اگر به جای آذربایجان شرقی زلزله در جنوب لبنان و در بخشی که حزب الله در آن ساکن است رخ می داد، شاهد می شدیم که همآن دقیقه های نخست انتشار خبر، رادیو و تلویزیون ولایت و روزنامه خوش نام کیهان، همآن پایگاه توطئه و کارخانه تهمت و دروغ سازی برادر حسین بازجو، چه هیاهویی به راه انداخته و چگونه به سوگواری پرداخته، رهبر خو خوانده عزای ملی اعلام کرده و سیل یاری ها به لبنان سرازیر می شد. ولی آن چه پس از فاجعه زلزله در آذربایجان شرقی گذشت که نمک بر زخم به ویژه زلزله زدگان و آسیب دیدگانی که همه چیز خود را از دست داده اند، شد؛ یک بار دیگر این حقیقت تلخ را نشان داد که این حکومت، رهبر، دولت و مجلس دست نشانده، جز ریاکاری، پنهان کاری، دروغ گویی و کاربرد چوب و چماق و زندان هنر دیگری نداشته و در بی لیاقتی، ندانم کاری و گنده گویی سر آمدند.

چرا چنین رسوایی؟

چرا از انتشار خبر درست زلزله و میزان آسیب های آن جلوگیری کردند؟ چرا پیش از انجام هر گونه کار و یاری به مردم منطقه زلزله زده، نخست منطقه را نظامی کرده و سپاه را برای کنترل فرستادند  و حتا گروه یاری دهنده رسیده از ترکیه که با شتاب خود را به ایران رسانده بودند را بازگردانده و اجازه ندادند وارد منطقه آسیب دیده شوند؟ چرا حتا برای مردم شریف ایران که هم از خود آذریایجان و هم از گوشه و کنار ایران برای یاری به هم میهنان آسیب دیده، خود را به منطقه زلزله زده رسانده بودند دردسر ایجاد کرده و حتا به آن ها دروغ های شرم آور گفته اند.  سند این گفته را در فیلم و گزارشی که پیوست است، دیده و با دقت گوش بفرمایید(1)

خامنه ای پس از گذشت نزدیک  به یک هفته با خیلی از کاسه لیسان همیشگی، به منطقه رفته  و سخنان کلیشه ای و بیهوده ای بیان کرد و رفت. شرم نکرد که بگوید این زلزله می تواند سکوی پرش برای مردم و منطقه شود(مفهوم سخن او و نه عین گفته او)!

ابن سکوی پرش را پیش از این ها ساکنان بم نیز با هزاران درد و رنج تجربه کرده اند و می دانند از این امام زاده معجزی حاصل نمی شود! سی وسه سال واندی دروغ گفته و سرمایه های میهن ما را در راه توهم ها و رویاهای پوج و بی پایه خویش بباد داده اند. از این خیل چاپلوسان، رانت خواران و مفت خوران دربار ولایت کسی نمی پرسد چرا هنوز بیشتر خانه های روستاهای ما از آن میان در همین منطقه زلزله زده هم چنان با خشت و گل ساخته شده که با زلزله ای نه چندان شدید چنین در هم کوبیده می شود و این میزان قربانی و آسیب ببار می آورد؟ از این رهبر خود خوانده دروغ پرداز باید پرسید که با آن همه سرمایه ها و پول های این مردم چه کرده است؟ چرا در چنین رویدادهای سنگینی مردم از هیچ امکانی بر خوردار نبوده و حتا راه درست رفت و آمدی وجود ندارد تا زودتر بتوان به یاری آسیب دیدگان شتافت؟ در فیلم ببینید که چگونه مردم آسیب دیده وبی خانمان از حکومت و ناکارآمدی او گله و شکایت می کنند ولی یا چه شوری از مردم سپاسگزاری می کنند. بشنوید که آن ها خود با دست خالی شماری را از ریر آوار بیرون کشیده اند.

هراس حتا از زلزله و یاری مردم

حکومت از سایه خود نیز هراس دارد. حتا از گرد آمدن مردم برای یاری رسانی به زلزله زدگان ترس دارد. در تبریز به مردم شریفی که بیاد قربانیان زلزله  شمع در دست گرد آمده بودند یورش می برد و تنی چند را دستگیر می کند. به جای شتاب در رسیدگی به زلزله زدگان، نخست منطقه را نظامی می کند و اجازه حضور خبرنگاران را نمی دهد آن گاه خبرها، گفته و فیلم ها را نیز سانسور می کند و کوشش می کند تا آن جا که بتواند راه های انتشار خبرهای درست را  نیز ببندد.  جلوگیری از ورود خبرنگاران خارجی با این انگیزه اشکار است که حقیقت وجودی "ایران اسلامی" و نکبتی که در سایه وجود او سراسر ایران را فرا گرفته است در برابر چشم مردم جهان قرار نگیرد.

ژلزله در آذربایجان شرقی و میزان آسیب های فراوان به مردم، گذشته از نشان دادن یک بار دیگر بی کفایتی و عدم شایستگی حکومت ولایی، این امر را نیز آشکار و روشن نمود که مردم هیچ اعتماد و باوری به حکومت، رهبر و کارگزاران او نداشته و تنها به خود و همت مردم ایران تکیه دارند.

سرانجام رویاهای این حکومت

سر انجان رویاهای این حکومت مبنی بر رهبری نه تنها بر جهان اسلام که بر همه جهان و نابودی اسرائیل، می رود که ایران و مردم ایران را به دره ویرانی بکشاند. خنده دار تر این که در نشست کشورهای اسلامی در عربستان به چنان شکست وسزافکندگی دچار شدند که در تاریخ خواهد ماند. نمایندگان همه  کشورهای اسلامی جز حکومت اسلامی، سوریه را از جرگه کشورهای اسلامی بیرون انداخته و این پیام روشن را نیزبه خامنه ای دادند که :آقا در کشورهای اسلامی نیز هیچ کاره ای وکسی اهمیتی به تو ونظام آتش افروز و ریاکارت نمی دهد!

حکومت با ورشکستگی کامل در درون و بیرون و تنها با تکیه بر برپایی نمایش ها و هیاهو ها و زور و سرکوب و باج به دیگر کشورها بر پا است. با این از هم گسیختگی و ناکارآمدی که حتا نان و گوشت مرغ و پیاز را هم نمی تواند برای مردم تامین کند، ادعای درگیری با قدرت های بزرگ جهان ورهبری جهان را دارد! آیا جنین حکومتی می تواند یک جنگ ویران گر را مدیریت کند؟ هنوز جنگی در گیر نشده است میهن ما در چنین نابسامانی و به هم ریختگی به سر می برد که تهیه نان روزانه هم برای مردم سخت شده است چه رسد به زمانی که جنگی ویران گر درگیر شود که حتا اندیشدن به آن نیز وحشتناک است.