PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Thursday 25th April 2024

خنده برلسکونی و خشم آرژانتینها
ایرج شكری


سیلویو برلسکونی نخست وزیر میلیاردر ایتالیا که تا کنون چند بار اظهار نظرهایی کرده که دور از شان یک نخست وزیر است و سبب اعتراضاتی شده است در یک سخنرانی در آرژانتین در اظهار نظری در مورد جنایات نظامیان آن کشور در زمان حکومت ژنرالها که «پرواز مرگ» نامیده می شود، گفته است آدم خنده اش می گیرد ولی غم انگیز است. پروازهای مرگ پروازهایی بود که نظامیان جنایتکار آرژانتین طی آن آزادیخواهان و مبارزان چپگرای آن کشور را با هواپیما و هلیکوپتر، زنده از ا دریا می ریختند. چند سال پیش یک ژنرال بازنشسته نیروی دریایی آرژانتین خودش اعتراف کرد که واحدی او در آن اشتغال داشت حدود سه هزار نفر را در حالی که پاهای آنها را در بلوک های سیمانی فرار می دادند با هلی کوپتر به دریا ریخته است. تلویزیون فرانسوی – آلمانی آرته که روز پنج شنبه 19 فوریه در اخبار شب خود گزارش اظهارات برلسکونی و واکنش آرژانتنیها به آن را می داد گفت که این اظهارات باعث خشم بازماندگان قربانیان جنایات دیکتاتوری نظامی آن کشور شد و آنها تظاهراتی در برابر سفارت ایتالیا در بوئنس آیرس، پایتخت آن کشور برپا کردند.

ژنرالهای آرژانتینی که با کودتایی در 1976 در آرژانتین قدرت را بدست گرفتند، چند سالی توانستدند صدای مردم را ببرند اما نه برای همیشه و وقتی اعتصابات و تظاهرات اینحا و آنجا شروع  شد، جنگ را بهترین راه برای تحت شعاع قرار دادن خواستهای مردم دیدند. برای آنها هم مثل «امام خمینی» جنگ نعمتی بود. اشغال جزایر مالویناس در آوریل سال 1982، که آرژانتینها ادعای مالکیت آن را دارند ولی انگلستان آن را با نام فالکلند در اختیار خود دارد، در آررژانتین سبب جوشش ملی گرایی و موج عظیمی از شادی در آن کشور شد، چنانکه مردم همه یکپارچه به حمایت از این اقدام پرداختند و پشت سر ژنرالها قرار گرفتند و سایر مسائل را تحت الشعاع این رویداد قرار گرفت. اما محاسبه ژنرالهای آرژانتینی از ضعف نیروی دریایی انگلیس و امکان تدارک نیرویی برای جنگی در آن مسافت دور(11 هزار کیلومتری انگلستان)، اشتباه از کار در آمد و به رغم توانایی نیروی هوایی آرژانتین در بکار گرفتن هواپیماهای سوپر اتاندار و موشکهای اگزوست فرانسوی و غرق چند ناو جنگی از جمله دو ناو بزرگ آن انگلستان در پی بزرگترین جنگ دربایی بعد از جنگ جهانی دوم، سرانجام در مالویناس از نیروهای اعزامی انگلیس  شکست خوردند و با با بیش از پانصد کشته و گروهی اسیر، جنگ را به انگلستان باختند. این جنگ که 45 روز به طول انجامید بنا بر آمارهای متفاوت بین 250 تا 500 نفر برای انگلستان نیز تلفات ببار آورد.

ژنرالها با تحمیل قانونی برای عفو عمومی که جنایتکاران و شکنجه گران دوران دیکتاتوری را از تعقیب و محاکمه معاف می کرد،در سال1983 قدرت را به غیر نظامیان واگذار کردند و تا ده سال بعد از آن هر وعده یی از سوی رؤسای جمهور منتخب با فشار و تهدید به شورش از سوی نظامیان خنثی می شد، اما بنا بر اطلاعات قابل دسترس در اینترنت از سال 2003 قانون عفو مسئولان جنایات دوران دیکتاتوری لغو شده و تنی چند از چهرهای شناخته شده از شکنجه گران و ژنرالها تحت تعقیب و دستگیری قرارگرفته اند. از جمله یکی از معروفترین و منفورترین شکنجه گران آن دوران در اسپانیا محاکمه و به زندان طولانی محکوم شده است. تعداد قربانیان ناپدید شده آرژانتینی تا 30 هزار برآورد می شوند.

در ایران اگر اکنون 20 سال بعد از جنایات تابستان 1367- کشتار در زندانها و دفن مخفیانه اجساد زندانیان سیاسی- دست اندرکاران تبهکار رژیم ضد ایرانی و ضد انسانی آخوندی در نگرانی از تجمع خانواده جانباختگان و ترفیخواهان ایران بر سر مزار آن شهدای گمنام و زنده نگهداشتن یاد آنان و جنایات رژیم، با ویران کردن گورستان خاوران تلاش می کنند آثار و اسناد جنایات خود را محو کنند، ژنرالهای آرژانتینی از آغاز در فکر این بودند که جنایاتشان را طوری سازمان دهند و به اجرا بگذارند که اثری از آن به جا نماند. اما چنین جنایاتی از خاطر ملتها زدوده شدنی نیست. جنایات ژنرالها در آرژانتین هم چون جنایات ژنرالها در شیلی به رهبری پنوشه و تعقیب و کشتار کمونیستها در کشورهای آمریکاری لاتین در دهه هفتاد، از هدایت وحمایت آمریکا برخوردار بود. گفته می شود به ابتکار بوش(پدر) و هنری کیسینجر که در دوران ریاست جمهوری نیکسون و جرالد فورد وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی بود، طرحی به نام کوندور ریخته و اجرا شد که عبارت بود از هماهنگی عملیاتی با شرکت چند کشور آمریکای جنوبی برای نابود کردن نیروهای چپگرا در آن منطقه و دفع «خطر کمونیسم». چند سال پیش در یک گزارش مستند دیدم که یکی از کسانی که در آن دوره دستگیر و شکنجه و زندانی شده و البته جان بدر برده بود، می گفت مدتی بعد از دستگیری او را به جایی دیگری منتقل کردند که نمی دانست کجاست. اما بعدا از لهجه بازجویانش متوجه شده بود که بازجو اورگوئه ایست و او را به اورگوئه آورده اند. در جریان اقدماتی که چند سال پیش در اروپا برای دستگیری و تحت تعقیب قرار دادن پنوشه صورت گرفت (زمانی که او برای معالجه به انگلستان آمده بود)، ادعانامه یی هم علیه هنری کسینجر طرح شد اما او در مصاحبه یی به کلی منکر وجود طرحی برای کمونیست کشی در آمریکای لاتین و دست داشتن خودش در چنین طرحی شد. البته دولتها و مقامات دولتی، هم مشورت دهنده وهم مشورت گیرنده می توانند همیشه چنین طرحها و همکاریهایی را زیر پوشش همکاریها و تبادل اطلاعات معمول و آموزشی بین نیروهای پلیس توجیه کنند. اما سرکوب کردن احزاب و نیروهای سیاسی و ایجاد اختناق، در هیچ کشوری که به روش دموکراتیک اداره می شود، جزو نفش پلیس نیست و با هیچ منطقی توجبه پذیر نیست. به هر حال فجایع و جنایاتی نظیر جنایات ژنرالهای آمریکای لاتین در آرژانیتن وشیلی و گواتمالا و جاهای دیگر و جنایات رژیم خمینی و حکام شرع و پاسدارانش در ایران، از خاطر ملتها فراموش شدنی نیست، چرا که هر نسلی از هر ملتی، روشنفکران و اندیشمندان خویش را می پروراند و اینان کنجکاو و علاقمند به شناختن و شناساندن تاریخ و فرهنگ و هویت ملی خویشند و بهایی را که مبارزان و آزادیخواهان میهنشان در گذر از فراز و نشیب تاریخ پرداخته اند قدر می شناسند و ارج می نهند و آن را به مردم میهن خود یاد آور شده و می شناسانند. همچنان که ما امروز قهرمانان و مبارزان تاریخ  ایران عزیزمان را ارج می نهیم و سانسور دوران پهلوی و تحریفات روضه خوانهای عقده یی و مبلغان حقیر و ریزه خوار خوان این خونخواران مردم ستیز، از تاریخ، سبب نشده و سبب نخواهد شد که مبارزات آزایخواهان و فرزندان انقلابی ایران در غبار فراموشی و در محاق برود.  خصوصا اکنون که با فن آوری اطلاعات، اسناد ومدراک را می توان از پهنه یی به گستردگی جهان، در پشت میز کار و درخانه گرد آورد و به یاری همین فن آوری می توان بدون هیچ هزینه یی یا با کمترین هزینه یی که چیز قابل محاسبه یی نیست، با هزاران شاهد در مصافات دور ونزدیک تماس شنیداری و دیداری و نوشتاری برقرار کرد و عکس و سند مبادله نمود. آخوندهای جنایتکار گورها را هم که خاوران ویران بکنند، زمین خاوران را که نمی توانند محو کنند. برای محل خاوران هر طرحی که بریزند بنیادش بر باد است. هرچه باشد در آینده ویران خواهد شد و یادمانی شکوهمند برای جانباختگان جنایات رژیم آخوندی در آنجا بنا خواهد شد.

    پ – 3 اسفند 1387- 21 فوریه 2009



منبع: پژواک ایران