PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Wednesday 24th April 2024

ما ایرانیان و «حافظه تاریخی»
کورش گلنام


 

راه يكي است و آنهم راستي است،

راستي خوشبختي است،

و خوشبختي از آن كسي است

كه راستي را تنها براي راستي بخواهد.

بر گرفته از:"گاتها، سروده های اهورایی زرتشت"، در  اینترنت برگه 21 ، پژوهش دکتر خسرو خزایی(پردیس)

1 ـ سرانجام نمایش گزینش ریاست جمهوری در ایران ولایت زده، به خوبی و خوشی بپایان رسید و بیش از هر کس "رهبر معظم" شادمان شد. او اکنون می تواند بگوید: می بینید که اسلام "معجزه" می کند. سی و هشت سال است که مردمی را در خرافه ها و یاوه های خود گرفتار نموده، فرزندانشان را دسته دسته در خیابان ها و زندان ها بدار آویخته و یا زیر شکنجه کشته و یا به شیوه های "مرضیه" اسلامی ترور کرده ایم؛ هر نفس مخالف خود را بریده ایم؛ شمار بیشتر مردمان در سرزمینی نشسته بر دریایی از نفت و گاز را به ناداری، نا کار آمدی، بیکاری، اعتیاد، تن فروشی، دروغ ، ریا و چاپلوسی و.... گرفتار کرده ایم ولی "امت" زیر فرمان"ما" چنین گسترده در گزینش های فرمایشی ما، شرکت می کنند! اگر این "معجزه اسلام عزیز" نیست پس چه می تواند باشد؟

2 ـ آخوند خامنه ای زمانی که صف دراز رای دهندگان در برابر سفارت ها در برون مرز را می بیند، رو به جهانیان می گوید: ما بارها و همیشه گفته بودیم که این کسانی که خود را به عنوان پناهنده به کشورهای بیگانه شناسانده اند، آنچه در باره حکومت اسلامی گفته و می گویند دروغ است و مردم در سایه حکومت اسلامی ما در نهایت آزادی و آسایش به سر می برند. دیدید که در این گزینش چگونه به سفارت خانه های ما هجوم آوردند! آنان با این کار خود نشان دادند که آن چه ما گفته و همیشه بر آن تاکید داشتیم درست بوده و آنان بوده اند که دروغ گفته و نسبت های ناروا و نادرست به ما داده اند.

3 ـ "اپوزیسیون" رإی دهنده نیز با سدای(صدای) بلند ابراز شادمانی می کند و می گوید: در این نمایش کهنه و پوسیده، برای آن شرکت نموده تا هم "سایه جنگ" را از ایران عزیز دور کند و هم پایه های دمکراسی آینده را در آنحا پی ریزی نماید. آنچه می ماند این است که پس سرنوشت صفت"پناهنده" که به آن زیبنده شده اند چه می شود؟ چگونه می شود پناهنده بود ولی به سفارت همآن کشوری که از آن گریخته ای مراجعه نموده و در نمایش مسخره ای که بویی از دمکراسی و آزادی نبرده است، شرکت نموده و مهر تایید بر حکومتی آدمخوار و تروریست پرور بزنی و در حقیقت خود را نفی کنی؟ پیش از این هم دیده بودیم که شماری پناهنده با بهانه های گوناگون چگونه به سفارت حکومت آدمخواران اسلامی ایران رفته و پاسپورت دریافت کرده و به "آیران، "این میهن عزیزی که نمی توان فراموشش کرد" سفر کرده اند؛ دیده بودیم که شماری از این پناهندگان چگونه به تجارت و داد و ستد با آدمخواران حاکم بر ایران پرداخته و به سهم خود کیسه پر نموده اند. یکی از پناهندگان سیاسی که از رده های بالای یک سازمان سیاسی نیز بود، پس از سال ها پناهندگی، به بهانه ای که پول در آن سخن نخست را می گفت، به سفارت رفته، پاس گرفته و به ایران سفر کرد. در گفت و گویی با او، نه تنها کار خود را درست می دانست که می گفت: "زبانم هم در آنجا دراز بود و هرچه می خواستم می گفتم"(مفهوم آنچه بیاد دارم)! می توان باور کرد؟ خوب آخوند خامنه ای و دستگاه فاسد ولایت او چرا شادمان نباشند و چنین بر ما حکومت نکنند!

راستی آن است که ما مردم"حافظه تاریخی نداریم" و زندگی خود را با بی خیالی و "دمی خوش باش و دیگر هیچ" می گزرانیم(می گذرانیم).  نه درست می خوانیم، نه اهل پژوهش و بررسی هستیم و نه به نسل های آینده می اندیشیم که با چنین ساختار وحشتناک کنونی، در آینده چه بر سر این سرزمین و مردمان آن خواهد آمد؟ نه آب ماند، نه خاک و نه هوا، هر چه هست دروغ و ریا و چاپلوسی و ناداری. فساد و بی اخلاقی نه تنها تا مغز استخوان حکومت ولایی که تا مغز استخوان جامعه گسترش یافته است. جامعه ای که در آن دروغ و ریا و چاپلوسی نهادینه شود، دستخوش "فاجعه ای دردناک ودر همآن حال شرم آور" شده است. ببینید این روحانی در سخنرانی تبلیغی خود( در همدان) چگونه  می گوید که: "...آنهایی که (هدفش رئیسی قاتل و یاران اوباش اوست) در طول سی و هشت سال فقط اعدام و زندان بلد بودند."

ولی سخنرانی خود او در مجلس در تیرماه 1359 را در زیر ببینید:

https://www.youtube.com/watch?v=OdMwA66TApQ

این را هم که سخنرانی تیرماه 1378 (19 سال پس از آن تاریخ )در روزهای خیزش خونین دانشجویی بیان کرده است، ببینید. سدا(صدا) خوب نیست ولی فیلم با زیر نویس است:

https://www.youtube.com/watch?v=1FZitDA8zbE

4 ـ اینکه کسی در درازای زمان دیدگاه های نادرست و ناراستی های خود را پذیرفته و کوشش نماید اندیشه و دیدگاه خود را بازسازی و به سازی کند، نه تنها بد نیست که بسیار هم درست و پسندیده است ولی یک شرط مهم و پایه ای دارد و آن این است که برای نمونه کسی در جایگاه روحانی که از روز نخست برپایی این حکومت در پست های مهم و امنیتی بوده است، به روشنی از ناراستی ها در اندیشه و رفتار گذشته خود گفته و از مردم پوزش خواهی کند. آیا روحانی که در آدمکشی ها و بگیر و ببند ها بنا بر سندهایی که دو نمونه اش را در دو فیلم بالا دیدیم، همراه و شریک بوده، به چنین کاری دست زده است و یا واژگونه آن، اینک که در سایه سی و هشت سال ولایت فقیه، همه چیز را در فساد و تباهی می بیند، کوشش می کند که با ریا کاری جنایت ها را به عهده دیگران بیاندازد و خود را "پاک" جلوه دهد!؟ از سوی دیگر آیا روحانی آن بی باکی و دلیری را دارد که با سرچشمه همه این جنایت ها که همآنا سیستم ولایت فقیه از زمان خمینی و اکنون خامنه ای بوده است، اندک روشنگری و برخورد جدی ای بکند؟

5 ـ دیدیم که پس از گزینش دوباره روحانی، مردم در شهرهای گوناگون به جشن و پایکوبی پرداختند. کسی یافت نشد که از سرکوب خونین در "کودتای انتخاباتی 1388" یعنی همین چند سالی پیش سخنی بگوید و یادی از جانباختگان، آسیب دیدگان، زندانی و شکنجه شدگان بکند! همه چیز "به روش کهن و پایدار ایرانی" به زودی فراموش شده است زیرا ما ایرانیان حافظه تاریخی نداریم.

     

یکشنبه 7 خرداد 1396 ـ 28 مای 2017

کوروش گلنام



منبع: پژواک ایران