PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Wednesday 24th April 2024

به یاد نلسون ماندلا- تبصره "دو"
مینا اسدی


هموطنان عزیز من در هر دیدار و گفتار و نوشتار یک بند می نالند و از اوضاع کشور یک نفس حرف می زنند و شکایت دارند .کشور در دست نا بخردان است و سلاخان در حال نسل کشی.خرفهای خوب می زنند و حق هم دارند و می خواهند که کسی به عمر این جکومت پایان دهد. ایران کشور عزیزشان است و ایرانیان محترم ترین و با استعداد ترین مردم جهانند و شایسته ی همه ی احترامات فاّیقه.خودم باهمین چشمهای ریزم دیدم که حسن ختام هر مراسمی اعم از عروسی...وسوگواری و ختنه سوران و سفره ی حضرت رقیه و عاشورا و تا سو عا ، سرود ای ایران ای مرز پرگهر است و در پایان همه ی جشن ها هم ترانه ای پخش می کنندکه گویا اسمش الفبا ست و هم زینی ست هم پالانی .یعنی هم با این آهنگ می 
رقصند و و هم با صدایی رسا ،هم صدا با خواننده فریاد می زنند: ای یار ای یار ...ایران...ایران
و خرسند از این مبارزه ی میهنی جلسه را ترک می کنند.تا اینجا خودشان می دانند که چه می کنند و چه می خواهند.زندگی حودشان است .مال دارند و اختیار. اما این هم میهنان که سالهاست در این کشور زندگی می کنند و در جامعه ی میزبان درس خوانده اند و کارهای خوب و در خور رشته های درسی شان دارند در هر جمله ای سه بار می گویند :خاک بر سر سویدی ها! این هم هواست که دارند؟ سرد است.یخ زدم...گرم است..خفه شدم .چه باد بدی ...کلاهم را برد...چقدر سیاه پوست ...حالم بد شد. چرا این ها نمی روند که ما برویم به کشور عزیزمان.البته همه به کشور عزیزشان میروند ...خانه می خرند عملیات آنچنانی را برای زیباشدن و جوان ماندن انجام می دهند و حاضر نیستند حتا یک قدم پیاده در شهر راه بروند و به بینند که مردم ایران عزیزشان در چه فقر و فلاکتی به سر می برند و وقتی من کلمه ای می گویم که به آنها بر می خورد با چشمهای پر از خشم می گویند: اوا خانم اسدی اصلن شما با ایرانی  هاخوب نیستید...خیال می کنید سو یدی ها از ما با لا ترند ...آری ....هستند ...ریشه ی درخت و علف خورده اند تا کشورشان را ساخته اند....از هیچ به همه چیز رسیده اند ...برای خارج کردن محصولات کشورشان با یکدیگر مسابقه نگذاشته اند...از یک تبعیدی آواره سرگردان ، به یک دلال بی وطن بدل نشده اند کلاه برادر و خواهر و دوست دشمن را بر نداشته اند ...به بچه هایشان دروغ نگفته اند و کشوری را که همیشه لگدکوب بیگانگان و راهزنان بوده است به دست یک مشت جلاد رها نکرده اندو اگر به تبعید رفته اند ننشسته اند که مبلغ تاریخ دروغین شیخ و شاه باشند. برای آبادی و آزادی میهن شان به پای جان دویده اند.

اگر شما سینه زنان و ناراضیان نشسته،ایران را کشور خودتان می دانید من با شما میهن مشترکی ندارم.
مینا اسدی....جمعه....ششم ماه دسامبر دوهزار و سیزده ...استکهلم

 

 



منبع: پژواک ایران