اخیراً خامنه ای رهبر رژیم مردم ستیز جمهوری اسلامی در سخنانی در دیدار با شرکت کنندگان در هفدهمین اجلاس نماز دستوراتی در مورد مسجد سازی و گسترش نشانه های اسلامی و بچشم خوردن آن در معماری  صادر کرد(1) و از جمله گفت که در فرودگاهها و ایستگاههای قطار و مترو اتوبوسها بین شهری باید مسجد ساخته شود و ساعات پرواز هواپیماها طوری تنظیم شود که مسافران زمان لازم برای نماز را داشته باشند و در مسافرتهایی که امکان این نوع تنظیم برنامه نیست در هواپیماها باید جای نماز خواندن در نظر گرفته شود. رهبر دستور فرموده است که «نشانه هاي اسلامي به ويژه نماز بايد در بخشهاي مختلف جامعه اسلامي آشكار و عيان باشند و در همه امور نيز رعايت شوند.  » ولی امر مسلمین تاکید کرده که در معماری ساختمانها هم باید نشانه اسلامی بودن بچشم بخورد، نماز جماعت در همه جا برگزار شود و در مواقع نماز باید همه جا صدای اذان شنیده شود. بنا بر دستوراتی که این آخوند متححجر مستبد در این سخنرانی صادر کرد بدون در نظر گرفتن ساخت مسجد در پروژهای انبوه سازی نباید به این پروژه ها جواز ساخت داده شود. برداشت جناب رهبر از تاثیرات مثبتی که خواندن نماز را واجب می کند ازجمله «احساس حقارت در برابر عظمت خداست». در واقع با همین برداشتها از خدا و دین است که رهبری که نماینده خدا در روی زمین و نگهبان دین اوست خود را در موضعی می بیند که دیگران باید در برابر او احساس حقارت کنند و فرمانش را اجرا کنند و برای هر منتقدی خط و نشان می کشد و مجلس آخوندی که قرار بود به گفته بنیانگذار رژیم اسلامی در راس امور باشد، با چند خط «حکم حکومتی» رهبر لایحه یی و یا طرحی را، قبل از این روی آن بحثی بشود به دستور رهبر کنار می گذارد و با یک اخم رهبر به مطبوعات، روزنامه و نشریات که جوازشان هم در اکثریت قریب به اتفاق، به خودیها داده شده که برخی از آنان اندکی منتقد اوضاع شده اند، به صورت « فله یی» تعطیل می شوند. همچنان که در دهه 60 به دستور ولی فقیه وقت خمینی اعدام و کشتار فله یی مخالفان ولایت فقیه از مسلمان و غیر مسلمان شروع شد. با همین برداشت از نماینده خدا در روی زمین بودند و در جایگاه رسول الله قرار گرفتن است که چون سنیان اصل امامت مذهب شیعه را قبول ندارند، این همه مورد توهین و تحقیر در سخنرانیهای آیت الله عظمی ها و آخوندهای عوضی مثل وحید خراسانی و مهدی دانشمند قرار می گیرند و اجازه ساختن مسجد به آنها داده نمی شود و اگر هم در جایی در پی دوندگیهای بسیار اجازه ساخت مسجد گرفتند مسجد نیمه ساخته شده شان تخریب می شود، مثل آنچه که در بجنورد و جاهای دیگر اتفاق افتاده است. با همین برداشت از نقشی که برای ولی فقیه به عنوان ادامه دهنده حکومت پیامبر اسلام در ولایت مطلقه فقیه تعیین شده، اگر گروهی نخواهد در نماز عید فطر پشت سر رهبر بایستد، و بخواهد در جای دیگری نماز بخواند  مورد یورش نیروی انتظامی قرار می گیرد مثل آنچه که با ملی – مذهبیها رفتار شد. این فرمایشات  رهبر  برای مسجد سازی در ایستگاه مترو نماز خانه در هواپیما اگر بنا باشد عملی شود هزینه های بیهوده یی در برخواهد داشت که مثل بسیاری از خرجهای دیگر که هیچ ضرورت و نفعی برای مردم ندارد( از جمله راه انداختن شبکه های تلویزیونی 24ساعته مثل پرس تی وی) از کیسه مردم رفته است. راستی اگر رهبر به جای دستور ساختن مسجد در اینجا و آنجا دستور ساختن توالتهای عمومی در میدان ها و خبابانهای پر رفت و آمد و در ایستگاههای مترو می داد فایده و کاربردش برای مردم از مسلمان و غیر مسلمان، از نماز خوان و بی نماز، بیشتر نبود؟ سی سال بعد از حاکمیت آخوندی  آموزش و پروش با کمبود فضای آموزشی رو به روست که به گفته رئیس سابق سازمان نوسازی مدارس 13 میلیون دانش آموز در مدارسه دو نوبت درس می خوانند و از عوارض منفی این مساله به گفته وی این است که بسیاری از 9 میلیون دانش آموزی که ظهر مدرسه را برای دانش آموزان شیفت بعد از ظهر ترک می کنند، بعد از ظهر را در خیابانها و پارکها پرسه می زنند و از 4 میلیون دانش آموزی که بعد از ظهر ها به مدرسه می آیند بسیار از آنها پیش از ظهر در پارکها و خیابانها پرسه می زنند و  به خاطر این وضع در معرض الودگی به مواد مخدر و سایر خطرات قرار می گیرند(2). علاوه بر این بسیاری از مدارس کشور از شرایط نامناسبی برخوردار هستند و حتی خطرات ایمنی به خاطر فروریزی را دارند و در چند سال گذشته آتش سوزی ایجاد شده توسط بخاریها نفتی مداردس در نقاط مختلف سبب حوادث ناگوار و دلخراش سوختن دانش آموزان در آتش و آسیبهای غیر قابل ترمیمی از سوختگی  برای بازماندگان حوادث شده که از جمله دختر بچه های دانش آموز قربانی این حوادث بوده اند، در حالی که اگر کمی از این توجهات رهبر به نماز خوانی و مسجد سازی، به بهبود وضع مدارس و آینده بچه های این سرزمین معطوف می شد و با مقداری هزینه  مدارس را با حرارت مرکزی مجهز می کردند یا بخاریهای مناسب و با ایمنی بیشتری بکار می گرفتند این حوادث پیش نمی آمد. برای امثال خامنه ای و آیت الله های مرتجع و متحجر و پلید همه چیز باید در خدمت اسلام و تحکیم آخوندیسم باشد، برای آنان خارج از اسلام نه ایران معنی دارد نه مردم ارزشی دارند. مردم باید همه عاشق اهل بیت باشند تا مجالس عزاداری برپا شده به خاطر «خاموشی» یا شهادت یکی از« اختران تابناک آسمان ولایت» و یا دختر یا خواهر یا همسر یا برادر ناتنی آنان را، پر کنند و پای منبر آخوندها جمعیت مثل انبوه گله بز و گوسفند جمع شده و به منبر خیره بشوند و به محض بغص کردن آخوند، آنها صدای شیون و« اووهو اووهو» و به پیشانی کوبیدنشان بلند شود و هنر اشک گرفتن آخوند که تنها هنریست که دارند- و به خاطرآن از موسیقی و از شادی مردم بیزارند-، کار کرد خود در تحکیم و تعمیق ایمان مردم به مذهب «برتر» شیعه به نمایش در آمده باشد.

زوزه های پاسدار صفار هرندی

وزیر ارشاد اسلامی رژیم که (یکی از دوستان سابقش به به نام محمد حسین نوری زاد که برای کیهان مطلب می نوشته اورا از «پخمه فرهنگی» نامیده است)(3)، عنصر عوضی و عقب مانده که در دیدار با آیت الله های قم چنان احساساتی می شود که اشکش سرازیر می شود، در یک سخنرانی در مازندران باز هم علیه فرهنگسازان کشور پارس کرده و چنگ و دندان نشان داده که «فعاليت فرهنگي در انقلاب اسلامي نيازمند بازنگري اساسي است و هدفمندي آن بايد مورد توجه جدي قرار گيرد، ضمن اينكه امروز بعضي ازمشهورترين‌‏هاي عرصه فرهنگ، جزو بي‌‏فرهنگ‌‏ترين‌‏ها هستند و در مقابل اعتقادات مردم صف آرايي مي‌‏كنند و ارتباطات معناداري با آن سوي مرزها دارند»(4). این پخمه فرهنگی اما معلوم نیست چرا نگران سیاستهایی است که 30 سال است همیشه تعیین کردن آن در اختیار پیروان با عمامه یا بی عمامه خمینی یا دسته یی از سانسورچیان پاسدار یا اطلاعاتی بوده است. این هم پرسیدنی است که چطور «بی فرهنگترینها» که جلو اعتقادات مردم صف آرایی می کنند، معروف ترین شده اند؟ به خاطر صف آرایی شان در برابر اعتقادت مردم، آنهم به مدت 30 سال که اسلام در همه جا حاکم بوده و « امت خدا جوی همیشه در صحنه » همیشه در تعداد «میلیونی» در نماز «دشمن شکن» جمعه پشت سر آخونده ایستانده اند و روحانیت همه جا د راس امور بوده و بگیر و ببند و قتلهای زنجیره یی هم  در کار درو کردن اهل فرهنگ و اندیشه و قلم پیوسته بکار گرفته شده است؟

30 سال است که از دستگاه عظیم رادیو و تلویزیون کشور به طور انحصاری برای تبلیغ و حقنه کردن نظرات علمای اسلام و گردانندگان رژیم به مردم بکار گرفته شده و بودجه های کلان برای گشترش سایه سیاه جهل و تعصب بر افکار توده ها خرج شده و جشنواره «نامه به امام رضا» و « سیره نبوی» و ... برگزارمی کنند . دستگاه آموزش و پرورش کشور ( که در سالهای سیاه و  پرجنایت و کشتار دهه 60 علاوه بر شستوی مغزی کودکان و نوجوانان- هم برای خبرچینی و هم برای بسیجی یکبارمصرف ساختن برای جبهه های جنگ -، نقش شبکه گسترده یی را هم برای وزارت اطلاعات داشت هم با مدیران مدارس حزب الهی و مربیان حزب اللهی هم با انجمنهای اسلامی دانش آموزی و کارمندی) هم همچنان به عنوان دستگاهی برای تزریق ایدئولوژی حاکمیت به کودکان و نوجوانان کشور عمل می کند ، اما بعد از سه دهه، مشکل  رژیم در وادار به پذیرفتن و پیروی کردن مردم از معیارهای شرعی پیچیده تر و مشکل تر و بزگتر شده است. اعتراضات زنان در برابر محدویتهای و پایمال شدن حقوقشان توسط قوانین رژیم آخوندی گسترده تر شده، اعتراضات دانشجویان در برابر جو پلیسی و خفقان دانشگاهها و استبداد و سرکوبگری دستگاه حاکمه بیشتر و بیشتر شده گرایشهایی مثل شیطان پرستی در بین گروههایی از جوانان پیدا شده و رویگردانی از اسلام هم در بین جوانان رو به افزایش است.  چندی پیش آخوند مهدی دانشمند که از مبلغان پاچه ورمالیده و دریده شعیه در تحقیر پیروان سایر مذاهب است در یک سخنرانی با اشاره به این که او  به همه نقاط کشور سفر می کند، به اسلام گریزی جوانان ایرانی به صراحت اعتراف کرد و گفت ما لازم نیست سنی یا مسیحی و زردشتی را شیعه کنیم اگر بنوانیم جلو زردشتی شدن جوانان شیعه را بگیریم هنر کرده ایم (لینک ویدئو سخنان او در زیر مطلب آمده است)(5). اعتقادات مورد نظر فاضل هرندی چیری جز ابتذال و عقب ماندگی نیست که «نخ نبات» آن تبلیغات گستره و بی وقفه آخوندی در عشق به خاندان عصمت طهارات است و بر محور آن متبلورمی شود و در نوحه خوانیهای و سینه زنیهای ابلهانه و مبتذل می شود دید(6) 

به گزارش شیعه نیوز وزیر ارشاد اسلامی در سخنرانی دیگری در مازندران اعلام کرد که « بودجه قرآنی در قبل از تشکیل دولت نهم تنها 640 میلیون تومان بود که با افزایش اعتبار آن در این دولت، این میزان با افزایش 25درصدی به 30میلیارد تومان رسیده است»(7). البته معلوم نیست که جناب قاطرچی وزیر شده چگونه محاسبه کرده است. چون 25 در صد 640 میلیون رقم 160 میلیون می شود که در طی سه سال افزایش پی در پی 25 درصدی به رقم بودجه قرآنی هر سال، نمی شود به رقم 30 میلیارد رسید. به نظر می رسد مبلغ 30 میلیارد تومان بدون حساب و کتاب و با دست باز برای برنامه های «قرآنی» هزینه شده که حتما علمای اسلام و حوزه علمیه قم هم از آن بی نصیب نمانده اند و ایشان فقط خواسته محاسباتی و رقمی هم ارائه کرده باشد.

جلوه های فرهنگ ایرانی ضد آخوندی در جامعه بالنده ایران

حالا مساله اینجاست که با آن همه سانسور و اعمال فشار بر فرهنگسازان و اینهمه بی حساب و کتاب خرج کردن برای گشترش «فرهنگ اسلامی» هنوز اینها از تهدید ها و جو سازیها علیه اهل فرهنگ و هنز مردم دوست ایران دست بر نداشته اند. در واقعیت اما آنان که در برابر مردم ایستادند و به ستیز با فرهنگ و زندگی عرفی مردم پرداختند ، خمینی پلید و دست اندر کاران همین رژیم و امثال همین پاسدار صفار هرندی بوده و هستند. در همان آغاز روی کار آمدن خمینی آخوند مرتضی مطهری در یک سخنرانی در محکوم کردن برگزاری جشن چهار شنبه سوری بارها  پدران و نیاکان ایرانیان و کسانی که این جش را برگزاری می کنند، خر و نفهم و احمق خطاب کرد (*). این خمینی بود که تا ماتحتش روی اریکه قدرت قرار گرفت حکم تحریم موسیقی و ممنوعیت فروش وسائل موسیقی را داد و با تحمیل عقاید و معیارهای ارتجاعی خودش به مردم که زنان را از بسیاری از فعالیتهای اجتماعی محروم می کرد، عرصه را برای فعالیتهای فرهنگی و هنری بسیار تنگ کرد. اما فرهنگ ایرانی که اسلام خشنی را که با شمشیر و گردن زدن و کتاب سوزان و ویرانگری راه انداختن به ایران آمد و  وسیله تبلیغش شمشیر بود،سایید و نرم کرد و هویت ایرانی و فرهنگ و پارسی را در کنار تبعیض و استبداد خشن تازیان غازی توانست حفط بکند و از تند باد قرنها عبور بدهد، در برابر این متشرعان و مشروعه خواهان و اسلام پناهان درنده و خونریز هم پایدار مانده و اختناق و درنده خویی بکارگرفته شده 30 ساله نتوانست پا فشاری مردم بر حفظ هویت ایرانی و اشتیاق آنان را به فرهنگ ایرانی خویش بخشکاند. موسیقی ایرانی و محلی نقاط مختلف ایران و رقص و آوازهای محلی ایران که سینه به سینه و نسل به نسل حفط شده و تا به امروز بما رسیده است به رغم ممنوعیتهای رژیم – که ده سالی هم حمل ساز و هر نوع وسیله موسیقی را ممنوع کرده بود- به یمن کوششهای تلاشگران فرهنگی و هنری و عشق و علاقه مردم به آداب و فرهنگ خویش که هیچ قوم و خویشی با فرهنگ حوزه ندارد،  شکوفایی تازه یی یافته است. در داخل کشور گروههای موسیقی محلی و موسیقی سنتی (8) سر برآورده و خود را به رژیم تحمیل کرده اند و اینجا و آنجا، از گیلان و مازندران تا آغاجار ی و کهکیلویه و  خراسان و بلوچستان و سواحل خلیج مردم موسیقی محلی خود را زنده نگه داشته اند و در یوتیوب ویدئو ها یی را می شود دید که توسط مردم  عادی تهیه شده و دختران  نوجوان در لباسیهای رنگا رنگ محلی می رقصند و زنان و مردان در کنار هم تماشاگران صحنه را تشکیل می دهند که هیچ سازگاری با فرهنگ آخوندی که هنوز هم اجازه ورود به استادیوم روزشی برای تماشای فوتبال به زنان را نمی دهد ندارد. گروه مستان که سعید جعفر زاده(همای) مثل نگینی در آن می درخشد و کارهایی که ارائه کرده و باشعرهای خیام گونه اش مورد استقبال بسیار ایرانیان در داخل و خارج قرار گرفته است یکی از جلوه های در خشان  بالندگی فرهنگی و هنزی جامعه پویای ایران در برابر رژیم اخوندی مرگ اندیش و شادی کش بنا شده بر اساس اسلام ناب محمدی و فرهنگ متعفن حوزه علیمه و رساله های بشدت ارتجاعی است. حالا  قاطرچی وزیر ارشاد اسلامی شده، گمان می کند آن چه را که رژیم طی 30 سال از پسش برنیامده، او با ممنوع کردن برگزاری کنسرت برای گروه مستان می تواند انجام دهد(9). خبرهایی هم مربوط به دستگیری همای خواننده گروه مستان شینده شده است که بر نگارنده معلوم نیست که درست است یا نه . در خارج کشورهم گروههای رقص ایرانی با کارهایی در خور توجهی در زمینه رقص پرداخته اند(10). موسیقی و رقص و آواز، هدیه شاهان و حاکمان به مردم نبوده است. همچنان که زبان پارسی هم دست آورد حاکمان بعد از دوره یورش اسلام به ایران نبوده بلکه حاصل مقاومت فرهنگی مردم و کار اندیشمندان و بزرگان فرهنگی این سر زمین بوده که در برابر زبان عربی،- زبان قرآن و دین تحمیلی- که اعراب مسلمان مهاجم می خواستند به ایرانی که مجوسش می خواندند تحمیل کنند، آفریدند و به یمن میراث گرانقدر و کوهوار رودکی و ناصرخسرو و فردوسی و نظامی و عطار و خیام و حافط و سعدی غنی تر و غنی تر شده است. اکنون نیز 30 سال است که این رژیم بنا شده بر اساس اسلام ناب محمدی توسط  دستگاه برزگ اطلاعاتی و دستگاه قضایی و پلیس و پاسدار، با سرکوب و ارعاب مردم و و زندانی کردن و قتل مخالفان تلاش می کند معیار ها ارزشی خود را به جامعه تحمیل کند، سرکوب و ارعابی که مسلسلی که تصویر آندر آرم سپاه پاسداران« انقلاب اسلامی» نقش بسته نماد آن است و در «نماز  سیاسی- عبادی» جمعه، آخوندهای نماینده «خلیفه» وقت نیز  یک قبضه از آن را در دست دارند و با تکیه بر آن  خطبه می خوانند. اما به وضوح دیده می شود که این رژیم اسلامی ضد ایرانی در هویت زدایی از  مردم، برغم بهمنی از تبلیغات اسلامی که  سه ده بر سرمردم آوار کرده و برغم سانسور و تحریف تاریخ و باز نویسی آن بر محور چهره های آخوندی ،از ایرانیان و جامعه پویا و بالنده ایران زمین شکست خورده است.

بعد از انحصار قدرت توسط خمینی آن «ابلیس پیروز مست» که از روشنفکران و اهل قلم ایران متنفر بود،در سخنرانی سوم خراد 58 شاه را به آنان ترجیح داد، و تاکید که شاه اگر از روی ریا و ظاهر سازی هم که بود « در عین قدرتش باز به زیارت می رفت» اما روشنفکران حاضر نیستند یک کلمه از اسلام نام ببرند و به خاطر همین به مردم رهنمود داد « که شما با ا ینها باید مبارزه یی بکنید بدتر از مبارزه یی که با شاه کردید»(کیهان 5 خرداد 58). اما فرهنگسازان و هنرمندان مردم دوست و ارتجاع ستیز ایران در شرایطی بسیار دشوار مشعل آگاهی و آفرینش فکری و هنری را روشن نگه داشتند و راهگشای نسل جوان کشور برای تدوام تلاش و آفرینش فکری و هنری شدند که نتیجه اش در رویکردهای نسل جوان به مسائل کشور و مواضغ انتقادی آنان در برابر این رژیم پی ریزی شده بر اساس اسلام ناب محمدی دیده می شود. یک نمونه ویژه از این واکنشها را که به تازگی شاهدش بودیم در مصاحبه های گلشیفته فراهانی در ایران و اقدام او به ترک میهن و لباسی که در مراسم گشایش فیلمی از سینمای هالیوود- که در آن نقشی به عهده داشت- به تن کرده بود، لباسی که معیارهای آخوندی را که سالها به او تحمیل شده بود به تمسخر گرفته،  می شد دید.(11). رابطه مسلمان ایران با خدا رابطه یی که در آن به سلاح تکیه شود نبود. اسلام مردم  دینی حل شده در فرهنگ ایرانی بود. هرکس هر طور که می خواست خدا را باور داشت. نماز می خواند یا نمی خواند حجاب داشت یا نه داشت به خودش مربوط بود. دین مردم دین فتواهای ارتجاعی حوزویان نبود. رژیم آخوندی محکوم به فروپاشی در اثر مبارزات مردم است. این دیر و زود دارد،اما سوخت و سوز ندارد. 

  http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8708291444-1  

http://www.mardomsalari.com/template1/Article.aspx?AID=6187#42199  -2

http://irannews1.wordpress.com/2008/06/16/noorizad_makarem:-3

http://ilna.ir/shownews.asp?code=457458 :4 

-5: اظهارات آخوند مهدی دانشمند

http://www.youtube.com/watch?v=5w5Rm2dxpeI  

رقصهای آروباتیک جوانان در پارک ملت. مشتی از اعماق جامعه بر پوزه آخوندهای ضد ایرانی عزا زی،  موسیقی سیتز  و ماتم گستر

http://fr.youtube.com/watch?v=c5m5rAqHLXI&feature=related

6- سگ کوی زینب. نمایشی از مسخ شدن و روانپریشی جوانان تحت تاثیر فرهنگ آخوندی :

http://fr.youtube.com/watch?v=uZ950_606B4&NR=1 

http://www.shia-news.com/fa/pages/?cid=10661  : -7

8-رقص و ترانه مازندرانی توسط گروهی روستایی و خیلی دیدنی:

http://www.youtube.com/watch?v=ZBWqD8f4F18

http://fr.youtube.com/watch?v=bVXi7Cyb7oU&feature=related--   - - رقص دخترکان لرستان

      ترانه یی لری کار بسیار زیبا توسط گروه  کوبان باهمراهی 40 دف توسط زنان و مردان هنرمند این گروه  

http://fr.youtube.com/watch?v=wpvAGHbyrCk&feature=related

http://www.mastan-homay.blogfa.com/post-17.aspx   -9

: رقص ایرانی از آکادمی رقص «بشکن»-10

http://www.youtube.com/watch?v=nL9zJiMMQo8  

http://www.youtube.com/watch?v=kzBkdaTIRn8&feature=related

پ-25 نوامبر2008 – 5 آذر 1387