PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 19th April 2024

راست ودروغ های جدید حسین موسویان
کورش کبیر


ازقدیم گفته بهترین دروغها، دروغی است که با اندکی راست در آمیخته باشد

حسین موسویان سفیرسابق وهفت ساله ایران درآلمان بعنوان مهمترین سفیرمسئول لجستیک عملیات تروریستی ایران دراروپا درنیمه اول دهه 70 شناخته می شد درهمین دوران بود که توافقنامه امنیتی بین ابران وآلمان با حضورعلی فلاحیان درآن کشورامضاء وسرپلی برای قتل عام فعالین سیاسی وغیرسیاسی مخالف رژیم گردید موسویان دراواخر دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد وجنگ پنهان وی با تیم حسن روحانی به جرم جاسوسی به دوسال حبس تعلیقی و5 سال ممنوعیت ازفعالیت دولتی محکوم وتحت عنوان معالجه بیماری همسرراهی آمریکاشد بنا به اطلاع واصله کریم سجادی از بنیاد کارنگی کارگزار واسپانسر وی درآمریکا بوده ولابی های لارم را برای بکارگیری وی انجام داده است تاضمن دفاع ازمواضع وخطوط قرمز ترسیم شده توسط خامنه ای ازموضع هاشمی وجریان راست میانه درایران کارلابی با مقامات دولتی وغیردولتی آمریکا را دردوران ریاست جمهوری باراک اوباما پیش ببرد

اخیرا نیزاسناد دریافت 70 هزاردلار ازوزارت خارجه آمریکا ازطریق دستگردان کردن آن با صندوق پلاشرز توسط حسین موسویان وسه بارملاقات با برخی ازمدیران کاخ سفید دردوران ریاست جمهوری باراک اوباما افشاء گردید. بی جهت نبود که وقتی کنگره آمریکا بودجه ای را برای تقویت مخالفان ومقابله با رژیم ایران تصویب کرده بود برخی ازمقامات ایران ازجمله سردارصفوی فرمانده سابق سپاه اظهارداشته بودند که نگران تصویب آن بودجه نیستند زیرا مطمئنا عمده آن به دست موافقان رژیم وسیاست های آن می رسد

 

حسین موسویان دریادداشت جدیدی درنشریه هافینگتن پست 4 دلیل را برای خطرناک نشان دادن قراردادن سپاه پاسداران وبویژه نیروی قدس آن به فرماندهی قاسم سلیمانی درلیست گروههای تروریستی توسط کنگره آمریکا برمی شمرد که برخی ازآنها اعترافات ومواردی  است که نه تنها ازسوی نهادهای مخالف نظام ادعا نشده بلکه حتی ازسوی موافقان آن هم اعتراف نشده است.

 

اول اینکه وی مشروعیت و ماموریت نیروی قدس سپاه پاسداران را نظیر" سنتکام " یا نیروی فرماندهی مرکزی آمریکا درخاورمیانه آسیای مرکزی و شرق آفریقا بعنوان منطقه دچار تاثیربرامنیت ایران ذکر می کند و در واقع نه تنها وی قدرت سپاه را به چند  برابری حتی مورد ادعای سپاه گسترش می دهد بلکه آنرا ازیک گروه شبه نظامی حامی تروریسم به یک نیروی رسمی نظامی با حق دخالت در امورسایرکشورها حق مسلم رژیم حاکم برایران می داند وی با همان استدلال نقض متقابل حقوق بشردرایران وآمریکا می گوید هردوکشورفعالیتهای برونمرزی همدیگررا به نفوذ ومداخله درامورکشورها خوانده وتلاش برای هژمونی وسلطه می خوانند ومعلوم نمی کند کشورهایی ازقزاقستان وقرقیزستان درشمال گرفته تا اتیوپی وکنیا ونیجریه بعنوان حوزه ماموریتی سنتکام چه ربطی به ایران دارند که ازانها بعنوان حوزه مشترک نام برده می شود ؟

موسویان  دریک قیاس مع الفارق ازدخالت نامربوط ایران درکشورهای فاقد مرزهای سرزمینی با کشورمان بعنوان بخشی ازتوازن ومعادله دخالت  کشورهایی نظیرترکیه درعراق وسوریه، عربستان دربحرین ویمن، روسیه درسوریه یا آمریکا دربرخی ازکشورها ازجمله خلیج فارس نام می برد که بی پایه واساس بودن آن برهرکارشناس پایه اول سیاسی مشخص است زیرا ایران هیچ منافع مهمی درلبنان یا سوریه وعراق وبحرین ویمن جزصدورانقلاب وایدئولوژی وبازکردن یک پایگاه که باید میلیاردها دلاررا درآن هزینه کند بدون اینکه نه تنها حتی یک دلار سود هم برای کشورندارد بلکه نظیرعراق وسوریه باید عطای دهها میلیارددلارقبلی را بخشود وبازهم درآن کشورتحت عناوینی چون بازسازی عتبات عالیات ومقبره ها وپذیرایی اززائران خود و...هزینه کند.

 

موسویان پس ازمقدمه چینی ها بسیاربالاخره چهاردلیل خود را برای خطرناک جلوه دادن گنجاندن سپاه پاسداران درلیست سیاه گروههای تروریستی آمریکا چنین بیان می کند:

1- نکته کلیدی اول این است که سنتکام و نیروی قدس قدرتمندترین و با نفوذترین  بازیگران درسوریه، افغانستان، عراق، لبنان وخلیج فارس هستند، حتی دریمن نیزآمریکا وعربستان، نفوذ نیروی قدس سپاه ایران را مهمترین مانع خود می‌دانند. لذا واضح است که همکاری با سپاه ایران جزء لاینفک هرگونه راه حل مسالمت آمیز بحران‌های موجود منطقه خواهد بود. لذا قرار دادن سپاه ایران درلیست گروههای تروریستی، درها رابه روی فرصت ها برای استفاده از دیپلماسی برای حل بحرانها خواهد بست.

بعبارتی ایشان دیگرتعارفاتی ازقبیل خدمات مستشاری، حمایت معنوی وآموزشی یا همدلی ناشی ازمشترکات دینی یا دفاع ازحرم و...را کنارگذاشته وصراحتا ازمداخله های ناموجهه سپاه پاسداران آنهم افراطی ترین بخش آن یعنی نیروی قدس دفاع می کند ووقیحانه راه اندازی جنگ دریمن را تلویحا ناشی ازنفوذ ودخالت نیروی قدس سپاه درآن کشورمی داند !

 

موسویان نکته دوم را  موقعیت رسمی سپاه درسازمان نیروهای مسلح ایران دانسته که درصورت قراردادن آن درلیست گروههای تروریستی به اقدام متقابل ایران درخصوس نیروهای مسلح آمریکا ودرنتیجه به یک اعلان جنگ غیررسمی بین ارتشهای ایران وآمریکا منجرخواهد شدودرنتیجه باب هرگونه همکاریهای مستقیم یا غیرمستقیم ! (لابد نظیرعراق، افغانستان، لبنان وسایرموارد) درمورد بحرانهای منطقه ای بسته خواهد شد. بعبارتی موسویان اعتراف می کند که  برخلاف سخنرانی های پرطمطراق خامنه ای وسرداران سپاه وشعارهای تنظیم شده توسط ستاد نمازجمعه بین سپاه پاسداران وارتش آمریکا همواره همکاریهای مستقیم وغیرمستیم درجریان بوده است ودرواقع آنچه برسراین کشورها آماده است نتیجه مستقیم شراکت رهبران ایران وآمریکا دراین کشورها بوده است.

 

سومین نکته مطرح شده درمورد اشتراک نظردولت ترامپ وحاکمیت ایران درمبارزه با داعش است وی بااشاره به نقش نیروهای مسلح ایران درخطوط مقدم جنگ با داعش درسوریه وعراق و اعتراف مقامات اقلیم کردستان عراق مبنی برجلوگیری ازسقوط اربیل با کمک ایران (ظاهرا موسویان یادش رفته است سقوط بغداد وکربلا ونجف را به این لیست اضافه کند) یا حضورنیروهای ایرانی بعنوان پیاده نظام نیروی هوایی روسیه درحمله به شهرحلب واکنون تمرکزهمگی برآزادی موصل قراردادن سپاه درلیست سیاه گروههای تروریستی را صربه به روند ضدداعش می داند آیا حسین موسویان نمی داند که برآمدن داعش نتیجه عملکرد بشارالاسد ونوری المالکی دو نوکردست به سینه خامنه ای ونیروی قدس درسوریه وعراق بوده است، آیا ظهورداعش دریمن جزدرنتیجه دخالت ایران دراین کشور و رویارویی با ائتلاف عربی بود وتکرارسناریوی سوریه وعراق درآن کشور؟آیا موسویان نمی داند که بعد ازسقوط موصل، خلع سلاح شش لشکرعراق وپیشروی داعش به سمت بغداد وکربلا ونجف قراربود قاسم سلیمانی دردادگاه نظامی ایران به اتهام سهل انگاری ودادن اطلاعات غلط به رهبری ومقامات ارشد نظام محاکمه شود؟

موسویان درفرازی که به نظرمی رسد دلیل چهارم وی باشد به دروغ مدعی می شود که درتهران علیرغم اختلاف دیدگاههای سیاسی همگان برحمایت ازسپاه ونیروهای مسلح یکپارچه ومتحدهستند؟ آیا ملت ایران وهمه جناح ها برصرف هزینه های هنگفت نظامی توافق دارند؟ آیا هاشمی قبل ازمرگ خود توصیه نکرد که درشرایط صلح ازصرف بودجه وریخت وپاش  دربخش نظامی پرهیز واز شکوفایی اقتصادی وپیشرفت ژاپن وآلمان درس بگیریم؟ آیا همه مردم وجناحهای درون حکومت با دخالت ایران درسوریه، لبنان، غزه، عراق، یمن، بحرین، نیجریه و...موافقند؟ آیا هاشمی موافق مداخله درسوریه واتلاف 600 هزارنفوس مسلمان وتخریب 75% شهرها وآواره کردن 12 میلیون سوری ازخانه وکاشانه خود بود؟ آیا هاشمی به تاسی ازآیت الله سیستانی موافق دخالت ایران درعراق وانتصاب نوری المالکی فاسد جنایتکاربعنوان نخست وزیرآن کشوربود ؟ آیا مصطفی تاج زاده بعنوان نماد جریان اصلاح طلبی حکومتی تحت رهبری محمدخاتمی  موافق دخالت ایران درسوریه وعراق ویمن وبحرین ولبنان و...می باشد؟

وی سپس دریک ادعای بی ارتباط با موضوع می گوید ممنوعیت سفراتباع ایرانی مقیم یا طالب ورود به آمریکا دشمنی با ملت ایران را به نمایش گذاشته است بعبارتی ایشان نیزقبول دارد که دولت ونظام هیچ ارتباطی با مردم ایران ندارند ودرهمین رابطه می گوید نشانه گیری ترامپ به سوی نیروهای مسلح ایران ( ونه سپاه پاسداران ونیروی قدس آن) میخ نهایی را برتابوت شانس هرگونه پیشرفت خواهد زد ظاهرا ایشان فراموش کرده است که این رهبری ایران بود که پیشنهاد باراک اوباما برای حل کلیه اختلافات ایران با غرب ازجمله حمایت ازتروریزم بین الملل، نقض گسترده حقوق بشرو اخلال درپروسه صلح اعراب واسراییل را درنشستهای عمان رد کرده وبارها وبارها درانظارعمومی ادعا می کرد تنها هیات مذاکره کننده ایرانی مجازبه گفتگو وتوافق برمحوربرنامه اتمی ایران می باشند ولاغیر

موسویان با ادعای دروغین روی کارآمدن نظامیان (ونه ترامپ محبوب پوتین وخامنه ای) در آمریکا بازهم دریک قیاس بی ارتباط واعتراف آشکاربه نقش ایران انفجارمقرتفنگداران آمریکایی دربیروت درسال 1983 وکشته شدن سربازان آمریکا درعراق وافغانستان (توسط نیروی قدس وگروههای تروریستی وابسته به آن) را موجب گلایه نظامیان درآمریکا دانسته وآنرا با سرنگونی اشتباهی هواپیمای ایرباس ایرانی برفرازخلیج فارس مقایسه می کند وازجمله به حمایت وکمک آمریکا به صدام سخن می گوید درحالیکه آمریکا فاقد هرگونه ارتباط با جنگ ایران وعراق تا سال 64 وپس ازفتح فاو(عملیات والفجر8 ) بود واتفاقا آمریکا به کمک اسراییل درماجرای مک فارلین درهمان سال درحال پشتیبانی ازایران با موشکهای ضدهوایی هاوک، موشکهای پیشرفته ضدتانک تاو وگلوله های توپهای دوربرد 155 میلیمتری موسوم به هویتزر به ایران بودند وبدلیل همان روابط پنهانی هم بود که آیت الله منتظری معترض اخذ کمک ازآمریکا واسراییل بود وازقائم مقامی برکنار وبرادرداماد وی بنام مهدی هاشمی تحت عنوان افشای اطلاعات بکلی سری مملکت اعدام شد همکاری آمریکا با صدام ازسال 65 وبعد ازحمله ایران به شبه حزیره فاو وصرفا دربخش اطلاعات ماهواره ای خلاصه می گردید که درچارچوب استراتژی عدم غالب ومغلوب درجنگ بود که متاسفانه دو رهبردیوانه دردوطرف ایران وعراق هیزم این جنگ طولانی درتاریخ جنگ ها وکشتارجمعی اتباع خود شدند فراموش نکنیم دیدارمک فارلین مشاورامنیتی رییس جمهورآمریکا ازتهران درهمان سالی اتفاق افتاد که دونالد رامسفلد معاون وزیردفاع آمریکا ازبغداد دیدارمی کرد! درضمن بعید می دانم موسویان که 7 سال سفیرایران درآلمان بوده است ازتجهیز شیمیایی ماشین جنگی صدام توسط شرکتهای آلمان ونه دولت آمریکا بی خبرباشد وبالاخص اعزام جانیاران شیمیایی تحت عنوان بشردوستانه به آن کشوربرای معالجه ودرواقع تجزیه وتحلیل آثاربمب های محتلف نظیرموشهای آزمایشگاهی لابراتورهای آلمان برجانبازان عزیرکشورمان بی خبرباشد ؟

 

موسویان درحالی ادعا می کند که طولانی بودن لیست گلایه ها طی 38 سال ازسوی دوطرف حاکی ازاهمیت حفظ زمینه های ارتباطی بین نیروهای مسلح ایران وآمریکاست اما هیچ اشاره ای به این لیست طولانی ونقش هریک ازجمله اشغال 444 روزه سفارت آمریکا وگروگانگیری 52 دیپلمات آمریکایی درسال 79 نمی کند وتنها به ماجرایی اشاره می کند که قراربوده است ایران به آمریکا درآزادی گروگانهای آن درلبنان ( که آنهم به دستورخود ایران بوده است) کمک کند ودرعوض آمریکا نیزحسن نیت مهمی ازخودنشان دهد نه هاشمی ونه موسویان ونه محسن رضایی ونه هیچ مقام ایرانی دیگری که مشغول آزادکردن گروگانهای آمریکایی اسسردست حزب الله لبنان بوده اند به اینکه آمریکا قراربوده است چه کمک متقابلی به ایران بعنوان حسن نیت متقابل انجام بدهد اشاره نکرده اند اما ظاهرا قراربوده است برخی ازاسرای فلسطینی یا لبنانی نیزازسوی اسراییل آزاد شوند که ظاهرا مطابق با توافق نبوده است ودلیل آن کشته شدن رییس ایستگاه سیا دربیروت پس ازتوافق ودهها ترورفعالین سیاسی مخالف رژیم دراروپا بوده است آنهم درکشورهایی که ازنظرلجستیک عملیات درواقع اکردیته ازطریق سفارت ایران دربن آلمان تحت زعامت موسویان بوده اند !

موسویان هم عملیات آزادی گروگانهای آمریکایی درلبنان از زیریوغ حزب الله لبنان وهم همکاری ایران با آمریکا درحمله به افغانستان وعراق را نتیجه هماهنگی وپیگیریهای لازم ازسوی نیروی قدس سپاه پاسداران می داند وبرنقش هود بعنوان هماهنگ کننده اشاره می کند واینکه درموارد اخیرچورج بوش رییس جمهورآمریکا بجای تشکرازایران کشورمان را درلیست کشورهای محورشرارت قرارداده وبرفشارها افزوده است آیا شرم آورترازاین اعتراف تابحال شنیده اید که ایران درنابودی عراق وافغانستان وگروگانگیری شریک دزد ورفیق قافله باشد ؟ آیا احتمال نمی دهید که  این به قول شما همکاریها بین یک نهادی نظامی -انقلابی که شب و روز ادعا می کند منافع آمریکا را درسراسرجهان بخطرمی اندازد اما درمقام عمل بعنوان پادوی نظامی آمریکا عمل می کندخود یک بخش ازسناریوی اطمینان دولت شیطان بزرگ ازرابطه ایران با تروریزم برای تنبیه آن بوده است؟

آقای موسویان، سرخود را چون کبک زیربرف کرده اید وبقیه را متهم به عهدشکنی می کنید آیا حداقل 20% نظامیان کشته شده آمریکا درعراق وافغانستان بدست گروههای شبه نظامی وتروریستی وابسته به نیروی قدس دراین کشورها تلف نشده اند؟ آیا بمب های کنارجاده ای که با پیچیده ترین دستگاههای CNC تهیه ودراختیاراین گروهها برای نفوذ در خودروهای زرهی گذاشته می شد درایران تهیه نشده وبه این گروهها تدارک نمی شد؟ آیا حمله سازماندهی شده به قرارگاه هماهنگ کننده آمریکایی ها درکربلا  کارنیروی قدس سپاه نبود؟ آیا موشکهای ضدهوایی میثاق ساخت صنایع نظامی ایران که کپی مدل چینی آن بود دراختیارگروههای شبه نظامی وابسته به نیروی قدس سپاه قرارنگرفته بود که با آن هلی کوپترهای نظامی آمریکا برفراز بغداد را سرنگون کنند؟ آیا تفنگ های ویژه تک تیراندازی ازاطریش برای این گروهها توسط سپاه تهیه وبرای کشتن نیروهای آمریکایی استفاده نشد؟ آیا فیلم های این عملیات بلافاصله درشبکه آپارت (موسوم به یوتیوب ایرانی) برای تفهیم نقش سپاه دراین عملیات به نمایش گذاشته نمی شد وهمه جعلی بود؟

موسویان به 12 مورد امتیازات دولت کلینتون به رژیم ایران ازقبیل محکومیت کودتا علیه دولت ملی دکترمصدق، قراردادن سازمان مجاهدین درلیست سیاه گروههای تروریستی به مدت حدود 15 سال، نادیده گرفتن نفش ایران وحزب الله درانفجاربرجهای خوبارعربستان و…  اشاره نمی کند وحق دارد همانطوریکه به نقش کارتردردادن امتیازبه روحانیون حاکم برای سرنگونی شاه وآوردن خمینی به قدرت پس ازاجلاس گوادولوپ وگاندی نامیدن خامنه ای اشاره نمی شود؟ همانگونه که به توافق اتمی ایران با گروه 1+5 ودرپناه حمایت مستقیم اوباما وجان کری اشاره نمی کند وهمانگونه که ازعدم حمایت دولت آمریکا ازمیلیونها ایرانی که دراعتراض به سرقت آرای خود درجریان انتخابات خرداد 88 به خیابانهای تهران وشهرهای دیگر ریخته بودند وهمزمان نامه نگاریهای محرمانه خامنه ای - اوباما درهمان زمان ولحظه حرفی به میان نمی آورد.

موسویان علاوه برماجرای دخالت ایران درآزادی گروگانهای آمریکایی ازدست حزب دست ساخته خود یعنی حزب الله ازموضع کلیشه ای طلبکارانه رژیم به سراغ همکاری نیروی قدس سپاه پاسداران با نیروهای آمریکایی درحمله به افغانستان می رود وازآن بعنوان امتیازداده شده وعدم تقدیروتشکردولت آمریکا ازایران استناد می کند درحالیکه این ایران بودکه باید ازآمریکا بابت برانداختن طالبان ازحکومت درافغانستان تشکرکند همان حکومت طالبانی که درآگوست 1998 ضمن به آتش کشیدن کنسولگری ایران درمزارشریف حدود ده دیپلمات ایران را کشت ورهبرایران علیرغم درخواست مقامات سیاسی ونظامی برای درگیری با طالبان گفته بود افغانستان باطلاق است واگروارد بشویم خروج ازآن معلوم نیست والبته یکی ازدلایل پشت صحنه حمایت دولت وقت پاکستان ازطالبان وامکان درگیری پاکستان با ایران بود که با توجه به برخورداری رقیب ازموشکهای اتمی صلاح درمسکوت گذاشتن پاسخ ایران دیده شد

این یک واقعیت است که درسال 2001 این فرصت برای سپاه پاسداران ونیروی قدس آن پیش آمد که ازنیروی نظامی آمریکا برای سرنگونی طالبان استفاده کند ودرعین حال بخشی ازحملات علیه نیروهای آمریکایی را ازطریق بقایای القاعده وبن لادن درآن کشورسامان بدهد استقراربخشی اعظمی ازکادرهای القاعده درایران (ازتهران گرفته تا مشهد وکرمان و…) و بهمراه خانواده بن لادن موضوع را ازتوضیح بی نیازمی کند گنجاندن نام ایران درکشورهای " محورشرارت " در29 ژانویه 2002 پس از احراز نقش ایران در پناه دادن به کادرهای القاعده صورت گرفت یعنی درهمان شرایطی که نیروی هوایی آمریکا کوههای تورابورا را برای نابودی آنها درمی نوردید! مزید آگاهی درکنفرانس امنیتی پاکستان که بعد ازحمله آمریکا به افغانستان صورت گرفت و نمایندگان ایران نیزدرآن شرکت داشتند پس ازتکذیب ایران درپناه دادن به کادرهای القاعده نماینده آمریکا اقدام به توزیع جزوه ای بین نمایندگان حاضردرجلسه کرد که نام کادرهای آلقاعده درهتل های ایران با شماره اتاق محل استقرارآنها مشخص شده بود.

موسویان سپس به همکاری معارضین عراق تحت حمایت نیروی قدس با نیروهای آمریکایی برای سرنگونی صدام درسال 2003 بعنوان یک مورددیگرازهمکاری بدون پاسخ ایران با آمریکا اشاره کرده وبازهم نظیرمورد قبل طلبکارانه ادعا می کند که پس ازاین همکاری دولت آمریکا راه مقابله وحذف ایران درعراق را درپیش گرفتند که یک دروغ آشکاراست زیرا پس ازحمله آمریکا به عراق وحذف دشمن اصلی ایران رهبران کشوربجای همکاری دست به اقداماتی زدند که چنانچه دولتی غیرازدولت خاتمی برسر کاربود سرنوشت ایران را نظیرعراق رقم می زد رهبران ایران درهمان ایام ازتبدیل عراق به باطلاقی برای آمریکا سخن می گفتند وروزی نبود که یک گروه باهدف مقابله با نیروهای آمریکایی درایران سازماندهی نشود ازمقتدی صدر ولشکرالمهدی وی گرفته تا حزب الله عراق وعصائب اهل الحق و… ولی ازهمه مهمتردادن کانال ترانزیتی به القاعده برای عبورازایران به عراق بود وحمایت ازابومصعب زرقاوی که بدلیل سنی بودن وسابقه درگیری با ایران هیچگونه اثرانگشتی ازایران درهمکاری با القاعده را درعراق بجای نمی گذاشت جدا ازمواردی نظیرکشتن نزدیک به 20% ازنظامیان آمریکا با عملیات مستقیم نیروی قدس سپاه وازطریق بمب های کنارجاده ای، سلاح های ضدتانک، تفنگهای پرقدرت تک تیراندازو... ونهایتا حمله به قرارگاه هماهنگی نیروهای آمریکایی با عراق درکربلا وکشتن 5 سربازآمریکایی انجامید

اما پاسخ آمریکا به این ماجراها که متاسفانه به سال پایانی دوره ریاست جمهوری جورج بوش وروی کارآمدن دولت دموکرات باراک اوباما منجرشد چیزی نبود جزتسلیم در مقابل اقدامات ایران وگردن نهادن به خواستهای آن درخصوص روی کارآوردن افرادی چون جلال طالبانی یا جواد نوری المالکی که خود را تابع بی اختیاردولت ایران می نامیدند وحتی درسال 2010 که ائتلاف العراقیه به رهبری ایادعلاوی برنده انتخاباتی شد که نیروی قدس سپاه صدهامیلیون دلاربرای آن هزینه کرده بود این ایران وآمریکا بودند که دردمشق درابقای نوری المالکی بعنوان نخست وزیرتوافق کردند وجوبایدن معاون اوباما مستقیما با ایادعلوی تماس گرفته وازوی می خواهد درمقابل خواست مشترک دولتهای ایران وآمریکا مقاومت نکند وگرنه وی وائتلاف العراقیه با شدیدترین مجازاتها مواجه خواهد شد بعبارتی مسئولیت فسادسازمان یافته سیاسی و اقتصادی دردوره 8 ساله نخست وزیری نوری المالکی که شامل نابودی اتحادملی عراق ورواج فرقه گرایی وگسترش گروههای تروریستی شیعه وسرکوب اهل سنت و حیف ومیل کردن 500 میلیارددلار درآمدهای نفتی عراق گردیده نتیجه آن رشد سریع داعش یا گروه دولت اسلامی عراق وشام وافرادی نظیرابوبکرالبغدادی درآن کشور شد دو دولت ایران وآمریکا می باشند وبس

موسویان ادعامی کند که افول آمریکا درعراق وافغانستان وخسارات بعدی اززمانی شروع شد که آمریکا به روند همکاری با ایران پشت پا زده وبه مقابله با نیروهای مسلح ایران (بخوانید ماجراجویی های نیروی قدس سپاه و.گروههای تروریستی ساخته دست آن) پرداخت درحالیکه این ایران بود که پس ازحمله آمریکا به عراق وافغانستان برلزوم خروج آمریکا ازاین دوکشورتحت عنوان اشغالگراصراروسعی می کرد با تحریک احساسات ملی مردم این کشورگروههای سیاسی وشبه نظامی را برای این موجها سوار کرده با بیرون راندن آمریکا ازاین کشورهای بشدت ضعیف شده خود خلاء موجود را دراین کشورها پرنماید این نقشه ایران درعراق با سیاست دولت اوباما مبنی بربیرون کشیدن نیروهای آمریکایی انجام ولی درافغانستان تحقق نیافت زیرا دولت عراق در اختیارشیعیان دست آموزایران نظیرحزب الدعوه ومجلس اعلای عراق وسپاه بدر و لشکر المهدی بود ولی دولت افغانستان دراختیارسکولارهایی چون حامد کرازی بود که با دولت آمریکا پیمان امنیتی امضاء کرده بودند وازدخالت ایران درکشورشان نظیر عراق استقبال نمی کردند ونهایتا نیزدیدیم دولت ایران ونیروی قدس سپاه که هیچ حتی ارتش یک میلیونی عراق درعرض چندروز درمقابل داعشی که تعداد افراد آن به 5 هزارنفرهم نمی رسید چون کرباس دریده شدند.

موسویان به دروغ می گوید ترامپ بارها به اشتباه بوش درحمله به عراق وافانستان وصرف هزاران میلیارددلارهزینه بی نتیجه آمریکا دراین کشورها اشاره کرده اما می گوید ترامپ ازدلایل وریشه های این شکستها مطلع نیست ولذا درهمان مسیراشتباهات گذشته گام برمی دارد وسپس بطوراحمقانه ای نتیجه می گیرد برای پیشگیری ازتکرار اشتباهات گذشته، باید درها را برای همکاری با ایران بازگذاشت انگارکه یادش رفته است دردوران ریاست جمهوری باراک اوباما درها بلکه دروازه ها بروی ایران گشوده شد واین رهبری ایران بود که با سیاست های غلط خود وفرصت سوزی ها کشوررا به مرحله فعلی رساند.

عدم وقع خامنه ای به درخواستهای مکرر دولت دموکرات آمریکا درحل وفصل اختلافات ناشی ازحمایت ایران ازتروریزم بین الملل، نقض آشکارحقوق بشر، دخالت در پروسه صلح اعراب واسراییل، حملات سایبری به زیرساختهای برخی نهادهای آمریکایی و کشورهای متحدآن ونهایتا برنامه موشکی مکمل برنامه اتمی ازاشتباهات استراتژیک رهبری ایران می باشد که آثاروپیامدهای خود را یکی پس ازدیگری بعد از توافق برسربرنامه اتمی ایران به نمایش می گذارد

انتخاب دولت اعتدالی حسن روحانی به فاصله تنها یک سال ازشروع مذاکرات محرمانه ومستقیم فیمابین نمایندگان خامنه ای واوباما درعمان با محوریت "عقب نشینی قهرمانانه رهبری ایران" آنهم درزمانی که هنوزدولت احمدی نژاد برسرکاربود این امکان را به رهبری ایران داد تا تهدید به جنگ را که درمرحله بعدی فازتحریم ها یعنی " نفت در مقابل غذا ودارو " قرارداشت را به فرصتی برای بازسازی کشوربعد ازخسارت و غارت سازمان یافته دوهزارمیلیارددلاری طی یک دهه فراهم آورد ولی خامنه ای با تصوراینکه با امضای توافق اتمی ومحدودکردن روابط درچارچوب آن موفق به برقراری دوباره صادرات جریان نفت وپولهای بادآورده نفتی برای ادامه پروژه های خود شده ودولت وسیاستهای روحانی ومجلس آینده را نیزبا استفاده ازابزارهای در اختیاریعنی سپاه، قوه قضاییه، شورای نگهبان وصداوسیما ازطریق آزمایشات موشکی، تشدید اعدام ها، تشدید ردصلاحیتها، ادامه واگذاری وانتقال قراردادهای کلان و شرکتهای معظم دولتی ونیزتبلیغات یک سویه مهارخواهد کرد به رویکردی تشیث جست که به روی کارآمدن محافظه کاران درآمریکا کمک کرد واکنون اگر رژیم ایران میوه دخالت وعدم دخالت آمریکا درعراق وسوریه ودیگرکشورها را دردوران ریاست جمهوری اوباما می چید اکنون دردوران ریاست جمهوری ترامپ کشتیبان را سیاستی دیگرآمده است وموسویان بچای نصحیت به سیاستمداران آمریکایی بهتراست که رهبران ایران را نسبت به واقعیات موجود پند واندرزبدهد

 



منبع: پژواک ایران