PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 19th April 2024

ایراندختی که از یاد نخواهد رفت
ایرج شكری


ایراندختی که از یاد نخواهد رفت

ایرج شکری

 

اعدام جنایتکارانه ریحانه جباری قلب میلیونها ایرانی را در هم فشرد و متاثر کرد. او در برابر یکی از سربازان گمنام امام زمان که قصد تجاوز به او را داشته از خود دفاع کرده بود. «دکتر» سربندی کارگزار وزارت اطلاعات که بنا بر آنچه در گزارشها آمده به تجارت دارو و لوازم پرشکی اشتغال داشته و طبابت نمی کرده است. احتمالا دکتر شدن او هم که بعد از«بیرون آمدن» از وزارت اطلاعات عملی شده، با توجه به دست باز و قدرت بی مهار این تشکیلات مخوف و ستاد جنایت، نه بر اساس تحصیل و کسب مهارت پزشکی، بلکه با دستوری به دانشکده یا دانشگاه و نظام پزشکی، برای دادن دانشنامه و تاییدیه پزشک شدن او، عملی شده است. اکبر خوشکوشک از جنایتکاران «فرنگی کار» وزارت اطلاعات در «کشتار درمانی» در اظهاراتی که «انصاف نیوز» آن را نقل کرده است ضمن ادعای این که اصل ماجرا، توطئه و نقشه ای «برای بردن آبروی اطلاعاتی‌ها» بوده(مگر اطلاعاتی ها پیش مردم آبرویی هم دارند؟)، گفته است که سرمدی که دوست او بوده است تا سال 72 در وزارت اطلاعات بوده و بعد از آن دکترای پزشکی خود را گرفته است.

همین جنایتکار که در ترور فریدون فرخزاد شرکت داشته گفته است:« کسی که 192 سانتیمتر قد داشت و قهرمان کاراته بود چرا از پشت چاقو خورده؟ مگر سجاده‌ی نماز خونین نبود؟ کسی که در سجده بوده و جباری در آن حالت ایشان را به قتل رسانده است...»، مساله سجاده خونی یا هر نوع شاخ و برگی از این گونه که از طریق دستگاه قضایی سربگوگر و جنایتکار رژیم – که از آغاز بخشی از دستگاه کشتار و ارعاب رژیم بوده و اکنون فرومایه ای مثل صادق لاریجانی در راس آن قرار دارد و جنایتکارانی از قبیل قاضی سعید مرتضوی و قاضی مقیسه قاضی مقام قضایی آن بوده اند-، در پرونده قتلی که مقتول یک عامل وزارت اطلاعات و شاکی خانواده اوست، می تواند واقعی نباشد و ساختگی باشد. تازه مگر نماز خوان بودن سند برائت از رذالت می شود؟ مگر بازجویان همسر سعید امامی از سربازان مؤمن و نماز خوان امام زمان نبودند؟ سوالی که با توجه به قد و قامت حدود دو متری سربندی و قهرمان کارته بودن او مطرح می شود این است که آن دختر نوزده ساله چگونه می توانست در دفاع روبه رو، حریف این هیولای لبریز از شهوت و مهاجم بشود؟

حتی اگر بپذیریم که در آپارتمان هم باز بوده است، مگر کار مشکلی برای آن دیو شهوت بود که به محض این ریحانه قصد رفتن طرف در بکند، با یکی دو خیز خود را به او برساند و مانع از رفتن او بشود و قصد خود را به شکل دیگری( با مضروب کردن و بستن دست و پای او) عملی کند؟ ریحانه با دریافتن نیّت او، در فرصتی که حتما کوتاه بوده، به سرعت تصمیم به خنثی کردن توطئه او با ضربه زدن به او می گیرد. طرح اولیه سربندی خوراندن داروی بیهوش کننده یا خواب آور قوی بوده که در لیوان آب پرتقال ریخته بوده است(در گزارشهای مربوط به این ماجرا آمده است). وکیل ریحانه عبدالصمد خرمشاهی در سال 88 بعد از محاکمه و صدور حکم علیه ریحانه در یادداشی که در روزنامه اعتماد منتشرشد نوشته بود که ریحانه در آن رویداد به دلیل شرایطی روحی زمان وقوع جرم، نتوانسته بود نیروی انتظامی را به کمک به طلبد و به دفاع از ناموسش پرداخته بود و یاد آور شده بود که :« «قتل در مقام دفاع از ناموس (اگر ثابت شود) جرمی است که از منظر عرف و جامعه هرگز مورد سرزنش قرار نگرفته است و وجدان جمعی، هر چند مجری قانون، مرتکب را مجرم بشناسد و دفاع او را متناسب نداند او را تبرئه می‌کند و بر همین اساس است که در اکثر کشورهای جهان در موارد مشابه پس از بررسی کلی پرونده و ظواهر امر حتی اگر دفاع مشروع ثابت نشود اما مرد بیگانه از حدود متعارف گذشته باشد یا قصد شومی را داشته باشد و زن به دلیل ترس ناشی از شرایط یا تصورات غلط دیگر فرد مهاجم را به قتل برساند، در مجازاتش تخفیف قائل می‌شوند.».

معلوم نیست که اگر آن اطلاعاتی معدوم نیت خودش را عملی می کرد، آیا ریحانه را زنده می گذاشت، یا او را می کشت و جسدش را جایی مثلا پارکهای جنگلی اطراف تهران می انداخت. این کار برای کسی در وزارت اطلاعات بوده – که یک دستگاه کشتار و جنایت علیه شهروندان است و آدم کشانی بیرحم و حرفه ای در آن سازمان یافته اند-، به ویژه برای سربندی غول پیکر کار آسانی بود. آن وقت چه کسی می توانست این آدم را محکوم کند. آن آقای دکتر محترم و عامل وزارت اطلاعات را! این هم روشن است که کسی به استخدام وزارت اطلاعات در می آید باید از ولایتمداران هار و کاملا معتقد به نظام و احکام اسلام و قرآن مخصوصا در زمینه کشتار مخلفان و نظام اسلامی باشد. چنین آدمی به فرض بیرون آمدن از خدمت رسمی، پیوسته در خدمت دستگاه وزارت اطلاعات و عامل آن دستگاه هست.

ریحانه قربانی دیگری از جنایات بیشمار رژیم آخوندی و وزارت اطلاعات خونریز آن است. ریحانه توسط رژیم و یک خانواده مزدور اطلاعاتی رژیم حلق آویز شد و قلبش از طپش ایستاد. عموی او که در آلمان بسر می برد در توضیحاتی در مورد اعدام ریحانه گفته است که دستگاه قضایی رژیم روی سه خواسته تاکید داشته و می خواسته که ریحانه اظهارات اولیه اش را به گونه ای که دستگاه می خواسته تغییر بدهد«: نخست آنکه مقتول، مرتضی عبدالعلی سربندی قصد تجاوز به وی را نداشته، دوم آنکه چاقو (آلت قتل) از جانب ریحانه خریداری و به محل جرم آورده شده و سوم آنکه در آپارتمانی که جرم در آن رخ داده، باز بوده و ریحانه همواره امکان خروج از آنجا را داشته است »، اما استواری او در رویا رویایی با دستگاه فاسد و جنایتکار قضایی رژیم که طی بازجویی ها به ضرب و شتم و شکنجه و تحقیر او پرداخته بود تا وادارش بکنند که آن اطلاعاتی پلید را تبرئه بکند و بگوید او قصد تجاوز نداشته است و استواری و غرور او در رویارویی با اعدام که در پیامی که وصیت شفاهی او شمرده می شود ونیز در آخرین مکالمه تلفنی با مادرش مشهود است، از او قهرمانی در دفاع از حرمت انسانی و حیثیت خویش و حرمت زنانه خویش، در برابر دستگاه درنده خوی استبداد آخوندی در نظر ایرانیان آفریده است. ریحانه از یاد رفتنی نیست. صدای او در هر سالگرد اقدام جنایتکارانه رژیم و دستگاه قضائی منحط و ضد مردمی اش، و در سالروز تولدش (15 آبان) در بزرگداشت او طنین انداز خواهد شد و مردم ایران یاد این ایراندخت مغرور و سرافراز را گرامی خواهند داشت و همراه آن همواره نفرت و انزجار خود را از متشرعان و آخوند و ارتجاع و استبداد به نمایش خواهند گذاشت. مادر او در پیامی در فیسبوک به مناسبت تولد او نوشته است«  با اینکه ریحانه را به خاک سپرده ام، با اینکه امروز از زندان شهرری وسایلش را تحویل گرفتم ، اما احساس نمیکنم مرگ ریحانم را فرا گرفته باشد . او را پانزدهم آبان یکهزار و سیصد و شصت و شش به دنیا آوردم و هر سال برایش جشن تولد گرفتم . حتی هفت سال زندان هم به جای او ، شمع روی کیک را فوت کردم . چهارشنبه 14 آبان ابتدا به مزارش میروم و بعد در خانه ام پذیرای چند جوان فامیل که همبازی او بوده اند خواهم بود . هزاران نفر مایلند در جشن تولد ریحانم شرکت کنند ، خانه ام کوچک است . سالن و فضای باز و مزار هم که خوشایند مامورین معذور نیست . بنابراین از همه دوستان ریحان تقاضا میکنم یک شاخه گل و تنها یک شاخه ، همراه با شمعی روشن ، در گوشه ای از خانه خودشان یا هر محلی که برایشان راحت است بگذارند و عکسی بیندازند . حتی میتوانند صورت خود را بپوشانند تا احساس امنیت کنند . عکس خود را در این صفحه بگذارید . این تنها تولدی است که میتواند میلیونها مهمان داشته باشد .

خوش آمدید .به مراسم بزرگداشت تولد ریحانه جباری ، خوش آمدید». لینک صفحه تولد ریحانه در زیر آمده است.    

https://www.facebook.com/events/1640979919461944/?pnref=story

لینک پیام ریحانه به هنرمندانی که از او حمایت کرده اند

 https://www.youtube.com/watch?v=qbtrKaEQj7U

آخرین مکالمه ریحانه با مادرش

https://www.youtube.com/watch?v=qsA7lwGNKww

۱۲ آبان ۱۳۹۳ - ۳ نوامبر ۲۰۱۴ 

http://iradj-shokri.blogspot.fr

 



منبع: پژواک ایران