PEZHVAKEIRAN.COM شرکت هوایی «ترکیش‌ایرلاینز» نژادپرست است
 

شرکت هوایی «ترکیش‌ایرلاینز» نژادپرست است

July 04, 2021
قصه‌ی کوتاهی برای‌تان بگویم از پرواز کابل به استانبول.
روی تیکت/بلیط پنجاه مسافر یا بیشتر «استندبای» خورده‌بود. داخل طیاره منتظر ایستاده‌بودیم تا برای‌مان چوکی/صندلی معین کنند. چوکی معین شد و نشستم که دیدم آقایی که کنارم نشسته‌ پریشان است. با دوستان‌ش در چوکی‌های آن طرفی حرف می‌زد و از چیزی عصبانی بود. سلام‌وعلیک کردیم و گفت که نام‌ش سعید است و اهل کابل. قبل از آن‌که من سؤالی پرسان کنم گفت «می‌بینی چه کار زشتی می‌کنند؟» پرسیدم چه کار؟ گفت که تعدادی از مسافران را از بین دیگران جدا می‌کنند و به بخش بیزنس انتقال می‌دهند؛ و ادامه داد که همه‌ی ایشان سفیدپوست هستند و احتمالاً پاسپورت اروپایی یا امریکایی دارند.
حق با او بود. در همان چند دقیقه‌ای که حواسم را دادم به چیزی که او می‌گفت پیدا بود که «خدمه‌ی پرواز» دستِ مسافران سفیدپوست را از بین جمعیت می‌گیرند و به بخش بیزنس می‌برند. به آقا سعید گفتم که حق با اوست و اتفاق زشتی است. آقا سعید که حالا یک همدل پیدا کرده‌بود صدایش را بالاتر برد. طوری که دست کم دو سه ردیف این سو و آن سو تر بشنوند گفت که «اروپایی‌ها را به بیزنس کلاس می‌برند.» یکی از خدمه که صدای او را شنید سوی ما آمد تا بپرسد قصه چیست. آقا سعید که او را دید این بار حتی با صدای بلندتری اعتراض کرد که «چرا سفیدپوست‌ها را انتخاب می‌کنید؟ باید قرعه‌کشی کنید که چه کسی کجا بنشیند.»
حالا احتمالاً کل کابینی که ما نشسته‌بودیم صدای او را شنیده‌بودند. چند تا از کارکنان دیگر طیاره هم سوی ما آمدند. سه یا چهار نفر دیگر. یکی‌شان که معلوم بود در موقعیت بالاتری نسبت به بقیه است گفت که تمام کسانی که به بخش بیزنس انتقال داده‌شده‌اند تیکتِ بیزنس خریده‌بودند. پیدا بود که دروغ می‌گوید. آقا سعید و من و چند تا دیگر به چشم دیده‌بودیم که چنین نبود. اروپایی‌ها را جلوی چشم همه از بین جمعیت گزینش می‌کردند. یک سفیدپوست را که حتی از ردیفِ جلوی ما بلند کردند و جای او یک افغان نشاندند و مرد سفیدپوست را بردند در بخشِ از ما بهتران.
آقا سعید به درستی زیر بار حرف دروغ نرفت. گفت که شما دروغ می‌گویید. گفت که کار شما مصداق تبعیض است. به همدلیِ آقا سعید رفتم و گفتم که «و مصداق نژادپرستی است.» آقا سعید بلندتر از من گفت که «بله مصداق نژادپرستی است.» حالا همه‌ی کارکنانِ فارسی‌زبانِ طیاره در کابین ما بودند. از یک طرف صدای اعتراض آقا سعید بود و از سوی دیگر تهدیدِ هفت‌ یا هشت کارمندِ طیاره که شما را پایین می‌کنیم. حق قطعاً سوی ما بود و در مواقعی که حق با آدمی است جای ترس از هیچ چیز نیست.
کارکنان طیاره گفتند که مأموران امنیتی را بالا می‌آورند تا ما را پایین کنند. آقا سعید - با آن دل بزرگی که داشت - گفت که شما دروغ‌گویید. چند بار تکرار کرد که شما دروغ‌گویید و ما زیر بار حرف زور نمی‌رویم. و گفت که با موبایل خود آن‌چه که اتفاق افتاده را ریکورد کرده و برای حرف‌هایش مدرک دارد. این را که گفت انگار آتش به جان کارمندان ترکیش‌ایرلاینز انداخته‌باشد. در یک چشم‌به‌هم‌زدن به سوی موبایل آقا سعید حمله بردند که موبایل را بگیرند و فیلم‌ها را پاک کنند. اضطراب تن‌گیری به فضا آمده‌بود. دستم را روی سینه‌ی آقا سعید گذاشتم که کسی حق ندارد به ایشان دست بزند.
از عقب کابین صدای خانمی بلند شد که «جست‌وجو در موبایل دیگران غیرقانونی است.» انگار که صدایش به ما نرسید‌ه‌باشد دوباره نفسی گرفت و همان جمله را این بار رساتر و با اعتمادبه‌نفس بیشتری بر زبان آورد: «جست‌وجو در موبایل دیگران غیرقانونی است.» بعداً فهمیدم که نامش سحر است و با آن‌که پاسپورت امریکایی داشت بین ما نشسته‌بود تا به این روند غیرقانونی اعتراض کند.
آقا سعید و سحر خانم به درستی از موضع خود کوتاه نمی‌آمدند. چند مسافر دیگر نیز صدای اعتراض‌شان را کشیده‌بودند. کنترل وضعیت کم‌کم از دست کارکنان طیاره خارج شده‌بود. دیگر کاری از ایشان برنمی‌آمد. با چشم‌هایی نگران تصمیم گرفتند کابین را ترک کنند و پرده‌های آن را بکشند تا فضا آرام شود. ما منتظر بودیم کسی از مسئولان بالاتر طیاره بیاید و اعتراض خود را به ایشان بگوییم. منتظر بودیم آدمیزادی باشد بین ایشان که نور وجودش خاموش نشده‌باشد به خاطر دستور بالادستی‌ها. انتظار ما اما بیهوده بود. چند دقیقه‌ی دیگر گذشت و هیچ کس نیامد. طیاره تکانی خورد و از پارکینگ جدا شد و معلوم بود که می‌رود برای پریدن.
طیاره پرید. به وضعیتِ باثباتی که در آسمان رسید کسی به نمایندگی از بالادستی‌ها سوی چوکی‌ ما آمد که درباره‌ی اتفاقی که افتاده‌بود توضیح بدهد. اما نوری در وجودش نبود و همان دروغ آشکار را تکرار کرد - که اروپایی‌ها از قبل تیکت بیزنس داشتند - و برای آن‌که حرف‌ش را باورپذیرتر کند دروغ‌ زشت‌تری حتی گفت که «هشت پاکستانی هم را به بخش بیزنس انتقال داده‌ایم.»
 
آقا سعید که به آسانی نور را از تاریکی تشخیص می‌داد گفت برای آن‌که حرف خود را ثابت کنید من به بخش بیزنس می‌روم و تنها از یک نفر سؤال می‌کنم که چه‌طور به آن‌جا انتقال داده‌شده. رسوا می‌شود هر که دروغ گفته‌باشد. کسی که به نمایندگی از بالادستی‌ها آمده‌بود انتظار نداشت چنین چیزی بشنود. گفت این کار غیرممکن است. آقا سعید گفت که فاصله‌ی او با بخش بیزنس چند ده متر بیشتر نیست؛ می‌رود و قصه‌ی این طرفِ طیاره را برای آن طرف می‌گوید و پرسان می‌کند چه اتفاقی افتاده. رنگِ نماینده‌ی ترکیش‌ایرلاینز پریده‌بود. گفت ممکن نیست. آقا سعید گفت ممکن نیست چون شما دروغ گفته‌اید. نماینده‌ گفت آن‌ها از قبل تیکت خریده‌بودند. آقا سعید گفت که پس چرا در بخش اکانامی نشسته‌بودند؟ چرا ایشان را از همین چوکی که کنار ما بود بلند کردید؟ نماینده‌‌ی طیاره رفت. دیگر چیزی برای گفتن نداشت. روی خود را آن سو کرد و پرده‌ی کابین را کشید و رفت.
با همدلی آقا سعید و سحر خانم - ولو همدلیِ چشمی و دلی و نه هم‌دلی زبانی که آن اولی‌ها از این دومی مهم‌تر است - تصمیم گرفتیم متنی بنویسیم و از داخل طیاره در اعتراض به این کار زشت امضا جمع کنیم. و همین کار را کردیم. به فارسی و انگلیسی متنی روی کاغذی نوشتیم؛ متن را با صدای بلند برای مسافران خواندیم؛ و از ایشان امضا جمع کردیم؛ علی‌رغم آن‌که کارکنان طیاره چند بار مداخله کردند و می‌خواستند مانع کار ما شوند. چیزی که نوشتیم این‌جاست؛ ممکن است جایی پیش کسی از اهالی کابین فیلم‌هایی هم از این واقعه موجود باشد:
«ما امضاکنندگان این نامه تعدادی از مسافرانِ کابل به استانبول در تاریخ اول جولای دوهزاروبیست‌ویک استیم. در حالی که ده‌ها تن از مسافران داخل طیاره منتظر ایستاده بودند تا خدمه برای ایشان چوکی معین کنند ما شاهد بودیم که تعدادی از مسافران گزینش و به بخش بیزنس منتقل شدند. تمام کسانی که انتخاب شدند اروپایی یا سفیدپوست بودند. ایشان در وضعیت یکسانی نسبت به مسافران دیگر قرار داشتند و از هیچ امتیازی نسبت به دیگران برخوردار نبودند. چنین رفتاری از سوی خدمه غیرقانونی، تبعیض‌آمیز و نژادپرستانه بود؛ و اصول انصاف، برابری و عدالت را به طور آشکاری نقض کرد. برتری دادن گروهی از انسان‌ها به بعضی دیگر بر اساس رنگ پوست عملی زشت و غیراخلاقی است. ما از ترکیش‌ایرلاینز خواهان یک تحقیق شفاف و کامل از اتفاقی که در پروازمان افتاد استیم. نتایج این تحقیق باید دسترس عموم مردم قرار گیرد چون برای خیرعمومی است. — جمعی از مسافران پرواز نمبر RS6ATD» (متن به انگلیسی در آخر یادداشت.)
میدان هوایی استانبول که رسیدیم سراغ دفتر خدمات مشتریان را گرفتیم. شرکت ترکیش‌ایرلاینز اما در میدان هوایی استانبول حتی یک دفتر برای ثبت شکایات نداشت. گفتند که شکایت فقط از طریق اینترنت ممکن است! پرسیدیم در شهر استانبول چه‌طور؟ آیا در شهر استانبول جایی هست که بتوانیم با مسئولی رده‌بالا و یقه‌سفید چشم‌درچشم شویم و اعتراض کنیم؟ گفتند که خیر؛ حتی در شهر استانبول هم دفتری برای این کار نیست! گفتیم اگر فیلم‌های این اتفاق موجود باشد برای شما بد تمام می‌شود. پرسیدند مگر فیلم دارید؟ گفتیم که آن دیگر به شما مربوط نیست و اگر امکانش را پیدا کنیم حتماً با رسانه‌ای در این‌باره به تماس می‌شویم و خواهیم گفت که ترکیش‌ایرلاینز یک شرکت نژادپرست است. معلوم بود که از افکار عمومی و رسانه‌ها می‌ترسند. هر چه باشد یکی از تنها چیزهایی که ممکن است روی ارزش سهام ایشان در بازار اثر بگذارد افشا کردنِ روندهای این‌چنینی است.
شکافتن رابطه‌ی عمیق بین ذهنیت استعماری و مناسبات سرمایه‌داری را - که نمود آشکاری در این اتفاق داشت - می‌گذارم بر عهده‌ی خودتان. زنده باشند آقا سعید و سحر خانم و همه‌ی مسافران کابینِ ما به خاطر شجاعت و هم‌صدایی‌ و همدلی‌شان.
t.me/AliAbdiTelegram
----------
-- This is the petition in English for which we collected signatures on the plane --
X -- We, the undersigned, are some of the passengers of flight number RS6ATD from Kabul to Istanbul on July 1st, 2021. While tens of passengers on board were waiting in the aisle to be allocated a seat, we witnessed that a number of passengers were chosen by the airplane crew and transferred to the business class, most of whom happen to be white or European. They had not bought the business-class ticket and were in the same position as everybody else; yet, they were treated differently than the rest of us. That was unlawful, discriminatory, and racist -- to say the least. That was a clear violation of the principles of fairness, equity, and justice. Privileging a group of humans over others based on their skin color is ugly and utterly wrong. We demand an immediate, thorough, and transparent investigation of the case by Turkish Airlines. The result must be made available to the public for it serves the common good -- X

منبع:پژواک ایران