PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 29th March 2024

نکات مهم در استعفا نامه دو عضو با سابقه شورا
ایرج شكری


استعفا نامه آقای دکتر کریم  قصیم و آقای محمد رضا روحانی را می توان به سه بخش تقسیم، بخش مربوط به سابقه فعالیت و دستاوردهای کار و تلاش سیاسی در شورا، قسمت بخش انتقاد و نارضایی ها بخش سوم پیشنهادات و راهکارهایی که برای پیشبرد مبارزه و اعتلای شورا ارائه کرده بوده اند و مورد توجه واقع نشده است. اما از این سه بخش، بخشی که مربوط به نارضایی ها و انتقادات این دو عضو مستعفی است مهمتر است. چون انباشته شدن این مسائل بوده است که صبر آنان را به پایان رسانده است. در این زمینه در استعفانامه به طور فشرده آمده است:« در عين حال ما هميشه ، به خصوص طيّ دهه اخير و بيشتر در چهارسال گذشته ، در مورد تنظيم روابط دروني، روشهاي برخورد به اشتباهات، فقدان پاسخگويي مناسب، نوع واكنش به انتقاد و منتقدان درون و بيرون شورا , شيوه تصميم گيري , همچنين  چگونگي طرح و بحث تحليلهاي اساسي و رويكردهاي مبرم پيشنهادي و ..... با دشواريهاي گوناگون و فزاينده مواجه بوده ايم . طي ساليان دراز به سبب لاينحل ماندن تناقضات و افزايش و تراكم مشكلات جديد صبر و حوصله ما هم تحليل رفته است».

و بعد در قسمت پایانی استعفانامه آنچه تحمل دکتر قصیم و روحانی را بپایان رسانده است در این جملات خلاصه شده است:« در ماههاي اخير كه انواع معضلات جديد به دشواريهاي پيشين افزوده شده است

- افشای مسائل شخصی و تعرض غیر قابل دفاع و علنی چند ماه پیش به موضوعی که در حوزه حقوق بشر قرار دارد  

- پيامهاي (نصيحت و انذار !) آقاي رجوي خطاب به سران غالب و مغلوب رژيم ولايت فقيه                                    

- مداخله دادن مكرر و بي وجه كميسيونها و دبيرخانه شوراي ملي مقاومت در مسائل، و بعضاً مشاجراتي، كه آشكارا به ايدئولوژي و تشكيلات و .... سازمان مجاهدين خلق مربوط بوده اند»،

در میان تمام این مسائل مطرح شده، به نظر نگارنده که مهمتر از همه ایرادی است که به عملکرد شخص مسعود رجوی گرفته شده است. چرا که آن دو پیام مسعود رجوی به خامنه ای و رفسنجانی در مورد انتخابات، از ذهنیتی صادر شده و بیرون آمده که به کلی در عالم دیگری سیر می کند و مخصوصا آخرین پیام او که تحت عنوان « اتمام حجت با ولی فقیه درمانده ارتجاع در سراشیب سرنگونی مسعود رجوی - 31 اردیبهشت 92 » که بعد از رد صلاحیت رفسنجانی صادر شد و در سایت های مربوط به مجاهدین قرار گرفت(در یوتیوب قابل دسترسی است)، برای هر کسی که اخبار سیاسی ایران را دنبال می کند و از وضعیت مجاهدین هم اطلاع دارد، چیزی نبود جز دستورالعمل هم برای رفسنجانی و هم برای خامنه ای آنهم با حالت اخطار و «اتمام حجت»، که از فرستنده پیام تصویر آدمی را ارائه می دهد که، یا حالت عادی ندارد، و یا ارتباط درستی با دنیای بیرون از مخفی گاه خود ندارد و بیشتر در دنیای ذهنی و ساخته و پرداخته خودش سیر وسیاحت می کند. «رهبر مقاومت» در پیام 31 اردیبهشت، برای خامنه ای دستور صادر می کند که :« خامنه ای باید تا دیر نشده رفسنجانی را با حکم حکومتی به صحنه برگرداند»، و بعد برای رفسنجانی نسخه می پیچد که «رفسنجانی اگر کشور و نظام را در خطر می بیند باید برخلاف 4 سال پیش خطر کند و باید با کمک حوزه و بازار خامنه ای را پایین بکشد، استوانه نظام نباید بترسد، هم چنان که خامنه ای را یک شبه بالا برد اکنون میتواند و باید بساط ولایت او را در هم بریزد و یا الا اقل از او حکم حکومتی برای شرکت در انتخابات بگیرد». واقعا این حرفها از یک آدمی در حال عادی آن هم کسی که هر دو جناح رژیم به خونش تشنه اند، صادر شده؟ درنکته «سیاسی و سالم» این پیام آن است که تنها سعی شده در آن گاف مربوط به عدم تحریم انتخابات به نوعی اصلاح شود. تاکید ها در این پیام ها بر این که در چهل سال پیش رهبران و بعضی مهره های رژیم هوادر مجاهدین بوده اند و...» چه تاثیری بر بی وزنی «رهبر مقاومت» در رویداد های کشور می گذارد؟  طبیعی است که از این گفتارها و رویکردهای مسئول شورا آن دو عضو قدیمی شورا، به این نتیجه برسند که دیگر فعالیت سیاسی تحت هدایت و رهبری آدمی چنان بیگانه با واقعیت، نه تنها دستاوردی سیاسی مثبتی در مبارزه با رژیم نخواهد داشت، بلکه به شأن آنها به عنوان آدم هایی که رویکردشان به مسائل جدی است و از خود و از واقعیت «شکلک» ارائه نمی دهند، لطمه می زند. آن دو پیام مسعود رجوی واقعا جای بررسی و تحلیل روانشناسانه دارد. خصوصا باید توجه داشت که به خاطر ویژگی «ولایی» رهبری در سازمان مجاهدین از بعد از انقلاب ایدئولوژیک و وزن سُربی «رهبر تاریخی و با عظمت» در روابط موجود در سازمان مجاهدین، هیچکس جرأت انتقاد از او در این زمینه را ندارد و حتی در دورن شورا هم کسی نمی توانست و نمی تواند به او بگوید که «آقا این پیامها چی بود که شما فرستادی؟ درستور العمل و فرمان  صادر کردن برای رفسنجانی و خامنه ای که در انتخابات چکار باید بکنند که زیرآب یکدیگر را بزنند تا زمینه سقوط رژیم خودشان را فراهم کنند یعنی چه؟». به خاطر همین و با توجه به مجموعه مسائلی هم که قبلا وجود داشته است و به ویژه رویدادهای چند ماه اخیر که با انتشار اعترف به «مفعول بودن» یک عضو سازمان مجاهدین با سابقه سی ساله که در استعفانامه از آن با عنوان« افشای مسائل شخصی و تعرض غیر قابل دفاع و علنی چند ماه پیش به موضوعی که در حوزه حقوق بشر قرار دارد» یاد شده است و نیز صف آریایی کمیسیون های قضایی و امنیت و ضد تروریسم شورا در برابر انتقادات و سوال اسماعیل وفا یغمایی در مورد سرنوشت همسر سابق و مادر فرزندش، جای هیچ توجیهی برای ادامه فعالیت سیاسی در شورای ملی مقاومتِ تحت انقیاد و آلت دست جناب مسعود رجوی و مریدان نزیکش، که سازمان مجاهدین را هم در مصیبت فرو برده اند و هم از محتوای انقلابی و مردمی خالی کرده اند، باقی نمی گذارد. این دو در پایان یاد آور شده اند که :« ما نمي توانيم با اين كارها و رويكردها موافق باشيم.  مي رويم، چون ديگر نارضايتي و نداي اعتراضِ شأن و وجدانمان  بر سكوت و صبرمان چيره شده. نمي توانيم در پيشگاه ملت ايران و افكار عمومي و تاريخ / به عبارت ديگر نزد وجدان خويش  پاسخگوي سياستها، رويكردها ، كنش و واكنشهايي باشيم كه در بحث ، تصميم و اجراي آنها مشاركتي نداشته ايم».

در ضمن مناسب می دانم که به این نکته هم اشاره کنم که «حزب سبزهای ایران» با صدور بیانیه یی به تاریخ خرداد 16(یک روز بعد از صدور آن) که تعاونی شلغمکاران آن را باز تکثیر کرد، به این استعفا واکنش نشان داده و طی آن تلاش کرده است مفاهیم موضوعاتی را که در استعفا نامه آمده است تحریف کند و با پیش گرفتن همان خط سنجاق کردن و چسباند هر منتقد مجاهدین به رژیم یا همسویی با رژیم، استعفانامه دکتر قصیم و رضا روحانی را، امری در خدمت اهداف رژیم علیه مجاهدین معرفی کند. به ویژه این خط در آنجا خیلی به وضوح و برجسته خود را نشان می دهد که انتقاد استعفا دهندگان از حمایت یکجا و بدون اسثتنا از مخالفان اسد توسط مجاهدین- که واقعا کاری فاقد کمترین خرد ورزی سیاسی است-،«القاء کننده اتهامات جدید وابستگان رژیم در خارج کشور در مورد دخالت فعال مجاهدین در سوریه...» دانسته شده است.

هنوز سه روز بعد از استعفای آقایان دکتر قصیم و محمد رضا روحانی، از سوی شورای ملی مقاومت بیانیه یی در مورد آن صادر نشده است. باید دید که آیا برای اولین بار هم که شده پاسخی درست و بدون برچسب زنی به آن داده خواهد شد یا نه. آنچه در بیانیه سبزها آمده می تواند پیش در آمدی باشد بر این که در به همان پاشنه می چرخد، و خواهد چرخید که تا بحال بوده است. به هرحال در صورت صدور بیانیه یا اطلاعیه یی از سوی شورای ملی مقاومت باید آن را مورد بررسی و نقد قرار داد و در صورت دنبال شدن خطی که تا کنون از سوی مجاهدین پیش گرفته شده، باید به آن برخورد و به شدت آن را محکوم کرد و مسئولیت تایید کننده آن اطلاعیه را هم در این مساله بایدشان آورد.

 

شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۲ - ۸ ژوئن ۲۰۱۳

http://iradj-shokri.blogspot.fr

 



منبع: پژواک ایران