PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 29th March 2024

نگاهی به فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته (۱)
ایرج مصداقی


من و فوتبال
 
در سال ۱۳۴۷ و در جریان بازی‌های جام ملت‌های آسیا در ایران با فوتبال آشنا شدم. شب‌ها برای شب‌نشینی به منزل دایی‌ام سرتیپ احمدعلی محققی، سپهبد بعدی که فرمانده‌ی ژندارمری کل کشور شد می‌رفتیم. دایی‌ام ضمن مرور روزنامه و اخبار تلویزیون، «مردخای اشپیگل» فوروارد معروف تیم اسرائیل را به شوخی «پشگل» می‌خواند که البته نشاندهنده‌ی نوع نگاه صاحب‌منصبان نظامی و امنیتی کشور به اسرائیل هم بود. شور و اشتیاق بزرگتر‌ها برای پیروزی ایران و شوخی دایی‌ام مرا نیز مشتاق فوتبال کرد. البته تیم فوتبال ایران در مسابقات نهایی جام ملت‌های آسیا در سال ۱۹۶۴ که در اسرائیل برگزار شد شرکت نکرده نبود.  
 
1968AsianCupWinners.jpg
جام ملت‏های فوتبال آسیا در سال ۱۹۶۸بالای دستان ملی‏پوشان وقت ایران پس از پیروزی بر اسرائیل
 
پیروزی ایران بر اسرائیل در بازی نهایی که از طریق رادیو مستقیم پخش می‌شد و  خوشحالی عمومی، علاقه‌ام را دو چندان کرد و فوتبال به بخشی از زندگی‌ام تبدیل شد. درکی از تیم ملی نداشتم. می‌شنیدم که همان بازیکنان در باشگاه‌های پیکان و تاج و ... بازی می‌کنند. مدت‌ها ناراحت بودم که چرا بازیکنان در همان تیم ملی نماندند و به دیگر تیم‌ها رفتند.
روزنامه خواندن را با کیهان ورزشی در سال ۱۳۴۸ شروع کردم و استادیوم‌ رفتن را از سال ۱۳۴۹. پس از آن یک دم از دنبال کردن اخبار و تحولات فوتبال ایران و جهان غافل نشدم. نوجوان که بودم صبح‌ را با خواندن صفحات ورزشی روزنامه‌های مردم و آیندگان و بعدها رستاخیز که جایگزین مردم شد شروع می‌کردم و با علاقه آن‌ها را در کلاس و در جامیزم آرشیو می‌کردم. با عشق و علاقه نه تنها مسابقات فوتبال را در استادیوم‌های امجدیه و یکصد‌هزارنفری «آریامهر» تماشا می‌کردم بلکه تمرین‌ تیم ملی فوتبال ایران در استادیوم داوودیه را نیز دنبال می‌کردم. مسابقه‌ی پیکان و تاج در سال ۱۳۴۸ اولین بازی بود که از نزدیک دنبال کردم.
من پرسپولیسی بودم و برادرم تاجی و جنگ و جدال دوران نوجوانی در خانه ادامه داشت. پس از پیروزی انقلاب، نگاهم به فوتبال تغییر کرده بود و هرچه جلوتر می‌رفتم و پخته تر می‌شدم این نگاه عمیق‌تر می‌شد. فوتبال برای من دیگر جذابیت‌های ظاهری قبلی را نداشت و به دور از هیاهو بود.
فوتبال دیگر برایم توپ بازی نبود. این بار مستطیل سبز را میدان نبرد می‌دیدم. استراتژی و تاکتیک‌های به کار برده شده در آن را با علاقه دنبال می‌کردم. چگونگی رسیدن به هدف و فتح دروازه حریف برایم معنا پیدا می‌کرد. نگاهم به ساق‌های بازیکنان متفاوت از گذشته بود. مشاهده‌‌ی سیستم‌های تدافعی و تهاجمی و چگونگی حمله و دفاع مرا به وجد می‌آورد. دیگر عبور از دیوار دفاعی حریف برایم یک سرخوشی گذرا نبود. از آن درس هم می‌گرفتم. مشاهده می‌کردم جنگندگی و اراده‌ و تصمیم چگونه نتیجه‌ی نهایی را رقم می‌زند. پرس حریف در زمین‌ خودش و شروع دفاع از زمین حریف به من درس‌های زیادی را آموخت. برای من فوتبال فراتر از یک ورزش است. فکر می‌کنم جاذبه‌های عالمگیرش هم به همین دلیل است. پیروزی همیشه سهم تیمی که بهتر بازی کرده نمی‌شود. آن کس که از موقعیت‌ها بهتر استفاده می‌کند پیروزی را در آغوش می‌گیرد. گاه اولین اشتباه مهلک آخرین آشتباه است. یاد می‌گرفتم که مسابقه ۹۰ دقیقه است و تا لحظه‌ی آخر نباید از پای نشست و بازی را تمام شده انگاشت.
از همه مهم‌تر به نقش مربی و فرمانده‌ی تیم بیش از پیش واقف می‌شدم. در واقع بازیکنان نقشه‌‌ها و طرح‌های او را در زمین پیدا می‌کنند. می‌فهمیدم هرچه سیستم‌ها پیشرفته‌تر است نظم و انضباط تیمی بیشتر است. دیگر تک ستاره‌ها نقش اساسی ندارند. حرکت تیمی را روی تک‌ستاره‌ تنظیم نمی‌کنند که چنانچه به هر دلیل از بازی خارج شد و یا آسیب دید تیم لنگ بماند و نتیجه را واگذار کند. از همه مهم‌تر هرگاه تیمی شکست می‌خورد اولین کسی که مسئولیت می‌پذیرد، پوزش‌خواهی می‌کند، استعفا می‌دهد و یا برکنار می‌شود مربی و دستیاران او هستند. در فوتبال نوین، درست مثل جوامع پیشرفته مسئولیت پذیری و پاسخگویی حرف اول را می‌زند. در آن‌جا ابر و باد و مه خورشید مسئول شکست تیم‌ها و نتیجه‌نگرفتن آن‌ها نیستند.
هرچند فوتبال دیگر نقش قبلی را در زندگی‌ام ندارد اما بنا به دلایلی که برشمردم همچنان برایم جذابیت دارد. اگر بخواهم از جنبه‌ی رمانتیک به آن نگاه کنم فوتبال به سان عشقی قدیمی است که همچنان در من وجود دارد و گاه و بیگاه به یاد آن می‌افتم و در گوشه و کنار، اخبار آن را دنبال می‌کنم.
آن‌چه در مورد فساد و تبانی در فوتبال در هفته‌های اخیر می‌شنوم انگیزه‌ای شد تا آن‌چه را که در پی می‌آید بنویسم. متأسفانه آرشیوی در اختیار ندارم و به خاطر حضور در خارج از کشور به اسناد و روزنامه‌های ورزشی قدیمی دسترسی ندارم. از دیدن برنامه‌های تلویزیونی صدا و سیما در ۲۰ سال گذشته محروم بوده‌ام و به همین دلیل جا به جا مجبور بودم به حافظه‌ام اتکا کنم. از این بابت اگر در نوشته‌ی حاضر کمبودی احساس می‌شود پیشاپیش پوزش می‌خواهم.
 
فساد، حرف اول فوتبال ایران
 
در هفته‌های گذشته افشای فساد در فوتبال یک بار دیگر به موضوع روز جامعه‌ی ورزش تبدیل شد و به رسانه‌ها راه یافت و همچون دیگر هیاهوهای رایج در نظام جمهوری اسلامی برای دور زدن موضوع نه تنها فدراسیون فوتبال و کمیته انضباطی بلکه مجلس شورای اسلامی ، کمیسیون اصل ۹۰، هم وارد موضوع شدند و صحبت از دخالت نیروهای امنیتی که خود جز لاینفک فساد رایج در کشور هستند نیز به میان آمد. تجربه‌ به من می‌گوید این همه هیاهو نشان از آن دارد که موضوع به سرعت جمع و جور می‌شود و هیچ اتفاقی نمی‌افتد.
روزنامه خراسان نوشت که «کمیسیون اصل‌۹۰ در مجلس شورای اسلامی از وجود ۶۸۶ پرونده فساد در فوتبال خبر داد.
نکته جالب این که تعداد‌ ۵۰۰ پرونده به دلیل نبود مدارک کافی و عدم وجود مدارک مستند، غیر‌قابل طرح اعلام شده است. همچنین از ۱۸۶ پرونده باقی مانده،‌۱۶۰‌پرونده به قوه قضاییه ارسال و 108 حکم نیز صادر شده است. گفته می‌شود‌ سایر پرونده‌ها نیز در حال بررسی هستند.»
مجید جلالی سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی در رابطه با فساد در فوتبال می‌گوید:‌ «باید نهادهای بالاتر از فوتبال به ماجرا ورود کنند چون فساد خیلی زیاد است.» ... وی در ادامه گفت: «بارها با نهادهای فوتبالی جلسه داشتم و حرف‌هایم را زدم اما باز هم می‌گویم که برخورد با فساد از توانایی نهادهای فوتبال خارج است چون دامنه و ریشه این شبکه در خیلی جاها و حتی در نهادهای فوتبالی هست.»
 
صادق درودگر درباره اظهارات خانبانی روانشناس پیشین استیل‌آذین مبنی بر اینکه در بازی دو فصل پیش استیل‌آذین و شاهین بوشهر پیشنهاد دریافت رشوه ۱۵ میلیون تومانی به این باشگاه شده بود، عنوان کرد: «این پیشنهاد بود و به ما گفتند 30 میلیون تومان از شما می‌گیریم تا بازی را برای‌تان در بیاوریم. اینکه آقای خانبان گفته ۱۵ میلیون خبر ندارم و می‌دانم پیشنهاد 30 میلیون تومان بود. به گزارش تسنیم، وی ادامه داد: آن موقع من سرپرست تیم بودم و این موضوع را به شریفی رئیس کمیته انضباطی وقت فدراسیون اطلاع دادیم و پس از آن هم به آقای علیپور گفتیم. آنها گفتند این مسئله را پیگیری خواهند کرد، اما دیگر خبری نشد.»
امیر قلعه‌نوعی یکی از مربیانی که اتهاماتی علیه وی در رابطه با فساد در فوتبال مطرح است، از اساس منکر وجود فساد در فوتبال شد. در حالی که رسو‌ل‌کربکندی مربی سابق ذوب آهن مدعی است فوتبال غرق در فساد است. کربکندی از دلالی سخن گفت که « از او پول خواسته تا تیمش را قهرمان لیگ برتر کند؛ دلالی که هنوز هم در فوتبال ایران فعالیت می‌کند.»
 
در فوتبال ایران داوران یکی از اضلاع فساد هستند که رسانه‌های داخلی و برنامه ۹۰ روی آن‌ها دست گذاشته‌اند و شواهدی را نیز ارائه کرده‌‌اند:
این روزها در فوتبال ایران عبارت «داور بازی را در آورد» به یک فعل رایج تبدیل شده است و فرهنگستان ادبیات فارسی بایستی آن را به دایره لفات اضافه کند.  «درآوردن بازی» یعنی داور در ازای دریافت پول و رشوه نتیجه‌ی بازی را رقم زد.
بخش اخبار ورزشی شبکه خبر صداوسیما به نقل از محسن قهرمانی داور تعلیق شده فوتبال ایران اعلام کرد که «اگر در این پرونده با محرومیت مواجه شود، خیلی‌ها را با خودش پایین خواهد کشید. قهرمانی داور دیدار جنجالی پرسپولیس و سپاهان در هفته دهم لیگ بر‌تر پس از تماس با برخی اعضای کمیته داوران و دو نفر از مدیران بلندپایه فدراسیون فوتبال تهدید کرده چنانچه از قضاوت طرد شود، مسائلی که درباره داوری و مدیران فدراسیون می‌داند را با مدرک افشا خواهد کرد. زیرا به باور او اگر بنا بر محرومیت باشد بسیاری دیگر هم باید تاوان بدهند.»
در گزارش سایت قانون آمده افشاگری کامل محسن قهرمانی، حتی می‌تواند لیگ را با یک تعطیلی مقطعی مواجه کند. شاید به همین خاطر حجت‌الاسلام علیپور به مربی بدنساز پرسپولیس گفته بود این موضوع باید در یک دایره محدود جمع شود! موضوعی که با انتقاد عادل فردوسی‌پور در برنامه ۹۰ مواجه شد.
منتقدان بر این باورند که فدراسیون فوتبال از انگیزه‌ لازم برای پاکسازی کامل فوتبال ایران از داوران، مدیران و واسطه‌هایی که در تعیین نتایج نقش داشته‌اند برخوردار نیست. ورود مجلس شورای اسلامی نیز با توجه به اینکه صرفاً نهادی قانون‌گذار است، چشم‌انداز این ماجرا را روشن‌تر نکرده است.
کمیسیون اصل ۹۰ در آخرین نشست خود از امیر قلعه‌نویی سرمربی استقلال دعوت کرده بود اما علیپور دبیر ستاد مبارزه با تخلفات حرفه‌ای فوتبال با کنایه گفت: «مجلس اگر واقعا می‌خواهد فوتبال را پاکسازی کند بهتر است از دعوت آدم‌های مسئله‌دار که عملکردشان با شائبه همراه بوده خودداری کند. مربیان و بازیکنان اخلاق از دعوت برخی چهره‌ها به مجلس معترض بودند و خواهان حضور اهالی پاک در این کمیسیون هستند تا آنها بتوانند برای مقابله با ناپاکی، مشاوره‌های درستی ارائه کنند!»
 
سال گذشته محمد فنایی داور بین‌المللی سابق فوتبال ایران که در جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا کمک داور مسابقه‌ی فنیال بین برزیل و ایتالیا بود در مورد کمیته داوران و نقش فدارسیون در ارتباط با مشکلات آن گفت:
«جوّ آنقدر خراب است که خود فدراسیون هم گیج شده است. فدراسیون آنقدر هنر دارد و شاهکار کرده که داوری هم جزئی از این موارد است. اتفاقات مدیریت نمی‌شود و همین عامل اصلی مشکلاتی است که وجود دارد. دوست ندارم به این مسئله وارد شوم، مردم بهترین افرادی هستند که متوجه تمامی اتفاقات می‌شوند. مطمئن باشید حالا حالاها هم جو به همین شکل خواهد بود. تا زمانی که مدیریت قوی نشود و تا زمانی که افراد به یکدیگر احترام ‌نگذارند بهتر است صحبت نکنیم. من صلاح می‌دانم فقط در مورد مسائل کارشناسی تا آنجایی که اطلاع دارم صحبت کنم و به اتفاقات دیگر کاری نداشته باشم. ... ما اصولا قدرت‌طلبیم و برای گرفتن میز با وجود اینکه توانایی نداریم تلاش می‌کنیم. همین‌ها باعث شده در داوری مشکلات فراوانی بوجود آید.»
 
سرانجام سید محمدهادی آیت‌اللهی نایب رئیس فدراسیون فوتبال که سابقه‌‌ی خدمت در سپاه پاسداران منطقه ۹ و بسیج را هم دارد برای جمع کردن پرونده و جلوگیری از باز شدن سر کلاف تخلفات و «پایین کشیده نشدن خیلی‌ها» آب پاکی روی دست همه ریخت و گفت:‌
«هیچ اتهامی درباره‌ی این داور اثبات نشده و او می‌تواند حتی علیه اتهام‌هایی که به وی نسبت داده شده است شکایت کند. چیزی كه من به عنوان رئیس هیأت رسیدگی به تخلفات فوتبال ایران در مورد این پرونده می‌دانم این است که تمامی مسائل مطرح شده در مورد پرونده محسن قهرمانی اتهام‌زنی است و هنوز هیچ چیز ثابت نشده و هیچ مدرک محکمه پسندی هم به نظر من در این پرونده دیده نشده، مگر آنکه در آینده مدارک دیگری ارائه شود. اکنون تحقیقات اولیه انجام شده و ما در حال جمع‌بندی این پرونده هستیم. باز هم می‌گویم در پرونده محسن قهرمانی در ارتباط با افراد دیگری مسئله قابل پیگیری وجود دارد اما در مورد محسن قهرمانی فقط اتهام‌هایی مطرح شده که اثبات نشده است.»
 
محمد پنجعلی مدیر تیم پرسپولیس در واکنش به اظهارات آیت‌اللهی گفت:‌ «من از روز اول هم که بحث‌های فساد در فوتبال راه افتاد، حدس می‌زدم کار به اینجا بکشد که بخواهند همه چیز را جمع و جور کنند. گفته بودم ممکن است در پیگیری مسائل به یکسری افراد برسند که توانایی برخورد نداشته باشند و بخواهند همه چیز را از بیخ و بن منکر شوند.»
 
پس از اظهار نظر آیت‌اللهی رسانه‌ها به صراحت از صدور حکم محرومیت شش‌ماهه علی دایی به خاطر افشاگری در مورد رشوه در فوتبال ایران خبردادند. اما مصاحبه‌ی شدید‌اللحن دایی و نفوذ وی در فیفا و احترامی که مجامع بین‌المللی برای او قائل هستند باعث شد تا فدراسیون فوتبال دست به عقب‌نشینی زده و ترجیح دهند که با دم شیر بازی نکند.
کفاشیان رئیس فدراسیون خود به میدان آمد و از اساس منکر موضوع شد چرا که می‌دانند قدرت مانور محدودی دارند و باز شدن پای فیفا به موضوع، فوتبال غرق در فساد ایران را در بحران بزرگتری فرو می‌برد. آن‌ها در یک عقب‌نشینی آشکار همچنین مدعی شدند که محسن قهرمانی در تست آمادگی جسمانی مردود شده و حداقل برای این قصل از داوری محروم می‌شود. 
وضعیت فوتبال ایران و فساد حاکم بر آن آینه‌ی تمام نمایی است از جامعه  و رژیم حاکم بر آن‌. این دو را جدا از هم نباید دید. مسیری که فوتبال ایران طی ۳۵ سال گذشته طی کرده جدا از مسیری نیست که جامعه‌ی ایران در این مدت به خاطر وجود یک رژیم غرق در فساد و بی‌کفایتی پشت سر گذاشته است. اگر پرونده‌ی «قتل‌های زنجیره‌ای» و «حمله به کوی دانشگاه» و «کهریزک» و ... به نتیجه رسید پرونده‌ فساد در فوتبال نیز به سرانجام می‌رسد.
برای آن که نشان دهم ریشه فساد در کجاست و برای درمان آن چه باید کرد نگاه گذرایی خواهم داشت به مسیری که فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته طی کرده است و به عوامل مؤثر در آن اشاره می‌کنم.
 
فوتبال ایران سرآمد آسیا
 
پس از پیروزی انقلاب ضد‌سلطنتی فوتبال ایران که قدرت درجه اول آسیا بود و فدراسیون آن یکه‌تاز قاره، مانند بسیاری از امور دیگر به واسطه‌ی تسلط عناصر بی‌کفایت و بی مسئولیت سیرقهقرایی طی کرد و به فاجعه‌‌ای منجر شد که امروز همه‌ی ما شاهد آن هستیم.
پیش از انقلاب، شش دوره لیگ سراسری فوتبال «تخت جمشید» با موفقیت و نظم چشم‌گیری برگزار شده و در سایه‌ی آن فوتبال ملی به قدرت برتر و بلامنازع آسیا تبدیل شده بود. آخرین دوره‌ی لیگ با اعلام حکومت نظامی در ۱۶ شهریور ۵۷ و لغو مسابقه‌ی تاج و پرسپولیس که قرار بود روز ۱۷ شهریور برگزار شود نیمه تمام ماند.  
پس از پیروزی انقلاب، تیمی که به سادگی نماینده‌ی آسیا در المپیک مونیخ و مونترال و جام جهانی آرژانتین بود و سه دوره‌ی متوالی قهرمانی آسیا را یدک می‌کشید و تیم جوانانش بارها به قهرمانی در قاره رسیده بود و بخوبی از عهده‌ی میزبانی بزرگترین مسابقات ‌آسیایی برآمده بود به جایی رسید که در حسرت صعود به المپیک همچنان می‌سوزد و سه دوره‌ای که به جام جهانی صعود کرده با وجود ۴-۵ سهمیه آسیا به سختی و با صعوبت بسیاری همراه بوده است.

                     

 

اشرف پهلوی در میان بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران در سال ۱۳۵۷

در زمینه‌ی فوتبال نوجوانان و جوانان هنوز جز یک جرقه‌، درخششی در سطح آسیا نداشته‌ایم. در حالی که تیم‌های قطر و عربستان سعودی و کره جنوبی و ژاپن به موفقیت‌های چشمگیری در سطح آسیا و بین‌المللی نائل آمده‌اند. در حالی که  ژاپن و کره مسابقات جام جهانی ۲۰۰۲ را برگزار کردند و قطر میزبان مسابقات جام جهانی ۲۰۲۲ خواهد بود ایران پس از گذشت نزدیک به ۴ دهه هنوز در حسرت برگزاری جام ملت‌های آسیا به سر می‌برد و زمین‌های فوتبال و به ویژه استادیوم صدهزار نفری آزادی که تا سال ۵۷ گل سر سبد استادیوم‌های آسیا بود به چنان فلاکتی دچار شده‌اند که مسئولان ورزشی خود به اندازه‌ی کافی در مورد آن روشنگری کرده‌اند. در حالی که امروز برای یک پست ساده در کنفدراسیون فوتبال آسیا نیاز به لابی گسترده و دادن امتیاز‌های گوناگون به کشورهای کوچک که بعضاً صاحب فوتبال هم نیستند است، پیش از انقلاب ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا با کامبیز آتابای رئیس فدراسیون فوتبال بود.
این سقوط در زمینه‌ی داوری هم دیده می‌شود. از سال ۱۹۷۸ که جعفر نامدار، دیدار تیم‌های لهستان و مکزیک را در جام جهانی آرژانتین سوت زد هنوز هیچ داور وسط ایرانی در المپیک و جام جهانی عهده‌‌دار قضاوت نبوده است. این در حالی است که نامدار در جام جهانی ۱۹۷۴ و در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ و ۱۹۷۶ مونترال نیز به عنوان داور وسط قضاوت کرد.
در طول ۳۵ سال گذشته محمد فنایی در المپیک ۱۹۹۲ بارسلون و جام جهانی ۱۹۹۴ به عنوان کمک داور و حسن کامرانی‌فر در جام جهانی ۲۰۱۰ به عنوان کمک داور حضور داشتند.
ادامه دارد...



منبع: پژواک ایران