PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Wednesday 24th April 2024

جمعيت حقوقدانان ايران و لایحه قصاص
محمدرضا روحانی


نوروز وعدالت
شادباش همكاران در بند، به مناسبت نوروز از زندانهاى اوين، رجائى شهر، بندرعباس و نظام شيراز، نمونه ای از انسانيت، سعه صدر، احترام به مردم و ميهن، با دورى از فرقه گرائى و لبريز از آرزوهاى نيك است.
 

 
 
فردوسى در باب نوروز سروده است:
سر سال نو هرمز فروردين  برآسوده از رنج تن دل ز كين
بزرگان به شادى بياراستند   مى وجام رامشگران خواستند
چنين جشن فرخ از آن روزگار   به ما ماند از آن خسروان يادگار
 
ابوريحان بيرونى در «آثارالباقيه» نوروز را جشن به بند كشيدن ضحاك توسط فريدون و زندانى كردن او در كوه دماوند مى خواند .
محمدبن جرير طبرى نوروز را آغاز دادگسترى جمشيد دانسته است «جمشيد علما را فرمود كه در آن روزمن بنشينم به مظالم شما نزد من باشيد تا هرجه در اوعدل وداد باشد بنمائيد تا من آن كنم واين روز هرمز بود از ماه فروردين »
 
رهائى از كين شادمانى وجشن همراه رامشگران ونوازندگان، به بند كشيدن ستمگر و آغاز دادگسترى در ادب وافسانه هاى ما نشانگر آرزوهاى تاريخى ملت كهنسال ايران است در راه رهائى از بيداد وفرمانفرمائى داد .
اين همان آرزوهاى نيكى است كه وكلاى زندانى در بند ستم وبيداد عمامه داران خونريز آن را براى همه آرزو كرده اند.
 
عدالت خانه
سيدعبداللطيف شوشترى تاجرى كه در عهد آقا محمد خان قاجار، براى تجارت به كلكته رفته بود در آنجا با دستگاه ادارى و دادگسترى انگليسى ها آشنا مى شود . او خاطرات خود را در كتابى به نام تحفه العالم گرد مى‌آورد . اين تاجر بدون آشنائى با مقدمات تاريخى وفكرة نهادهاى مدرنى كه انگليسى ها بنياد نهادند، آن‌ها را گزارش مى كند. كتاب او چهار سال بعد از به سلطنت نشستن فتحعليشاه ( ١٨٠١ ) نوشته شد. خلاصه آن كه مى نويسد در سنه ٩٠٠ هجرى (١٤٩٥ميلادى ) بين شاه انگليس و پاپ جنگ در مى‌گیرد . جنگ نزديك چهل سال طول مى كشد. به شكست پاپ مى انجامد «اكنون تمام فرنگيان پيروى حكما كنند و در امر مذهب پرده اى ندارند.
سپس به امر انتظام سلطنت مى رسد كه « آخرالامر پادشاه نيز راضى شده خود را مسلوب الاختيار كرد اما در رعايت ونوازش هر كس مختار است وبه نجوى كه گذشت قتل نفس يا اضرار احدى حتى زدن يكى از خدمه خود را قادر نيست مادام كه حكم قضات نشود هيچ سياستى اجرا نگردد ....... از جمله قوانين عظيمه، وضع عدالت خانه است كه به جهت رفع مناقشات بين الناس» است قضات را  «جج» Judje خوانند.
اين كلمه عدالت خانه يك قرن بعد شعار اصلى مشروطه خواهان مى شود. يعنى برپائى نظامى مبتنى بر حاكميت مردم و دادگسترى عرفى.

 
اميركبير و بهاى شكستن نفوذ علما
ديديم كه همزمان با انقلاب فرانسه، مرحوم سيد عبداللطيف شوشترى، گزارش خود را از نهادهاى مدنى انگليس نوشت حدود نيم قرن بعد(١٢٢٧ شمسى -١٨٤٨ ميلادى) تلاشهاى ميرزاتقى خان اميركبير براى اصلاح دستكاه فاسد حكومت آغاز شد.
او نه ماه بس از صدارت در ملاقات با كنسول انگليس گفت «عثمانى وقتى در راه تجديد نيروى خود توفيق يافت كه نفوذ علما را در هم شكست. اين كار را خواهد كرد يا سرش را بر باد خواهد داد .....» صدارت ميرزا تقى خان به سه سال نرسيد كه فرمان «راحت كردن» او را از ناصرالدين شاه گرفتند. قاتل او وزير عدليه بعدى دربار ناصرالدين شاه شد. خوانديم كه يكى از مهمترين عوامل صدور فرمان «بند از بند گشودن» اميركبير امام جمعه تهران بود . يك پايش در دربار ناصرى بود و پاى ديگرش در سفارت روس . هداياى تزار را به عنوان اسباب فخر فروشى به همگنانش عرضه مى كرد.
 

 
ميرزا يوسف تبريزى
 بيست سال پس از قتل ميرزا تقى خان، ميرزا حسين خان سپهسالار به صدارت رسيد. او قصد داشت اصلاحات اميركبير را پیگيرى كند. ميرزا يوسف تبريزى را با لقب مستشارالدوله به معاونت وزارت عدليه گماشت.
ميرزا يوسف كه در مقامات ژنرال كنسول در تفليس و شارژ دافر ايران در پاريس خدمت كرده بود به زبانهاى روسى، تركى، انكليسى و فرانسه آشنا بود. او اولين ايرانى است كه در كتاب «يك كلمه» ايرانيان را با مفاهيم حقوق بشر و شهروندى فرانسه (مصوب اوت ١٧٨٩) آشنا مى كند. ميدانيم كه اين سند هويت حقوقى انقلاب فرانسه را روشن مى سازد. اين كتاب كه در (١٨٦٧ميلادى- ١٢٤٥ شمسى) ١٤١ سال بيش نوشته شد به عنوان سند جرم وقتى ميرزا يوسف مستشارالدوله معاون وزير عدليه بود آنقدر بر سرش كوبيدند كه موجبات كورى او فراهم شد. باز هم به فرمان قاتل ميرزا تقى خان اميركبير به عقوبت اين روشنگرى به زندان رفت. تبعيد شد. اموال او را مصادره كردند. كور، تنگدست، و بيمار فوت كرد (١٨٩٦ميلادى-١٢٧٤ شمسى)
در همان سال ناصرالدين شاه هم به همت ميرزا رضا كرمانى به مجازات رسيد. ده سال بعد نهال مشروطيت با تصويب متمم قانون اساسى سد سديد استبداد را شكست. هرچند محمد عليشاه، سردار سپه ومحمد رضا شاه پهلوى، طى سه كودتا به كمك امام جمعه ها و اجانب داس مرگ بر ساقه اين نهال جوان كوبيدند وسلطه نظام خونريز ولايت مطلقه فقيه در تكميل آن سه كودتا همه چيز را شخم زد اما نهضت به بهاى جان و آزادى بهترين فرزندان اين آب و خاك ادامه دارد وشمع اميد به رستكارى روشن است .
 
قرن بعد و دامغانى ها
زنده ياد دكتر محمد تقى دامغانى حقوقدان برجسته، قاضى پاكدامن و وكيلى فاضل و دلير بود. او قريب چهل و پنج سال بر مسند قضا و كسوت وكالت با زبان و قلم، در راه آزادى و سعادت ملت ايران تلاش كرد. از جمله با عضويت در دوره‌هاى گوناگون هيأت مديره كانون وكلاى دادگسترى مركز، پايه گذارى اتحاديه وكلاى دادگسترى همراهى با  «وكلاى پيشرو» كميته دفاع از زندانيان سياسى و تأسيس جمعیت حقوقدانان ايران و جبهه دموكراتيك ملى ايران و بالاخره قريب هفت سال (١٣٦٠-١٣٦٧) در زندان خمينى، رزمنده‌ی فروتن آزادى و حقوق بشر بود. ايستاد و افتخار آفريد براى ميهن، مردم، آزاديخواهان، همكاران و خانواده سرافرازش. (۱)
دراين نوشته كوتاه به عنوان نمونه ، تنها به عنوان ذكر خير وادا دينى به اين وكيل سر بلند اكتفا شده است. بديهى است كه همرزمان پايدار او در تاريخ اين ميهن خونبار فراموش ناشدنى هستند. اگر از آنان در اين نوشته نامى برده نشده  «گناه بخت پريشان و دست كوته ماست» محدوديت مقاله و كمبود اسناد را هم به آن بيافزائيد و عذر تقصير مرا بپذيريد.
شادروان دكتر دامغانى در «مقاله صد سال پيش از اين كتاب «يك كلمه» ميرزا يوسف خان مشارالدوله را معرفى كرده است.
او تقريباً صد سال بعد از ميرزا يوسف در همان راه، با همان مصائب و همان دشمنان دست به كريبان بود «مقاله صد سال پيش ازاين » در نشريه آزادى - شماره ١٤ تابستان ١٣٧٧ - صفحات ٢٦- ٣٣ تجديد جاب شده است. در همين نشريه مقاله اى با عنوان «محمد تقى دامغانى - ١٣٠٤ - ١٣٧٧- و بنياد هاى حقوق امروز» به قلم آقاى دكتر هدايت متين دفترى نشر شده كه خواندنى است و ما را به وجوهى از شخصيت اين همكار افتخارآفرین آشنا مى كند.
 
يك ميراث تاريخى
در مقاله اخير با اشاره به جمعيت حقوقدانان ايرانى مى خوانيم كه  «دامغانى از مؤسسان اصلى اين جمعيت بود ...»
و يكى از اقدامات مهم جمعيت و آخرين آن انتشار جزوه اى بود تحت عنوان جمعيت حقوقدانان و لايحه قصاص كه در فروردين ١٣٦٠- پراكنده شد. دامغانى در تهيه وتحرير آن دخالت مستقيم داشت. رو در رو با معيارهاى مكتبى ومذهبى جمهورى اسلامى ...»
در آن زمان احزاب، سازمان ها، انجمن ها...... بسيار قدرتمند ترى از جمعيت حقوقدانان وجود داشتند . به اين ميدان خطير وخطرناك نشتافتند. جمعيت حقوقدانان پيشگام و پيشقدم بود و به همين دليل اين جمعيت پيشمرگ آزادی شد. دامغانى ها وهمرزمان او ابعاد دهشتناك دستگاه ولايت فقيه را از ديگران بهتر مى شناختند با اين همه، تمام مصائب را به جان خريدند.
به عهد خود با وجدان خويش، با ميهن ومردم وفادار ماندند. وكلا و حقوقدانان ايرانى، فرزندان ميرزا يوسف مستشارالدوله ها و دكتر دامغانى ها با افتخار رهروان همان راه هستند.
 
هديه نوروزى
٣٢ سال از فروردين ١٣٦٠ می‌گذرد. پرچم شرف وافتخار وكلا وحقوقدانان ايران، زير سهمگين ترين سر كوبى هاى تاريخ معاصر، در زندان هاى رژيم، در سراسر ايران، در اشكال گوناگون مقاومت پابرجاست. همان روز كه وكلاى ايرانى در شكنجه گاههاى گوناگون رژیم خونريز ولايت مطلقه فقيه براى دفاع از حقوق هم زنجيران خود در اعتصاب غذا بودند، عكس خمينى جلاد را بر صدر روزنامه آدينه تهران ٢اسفند ٩٢ گذاشته بودند. زير ان جمله تهديد آميز مشهورى از او را نقل كردند
«از خارج نترسيد. مراقب داخل باشيد» در همان صفحه آيت الله محسن مجتهد شبسترى نماينده ولى مطلقه فقيه با عكس وتفضيلات وريش وعمامه به تكرار گفتار و اداى رهبر عقيدتى ملعونش پرداخته و فتوا مى دهد و افاضه مى كند  «كىسى كه لايحه قصاص را منكر مى شود حكم مرتد در باره او اجراء مى شود.» در جواب مناسبى براى اين عربده كشى و پاسخگویی شايسته اى به تبريك نوروزى همكاران در بند وسپاسگزارى از ٥٨١ وكيل كه به دفاع از حقوق آنان همت گماشته اند، همراه اين يادداشت هديه تاريخى فروردين ١٣٦٠ دامغانى ها عینا نقل مى شود. تا دشمنان هم مانند دوستان عدالت وحقوق بشر بخوانند و بدانند كه ما «زنده از آنيم كه آرام نگيريم».
 
 
 ٢٠ فروردين ١٣٩٣
 
محمدرضا روحانی
 
پانویس:
 
۱- دکتر دامغانی به همراه احمد صدرحاج سیدجوادی، هدایت‌الله متین دفتری، میرشمس شهشهانی و کاظم کاشف
گزارش جامعی از کشتار مردم نجف‌آباد تهیه کردند که به قلم احمد صدر حاج‌ سیدجوادی انتشار یافت:
 
 
 
 
 
 
 



منبع: پژواک ایران