PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 29th March 2024

چند دوبیتی (مناظره عقل و عشق)
محمود سراجی


 
 
دو بیتی ها سروده های دیروز و پریروز بدون اصلاح و سانسور
 
عاشق دلداده چون رودی خروشان می رود 
تا بپیوندد بر آن معبود همچون تا ر و پود 
گر قرار و راحتم خواهی در آغوشم بگیر 
بستر دریا بود آرامش جاوید رود 
 
تا دل به هوای دوست مایل کردم 
یکمرتبه کار عقل زا یل کردم
هر توبه که عقل روز و شب می فرمود 
با عشق تو یک دقیقه باطل کردم 
 
سوگند به چشمش که شدم مست از او 
والله که هستی ام شده هست از او 
گر دست مرا جدا کند بند از  بند
تا روز قیامت نکشم دست از او 
 
جز در سر کوی دوست منزل نکنم 
من مهر کسی بجز تو در دل نکنم 
من دل نکنم ز دوست تا آخر عمر 
تا دل بهوی دوست در گل نکنم 
 
دانی ز نبودنت چسان دل تنگ است ؟ 
گوئی که دلم بزیر صد من سنگ است 
احساس کنم که دوری منزل من 
تا منزل تو هزار ها فرسنگ است 
 
دربند سر زلف نگار است دلم
بیچاره بفکر وصل یار است دلم 
عمرم به درازی خم زلفش نیست 
در زلف نگار ماندگار است دلم
 
از عشق تو در سینه دلم گردد چاک
از شعله اه من بسوزد افلاک 
با اینهمه عشق اگر مرا خاک کنند
از آتش دل سبزه نروید بر خاک
 
گر دوست مرا ز تن جدا سازد پوست 
حاشا که کنم شکایت از زخمه دوست 
زیباست هر آنچه دوست میدارد دوست 
نیکوست هر آنچه دوست گوید نیکوست 
 
من   سایه او و او مرا خورشید است
نورش به دلم سرمدی و جاوید است 
دانی که چرا ز دیدنش محرومم 
خورشید به سایه اش نهان از دید است 
 
ز خشم چو گل شکفتن اش شیرین بود 
وان خشم بدل نهفتن اش شیرین بود
هر چند که تلخ است از او پاسخ " نه "
با ناز و ادا " نه " گفتن اش شیرین بود 
 
گر چشم مرا ببندد آن شوخ جمال 
ور پای مرا پی کند از بهر قتال
می دزدمش هر چه باشد اینکار محال 
با قدرت بی بدیل رویا و خیال 
 
یک مو ی تو بر هزار جان می ارزد 
گیسوی تو بر هر دو جهان می ارزد 
آبروی تو در پس صف مژگانت 
بر صید دلم به صد کمان می ارزد 
 
بر لب نرسد مرا دگر جان امشب 
از درد تو می رسم به نسیان امشب 
ای بیخبران چه جای درمان من است 
صد جان بدهم به درد جانان امشب 
 
تا دل ز امید وصل تو بگسستم
 بنشستم و با خیال تو  پیوستم
 امشب همه بر رقیب ما ارزانی
 زیرا که من از خیال تو سرمستم 
 
 
 امشب همه بر رقیب ما ارزانی 
 
درد تو مرا فراتر از درمان است 
وین درد مرا مظهری از جانان است 
گویند چرا به جور تو دل دادم ؟ ؟؟
با درد تو خو گرفته ام از آن است 
 
 
آهی به بساط جگرم نیست خدایا
پس اینهمه خون جگرازدیده چه بارم ؟
در حیرتم از معجز این عشق دل انگیز
کز جام تهی باده گلگون به کف آرم
 
 
دل کندن ما ز دوست آسان نبود
کمتر ز عذاب کندن جان نبود
جان کندن ما برای او آسان است 
از چیست که دل کندنم آسان نبود 
 
کی دست دهد دوباره ام دیدن دوست 
گل چیدن و بوئیدن و خندیدن دوست 
رم کردن و چرخیدن و بالیدن دوست 
نازیدن و [ نه ! ] گفتن و لب چیدن دوست 
 
تاکی دل خود دیده براهش بکنم
در بند اسیر اشک و اهش بکنم 
از حسن جمال او چه نقصان آید 
گر لحظه ای از دور نگاهش بکنم 
 
گفتم که همیشه چشم بد از تو بدور
یاران تو در کنار و رنجت مهجور
من چشم بد و رنج تو بودم شای
دور از تو و مهجور شدم چشمم کور
 
گفتند پس از مرگ تو آن یار چه دارد ؟
بعد از تو دلش را به چه یاری بسپارد ؟ 
گفتم که فراوان بود عشاق ولی نیست 
یاری که دل یار مرا پاس بدارد 
 
گفتند به عمرت شده عاشق شده باشی ؟؟؟
مجنون چنین یار منافق شده باشی ؟؟؟
گفتم که بپرسید به عمرت شده روزی
یک لحظه چنین عاشق صادق شده باشی ؟؟؟
 
گفتند که سهم تو از آن یار جفا بود 
گفتم که جفا کرد ولی عین وفا بود 
از یار جفا این همه شیرین و دل انگیز 
گراهل وفا بود ندانم چه بلا بود ؟؟؟
 
گفتند   تو را یار تا بود چه ها کرد
گفتم که غم و درد مرا جمله دوا کرد 
گفتند تو را کشت و از آن درد رها کرد 
گفتم که ندیدید , ندیدید چه ها کرد
 
گفتی همه عشق و ناز دارم ای دوست
بر ناز تو من نیاز دارم ای دوس
بر ناز تو گر نیاز من کوتاه ا ست
در دل سخن دراز دارم ای دوست
 
تا دل ز امید وصل تو بگسستم 
بنشستم و با خیال تو پیوستم 
امشب گل و باده بر رقیب ارزانی 
زیرا که من از خیال تو سرمستم 
 
گر چشم مرا ببندد آن شوخ جمال 
ور پای مرا پی کند از بهر قتال 
می دزدمش هر چه باشد اینکار محال 
با قدرت بی بدیل رویا و خیال 
 
گفتند که او درد تو را میداند 
زانروست که ارابه خود میراند 
گفتم که ز صبر ما ندارد خنری 
این است که نا کرده در آن میماند 
 
ای جان جهان بگو که جانان تو کیست ؟
امشب گل من بگو که مهمان تو کیست
خود نور دل و دیده صد انجمنی
امشب تو بگو ماه شبستان تو کیست
 
بر زلف تو تا دراز دستی بکنم
بی باده به لب هزار مستی بکنم
با چون تو بتی کجا روا میدارند
تا بار دگر خدا پرستی بکنم
 
م.س شاهد



منبع: پژواک ایران