PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 19th April 2024

گزینش ریاست جمهوری در حکومت اسلامی، یک نمایش ‏خسته کننده!‏
کورش گلنام


 

38 سال آخوندها بر میهن ما فرمانروایی کرده اند، ولی در همه کارهای آنان همچنان ناپختگی، نارسایی، بی خردی و ریا کاری به چشم می خورد. در سه دوره آخرگزینش ریاست جمهوری، خواسته اند نشان دهند که اندکی آموخته اند و کاندیداها می توانند در تلویزیون رخ در رخ گفت و گو کنند. اینک حتا به میان آوردن پرسش ها نیز کنترل شده است و چهارچوب ویژه برای آن روشن کرده اند که مبادا "نظام مقدس" زیر پرسش برود. این نشست ها تنها یک ژست توخالی است و همه دیدیم که در این آخرین، کم تر رمز و رازی گشاده شد. برای نمونه آن چه اسحاق جهانگیری در باره سردار رسوا قالیباف گفت، بهتر و بیشتر از آن را مردم خود می دانند و به چشم دیده اند. پیش از آن، از آن چه به بیرون درز کرد، روشن شد که حتا برای این شش شرکت کننده نیز که از گوشت و استخوان این حکومت ننگین هستند، "مرزها" و "خط قرمز"هایی پیش بینی کرده اند. برای نمونه در باره کشتار زندانیان در سال 67 یعنی جنایت های رئیسی، شناخته شده بنام"آیت الهه قتل عام" سخنی به میان نیاید که نیامد و اگر هم می خواست بیاید کدام یک چنین جسارتی داشتند؟ همه از یک ریشه و سرچشمه و در یک کشتی هستند و مگر قالیباف کمتر از رئیسی است و یا مگرخود روحانی از همآن آغاز در همه کارها یار و شریک نبوده است؟

نخست چند جمله ای در باره نشست تلویزیونی این کاندیداها:

نارسایی های تکنیکی

ـ ترتیب نشستن شرکت کنندگان نادرست بود و آنان به جای اینکه رو در روی یکدیگر نشسته باشند، به شکلی خطی نشسته بودند؛

ـ جایگاهی که شرکت کنندگان باید در آن جا برنامه های خود را بیان می کردند نیز نابجا بود و جز گرداننده برنامه، دیگرشرکت کنندگان همه باید گردن خود را کج می کردند تا سخن گو را ببینند. ساده ترین کار این بود که اگر شرکت کنندگان یه شکل خطی می نشینند در جایی که گرداننده نشسته بود، بنشینند تا روبروی سخن گو باشند. گرداننده برنامه نیز می توانست در میانه شرکت کنندگان بنشیند؛

ـ روش لوتو(قرعه کشی) برای سخن گویان نیز بسیار ناپخته و خنده دار بود. خواسته بودند نوآوری کنند ولی در این کار هم سست بودند. شماره ها را می شد از پشت کاغذ ها خواند. راه های دیگری بود. برای نمونه می توانستند هر شماره را در یک گوی پلاستیکی قرار می دادند که درونش دیده نشود؛

ـ گرداننده برنامه نیز پس از این همه سال، توانایی در خور را نداشته، همه رفتار و کردارش کلیشه ای  بود و آغاز سخنش چون همیشه همراه با جاپلوسی و تبلیغ برای "نظام مقدس" و"مذهب مقدس" بود.

 ولی آن چه مهمتر است:

آیا یک بار دیگر باید در این نمایش مسخره شرکت کرد؟

نگارنده که در بیرون از ایران به سر می برد، نه در گذشته و نه اکنون در این نمایش های رسوا شرکت نکرده و نمی کند. مردم ایران نیز که به سختی با این رژیم آدم خوار درگیر هستند و زندگی پر رنج و دردی را می گذرانند، خود بهتر می دانند که چه کنند. شنیده ایم و گفته اند که کسانی برای اینکه فرزندانشان بتوانند به دانشگاه راه یابد و یا خودشان در برخوردهای اداری دچار گرفتاری نشوند دراین نمایش شرکت می کنند تا مُهری بر شناسنامه داشته باشند. در این باره باید گفت که از روز نخست این راه و روش آدمخوادان در این حکومت بوده است که در جامعه ترس و هراس به وجود بیاورند تا چرخ نکبت بار حکومتشان بچرخد. این خود مزدوران امنیتی، سپاهی و بسیجی و دیگر اوباش ریزه خوار حکومت هستند که به این شایعه ها در میان مردم دامن می زنند. اینک اگر همگی مردم این یاوه ها را باور نکرده و همگی رای ندهند چه پیش خواهد آمد و رژیم جه کاری از دستش بر میآید؟ ایا می تواند از ورود همه جوانان به دانشگاه خود داری کند؟ ایا می تواند همه مردمانی را که در نمایش ساختگی گزینش ریاست جمهوری شرکت نکرده اند، به بند کشیده و یا درکارشان سنگ اندازی کند؟ سخن از دویست و یا پانسد هزار نفر نیست که از میلیون ها ایرانی است. گرفتاری ما ناهمگونی در رفتار و واکنش به نیرنگ بازی ها و شرارت های آخوند های حاکم بر ایران است.

ـ گیریم شماری با وجود دل خون بودن از حکومت و اوباش حکومتی، به هر انگیزه ای خود را مجبور می بینند در این نمایش شرکت کنند، آیا بهتر نیست بر روی برگه گزینش بنویسند: "من خواستار همه پرسی" یا همآن  "رفراندم"  هستم یا "من خواستار حق شهروندی ام هستم" یا  "آزادی زندانیان سیاسی"یا "سرمایه های ایران برای ایران " و ...ده ها جمله های درخور دیگر. هیچ نیازی هم نیست مرگ بر این و آن نوشته شود چون راه گشای کاری نیست.

این پیشنهاد من به هم میهنانی است که خود را نیازمند به شرکت در این نمایش می دانند اگر چه این حکومت ریا کار و دروغ پرداز اگر نیاز باشد آن را که بخواهد از جعبه مارگیری خود بیرون می آورد. زمینه اش به روشنی در سخنان و یا بهتر دروغ پردازی های و تهدیدهای خامنه ای در دو هفته پیش از آغاز تبلیغ کاندیداها گذاشته شد که گفت"من در انتخابات دخالت نمی کنم ولی همه باید نتیجه آن را بپذیرند و اگر چنین نشود آن وقت من دخالت می کنم و.." ولی همین دو روز پیش در "انتخابات"  دخالت کرد و علیه سخنان روحانی، که او هم تنها سخن پردازی می کند، یاوه هایی بیان فرمود.

بردباری تا چه وقت؟

تا کی باید مار و کژدم و موش و سوسک را در برابر مردم قرار بدهند تا همه از ترس مار و کژدم، به موش یا سوسک پناه ببرند؟ نه این گزینش های فرمایشی آزاد است و نه این حکومت با هزار من چسب می تواند واژه"جمهوری"، "دمکراسی" و "گزینش آزاد" را به خود پیوند بزند. در کدام جمهوری یک نفر فراتر از قانوان هر کار دلش بخواهد می کند؟ در کدام جمهوری در گزینش ها، مردم باید به آن جه شورای گزینش شده و اداره شده زیر فرمان این رهبر بیکاره دشمن خو، دست چین کرده است، رای بدهند؟ آخوند خامنه ای به دروغ می گوید در همه جهان چنین"نظارتی" هست! اگر راست می گوید چند نمونه نشان دهد. آخوند خامنه ای بنا به گفته عامیانه ما ایرانی ها "نافش را با دروغ بریده اند"! مردم تا کی می خواهند این "شیاد" و دیگر شیادان در این حکومت را تحمل کنند؟ بردباری هم اندازه ای دارد!  

 

کوروش گلنام

چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 ـ 3 می 2017



منبع: پژواک ایران