PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Thursday 25th April 2024

شرکت در انتخابات، تایید رژیم ولایت فقیه و دادن اعتبار به آن برای سرکوبگری است
ایرج شكری


 

اپوزیسیون لائیک و جمهوریخواه که خواهان دموکراسی و  سربلندی و سعادت مردم ایران است، پیوسته بر تحریم انتخابات تاکید کرده و می کند. دلیل این امر هم خیلی واضح و روشن است، نتیجه کلی و مهم شرکت در نمایش انتخابات یا به قول یکی از استادان دانشگاههای کشور در «مناسک» انتخابات، تایید رژیم ولایت فقیه است و این امر به به روشنی از انتظاراتی که خامنه ای از شرکت هرچه گسترده تر و پرشمار تر مردم در این نمایش دارد، بر همگان قابل فهم است. امسال که خامنه ای خودش به صراحت گفت که منظورش از شرکت در انتخابات کسانی که موافق نظام نیستند، شرکت آنها به عنوان انتخاب شونده نیست، بلکه برای رای دادن است.

وقاحت بی حد و مرز آخوندی و خود مقدس بینی چنین توقعاتی را در این آخوند به وجود آورده است که که مثل امام پلیدش خمینی خود را ولی و قیّم مردم بداند و این توقّع را از مخالفان داشته باشد که بیاییند برای «بیعت» با نظام و تایید رژیم که مرتکب هزاران جنایت و خیانت علیه مردم شده و حقوق و آزادی های مردم را لگد مال می کند و بالاترین میزان اعدام را در بین کشورهای جهان را دارد و بزرگترین دشمن آزادی بیان و قلم است، به طور کسترده در انتخابات شرکت بکنند تا او از آن همین نتیجه یی را بگیرد که روز 5 اسفند در دیدار با گروهی از مردم نجف آباد بیان کرد. خبرگزاری تسنیم در نقل سخنان خامنه ای در این دیدار از جمله نوشته است که :« ایشان حضور گسترده مردم در انتخابات را موجب هیبت و عظمت مجدد انقلاب اسلامی در جهان خواندند...».

انقلاب اسلامی هم معنی اش روشن است یعنی همین رژیم با همه ممنوعیت ها و توهین و تحقیرها و توسری و تبعیض هایش و با «ستّار بهشتی» کشی ها و خودسری های بسیج و سپاه پاسدارنش که خمینی با ملاخور کردن انقلاب سال 57 و راه انداختن موج تعصب و «مال الاغ» دانستن اقتصاد و آزادی را دشمن اسلام و قرآن دانستن و آخوند را با اسلام برابر و اسلام و آخوند را در هم «مدغم»(ادغام شده)* دانستن و روشنفکران و نویسندگان را «بدتر» از محمد رضاشاه دانستن، بر سر مردم ایران آوار کرد. لیست مورد تایید «اصلاح طلبان» برای مجلس خبرگان، خود نمایانگر این است که کلا «سگ زرد برادر شغال است». اصلاح طلبان رژیم که آخوند شیّاد خاتمی چهره شاخص آنان است، از جنایتکارانی مثل دو وزیر اسبق اطلاعات رژیم، آخوند ریشهری و آخوند دری نجف آبادی حمایت کرده اند. آخوند ریشهری در کتاب خاطراتش، لیست بلندی از سازمان ها و گروههای سیاسی و تشکل های هواداران آنها را که در زمان تصدی وزارت اطلاعات متلاشی کرده است به عنوان سند خدمات و دستاوردهای خودش ارائه کرده است. **

آخوند مرتجع پست فطرت دری نجف آبادی اولین وزیر اطلاعات «دولت اصلاحات» کسی است که قتلهای زنجیره ای در زمان وزارت او اتفاق افتاد و تردید نباید کرد که حکم اجرای آن جنایات را خود او صادر کرده بوده است. این جنایتکار چند ماه قبل از قتلهای زنجیره ای، خط و نشان هایش را کشیده بود. دری نجف آبادی در یک سخنرانی در مرداد ماه 1377 در «جمع خانواده شهدا»» در آمل كه نماينده ولي فقيه در استان و مديركل اطلاعات استان مازندران هم حضور داشتند، «ليبرالها و قلم به دستان فاسد» را تهدبد كرد و گفت «روحانيت شكست ناپذير است...در برابر جريانات مزدور و فاسد و غير ديني وقلم به دستان بي دين با قدرت مي ايستيم»(رسالت 12 مرداد77 ). خود سیّد محمد خاتمی که پیام ویدئویی برای تشویق مردم به رفتن به پای صندوقهای رای فرستاده و از اهمیت انتخابات حرف می زند، در عمق تفکر و شخیصیتش چیزی بیشتر از یک دری نجف آبادی و یک حزب اللهی نیست.

تفکر و پیش داوری خاتمی چون یک آخوند مرتجع حزب اللهی و ضد روشنفکر به روشنی در کتاب بیم موج او نمایان است. خاتمی در این کتاب  در صفحات 199 و 200 كتاب بيم موج چاپ پنجم (بهار 1377) نوشته است: «جامعه ما جامعه يي ديني است و طبيعي است كه بي دينان مدّعي روشنفكري در اين جامعه پايگاه و دردل مردم جايگاهي نداشته باشند و نداشته اند. آن چه به نام روشنفکری در عهد جديد تاريخ ملت ما جريان داشته حركتي صوري، بي بنياد و بريده از مردم بوده است و هیچگاه صدای مدعیان روشنفکری این مرز و بوم از "کافه تریاها!!!" و قهوه خانه های خاصی که در آنجا پز "اپوزیسیون!!" دادند بیرون نیامد و اگر آمد مردم صدای آنان را نشیندند و اگر شنیدند زبان آنان را نفهمیدند و در نتیجه هیچگاه تفاهمی بوجود نیامد. اگر هم روشنفکری گل کرد و مورد احترام مردم قرار گرفت، كسي بود كه با دين مرم نسبت داشت و به باورها و سنّت هاي اصيل ديني خود را نزديك مي كرد و ازهمن جا مي توان راز و رمز محبوبيّت بزرگاني چون آل احمد و شريعتي را در جامعهً ديكتاتور زده و تحقير شده مان، دريافت. اين دو هم روشنفكر بودند و مطالب روشنفكري داشتند. اما جامعه احساس مي كرد كه اينان خودي هستند و درد و حرف مردم را دارند».

جان کلام آخوند خاتمی مرتجع که بخوبی نشان می دهد که او در تفکر از قماش خمینی و خامنه ای و فلاحیان و دری نجف آبادی و خلاصه یک آخوند پلید است، در حکمی است که در ادامه مطلبش صادر کرده است:«روشنفكر بي دين بخواهد يا نخواهد و بداند و يا نداند، آب به آسياب دشمن مي ريزد، دشمني كه مخالف استقلال ما است و با فرهنگ اصيل و ديانت و آزادگي اين ملت سر ستيز دارد. و تاريخ گواهي مي دهد كه اين جناح غالبا با حكومت هاي جبّار و وابسته به بيگانه همراه و همگام بوده است و در بسياري از موارد همكاري آگاهانه داشته است ولي خوشنختانه اين جريان بخاطر بي ريشگي در متن فرهنگ و عمق وجدان مردم ما تاثير چنداني نداشته است. و هم اكنون هم به نظر من روشنفكر بي دين خطر جدّي فكري محسوب نمي شود گرچه ممكن است در ذهن جامعه بخصوص جوانان اغتشاش هايي ايجاد كند». ملاحظه کنید حکم را! اما این آخوند مرتجع و همفکرانش اصلا به روی خود نمی آوردند نمی خواهند به این مساله فکر بکنند و از خود بپرسند که چرا شعر در این بست شاملو که در بین مردم به «روزگار غریبی است نازنین» شهرت یافته و توصیفی است لبریز از تصاویر دقیق از درنده خویی ذاتی این رژیم و شاملو در همان اوائل به قدرت رسیدن خمینی و در 31 تیر 1358آن را سروده است، این همه به دل ایرانیان نشسته و آن را حرف دل خود در توصیف رژیم خونریز و پلید آخوندی یافته اند؟

اپوزیسیون دمکرات و لائیک باید تمام انتخاباتی و رای گیری هایی را که در چهار چوب نظام ولایت فقیه برگزار می شود، تحریم کند و پیوسته خواهان برچیده شدن بساط این رژیم جنایتکار آزادی کش و مردم ستیز باشد. در داخل کشور متاسفانه مردم هنوز به طور جمعی و میزان گسترده به این ارزیابی دست نیافته اند که تحریم انتخابات و سبب خلوت شدن حوزه های رای گیری شدن، بیشتر می تواند رژیم را در برابر خواستهای آنان به عقب نشینی وادارد و نه به امید دست یافتن به گشایشی «قطره چکانی»، شرکت کردن در انتخاباتی که رژیم همانطور که در سخنان خامنه ای مشهود است، از آن به عنوان کارت مشروعیت و تایید خود از سوی مردم بهره برداری می کند. این کار در عمل نیتجه یی جز تایید عملکرد قاتلان هزاران نوجوان دبیرستان و جوانان دانشجو و کارگران و کارمندان آزادیخواه هوادار گروههای سیاسی ترقیخواه و پیشرو در دهه 60 و نیز مجوز ادامه سرکوبگری دادن به قاتلان ستّار بهشتی و دستگیر کنندگان و محبوس کنندگان وکلای آزاده ای مثل عبدالفتاح سلطانی و نیز تایید کردن کار زندانی کنندگان کسانی چون آتنا فرقدانی و بهاره هدایت، ندارد.

مجلسی که در نبود آزادی احزاب و آزادی بیان و با عبور نمایندگانش از صافی شورای نگبهان تشکیل شود، در رژیم ولایت فقیه، که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد که ستون فقرات سرکوب و فساد در کشور است و ضامن بقای این رژیم پلید، مثل سالهای گذاشته، کمی که به طرف کم کردن فشار سانسور و جلوگیری از«خودسری» ها برود، یا با حکم حکومتی رشته اش پنبه خواهد شد، یا اگر مجلسیان زبان درازی بیشتری بکنند، یا مثل شرع پسند نماینده مجلسی که به خاطر استعفای اعتراض آمیزش از نمایندگی، خانه اش را در کرج به آتش کشیدند، با یورش اوباش حزب اللهی تنبیه خواهند شد، یا از پشت میله های زندان سر در خواهند آورد و یا مثل بعضی های دیگر، زبان بسته به کنجی خواهند خزید تا بازهم زمان برگزاری «مناسک» انتخاباتی دیگر فرار برسد و دوباره، آن جناح ولایتمدار برای حل مسائل معیشت مردم پستان به تنور بچسباند و به مردم وعده کشایش مسائل اقتصادی بدهد و این جناح موسوم به اصلاح طلب، سنگ ایران را به سینه بزند و خود را از جنس مردم بنمایاند و مردم را با ترساند از دست بالا داشتن جناح هار در مجلس یا در اختیار گرفتن قوه اجرایی، آنها را به شرکت گسترده در انتخابات و رای دادن به نامزدهایی  که اینان معرفی کرده اند، تشویق و دعوت کنند.

هموطنان ما باید فکر کنند که آیا دشمن تر از خامنه ای متکبّر و خود خواه و سد و مانعی بزرگتر از رژیم ولایت فقیه برای استقرار دموکراسی و اعمال اراده خود برای رقم زدن سرنوشت خود پیشرفت و سربلندی کشور دارند یا نه؟ اگر سد و مانع بزرگ ولایت فقیه است که هست، پس در نمایش انتخاباتی، اقدام درست بر خلاف میل و خواست او عمل کردن است. نتیجه شرکت گسترده در انتخابات سال 88، و مواضع ولی فقیه در حمایت از احمدی نژاد و فتنه خواند اعتراضات مردم را همه می دانند. او می خواهد مردم، حتی کسانی که موافق با رژیم نیستند در انتخابات شرکت کنند و به پای صندوقهای رای بروند. پس اقدام درست نرفتن به پای صندوقهای رای و تحریم انتخابات و بور کردن ولی فقیه و همه ستایشگران خمینی و کسانی است که خواهان بقای این رژیم ارتجاعی اسلامی ضد ایرانی هستند.

* متن دو سخرانی خمینی در 3 خرداد 58 و 18 آبان 58 که نکات مورد اشاره در این نوشته در آنها آمده است:

http://iradj-shokri.blogspot.fr/2015/06/58-58.html

** در مطلبی از نگارنده به عنوان «خاطرات یک سرکوبگر اسناد اختناق» این لیست مورد توجه قرار گرفته است:

http://iradj-shokri.blogspot.com/2007/01/14-4-2007.html

۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۴ فوریه ۲۰۱۶ 

http://iradj-shokri.blogspot.fr

 



منبع: پژواک ایران