PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Thursday 25th April 2024

دو مرثیه
اسماعیل وفا یغمایی


 

 
روزهای اول مرداد سا1367 بیش از هزار و سیصد مجاهد و مبارز درفاصله مرز ایران و عراق تا تنگه چهار زبر به سودای آزادی جانباختند.بیست و پنجسال از آن ماجرا گذشت.من در این باره بسیار سروده ام.از زوایای مختلف و این دو غزل مرثیه را در مرداد سال 1367 برای دل خود سرودم در حالیکه از دو سو غریو پیروزی بلند بودو من در زیر پلکهایم میگریستم وبا لبهایم به اشکار میخندیدم باشد که روزگاری به حقیقت ماجرا داوری شود که فروغ جاویدان علت بود یا معلول و خودعلت چه حوادثی شد زنجیره ای از کنش و واکنشهای سیاسی ایدئولوژیک و... که هنوز هم ادامه دارد
اسماعیل وفا یغمائی
 1
برگ و بار لاله و سرو و گل و شمشاد ريخت
اشك و خون از چشم ما و دشنة جلاد ريخت
هر گلي را كاين گلستان يك به يك پرورده بود
يكسر اندر آتش بيداد اندر باد ريخت
اي بسا فرهاد را شيرين به ماتم در نشست
اي بسا شيرين كه خاكش بر سر فرهاد ريخت
آن چنانم آتش غم شعله بر دل زد كز آن
شوكران در سينه و در شور و در فرياد ريخت
اين چه بيداد است ما را گر چه برگ و بار باغ
در طريق حق به خاك پاي عدل و داد ريخت
ياد يارانم جگر خون كرده خونم از دو چشم
هر زمان كز سروهاي سبز آرم ياد ريخت
درد من درديست انساني نه يزداني «وفا»
زين سبب اشكم به روي  آتش مرداد ريخت

مرداد 1367

 2
ياران همه رفتند و سواران همه رفتند
پيغام رسانان بهاران همه رفتند
آن پاكدلان نور نهادان همه رفتند
آن سرو قدان لاله عذاران همه رفتند
چون باد وزيدند و چنان ابر گذشتند
چون شبنم و چون قطره باران همه رفتند
از خاك گشودند پر و بال بر افلاك
خاموش شد اين باغ و هزاران همه رفتند
از عشق تهي مانده دل تشنه ام آوخ
ديدي كه چسان عشق مداران همه رفتند
بگسسته زهم شعر من و شور من اي دل
دردا كه مرا قافيه داران همه رفتند
تلخ است حكايت ز شكايت گذري نيست
يارب تو ببخشاي كه ياران همه رفتند

مرداد 1367



منبع: پژواک ایران