PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Thursday 2nd May 2024

بدویت سیاسی
محمد شوری


 
جنگ هفتادودوملت همه راعذربنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
گویی جنگ صلیبی تازه ای در راه است.بر«محمدامین»که راستی اش تواتر آدم و عالم است:
محمد چون پاک زین نار و دود بود
هرکجا رو کرد وجه الله بود
(مثنوی/دفتراول)
هَجو مدرنیزم،هیزم آتش بدویت سیاسی می شود وازآن جنگ صلیبی دیگری را در اکناف عالم شعله ور می سازد.
چه خوب دیده است مولوی جهان پیش روی خود را:
جنگ خلقان همچون جنگ کودکان
جمله بی معنی؛بی مغز و نهان
(مثنوی/دفتر اول)
در عقیده اسلام و درکتابش قرآن پیروان ادیان توحیدی یک دین دارند.و برای خدای خالق،فقط«کردارنیک،پندار نیک و عمل صالح»آدمیان اهمیت دارد؛آنجاکه می گوید:
«ان الذین امنوا والذین هادوا والصائبون و النصاری من امن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون».(قرآن/مائده/69)
هیچگاه مسلمانان به مسیح(ع)وموسی(ع)وادیان توحیدی توهین نخواهندکرد. مقدسات آنانرا در هجو و طنزو اشکال،نمایش نخواهند داد،چون:بقول مولانا:
نام احمد،نام جمله انبیاست
چونکه صد آمد،نود هم پیش ماست
(مثنوی/دفتر اول)
امادرهزاره سوم میلادی ودرعصرمُدرنیزم ودنیای ماشینیزم وتسلط تکنولوژی برارکان عالم هستی،وقتی که بشود باچرخش یک انگشت و نگاه یک چشم و اشاره یک ابرو،به رتق و فتق وتنظیم امورپرداخت،بی شک «لابی ها»ی زمین،هم می توانند باهمان چرخش،برای تسلط  واستیلا و یابرهم زدن معادلات و پیچیده کردن امور و بدست آوردن قدرت،وگرفتن نبض امور،برسودای خود به تَنَند.
«مردم دو دسته اند:یاباسواد؛ویا بی سواد.باسوادها چند دسته اند:دسته ای جزو قشرروشنفکرمحسوب می شوندو دسته ای ازآنهاسوادسوداگری دارند.و دسته ای هم به اندازه وضعیت اقلیمی و مالی وشرایط،علم اندوخته اند.دردسته قشر روشنفکر،ازهرنوع طبقه اجتماعی هست،مثل صنف روحانیت،سیاستمدار،استاد دانشگاه،معلم،دانشجو،وتکنوکراتهای متخصص.دسته سوداگران سواد(که مجموعه  قشرتحصیلکرده وباصطلاح روشنفکرنیزدرآنهاهم هست)،اندیشه تجارت درسردارندو برای آنها چه کس و چه گروهی برخر مراد سوار باشد،تفاوتی ندارد.آنها با آنها کنار می آیند!دردسته بی سوادها،هرچندبرخی بی سوادهستند،یعنی خواندن ونوشتن بلدنیستند،مثل قشری ازمردم که بدلیل استثماراستبداد،بخاطرفقرمالی،فقر تحصیلی هم برآنها تحمیل شده است؛امادرک وشعورشان ازفهم موضوع آنقدر هست که حداقل شناخت نسبی ازحقایق و وقایع دوروبَرخودراداشته باشندوبدست آورند.منتهااین دسته ازمردم باضافه دسته ای ازباسوادهاکه به اندازه وضعیت اقلیمی و مالی و شرایط سواد کسب کرده اند،در مواجه با رویدادهای سیاسی درجه و تناوب تحریک پذیری شان متغیر است؛البته به سمت پیشرفت درحرکت؛ ولی با سرعت کُند!اما برخی بی سوادها(که شمارشان درعالم کم هم نیست وبه تعبیرقرآن:«عوام کالانعام بل هم اضل»هستند)فهم ودرک شان از امور، همچون«خَر»است وکارشان فقط باربری است!می گذارندمثل گاودوشیده شوند؛ مَثَلِ آنها مَثَل آن سه گاو سیاه و سفید وقهوه ای رنگ است که با یک شیر گرسنه همسایه وهمخانه بودندوداستانش درکلیله و دمنه هست!وجه مشترک آنها با باسوادهای سوداگرسواری دادن به استبداد است،نطقه مشترک دارند،تفاوتی بین شان نیست!اگربر سوتکی هم بدَمند،سوتک شان هم بر همین حساب و کتاب است.جیغ وداداست وتوخالی!تنها فرق این دودسته این است که آنها از سوادشان سوداگری می کنندو این ها از بی سوادی شان،«سوتی»می دهند!» [1]
آنهاکه از سوادشان سوداگری می کننددر این بَدویت سیاسی هیزم آتش جنگ رابا تولید و عرضه چنین فیلم هایی(بی گناهی مسلمانان)و نشر کاریکاتورهایی (کارتونهای نشریه فرانسوی)«آزادی»را بر علیه«آزادی»به جنگ می گیرند.
و برخی(باسوادها و بی سوادها)همچون«دوستی خاله خرسه»خود،هیزم این جنگ می شوند:
دوستی بی خَرد خود دشمنیست
حق تعالی زین چنین خدمت غنیست
(مثنوی/دفتراول)
 در واکنش به نمایش فیلمی که جهان را به کام خشونت برد،در لیبی سفارت آمریکامنهدم و سفیرش کشته می شود؛وبدنبالش جهان اسلام در خشم و خروش همچنان فریادبرمی آورد.
درآمریکا،درجبهه«جمهوری خواهان برای خواری رقیب،با«لابی ها«ی خود دراین بدویت سیاسی می دَمد؛ولی درعوض،در«جبهه دمکراتها»عقلانیت سیاسی بر بَدویت، مستولی ست؛و عِینیَّت واکنش آنها رامی توان درسخنان«وزیر خارجه»اش به وضوح دید.
درجهان اسلام «رهبری جمهوری اسلامی ایران»در گفتن کلام های آتشین و نیش دار-که قصدداردبرای آدم وعالم نسخه هدایت بپیچد-از همه پیشی می گیرد.
اماازاین سوی جهان اسلام،دو رهبرترک و عرب(روسای جمهورترکیه ومصر)با محکوم کردن اهانت به پیامبر اسلام،سعی درخاموش کردن این بدویت سیاسی را دارند.بدویتی که هم عالم باسواد و هم بی سواد نادان،نقش خود را ایفا می کند:
رنگهای نیک از خُم صفاست
رنگ زشتان از سیاهآبه جفاست
(مثنوی/دفتر اول)
زبان عاقلان سیاسی ازهرقوم نژادو مذهب شبیه هم است.براِی آنهااصل مقدس «آزادی»مقدس است؛اماهمه،متفق براین تفکرو اندیشه سخن راندند که:«آزادی» نبایستی  بر علیه«آزادی»بجنگد و آنرا در سلاخ خانه جهل ذبح کند.
کاری که کاریکاتوریست های نشریه عصرمدرنیته در فرانسه کرد.ازآن جمله است.
و یا نباید هیزم بیار معرکه خشونت و تروریزم شود و از اسلام همانی را نشان داد که اهانت کنندگان گفته اند؛کاری که در مورد بالا بردن قیمت کشتن سلمان رشدی شد.از این دسته است؛و برای کشتن یک اندیشه،ازجیب ملت،بابخشیدن ازکیسه خلیفه،نرخ آدم کشی را بالامی برند!
مبارزه با اندیشه«اندیشه»است؛نه ترور.این را قرآن همه مسلمان ها گفته است:
«ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه وجدلهم بالتی هی احسن.ان ربک هواعلم بمن ضل عن سبیله و هواعلم بالمهتدین»(نحل /125).
زیرا:همان خدای واحدهمه ادیان و نیز مسلمانها،در قرآنش به آشکار و وضوح گفته است:«فبشر عبادالذین یستعمون القول وفیتبعون الحسنه...»(زمر/17):
چونکه بی رنگی اسیر رنگ شد
موسیی با موسیی در جنگ شد
چونکه آن رنگ از میان برداشتی
موسی و فرعون کردن آشتی
(مثنوی/دفتر اول)
زبان عقلانیت یک زبان دارد،گرچه تُرک و هندو باشند؛و زبان بدویت هم یکجور است، گرچه هر دو تُرک زبان باشند:
ای بسا هندو و ترک هم زبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
(مثنوی/دفتراول)
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
اول مهر ماه نود ویک  
 

  
 1-ر.ج.ک.به یادداشت:«سکوت و سوتک»ازهمین نویسنده.
 



منبع: پژواک ایران