در آستانه دادگاهی تاریخی علیه یک نظام جنایتکار ایرج مصداقی و باران لعن و دشنمان ها و چند سئوال
در آستانه دادگاهی تاریخی علیه یک نظام جنایتکار
ایرج مصداقی و باران لعن و دشنمان ها و چند سئوال
شاید در تاریخ مبارزاتی مردم ایران در این ۴۰ سال گذشته کمترکسی را بتوان یافت که هم مبارز باشد، هم سالها در زندانهای مخوف نظام اهریمنی جمهوری اسلامی به عنوان یک زندانی سیاسی در بند و اسارت بوده، هم طی ده سال زندان مورد انواع شکنجه ها واقع شده، و نیز با بزرگترین سازمان اپوزیسیون مسلمان ایرانی یعنی "سازمان مجاهدین" و "شورای ملی مقاومت"، سالها بطور تنگاتنگ کار فشرده کرده، و هم در مجامع مختلف سیاسی و بین اللملی از جمله سازمان
جهانی حقوق بشر، سازمان ملل و... بطور رسمی و علنی بعنوان عضو و نماینده ای از مجاهدین و شورا شرکت کرده، و هم در مصاحبه های مطبوعاتی رادیویی و تلویزیونی و... بکرات به عنوان نماینده جنبش مردم ایران( مجاهدین و شورا ملی مقاومت) به تعدد شرکت کرده، و در عین حال توسط همان سازمان، شورا ، اعضا و هوادارانشان مورد طعن، لعن, نفرین، تهمت، تهدید، دشنام و بی حرمتی واقع شده باشد! او کسی نیست جز ایرج مصداقی.
او که در معرفی اش برای آنهایی که وی را نمی شناسند کافیست تیتر وار بگویئم که وی سابق بر این سالها فعال مجاهدین در داخل ایران، ده سال بعنوان زندانی سیاسی مجاهد، ده سال بعنوان عضوشورای ملی مقاومت، فعال سیاسی مدنی و یکی از پرکارترین افراد اپوزیسیون در افشائ جنایات سیستماتیک نظام جمهوری اسلامی در طی ٣٠ سال گذشته در خارج از کشور بوده است. کارنامه ای که بخشی از آن را خود وی بصورت کتابهایی برای نسل کنونی و آینده ایران و نیز مجامع حقوق بشری در رابطه با جنایات نظام جمهوری اسلامی در زندانها و افشائ بسیاری از عاملان و عامران آن جنایات را به انتشار درآورده است.
درباره او و فعالیت های سیاسی و حقوق بشری وی بسیار میتوان نوشت و به نقد نشست ولی در اینجا به آن نمی پردازیم و از موضوع این نوشته نیز خارج است، اما به همین بسنده میکنیم که ده سالی که ایشان عضو رسمی " شورای ملی مقاومت" بود و تمامی تلاشهای افشاگرانه اش برعلیه جمهوری اسلامی به جیب سازمان مجاهدین ریخته میشد آیا هیچگاه از سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت شنیده و دیده شد که او یعنی ایرج مصداقی مزدور و همکار جمهوری اسلامی است ؟. آیا در این نکته ابهامی نیست که مجاهدین میبایست پاسخگو باشند؟ آن ده سالی که ایرج مصداقی بطور علنی و بین المللی مجاهدین را با افشاء رژیم مطرح و تبلیغ میکرد چرا مصداقی مزدور و ... نبوده، اما بمحض دوری و کنارگیری او از مجاهدین و شورا به یکباره تبدیل به مزدور و... میشود.
چگونه است که تا زمانیکه ایرج مصداقی همکار و عضو رسمی شورای ملی مقاومتِ مجاهدین است از هر گونه مارک و انگ مُبرا است و عضوی از آنان تلقی شده ، اما زمانی که از آنها کناره گیری کرده و خصوصا شروع به انتقاد از شیوه ها و عملکردهای سیاسی مجاهدین و رهبری آن را آغاز میکند عملا به دشمن از جانب مجاهدین بدَل و مُعرفی میشود؟.
ماجرای به دام انداختن و دستگیری حمید نوری- شکنجه گر زندانهای جمهوری اسلامی - توسط ایرج مصداقی و بهمراه دیگر یارانی که وی را همراهی کردند بارها و بارها در طی یکسال و چند ماه گذشته بکرات در مجموعه های خبری متعدد - اینترنتی،مطبوعاتی، رادیو و تلویزیونی دیده و شنیده شده است. حرکتی بسیار هوشیارانه و افشاگرانه که هیچ جریان دیگرسیاسی دراپوزیسیون با تمامی امکانات نیروئی و اقتصادی خود تاکنون قادر به نمونه ای مشابه از آن نبوده و به انجام نرسانده است.
بدون شک تمامی اپوزیسیون ایرانی از این حرکت عدالت جویانه و افشاگرانهء ایرج مصداقی و یارانش میبایست بسیار خرسند و سپاسگزاربوده باشند؛ چنانکه بسیاری از جریانات سیاسی و گروههای مختلف ایرانی و خارجی و مطبوعات و رادیو تلویزیونهای بسیاری تاکنون بارها و به انواع شکلها به آن اذعان داشته اند. اما دریغ از مجاهدین که در لعن, نفرین، تهمت و مشکوک شمردن آن و آنرا نقشه و سیاست رژیم آخوندها و نیروهای امنیتی آن دانسته و این اقدام را بشدت منکوب کرده اند و خود و هوادارانشان کم و کاستی دراین رابطه نگذاشته اند. افسوس و دریغ از یک درد مشترک !
در اینجا یک بام و دو هوا بودن مجاهدین در رابطه با ایرج مصداقی (وهرآنکس که زمانی با مجاهدین بوده و اکنون نیست) آنزمان که عضوی از آنها بود و چه آنزمانی که دیگر با آنها نبود، با هیچ منطقی قابل فهم و درک نیست. یعنی چگونه میشود که مصداقی هم در طی ده سال عضویت اش در "شورای ملی مقاومت" بعنوان یک عضو محترم و پُرکار اپوزیسیون باشد و قابل احترام؛ و زمانی که دیگرزیر سایه رهبری مجاهدین و شورای آنها نیست به یکباره ۱۸۰ درجه تغییر کرده به بریده مزدور، خائن و... تبدیل شده باشد ؟ مگر در دیدگاه و رفتارهای ایرج مصداقی در رابطه با ضدیت اش با جمهوری اسلامی و افشاء آن در طی چند دهه گذشته خللی بجز جدایی وعدم همکاری اش با مجاهدین و شورای آنها صورت گرفته است؟ اگر او بزعم مجاهدین بریده و مزدور و ... گردیده است، فاکت ها و اسنادشان کجاست ؟ چرا با آن فاکتها و دلایل (مُستند و مُستدل) افشاگری نکرده و نمیکنند، او را بدادگاهی در اروپا به شکایت و محاکمه نکشانده اند ؟ آنها که کمبود پول ندارند، تا قادر به اجاره بهترین وکلای غرب نباشند؛ در این رابطه چرا درنگ میکنند اگر ریگی بکفش ندارند؟
آیا درک این مطلب برای دیگران آنقدر سخت و صقیل است که تنها مجاهدین قادر به درک آن هستند و دیگران نمی فهمند و توان شناختن ایرج مصداقی را ندارند؟ آیا یک سازمان سیاسی با امکانات مجاهدین، تمامی هم و غمش مبارزه با مصداقی و کوبیدن او شده و مهمتر از وی در صحنه سیاسی ایران چیز دیگری نیست که به آن بپردازند؟
تنھا با یک منطق میشود ثابت کرد که ایرج مصداقی آنچه که مجاھدین او را میپندارند، ھست و لاغیر، آنھم اینکه بپذیرم مجاھدین نقطه پرگارعالم بوده و ھرکس وھرچیزی بدور آنھا نگردد مردود و از اضداد آنھاست، و حکم ارتدادش حتمی است.
شگفت آنکه ھوشیاری و حرکت مصداقی و دوستان وی در بدام انداختن جنایتکاری ھمچون حمید نوری و شکایت از او به دادگاه عدالت سوئد، نه تنھا منجر به تشویق و قدردانی از جانب " تنھا آلترناتیو مردمی" یعنی مجاھدین نشد، بلکه مصرانه آنھا درطی دوسال گذشته در تلاش بوده اند که این حرکت مُدبرانه در دادخواھی مردم ایران از جنایتکاران نظام اھریمنی را بسوی ایرج مصداقی به انحراف کشیده و اورا در کنار حمید نوری شکنجه گر و جلاد اوین قرار داده و خواھان محاکمه ایرج مصداقی نیزشوند. اینکه مجاھدین تا چه اندازه در این انگیزه خود موفق بوده اند، خود سئوالی است، اما اینگونه رفتارو حرکات از جانب یک جریان سیاسی چیزی نیست جز کینه و دشمنی با حقیقت و روشنگری بنفع مقاصد سیاسی !
بجاست یادآور شویم که سه شنبه دھم ماه اوت رسما دادگاه این جنایتکار آغاز شد. به احتمال زیاد دادگاهی بسیار طولانی
خواھد بود. حال باید منتظر بود و دید که مجاھدین در رابطه با این دادگاه در کدامین سمت تاریخ ایستاده اند؟
ایران چنج ( شورای ایرانیان برای آزادی و دمکراسی)
یازدهم اوت 2021
منبع:پژواک ایران