بیشتر زمان نیمه اول در خط میانی وظیفه خود را به خوبی اجرا کرد و نقش مهم و مثبتی در رساندن توپهای قطع شده به نزدیکی محوطه جریمه مراکش داشت اما در چند صحنه در دادن پاس کلیدی دقت کافی نداشت.
نیمه دوم
مراکش با شروع نیمه دوم محتاطتر شد. زیش و امرابط چند بار از راست نفوذ کردند که با دفاع خوب حاجصفی و امیری مواجه شدند و اضافه شدن گاهگاه کریم انصاریفرد به وحید امیری در سمت چپ ایران به قصد استفاده از فضای پشت این دو باعث شد که امرابط کمی محتاطتر بازی کند و زیش بیشتر به کناره متمایل شده و وظیفه نفوذ از روی خط را به عهده بگیرد.
در همین شرایط مسعود شجاعی که برخلاف نیمه اول خیلی در میانه میدان مسلط به نظر نمیرسید نهایتا با مهدی طارمی عوض شد. ورود طارمی به زمین، قدرت پرس از جلوی ایران را زیاد کرد. او در سمت چپ خط بالای زمین قرار گرفت و وحید امیری باز هم به مرکز زمین نزدیکتر شد و همراه کریم انصاریفرد روی دست امید ابراهیمی قرار گرفتند.
از دقیقه ۷۰ به بعد ایران تقریبا با سیستم ۲-۴-۴ دفاع میکرد و زمانی که مراکش توپ را در خط دفاعی به منظور طراحی حمله به گردش در میآورد طارمی به سرعت به آزمون نزدیک میشد و از جلو پرس دو نفره میکردند که گاهی با همراهی جهانبخش و ایجاد مثلث سه نفره هم میشد.
در این حالت وحید امیری فضای پشت طارمی را محافظت میکرد و در صورت پیشروی مراکش به سمت مرکز زمین طارمی و جهانبخش به سرعت به سمت خط عقب میآمدند و امیری به مرکز زمین برمیگشت.
تعویضهای پیاپی مراکش بعد از مصدومیت نورالدین امرابط و به میدان آمدن صوفیان امرابط، بوهدوز و مانوئل داکاستا بازیکن میانی خط دفاعی، یک هدف بیشتر نداشت.
مراکش به نقشه جایگزین خود روی آورد. اضافه شدن بنعطیه یا رمین سایس، سر زن به تجمع روی خط محوطه جریمه ایران و فضای جلوی دفاع و استفاده از توپهای مستقیم بلند یا زمینی به هدف آن فضا. جایی که امید ابراهیمی اجازه شکل گیری هیچ حرکتی را نمیداد.
پویایی و هماهنگی بازیکنان ایران در دفاع تیمی در این دقایق قابل تحسین بود این دقایق بین ۷۰ و ۸۰ زمانی بود که ایران پس از کنترل بازی و ندادن تقریبا هیچ موقعیتی به مراکشِ صاحب توپ، دیگر به فکر پرس از بالا و گل زدن بود.
اما مصدومیت امید ابراهیمی پس از ۸۰ دقیقه جنگیدن جانانه باعث نگرانی هوادارن ایران شد و از این دقیقه به بعد سیر وقایع به سرعت تغییر کرد. تصمیم هوشمندانه کیروش برای جلو آوردن روزبه چشمی و فرستادن مجید حسینی به قلب دفاع (در حالی که اول پژمان منتظری آماده ورود به زمین شده بود) باعث شد که این فضا همچنان برای مراکش بسته بماند.
در این دقایق کریم انصاریفرد و وحید امیری کاملا به مرکز زمین اضافه شدند تا روزبه چشمی راحت تر بتواند جلوی دفاع را پوشش دهد و حتی گاهی با حسینی و پورعلیگنجی هم خط شود تا شکافی در دفاع میانی ایران ایجاد نشود.
توجه به شکل دفاع ایران در ۵ دقیقه پایانی نیز نکته مهمی را نشان میدهد. مهدی طارمی پس از مصدومیت جهانبخش و به میدان آمدن سامان قدوس به سمت راست زمین آمد.
در شرایطی که ایران تحت فشار بود او برای دقایقی کاملا روی خط دفاعی با رضاییان هم خط میشد و رضاییان به داخل محوطه جریمه عقب مینشست و ایران یک خط دفاعی ۵ یا ۶ نفره (با هم خط شدن چشمی) تشکیل میداد. این هماهنگی و جابجاییهای پیاپی بازیکنان همراه با حفظ تعادل دفاع منطقهای از نقاط درخشان بازی ایران بود.
سرانجام ایران مزد دفاع جانانه خود را گرفت. فوتبال همین است. اگر به تیم حریف که توپ و میدان را در اختیار دارد موقعیت ندهید - که ایران در نیمه دوم تقریبا نداد- آن وقت یک صحنه و یک ضربه میتواند همه چیز را تغییر دهد.
این شیوه کیروش است. شیوهای که چه در منچستر یونایتد و چه در تیم ملی پرتغال پیاده میکرد. دفاع منظم، دادن مالکیت توپ به حریف با اعتماد به نفس و سپس ضربه زدن در ضدحمله.
به همین ترتیب در مسابقهای که ایران تنها کمی بیشتر از سی درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت با گل به خودی عزیز بوهدوز پیروز شد تا با امیدواری به هفته آینده چشم بدوزد.
اما اگر یک نقطه ضعف جدی در بازی ایران وجود داشته باشد تعداد زیاد پاسهای اشتباه است. این که ۷۰ درصد مالیکیت توپ در اختیار مراکش بود و تقریبا سه برابر ایران پاس دادند را میتوان به شیوه بازی و تاکتیک ایران ربط داد اما درصد پاسهای صحیح ایران در این بازی فقط ۵۵ درصد بود.
با توجه به اینکه پاسهای ایران در لحظه تغییر مالکیت توپ کلیدی است و میتواند منجر به خلق موقعیت شود، افزایش دقت پاس میتواند فاکتوری باشد که ایران را در طول تورنمنت تبدیل به تیم بهتری میکند.
منبع:پژواک ایران