PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 29th March 2024

ما، سرنوشت ِ ایران و کارزار جنگ خواهانه ی ترامپ پس از رفتن ِ مایکل فلین
پ. مهرکوهی


 

پیش درآمد
 
رفتن فلین بهانه ای است برای نوشتن این نوشته. خواست من از این نوشته پرداختن به موضوع بسیار مهمی است که از چشم کنکاشگران (تحلیل گران) دور مانده است و آن چرایی ی دشنمی ی سرسخت دار و دسته ی ترامپ با ایران و مردم ایران است ، نه با جمهوری ی اسلامی. دستور کار ِ اینان چیست؟ ناآشنایی ی کنکاشگران با اصل داستان، نشان از ناآشنایی و ناآگاهی ی ایشان با اصل ِ خطری است که سرزمین ِ ما را تهدید می کند. ما نمی دانیم که داریم از کجا و چگونه چوب می خوریم
 
*******   
 
یکی از افتخارهای بزرگ ِ اعلیحضرت دامپ این است که درسراسر زنده گی اَش تنها یک جلد کتاب در رشته ای مگر رشته ی خودش -بازرگانی و پولسازی- خوانده است، آن هم کتاب "نبرد ِ من" نوشته ی هیتلر؛ آن هم تنها برای فراگیری از یک سرمشق در نگارش ِ کتابی به نام "چگونه شُکوه به آمریکا بازگردانیده می شود". و چنانکه افتد و دانی هیچ یک از بزرگانی مانند ترامپ خود اهل نوشتن نیستند. ایشان مطلب را می فرمایند، سر نخ ها را می دهند و یکی دو تا از میرزا بنویس های وردست کار سر و سامان دادن به یاوه ها و آشفته اندیشی های عالیجنابان و نگارش و شاخ و برگ دادن و رنگ و روغن زدن ِ متن را بردوش می دارند. حتا آن اعلیحضرت همایونی، شاه ِ شهید، ناصرالدرشکه ی قاجار هم سفرنامه ی فرنگستان را امر می فرمودند و میرزا بنویسی می نگاشت. این ها به جای خود، اگر همین خواهر مریم ِ ماه ِ تابان ِ قجری ی خودمان هم را بخت یاری بودی و پیش از این دری به تخته ای خورده بودی و "جانی بولتون" و دیگر جانی ها و قالتاق ها می توانستندی معجزه ای کرده و وی را بر دوش ما به تهران برسانند، خود ِ حضرتش نگارش ِ کتاب ِ "سفر ِ پیروزی" را به یکی از تواریش های قالتاق ِ انقلابی که گِرد او هستند - و یا بودند و رفتند!-  وا می گذاشت.
 
بِخُشکی ای سیاست که در دامان ِ تو چه جانورانی بالایش می یابند! این همه گفتم تا بدانیم وگمان نرود اعلیحضرت دامپ اهل نگارش یادداشت های روزانه و نگارش ِ "گذر از بحران" است برای تاریخ. ولی ما می توانیم در دفتر روزانه مان یادداشت کنیم از روزگار ِ ما و به دوران ِ اعلیحضرت دامپ: دوشنبه سیزدهم فوریه ی 2017 روز بسیار، بسیار سختی برای شناخته شده ترین آدم خودشیفته ای بود که سکان رهبری ی گردن کلفت ترین کشور جهان را به دست گرفته است. در این روز اعلیحضرت دامپ، در حالی که تنها 24 روز از بر تخت نشستن اَش می گذشت، ناچار شد با رایزن امنیت ِ ملی ی روسیه، - ببخشید، منظورم رایزن امنیت ِ ملی ی آمریکا بود!-، خداحافظی کند. رایزن امنیت ملی یعنی نزدیک ترین و اعتماد شده ترین یار ِ رییس جمهور و کنار رفتن مایک فلین نشان داد که خانه ی آمریکایی از پای بست ویران است.
 
من پیشتر در نوشته ای به نام "ولادیمیر پوتین، اعلیحضرت ترامپ و آینده ی ناروشن نقش ِ ایران در سوریه" به مایکل فلین اشاره کرده ام. این سپهبد بازنشسته ی 58 ساله ی آمریکایی، اگرچه بر سر دروغگویی، گمراه کردن دستیار رییس جمهور، خوش رقصی برای پوتین و خطر امنیتی یی که وی برای آمریکا داشت کنار گذاشته شد، ولی در کنار آن، وابستگی های آشکار او به صهیونیسم است که از او در مقام رایزن امنیتی ی رییس جمهور آمریکا آدم نمایی بسیار خطرناکتر می ساخت. او به همراه یک تاریخ دان صهیونیست به نام مایکل لییدن کتابی نگاشته است در 183 رویه (صفحه) به نام "میدان نبرد، چگونگی ی پیروزی ی جهانی بر اسلامگرایی ی تندرو و هم پیمانانش". این کتابی است با یک پیشگفتار و در چهار فرگرد (فصل) و یک نتیجه گیری. من بر آن بودم که در نوشته ای به این کتاب بپردازم. ولی با رفتن ِ فلین این زحمت از سر ِ من افتاد. در شخصیت این لمپن تنها این بیافزایم آن اخطاری که کاخ سفید در هفته ی گذشته به ایران داد، دست ساخت این آقا بود و متن اصلی ی پیشنهادی ی فلین بسیار، بسیار تند، تنش زا بود و وادار کننده ی هر دو سو به جنگ. ولی به دستور "سگ دیوانه" فتیله ی متن پایین کشیده شد.
و باز در باره ی مایکل فلین می توان گفت که وی همان کسی است  که - به دستور روس ها؟- از همان آغاز ِ کار نامزدی ی ترامپ پشتیبان وی بوده است. آن کَل کَل کردن های ترامپ که بانو دلاری کلینتون را دادگاهی و زندانی می کنم، همه کار این مایک فلین بود. به ریشخند گرفته شدن سیاست را بین که این مایکل فلین زمانی فرمدار رکن ِ 2 آرتش آمریکا بوده است و پس از آن چنان با حرارت از "باید!" و بایست ِ زندانی کردن ِ هیلاری سخن می گفت، چنین راحت اسرار و راز دولت آمریکا را برای فرسته ی یک کشور دیگر فاش کرده است.   
 
در همین آغاز ِ کار ِ ترامپ، با از پرده برون افتادن ِ نفش ِ مایکل فلین در رو کردن دست آمریکا برای روس ها، کوبه ی سختی بر سر ترامپ فرود آمد. ترامپ آمده بود تا به حساب و گمان ِ خود، آدم های دارای شایستگی و توانایی را به کار بگمارد تا با کمک آن خبرگان ِ دلسوز و دلواپسان آمریکا، شُکوه از دست رفته را به آمریکا بازگرداند، ولی هنور به آب نزده تنبان از کف بداد. این بود توان ِ آدم شناسی ی کسی که خود را بزرگترین استاد آدم شناسی می دانست! توانایی های مدیریتی و کشور داری ی آقای "باشکوه" در نیمروز دوشنبه خودنمایی کرد. دفتر ترامپ گفت که رییس جمهور همچنان به فلین اطمینان دارد. هنوز دو، سه ساعتی از پشتیبانی ی ترامپ از رایزن امنیت ملی ی خود نگذشته بود که شبکه ی خبررسانی ی "سی. اِن. اِن" فاش ساخت وزیر دادگستری ی پیشین که به دست ترامپ برکنار نهاده شده بود، پیشتر به کاخ سفید در باره ی خطر امنیتی ی مایکل فلین هشدار داده بوده است، که روس ها از او دسـتآویز برای زیر فشار نهادن وی در دست دارند. چنین هشدارباشی از سوی وزیر دادگستری بسیار جدی است. این بدان معنا است که هشدار از سوی سازمان های امنیتی داده شده است. رفتن ِ فلین به معنی ی آن است که موتور ِ ترامپ دور و شتاب ِ خود را برای چندگاهی از دست خواهد داد. ولی اصل داستان همچنان به جاست و آن وسیله قرار گرفتن ایران است  در یک داد و ستد.
 
در این شرایط تازه، اگر روس ها از پیش از خود ِ ترامپ هم گزک در دست داشته باشند، و او زیر فشار باشد و ناچار به تن دادن به برخی خواست های روس ها، بازهم ناچار است خواب نزدیکی به روسیه را برای چندگاهی به فراموشی بسپارد. هرگونه نزدیکی ی آمریکا به روسیه با هدف های جنگ افروزانه ی دست بالایی ها در دستگاه سازمان فرماندهان ِ نیروهای آرتش آمریکا جور در نمی آید. بگو مگوها بر سر چگونگی های تنش آفرینی و دامن زدن به جنگ هایی است که باید به کار ِ کارخانه های جنگ ابزار سازی ی آمریکا شکوفایی بدهد تا آمریکا شکوهمندتر، تر شود. ولی این همه ی داستان نیست.
 
رفتن فلین ازخطر جنگ ِ آمریکا با ایران زیاد نمی کاهد. چیزی که از نگاه ِ کنکاشگران سیاسی دور مانده است و کسی به آن نپرداخته، این واقعیت بسیار تلخ است که دور تازه ی تاخت و تاز ِ آمریکا و جنگ ِ آمریکا با ایران به خطر افکننده ی منافع راهبردی ی روسیه در منطقه ی خاورمیانه نیست. اگر یک جنگ خانگی در ایران و تجزیه ی ایران به قدرت یابی ی هر بیشتر ترکیه، عربستان و پاکستان در منطقه ی خاور میانه نیانجامد، روسیه با آن ناهمسازوار نیست و نخواهد بود. یک ایران ِ آخوندزده ی خوارتر از امروز و با مدیریت ِ جهانی ی احمدی نژادگونه، در برابر روسیه بهتر، بیشتر و راحتر سر خم حواهد نمود. دار و دسته اوباما این می دید که نمی خواست با ایران وارد جنگ شود وگرنه وی، وارونه ی باور بسیاران، کمتر ار بوش ِ پدر و بوش ِ پسر جنگ پرست نبود. 
هیچ یک از این بازی های آمریکایی با سرنوشت ِ ایران از چشم ِ سران روسیه دور نیست. ولادیمیر پوتین نشان داده پیچیده ترین رهبر در دوران ما است. او همین امروز به نقشی که دیگر کشورها در پانزده سال دیگر باید بازی کنند تا هدف های راهبردی روسیه برآورده شود، می اندیشد. آنچه پوتین امروزه بر سر آمریکا آورده و دستگاه دیپلماسی ی آمریکا را چنین بی آبرو ساخته، در برابر آنچه در پیش است، هیچ است. پانزده سال دیگر، جهان ولادیمیر پوتین را بهتر خواهد شناخت.
 
تنها هفده سال ِ پیش، زمانی که پوتین قدرت را در روسیه به دست گرفت، روسیه به چنان روزگاری گرفتار آمده بود که برای یک آموزگار ِ روس خواب ِ خوردن مرغ بسان ِ رویایی بود که در سر نمی گنجید. امروز کار روسیه به آنجا رسیده است که بابودجه ی سپاهیگری یی که کمتر از یک دوازدهم بودجه ی آرتش آمریکا است، توانسته است چنین آشوبی در دستگاه قدرت در آمریکا به پا سازد. اگر پوتین توان دارد در میان کله گنده های راست ترین های آمریکای ابرقدرت گماشته به کار گیرد، باید پذیرفت توان گماشته گیری ی او در میان ِ بسیاری از سرکرده گان بی پرنسیب کشورهای خاورمیانه بسیار بیشتر است. سخن از فرماندهان و سپاهیگران ِ ماست و دوغ ندیده ی خاورمیانه ای است که مانند همین آقای ترامپ و همین آقای مایکل فلین در یک شب رویایی و با شکوه در یکی از هتل های مسکو دست و دل باخته اند و افسار ِ بنده گی کاخ ِ کرملین را بر گردن ِ خود انداخته اند. مایکل فلین های خاورمیانه بی سر و سدا (صدا) کار خود می کنند و کسی را با آنان کاری نیست. آیا مایک فلین های ایرانی نما دستوری درباره ی آن موشک بازی دریافت کرده بوده اند، بی آنکه بدانند بر سر خود چه می آورند و بی آنکه بتوانند کُل ِ داستان را ببینند؟
 
ولی هنوز و همچنان پرسش این جا است: چرا این همه دشنمی با ایران از سوی ترامپ و فلین اَش و چرا با چنین شتابی خواستار درگیری با ایران هستند؟

 

اینان برای گمراه کردن مردم ایران در یک تجاوز ِ آمریکا به خاک ِ ایران و بی تفاوت ساختن ِ توده های ایرانی یی که از جمهوری ی اسلامی به ستوه آمده اند، از فروپاشاندن جمهوری ی اسلامی سخن می گویند ولی چنین هدفی را در سر نیست و دنبال آن نخواهتد رفت. ترامپ و دار و دسته اَش در رو در رویی با ایران با یک تیر به چند نشان می زنند. تثبیت قدرت خود از راه نقش ِ ابزاری ی مافیای صهیونیستی وال استریت را یافتن و بی آینده ساختن کلینتون ها و اوباماهای آینده یکی از آن دستآورها خواهد بود. دو دیگر به چشم ِ دل انجام دادن انجام دستور مسکو، که همان جنگ با ایران است . جنگ ِ با ایران، بحران اوکرایین را به حاشیه خواهد فرستاد. آمریکا ناچار خواهد شد از تحریم های روسیه دست بردارد تا به یک پیروزی در جنگ ِ دست یابد. پس از شکست در جنگ ویتنام، و سپس در جنگ ِ افغانستان، در عراق، در لیبی و در سوریه، آمریکا تشنه ی یک پیروزی است.  

 

پ. مهرکوهی

چهارشنبه، پانزدهم فوریه ی



منبع: پژواک ایران