PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ / Tuesday 19th March 2024

وقتی مردی به زنش، بگوید «دوستت دارم» چه اشکالی دارد؟
ایرج شكری


رسول ملاقلی پور در مصاحبه شهریور 1373 :

وقتی مردی به زنش، بگوید «دوستت دارم» چه اشکالی دارد؟

 

در مطلبی که اخیرا در مورد اسکار دوم فرهادی * نوشتم، اشاره ای داشتم به مصاحبه ای از رسول ملاقلی پور، کارگردان سینما( ده سال پیش درگذشت) با ماهنامه فیلم که در آن، زمان مصاحبه را حدود پانزده سال پیش ذکر کرده بودم. این خطای جافظه بود و مصاحبه در ماهنامه فیلم شماره 163 – شهریور 1373 درج شده است،22 سال و نیم پیش. فتوکپی مصاحبه را در بین اوراق و یادداشتهایم در مورد سینما یافتم. بی مناسبت ندیدم که گزیده ای کوتاهی از این مصاحبه را یاد آوری کنم، تا یاد آوری کوتاهی باشد بر کارنامه سیاه دستگاه لعنتی ارشاد اسلامی که حتی افرادی که دغدغه «رزمندگان اسلام» را داشتند فشار روحیِ اعصاب خرد کنی از این دستگاه لعنتی و مسئولان بیشعور و مستبد آن تحمل کرده اند.

در آغاز این مصاحبه از ملاقلی پور سوال می شود که «با توجه به این که سه کار اخیرتان و ویژگی های مشترکی که در این سه فیلم می بینم، تبدیل آن شخصیتهای آرمانگرای اولیهً شما به آدمهای تلخ اندیش و ناموفق از چه عواملی ناشی می شود» او در پاسخ می گوید:« آدمهای اولیه قهرمانانی بودند که در جنگ حضور داشتند. زمانی که در جبهه به عنوان عکاس یا خبرنگار حضور داشتم، آنها را از نزدیک لمس می کردم، یعنی آرمان آنها برایم واقعیت پیدا کرده بود و کاملا باورشان می کردم. طبیعتا قهرمانهایی که برای فیلمهایم انتخاب می کردم، سعی می کردم از همان آدمهای واقعی باشند؛ البته سعی می کردم نه این که صد در صد موفق بودم. پس از این که ساختن فیلمهای جنگی را رها کردم، برای انتخاب قهرمانهایم به اجتماع آمدم. اینجا دیگر اجتماع جنگ نبود. جایی بود که در آن  زندگی می کردیم، بخشی از افرادِ آن را همان قهرمانهایی تشکیل می داند که در جبهه شناخته بودم[...] این آدمها در شرایط جدید، به مسائل جدیدی رسیدند. آنها نمی توانند وجه تشابه زیادی با قهرمانهای دوران جنگ داشته باشند، در اینجا با آدمهایی روبرو هستیم که می خواهند در جامعه زندگی کنند.  طبعا آرمان و اهداف و مشکلات و تمایلاتشان با آن  دوران فرق می کند.

ملا قلی پور در ادامه این مصاحبه در پاسخ به سوالی درمورد پرداختن و نپرداختن به آدمهایی که شخصیتهای فیلمش(پناهنده) بوده اند و مسائل مربوط به آنها، از جمله می گوید«وقتی قرار باشد علی واقعی را نشان بدهیم که نمایندهً نسل جنگ و انقلاب است، ماهیت آن آدمهای بدلی برای مردم رو می شود. بنابر این با جوسازی و برچسب زدن، مشکل ایجاد می کنند. همانطور که در فیلم علی می گوید: "تا حرف حق می زنیم، برچسب می زنند، می گویند بریده است،بی توکل است و..." در واقع همین حرفها را بعد از فیلم، عینا به خود من گفتند[...] اگر فیلم را باهمان قوانین و مقرّارت وزارت ارشاد ارزیابی کنیم، از آن چهارچوب ها خارج نمی شود ولی برای مذاق عده ای خوشایند نیست». در ادامه همین سوال است که او به مساله سانسور «دوست دارم گفتن» آدمی که از جبهه باز گشته، به همسرش، سخن می گوید:« مثلا وقتی در صحنه ای علی به زنش می گوید«دوستت دارم» همه به من تبریک گفتند، چون این صحنه هیچ گونه حس جنسی ندارد. اما در نهایت موقع نمایش، می گویند یکبار دوستت دارم بگوید بس است. حالا وقتی در نفس این عمل سلامت هست، وقتی مردی به زنش، به محرمش بگوید «دوستت دارم» دارم، چه اشکالی دارد؟ شاید ما «دوستت دارم را فراموش کرده ایم، شاید آن آدمی که با این صحنه مخالفت می کند، در واقع با دوست داشتن مخالف است. شاید نمی خواهد آدمها یکدیگر را دوست بدارند. چرا ما این دوست داشتن را نگوئیم، ما این همه حدیث و روایت داریم که می گوید: اگر بر فرض زنت را دوست هم  نداری، همیشه به دروغ به او بگو دوستت دارم، چون محبت ایجاد می شود. ولی به ما می گویند نگو دوستت دارم».

این قسمت کوتاهی بود از آن مصاحبه که فکر می کنم به خوبی منعکس کننده فضای خفه کننده و اختناقی است که ارشاد اسلامی حتی برای آدمهای مومنی مثل رسول ملاقلی پور که گرایشی به واقع بینی به مسائل اجتماعی داشته است، تحمیل کرده است و در ضمن این نکته را هم باید از آن دریافت که اگر در فیلمهایی که امروز در ایران ساخته می شود و در آن «دوستت دارم گفتن» ظاهر با مشکلی مواجه نبوده است، راه درازی طی شده است.

آن جمله یی را هم که من در مقاله مربوط به اسکار به عنوان تیتر مصاحبه ذکر کردم، از متن مصاحبه بود که من آن را برای تیتر مطلبی که در آن زمان در این مورد نوشتم انتخاب کرده بودم و در ذهنم مانده بود که با گذشت حدود 23 سال از آن زمان   به جای تیتر مصاحبه در ماهنامه فیلم به خاطر آوردم. تیتر اصلی مصاحبه در ماهنامه فیلم این است:« سینمای اجتماعی باید آینهً اجتماع باشد».

http://pezhvakeiran.com/maghaleh-84827.html   *  

 ۱۹/اسفند/۱۳۹۵ – 9 مارس 2017

http://iradj-shokri.blogspot.fr/

 

 

 



منبع: پژواک ایران