داو اس. زاکهایم سیاستمدار پیشین آمریکایی در مقالهای که ۱۷ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۵ مهرماه) در پایگاه خبری «هیل» که بر رویدادهای کنگره آمریکا متمرکز است، منتشر شد با اشاره به جنگ ۱۲ روزه و فعال شدن مکانیسم ماشه، تأکید کرده که ملاها در ایران سال بسیار بدی داشتند و توصیه کرده که دونالد ترامپ باید فشارهای خود علیه جمهوری اسلامی را حفظ کند.
تابوت حسین سلامی فرمانده پیشین سپاه پاسداران که در خردادماه ۱۴۰۴ در حمله اسرائیل کشته شد
در مقدمه این مقاله آمده، در دسامبر ۲۰۰۴، ملک عبدالله پادشاه اردن نخستین کسی بود که به جهان دربارهی ظهور «هلال شیعی» که میتواند دولتهای سنی منطقه را بیثبات کند، هشدار داد. در ابتدا بسیاری از تحلیلگران این هشدار را نادیده گرفتند، اما در طول دو دههی بعد، گفتهی او تا حد زیادی درست از آب درآمد.
نویسنده اشاره میکند که جمهوری اسلامی ایران محور هلال شیعی شامل سوریهی بعثی، حزبالله لبنان، حماس فلسطین، حوثیهای یمن و شبهنظامیان عراقی بود. امروز آن هلال دیگر وجود ندارد.
او توضیح میدهد، در سال گذشته، حکومت ایران شاهد فروپاشی پیاپی نیروهای نیابتی خود بوده است. عملیات پیجری اسرائیل در سال ۲۰۲۴ علیه حزبالله با ترور حسن نصرالله رهبر قدیمی این گروه در سپتامبر ۲۰۲۴ و سپس جانشین او ادامه یافت. پس از آن، در اکتبر همان سال تهاجم اسرائیل به لبنان آغاز شد که به سرعت به آتشبس نوامبر انجامید و این گروه تروریستی را به شدت تضعیف کرد.
در سوریه نیز رژیم اسد که با جمهوری اسلامی ایران همسو بود، در دسامبر ۲۰۲۴ و پس از ۱۳ سال جنگ داخلی سقوط کرد. دولت انتقالی جدید [دولت الجولانی] که در مارس ۲۰۲۵ به قدرت رسید، به حضور سنگین و طولانی جمهوری اسلامی در آن کشور پایان داد.
جنگ دوسالهی اسرائیل با حماسِ مورد حمایت جمهوری اسلامی نیز به آتشبس انجامید که مانند حزبالله در لبنان، این گروه تروریستی را به شدت تضعیف کرده است. اکنون بسیار بعید است که حماس بار دیگر بتواند کنترل کامل نوار غزه را به دست گیرد.
در نهایت، حمله ۱۲ روزه اسرائیل به تأسیسات هستهای و نظامی جمهوری اسلامی با پشتیبانی نیروی هوایی آمریکا ناتوانی مستمر جمهوری اسلامی را در مقابله با نفوذ هوایی اسرائیل نشان داد. تهران شاید انتظار داشت که برخی از دوستان ظاهریاش به ویژه روسیه و چین از آن حمایت کنند، اما چنین حمایتی صورت نگرفت. در عوض، این جنگ نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را نیز به ویرانی کشاند.
داو اس. زاکهایم با این توضیحات ادامه میدهد: درست است که حوثیهای مورد حمایت رژیم ایران همچنان در یمن فعالیت میکنند، اما تنها قادرند گهگاه خساراتی به کشتیرانی در دریای سرخ یا اهدافی در اسرائیل وارد کنند. آنها در حال حاضر تهدیدی وجودی برای هیچ کشور منطقه به شمار نمیروند، مگر شاید برای جنوب یمن. در مورد شبهنظامیان عراقی نیز، قدرتشان به مرزهای عراق محدود شده و تقریباً هیچ توان تهاجمی فرامرزی ندارند.
نویسنده در بخش دیگری از این مقاله با اشاره به وضعیت بد اقتصادی ایران مینویسد: بطور کلی امسال سال خوبی برای آخوندها نبود. او توضیح میدهد: اقتصاد ایران مدتهاست که در رنج است و فعال شدن مکانیسم ماشه تنها بر شدت مشکلات اقتصادی ایران افزوده است. در حالی که بانک جهانی اوایل امسال رشد اقتصادی ملایم ۰/۷ درصدی را برای ایران در سال ۲۰۲۶ پیشبینی کرده بود، اکنون با فعال شدن مکانیسم ماشه، پیشبینی کرده که که اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۶ با ۱/۷ درصد انقباض و در سال بعد با افت شدیدتر ۲/۸ درصدی تولید ناخالص داخلی مواجه شود.
با نابودی استراتژی مبتنی بر نیروهای نیابتی و فروپاشی اقتصاد، ممکن است تصور شود که رژیم ایران در آستانهی سقوط است. اما شاید چنین نباشد. ملاها و به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیشتر نیز توانستهاند شورشها و بحرانهای داخلی را پشت سر بگذارند. این رژیم اکنون در آستانهی پنجاهمین سال قدرت خود است، بسیار فراتر از پیشبینیهای خوشبینانهی دشمنانش.
علاوه بر این، جمهوری اسلامی ایران کاملاً منزوی نیست. هرچند مسکو و پکن در جریان شکستهای اخیر، حکومت ایران را تنها گذاشتند، اما همچنان روابط تجاری خود را با تهران حفظ کردهاند. هر دو کشور با اعمال مجدد تحریمهای «مکانیسم ماشه» مخالفت کردند و استدلال نمودند که بریتانیا، فرانسه و آلمان که این بند را فعال کردهاند، مجاز به انجام آن نبودهاند. چین به ویژه ۹۰ درصد نفت تولید ایران را میخرد، هرچند با تخفیف سنگین. این دو کشور در قالب مبادله کالا یا تهاتر فعالیت میکنند و چین در نوسازی زیرساختهای فرسودهی ایران کمکهایی ارائه میدهد.
جمهوری اسلامی ایران تأمینکنندهی اصلی موشکهای بالستیک و پهپاد برای روسیه در جنگ آن کشور علیه اوکراین بوده و روسیه نیز در مقابل، تسلیحاتی را به تهران صادر میکند. رژیم ایران همچنین با استفاده از مسیرهای غیرمستقیم و «ناوگان سایه»، محصولات خود را صادر میکند تا از شناسایی مبدأ محمولهها جلوگیری کند.
در همین حال، هرچند ممکن است جمهوری اسلامی ایران در برآوردهایش مبالغه کرده باشد از جمله اینکه هند سالانه تا ۱۱۰ میلیون بشکه نفت از آن خریداری خواهد کرد، اما روشن است که دهلینو سیاست خرید نفت از ایران را که در سال ۲۰۱۸ متوقف کرده بود، از سر گرفته است.
غرب به تحریمها پایبند بماند
در بخش دیگری از این مقاله آمده است تا زمانی که واشنگتن، لندن، پاریس و برلین به تحریمها پایبند بمانند، تحریمهای سازمان ملل همچنان اقتصاد لرزان ایران را تضعیف خواهد کرد. دولت ترامپ قطعاً این تحریمها را اجرا میکند و کسانی را که سعی در دور زدن آن دارند، مجازات خواهد نمود. همین هفته، واشنگتن ۷ تبعهی هندی و ۱۰ شرکت را به دلیل ارتباط با تجارت نفت جمهوری اسلامی ایران تحریم کرد، هرچند ممکن است این اقدام هند را از معامله با آن بازندارد.
برخی استدلال میکنند که جمهوری اسلامی دقیقاً به دلیل بازگشت تحریمها، برنامهی هستهای خود را با شدت بیشتری دنبال خواهد کرد. مقامات تهران نیز این را اعلام کردهاند. با این حال، جنگ ۱۲ روزه ضعف نظامی رژیم ایران را هم آشکار و هم تشدید کرد. جمهوری اسلامی اگر بخواهد رؤیای هستهای خود را ادامه دهد، همچنان در برابر حملات بعدی آسیبپذیر باقی خواهد ماند.
اکنون پرسش این است که آیا سه قدرت اروپایی که تحریمها را فعال کردهاند، شجاعت آن را خواهند داشت که در برابر تطمیعهای جمهوری اسلامی ایران مقاومت کنند و از توافقی که همچنان به تهران اجازهی غنیسازی اورانیوم و توسعهی برنامهی موشکهای بالستیک میدهد، خودداری کنند یا نه؟
نویسنده در پایان تأکید میکند، واشنگتن میتواند با الهام از هشدار مارگارت تاچر به جرج بوش، اروپاییها را به پایداری تشویق کند. سی و پنج سال پیش، وقتی جرج بوش دربارهی نحوهی پاسخ به حملهی صدام حسین به کویت تردید داشت، نخستوزیر بریتانیا به او گفت: «الان وقت سست بودن نیست.» حالا شرایط برعکس شده و هشدار تاچر باید پیامی دائمی برای دولت آمریکا به اروپاییهای مردّد باشد.