PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 29th March 2024

به سوی جبهه سوم
کورش گلنام


روند رویدادها به کدام سو است روند رویدادها در ایران به سوی افزایش هر چه بیشتر فشارو سرکوب به پیش رفته است و همچنان می رود. در گذشته پیش از هر گزینش نمایشی، هر دو جناح حکومت همه کوشش خود را در دو زمینه استوار نموده وبه کار می بردند. یکی این که نشان دهند تا چه اندازه بنده نظام، ولایت، رهبر تحفه، دردانه و مقدس هستند و دیگر اینکه تا چه اندازه دوست دار مردم بوده و چه برنامه های بی همتایی برای رفاه، آسایش و پیشرفت مردم دارند(یکی کرامت انسانی و اسلام دموکرات ورد زبانش بود و دیگری آوردن پول نفت بر سفره مردم و به تمسخر گرفتن پرداختن به مو و پوشاک جوانان ومردم ). هر دو گروه تا امروز به بهترین شکل و به خوبی آزمایش خود را پس داده و آن چنان که در شأن حکومت اسلامی است، سربلند و سر افراز نیز بیرون آمدند! کرامت انسانی هر روز بیشتر لگد کوب و خرد شدو پول نفت نه تنها به سفره مردم نرفت که نان را هم از سفره مردم گرفتند و امروز سخن از پانزده میلیون نفر زیر خط ناداری و بی چیزی است! شادباش به نیرنگ بازان و دروغ سازان تاریخی به رهبری مقام معظم رهبری! این بار چرا چنین نیست؟ ولی این بار که درگیری ها برای نمایش گزینش رئیس جمهور آینده در بین دو گروه حکومتی بالا گرفته است و چنگ و دندان ها برای کسب پست ریاست جمهوری و پس از آن دولت بله قربان گو و پس از آن کرسی های مجلس "الله اکبر، خامنه ای رهبر"، تیز می شود، یک پایه کار از سوی جناح راست که "اصول گرایان" نامیده شده است، در هم ریخته است و سیاست آن ها در آستانه اجرای نمایش تازه، این بار نرم خویی نیست و هم چنان بر فشار و سرکوب استوار است. دیگر خبری از آن خودنمایی های دروغین و آن وعده و وعید ها در میان نیست زیرا می دانند دستشان برای مردم رو است و بنا به گفته رهبر مقدس، برای چهار سال آینده برنامه ریزی را کرده و راه های رای سازی را تدارک دیده اند و از دید آن ها سر مبارک ابله نام دار، احمدی نژاد، از هم اکنون از صندوق ها بیرون زده است . سرکوب بهاییان، درویشان، زنان، کارگران، دانشجویان و افزایش هراسناک اعدام ها به بهانه های گوناگون با درهم آمیزی گناه کار و بی گناه برای سر پوش نهادن بر انگیزه های چنین میزان باور نکردنی از آلودگی، بی اخلاقی و هرج ومرج در جامعه اسلامی که پیر وجوان هم نمی شناسد، خود گواه بارزی است. ولی چرا چنین است و چرا این بار این چند ماه مانده به اجرای نمایش "گزینش رییس جمهور زیر سایه و دستور مقام معظم و مافیای وابسته او" نه تنهاکمی از سخت گیری ها نکاسته که بر آن نیز افزوده اند؟ از دید نگارنده مهمترین انگیزه وضع بسیار بحرانی رژیم پس از سه دهه ستم گری وفتنه گری است که در بر گیرنده چالش ها سرنوشت سازدر دو بخش درونی و بیرونی جامعه است. در بخش درونی، دردسر تازه ای بنام جنبش "ما هستیم" ـ فشار روز افزون گرانی، بیکاری، ناداری و سرکوب در ایران و میزان هر روز بیشتر بیزاری مردم از رژیم که به اعتراض ها و مخالفت های آشکار تر و سخت تر انجامیده و با وجود سرکوب های ضد انسانی و هر روزه، گسترش و شتاب بیشتر نیز یافته است. اعتراض های کارگری، کارمندی و دانشجویی یک سو و امروز برای نخستین بار پس از انقلاب، جنبش توانا و هدف مندی بنام"جنبش ما هستیم" نیز از دیگر سو در درون جامعه پا گرفته است که زنگ خطر پر آوایی برای رژیم به شمار می آید که نمی توان آن را ندیده ونشنیده گرفت. کار این جنبش تا امروز با دانایی وهشیاری، هم خوان با درد، داد وخواست مردم چنان به خوبی پیش رفته است که به راستی این بار به دردسر بزرگی برای رژیم مبدل شده است که به سادگی نمی تواند آن را سرکوب نموده و از پس آن برآید زیرا این جنبش در همین زمان کوتاه توانسته است حتا در درون نیروهای وابسته به رژیم نیز"جنبشی" به راه انداخته و شماری از آنان را به سوی خودبکشد که هر چه پیش می رود نیز بر شمار آنان افزوده می شود. رژیم پایان کار خود را در برابر چشمانش می بیند و با تجربه ای که بنا به گفته های خود از رژیم پیشین گرفته، اشتباه او را به کار نخواهند برد(به نقل از رفسنجانی)و نرمش وکوتاه آمدن در برابر خیزش مردم را به سود بدتر شدن وضع ارزیابی می کند همآن گونه که در پایان حکومت شاه چنین شد. اینک جمله زیبا، ساده ولی پر مفهوم وشوق انگیز"ماهستیم" از سوی هر دو بخش حکومت مورد دستبرد قرار می گیرد و آنان می خواهند خود را به آن نسبت داده و از آن بهره برداری کنند گرچه با شناختی که مردم از آنان دارند، زحمت بیهوده ای می کشند. هواداران خاتمی سایتی بنام "ما هستیم"راه انداخته و با این سرقت آشکار به تبلیغ برای خاتمی پرداخته اند در حالی که این جنبش کمترین نزدیکی با خاتمی و هواداران او نداشته و نخواهد داشت. ـ از سوی دیگر رهبر وباندهای وابسته دردرجه نخست برای نگاه داشتن احمدی نژاد برنامه ریزی دارند زیرا رهبر و مشاوران او را ابلهی بی مانند می دانند که با افزودن سرسپردگی اش به رهبر مقدس، خیال او را آسوده می دارد که با وجود بودن او در این پست، مقام شامخ ولی قلابی اش کمتر در خطر بوده و از دید سیاست درونی خود، برنامه ها ی دست یافتن به بمب اتم، آتش افروزی در منطقه و جهان، بی دردسر تر دنبال خواهد شد. ـ در راستای نگاه داشتن وضع به همین روش، امروز بهتر دیده اند که از هم اکنون با مشت آهنین جلو آمده و نیازی به امتیاز دهی و نرم خویی پیش از نمایش گزینش آینده نمی بینند زیرا با وجود "التزام" هر دو گروه به نظام و ولایت، قانون اساسی وشخص رهبر ولی از دگرگونی و جابجایی گروهی در حکومت در این وضع خطرناک مرگ وزندگی که می تواند درگیری ها میان آنان را ژرف تر و بر دردسرهای مافیای حاکم افزوده و نقشه های رذیلانه رهبر مقدس را دچار کندی کند، هراس دارند. ـ بنا بر این گروه حاکم اینک بی هیچ پرده پوشی شمشیر را از رو بسته وتا آنجا پیش رفته است که حتا ابا ندارد که از زبان یک مهره امنیتی خود(حسین شریعتمداری)بگویدچهره های برتر رقیب را ترور خواهد نمود. گروه حاکم می خواهد با کار برد همه توان ویرانگر خودبا پشتیبانی رهبر و نظامیان سر سپرده، با رأی سازی وبه هر بهایی احمدی نژاد را سر پا نگاه دارد. اگرهزینه اجرای این نمایش زیاد شود و بودن احمدی نژاد را نیز به سود خود ندانند(بخ ویژه اگر بحث گفت وگو با آمریکا در پیش باشد) گزینه بعدی آنان می تواندمیر حسین موسوی باشد که با یک تیرچندهدف زده باشند. هم هواداران هر دو جناح را به خود جذب کننند زیرا بر سر موسوی حساسیت در دو جناح کمتر است ومی توانند به سازش برسند، هم چهره ای در برابر اروپا وآمریکا قرار دهند که سال ها خود را از سیاست دور نگاه داشته وبرای آنان گونه ای تازگی داشته ومی تواند دهانش و مغزش را بهتر از احمدی نژاد کنترل کن و هم از این دید که او نیز در خدمت وسرسپردگی به رهبر واسلام پناهی چیزی از خاتمی و یا احمدی نژاد کم ندارد ورهبر مقدس وباند های وابسته کار خود را پیش خواهند برد.. در بخش بیرونی با روی کار آمدن باراک اوباما و سیاست بیان شده او در برابر حکومت اسلامی، شاید امروز با اطمینان بیشتر بتوان گفت که برنامه کوشش پنهان از سوی حکومت اسلامی در دست یابی به بمب اتم، می رود که به پایان خود نزدیک شود. این که سازشی بشود یا نشود در ماهیت امر و در هر دو شکل خود شکست حکومت را در پی خواهد داشت که نگارنده و کوشندگانی دیگر نیز پیش از این، بارها انگیزه ها و چرایی آن را بیان داشته اند. یک نشانه بارز نزدیک شدن به سرانجام کار از سوی کشورهای اروپایی وآمریکا، برنامه تحریم های گسترده تر، برنامه ریزی برای داشتن تاریخکوتاه وروشنی برای گفت وگوها از سوی باراک اوباما و مهم تر از آن افشاگری های تازه و بی مانندی است که این روزها در باره تماس های پنهان و بده بستان های حکومت با اروپاییان و آمریکاییان با سند و مدرک منتشر شده و می شود. برای نخستین بار وپس از سی سال، اروپاییان وآمریکایی ها وسیله نوشتن مقاله ورپرتاژ های تلویزیونی آشکار وبه شکلی گسترده پرده از زد وبند های پشت پرده با ایران وآن بخش پنهان از رویدادهاکه از چشم ایرانیان و جهانیان پنهان بوده است بر می دارند. |رسیدنی است که این افشا گری های بی پیشینه چرا درست اینک و پس از گذشت سی سال رخ می دهد؟ برای نمونه، کانال 2 تلویزیون سوئد، چهار هفته پی درپی سلسله رپرتاژی در باره این رازها وتماس های پنهان پخش نمود که یکشنبه 1 مارس آخرین بخش آن نشان داده شد واسراری فاش شد که چهره پنهان، آلوده و پر از داد وستد و زد وبند "جمهوری" اسلامی را به خوبی نشان می داد. همآن زد وبندها ی پنهانی که ما در این سال ها بارها بر آن انگشت نهاده وفریاد کرده بودیم. از ترور، آدم ربایی وگروگانگیری مثلن درلبنان و دست داشتن مستقیم حکومت اسلامی در آن که با سند و مدرک(1)نشان داده می شود تا آتش افروزی در عراق و افغانستان، لبنان و..، تا زد وبند پنهان، باج دادن و باج ستاندن، همکاری مستقیم با آمریکا در یورش به افغانستان، تماس های پنهان و پافشاری برای سرنگویی صدام در همآن زمان که پرچم آمریکا راآتش زده ویا لگد کوب کرده و نیروهای فریب خورده خود را وادار به سر دادن شعار "مرگ بر آمریکا" می کردند! از دروغ گویی و فریب کاری آنان و "دشمن" ،"دشمن" گفتن در درون ایران ولی هم زمان پذیرایی از سیاستمداران اروپایی در لندن وپاریس وبرلین در هتل های گران قیمت برای زدو بند. نمایندگان حکومت در این دعوت به چای وشیرینی، آشکارا در خواست می کرده اند که در ازای دست کشیدن حکومت اسلامی از آدم کشی فرضن در عراق، آن ها نیز دست از پی گیری مسئله ساخت بمب اتمی حکومت بردارند و آنان راآزاد بگذارند که کار خود را دنبال کنند یعنی به روشنی اعتراف می کرده اند که در پی ساخت بمب اتم هستند! در همین رپرتاژی که در تلویزیون سوئد نشان داده شد این کوشش رژیم برای سازشی پنهان از چشم فریب خوردگان حزب الله( چه در ایران و چه در دیگر جا ها)، از زبان چندین سیاست مدار اروپایی که خود درآن شرکت کرده بودند، بیان می شودولی پس ازآن نماینده حکومت در سازمان ملل (جواد ظریف)، که خود مجری این دعوت به چای وشیرینی وگفت وگو ها بوده است، چون همیشه آن را انکار می نمایدکه در یک مصاحبه تلویزیونی با یک خبرنگار غربی به خوبی دروغ گویی اش در این زمینه آشکارمی شود. این بازی را باید بهم ریخت اینک که نشانه های پایان کار از سوی اروپاییان وامریکایی ها به چشم می خورد و می خواهند راه وقت کشی بیشتر بر حکومت تبه کار اسلامی را ببندند و پایانی بر این ماجرای خطرناک بگذارندکه به بهای گرسنگی و بی چیزی بخش بزرگی از مردم ایران و ویرانی های بسیار تمام شده است و اگر هم چنان پیش رود خطر بزرگی برای همه جهانیان به وجود خواهد آورد؛ اینک که نا خوشنودی و بیزاری مردم از حکومت اسلامی به اوج خود رسیده است و آمادگی هایی برای رفتن به سوی کوشش نهایی برای رهایی از فرمانروایی ملایان تبهکار در جامعه دیده می شود که پیش از این دیده نمی شد، می توان با همه نیرو در پی به هم ریختن نهایی این بازی های مسخره و پایان دوران سرافکندگی و بی آبرویی ایرانیان بر آمد. زمانی که نمایندگان این رژیم به عنوان نمایندگان مردم ایران در نشست های جهانی شرکت می کنند، ایرانی ای که میهن وسربلندی مردم خود را دوست دارد حقیقتن می بایست احساس شرم وسرافکندگی کند. تا کی می خواهیم در برابر جهانیان چنین سر افکنده باشیم؟ جبهه سوم، جبهه سوکولارها اینک زمان بر پایی جبهه سومی بنام جبهه سکولار و دموکرات فرا رسیده است. جبهه ای که خواهان جدایی دین ازحکومت، اجرای منشور حقوق بشر، احترام به رای وگزینش آزاد از سوی مردم است ورژیم اسلامی را در کلیت خود نفی کرده و به هیچ رو سیستم ولایت فقیه، رهبر تبه کار، مفت خور ومفت گو و دستگاه های رانت خوار و تبه کار وابسته به آن رانپذیرفته و نمایش گزینش های حکومتی و نیرنگ بازی ها را دیگر تحمل نمی کند. دایره محاصره حکومت در بیرون از مرزها تنگ تر می شود، این دایره در ایران نیز باید تنگ تر شود و مردم در اندیشه پایان کار این تبه کاران ضد انسان باشند. هم زمان که زمزه های بر پایی چنین جبهه ای در ایران بلند است، فریاد دادخواهی مردم نیز رساتر و نشانه های امید به پیروزی و به زیر کشیدن این حکومت ننگین نیز هر روز بیشترمی شود. با همه گوناگونی در برداشت ها و باورهای خود، این بار با اندیشه، بررسی همه زیر وبم ها، درک درست از هدف و خواست خود برای آینده و به دور از دنباله روی تنها بر مبنای احساس وهیجان، در این راه همگام واستوار در پشتیبانی از چنین چبهه سومی و در پیوند با کوشش های امید بخش جنبش پیروز" ما هستیم"، این کار شدنی و هر ناممکنی ممکن است. به نیروی شکننده وخرد کننده خود باور کنیم. این رژیم بسیار پوشالی تر از آن است که می اندیشیم. پا نویس: 1 ـ مصاحبه با همه کسانی که از دوسو، نمایندگان حکومت اسلامی و نمایندگان غرب برای آزاد کردن گروگان ها، چه در ایران، چه در لبنان و ..درنشست ها وگفت وگو های پنهانی که در آن زمان شرکت داشته اند. در فیلم هایی که از این نشست ها بر داشته شده و برای نخستین بار فاش می شود، چهره همه شرکت کنندگان در آن به نمایش درآمده وبخشی از سخنان آنان تیز که مستقیم ظبط شده است، پخش می شود.. در تهیه این گزارش، پس از سال ها با کسانی از این نمایندگان از هر دو سوکه در این نشست ها وتماس های پنهان بوده اند، گفت وگو کرده اند از محسن رفیق دوست ومحسن رضایی گرفته تا رفسنجانی، خاتمی، روحانی، لاریجانی و حتا صادق طباطبایی که با پاس دیپلماتیک و چمدانی تریاک در فرودگاه دوسلدورف آلمان دستگیر شد وآن آبرو ریزی بزرگ را ببار آورد که در ایران آن را از مردم پنهان کردند! آنان در برابر دوربین شرکت خود در زد وبندهای پنهان و درستی گزارش ها را بیان می کنند.
 
دوشنبه12 اسفند 1387 ـ 2 مارس 2002



منبع: پژواک ایران