PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Friday 26th April 2024

نشست سران جنبش عدم تعهد و شکستی دیگر
کورش گلنام


شنیه 11 شهریور 1391 ـ 1 سپتامبر 2012
چون ره از آغاز شب آغاز گشت
لاجرم راهم همه در شب گذشت(شاملو، شعر ناتمام)
 این سرگذشت حال حکومت اسلامی است که از زمآن آغاز شکل گیری خود، راه روشن را وا گذاشت و سر در راه نادانی و تاریکی گذاشت و همه عمرش در شب گذشته و از این پس نیز خواهد گدشت. حکومتی که در آغازآن همه نیرو و امکان در اختیار داشت ولی هرگز در سی و سه سال و اندی پس از دست یافتن به قدرت، از رویدادها و شکست ها ی همه جانبه نیآموخت و با لجاجتی کودکانه در برابر دانش وتمدن بشری ایستاد و همه چیز را باخت و مردم ایران را نیز چنین به فلاکت و شکنجه هر روزه گرفتار کرد. حکومتی که در توهم و بنا بر دادهایی بی پایه، پوچ و خیالی با هزار نیرنگ و فریب و به ضرب و زور و وارونه نمایی وبا همه گونه تبلیغ و هزینه خواست تا خود را در جهان پیشرفته امروز قدرتی نشان دهد! ولی طنز تاریخ است که کار حکومت و سستی دستگاه پس مانده ولایت در سایه دروغ پردازی، هوجی گری، لاف و گزاف گویی و همه گونه تبه کاری به جایی رسیده است که امروز برای بر پایی این نشست بی اهمیت، کشوری را از فعالیت بازداشته وآن را به تعطیل می کشاند و ده ها هزار نیروی نظامی را به بهانه امنیت این نشست ولی از ترس خیزش مردمی در این روزها، به خیابان کشانده و حکومت نظامی نا گفته بر قرار می کند!  حکومتی که در خود ایران مورد پذیرش نیست و مشروعیت ندارد و در بیرون از مرزها حتا کشورهای کوچک مسلمان نیز از او دوری می جویند، ادعای چیرگی و قدرت مندی در جهان دارد.
غیر متعهد ها در دنیایی که دیگر دو قطبی نیست!
 برای کسی روشن نیست که علت وجودی امروز کشورهای غیر منعهد چیست و چرا هم چنان وجود دارد! دنیای دو قطبی دیروز که یلوک شرق وغرب نامیده می شد، امروز به تاریخ پیوسته است ریرا که یکی از آن دو بلوک از پای فتاده و از میان رفته است. به همین سبب نشست سران و یا نمایندگان  این کشورها ارزش و اهمیت پیشین خود را به کلی از دست داده است. امروز سرمایه ها و تجارت بسیاری از این کشورها از آن میان صنعتی ترین آن ها چون هند و برزیل با کشورهای پیشرفته صنعتی غرب در هم تنیده است. نشست این کشورها اینک کمترین اثری در وضع سیاسی/اقتصادی جهان امروز نداشته و ارزش های وجودی خود را از دست داده و تنها به سرگرمی ای با هزینه های بسیار و بر باد دادن سرمایه های کشور میزبان که به شکلی دوره ای بر پا می شود مبدل شده است.
شوکی که مرسی و بان کی مون وارد کردند
پیش از یر گزاری این نشست شماری از کوشندگان ایرانی و شماری از دولت مردان با شرکت در درجه نخست بان کی مون و سپس  محمد مرسی در این نشست مخالف بوده و به نکوهش آن پرداختند. از دید من ولی هم محمد مرسی بسیار هوشمندانه وبا زیرکی در این نشسیت شرکت نمود و هم بان کی مون. 
حکومت برای شرکت مجمد مرسی رییس جمهور تازه مصرپس از انقلاب (از138 عضو  این جنبش تنها 29 تن از سران شرکت کردند که کمترین میزان شرکت سران این کشورها در تاریخ این نشست ها بود) و بان کی مون دبیر کل سازمان ملل حساب ویژه ای باز نموده و در این باره به هیاهوی زیادی دست زد. گرمترین استقبال رانیز از این دو به ویژه محمد مرسی به عمل آورده، جایگاه آنان را جلوتر و جدا از دیگران قرار داده و امیدها بسته بود که بیش از همه محمد مرسی را بتواند با سیاست های ویران گر خود هم راه و نزدیک کند. محمد مرسی ولی با سخن رانی شگفت انگیز خود و محکوم کردن شدید بشار اسد بدترین ضربه و شوک را به حکومت اسلامی، علی خامنه ای  و هیئت نمایندگی سوریه  وارد نمود. نادانی و ریا کاری حکومت آن جا کار را خرابتر کرد که کوشش شددر حضور خود او سخنانش ر ا وارونه برگردان(ترجمه)  نمایند. با خود نیاندیشیدند که بسیاری از شرکت کنندگان، خود ملایان و عرب زبانان ایرانی زبان عربی را می فهمند و تلویزیون های عرب زبان نیز سخنان مرسی را پخش می کنند. در تصویرهای پخش شده از سیمای حکومت، چهره نوری المالکی به هنگام سخن رانی محمد مرسی بسیار دیدنی و گویا بود. شاید او با خود می اندیشید که چرا من چون مرسی نبوده، جنین زبون بوده و حقیقت را در جیره خواری ملایان ایرانی، چنین  لگد کوب می کنم!
ولی این هنوز همه هنر مرسی نبود، او نه تنها با خامنه ای دیدار نکرد که با ترک تهران پس از چند ساعت، آشکارا رهبر و حکومت ا سلامی را خوارنموده و نشان داد که سیاست مداری زیرک و با برنامه است.
و بان کی مون
کمتر کسی ولی این دلیری و برایی را در بان کی مون می دید که با زبانی روشن و کوبنده به علی خامنه ای، سخنان و سیاست های او و دیگرکارگزاران حکومت در باره اسرائیل چنین بتازد ونه تنها آن را محکوم نماید که آشکارا هشدار سخت نیز بدهد. او خواسته شمار فراوانی از ایرانیان در باره به میان آوردن حقوق بشر، و آزادی زندانیان سیاسی را به میان آورد و خواستارآزادی از آن میان رهبران اپوزيسيون، مدافعان حقوق بشر و روزنامه‌نگاران زندانی در ايران شد. او برخواست انتخابات آزاد و شنیدن صدای مردم ایران در انتخابات آینده تاکید کرد. بان کی مون همچنین هوشمندانه دعوت به بازدید از تاسیسات هسته ای حکومت را رد نمود و با کنایه آن را کار کارشناسان سازمان حهانی انرزی هسته ای دانست. همین پاسخ  سبب شد که حکومت دچار سردرگمی شده و نتواند آن رابه اجرا بگذارد. حکومت از این کار، ریاکارانه دو هدف داشت. یکی این که قدرت و پیشرفت خود در این زمینه را به رخ کشورهای شرکت کننده یکشد و خود را قدرت مند بنمایاند و دو دیگر در اندیشه خود بگوید خلاف تبلیغ های غربی ها ما چیزی برای پنهان کردن نداریم و دست ما رو است. رفتار هوشمندانه محمد مرسی و بان کی مون که مهمترین چهره های شرکت کننده برای حکومت بودند، این برنامه را نقش بر آب کرد.
نشست سران و نمایندگان غیر متعهد ها بی مایه و ارزش بود. حتا سند نهایی آن نیزکه پیش تر، آن همه در باره آن گفته بودند، به بیانیه ای 11 ماده ای تبدیل شد که همه بندهای آن سخنان تکراری و ادعاهای سران حکومت اسلامی است و گویا کسی حوصله جر وبحث در باره آن را نداشته وآن را پذیرفته اند. این نشست با وجود هزینه های میلیاردی که از سرمایه های مردم ایران به باد داد، نه تنها به انزوای حکومت در دراز مدت کمترین یاری نخواهد رساند که به شکستی برای آن مبدل گشت. همین بس که با وجود همه کوشش ها در باره سوریه، کسی با سیاست ضد انسانی حکومت  همراه نشد و حکومت نتوانست این مهمترین موضوع برای خود را در بیانیه پایانی بگنجاند.
حکومت هم چنان در شب مانده است وبا خود می گوید:
چون ره از آغاز شب آغاز گشت
لاجرم راهم همه در شب گذشت
 
 
 
 



منبع: پژواک ایران