PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ / Thursday 28th March 2024

آمده نو بهار ومن باز گل بهاره ام. شعرهای بهاری
اسماعیل وفا یغمایی


 
در نفس نسيم خوش شعله ام و شراره ام
كس نشناسدم اگر در دل دشت ناشناس
نيست غمي كه عالمي آمده در نظاره ام
باد مرا ترانه خوان ابر مرا گهر فشان
كوه بلند جاودان خانه و كاخ و باره ام
صبح چو بر دمد ز دشت بوسه زنم سپيده را
شب چو بر آيد از افق همنفس ستاره ام
دختر دشت دورم و بسته به سر حرير سرخ
پيرهنم زمردين سبزه تازه ياره ام
بر سر من فشانده زر دست زمين و آسمان

شبنم پاك خويش را ساخته گوشواره ام
فكر عبث مكن كه من هيچ كسم در اين جهان
يا كه در اين كرانه ها هيچم و هيچكاره ام
دست به دست داده اند آتش و باد و آب و خاك
تا كه شود ز نو عيان زندگي دو باره ام
كوله به دوش خويشتن دارم و همچو كوليان
در گذر از هزاره ها در سفر هزاره ام
در گذر از بسي خزان قامت من شكسته شد
باز ولي به هر بهار فاتح سنگ خاره ام
از دل خاره خوش خوشك سر به در آورم كه آي
اهل زمين بهار شد سوي خودم اشاره ام
بهر خدا بگو مرا حيف نبود  گر نبود
بر سر صخره ها به رقص قامت خوشقواره ام
مرگ مر انهان كند زندگيم عيان كند
بين دو دست ناشناس جنبش گاهواره ام
پر شود ار هواي خوش سينه تو چو دشتها
فهم كني اگر «وفا »معني استعاره ام
-------------------
تابلو استاد فرشچیان
یاره. دستبند و النگو



منبع: پژواک ایران