PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Friday 26th April 2024

اقتصادمقاربتی؛واقعیت این است!
محمد شوری


اقتصادجمهوری اسلامی ایران یک اقتصادمقاربتی است که در اثرتزویج و ممزوج شدن جنس های ناجور و فامیلی به امراض مُسری و بیماری های صعب العلاج مبتلاست و قبل ازهرچیز،به جراحی سیاسی نیازدارد!
آیت الله خامنه ای با ربع قرن قدرت مطلقه،همواره سخنانش یک قالب داشته وهیچگاه ازآن پوسته خارج نمی شود.
حرفهایی که همیشه شبیه سالهای نخست انقلاب است.درحالی که از آنزمان 34سال می گذرد. واقعیت این است!
اقتصاد مقاومتی،از آن دسته جملات کلیشه ای است که مصرف همیشگی دارد.و فقط برای دوران جنگ 8 ساله خوب بود؛آنزمان خیلی ازمسائل این چنین عریان نبود،واقعیت این است!
واقعیت این است که بعد از 34 سال،اقتصادکشور با یک مرغ،«آبله مرغان»می گیرد و-درست یا نادرست-همه چیز را تحت الشعاع خود قرار می دهد.
آیت الله خامنه ای همیشه متکلم الوحده بوده و سالهاست هرگز درمصاحبه ای با خبرنگاران داخل وخارج به گفتگو  ننشسته است؛تا سخنان و پچ پچ های عالم واقع را بشنود.
متکلم مع الغیرش هم افرادی معدود،محدود وگلچین شده است.برای همین هم هست که گویش گفتمانش هیچگاه تغییر نمی کند.
وی سراشیبی و نزول و فرود و سقوط آرمانهای انقلاب که در ورطه هدم و نابودی ست،درعالم و رویای  خود،واقع می بیند،در حالی که واقعیت این نیست!
ازجمله آرمان های انقلاب،عدالت اجتماعی،توزیع عادلانه ثروت و بسط معنویت بود؛که امام خمینی آنرا درهمان سال نخست ورود به ایران گفتند:«ما آب و برق شما را مجانی می کنیم؛به این هم دلخوش نباشید،معنویت شمارا هم می سازیم و شما را به مقام انسانیت می رسانیم!» آیا این آرمان،درعالم واقع
مشهوداست!واقعیت این است که نیست!
واقعیت این است که آنقدرفساداجتماعی و اقتصادی ملموس و باصطلاح آنقدر آش شور شده که دزدان هم فریادمی زنند:«آهای بگیریددزد را»و تنها کسی که نمی داند خواجه حافظ شیرازی است...
وقتی آدمی از این دست سخنان می شنود،به یاد«اصحاب کهف»می افتد که بعد از سالها خواب؛بیدارمی شوند وهمه چیز را به زمان خودمی بینند...
واقعیت این است که همه مسئولین چه آنها که از دایره قدرت خارج و چه آنها که در اختیار دارند، یک شعار مشترک می دهندو آن اینکه:«کی بود،کی بود،من
نبودم»وهیچگاه مسئولیت سوء مدیریت وخلاف خود را بر عهده نگرفته و یا حداقل مثل کشورهای متمدن،آداب دمکراسی را رعایت کنند و با استعفاء از مقام خود، جای خود را به تازه وارد بدهند.
در اینجا اگر شخصی هم مجبور به استعفاء و کناره گیری شود فورا درجایی دیگر(یا در پُست مشاورت و یا درمجمع مصلحت ومانند آن)حتما برای ادامه برخورداری از رانت،شغلش محفوظ است...و البته همیشه از مردم می خواهند که مقاومت کنند!صرفه جویی کنند و دهان استکبار را بخاک بمالند...
اقتصادیک علم و روش است که باتناسب زمان و شرایط و محیط، شیوه های خودش را دارد.لازمه و شرط  اول توسعه اقتصادی،توسعه سیاسی است. هرجا توسعه سیاسی(که با انتخابات آزادهمراه است) باشد،بی شک توسعه اقتصادی را هم به همراه خواهد داشت.
آلبرکامومی گوید:«آنکه  آزادی ات را می دزد، نانت را دزدیده است».
الان حاکمیت از مردم می خواهد مقاومت کنند؛ومجلس گوش به فرمان،فورا در دو فوریتی خود، راههای اقتصادمقاومتی را بررسی می کند!!
ولی همین حاکمیت به پوشیدن لباس مردم،خوردن و آشامیدن مردم؛خروج و ورود مردم،اندرونی و بیرونی مردم کار دارد،«نیروی ناجور نظمیه»اش(بقول مجموعه قهوه تلخ)-که در راس امور است-خود راقیِّم مردم می داند و برای آن دستورالعمل  صادرمی کند.و با ضرب زور و فشار و شیوه نصربالرعب می خواهد مردم باایمان شوند، تا به بهشت بروند.
اما واقعیت این است که درشهر مذهبی قم بدلیل خوردن مشروبات تقلبی عده ای جان خود را ازدست می دهند و از این دست خبر بارها و بارها تکرار شده و می شود...
چرا چنین است؟چون چرخه قدرت سالهاست دراختیارعده معدودی است؛آنها نیز با تناسب خویشاوند و رفقایشان،اقتصاد مملکت را می چرخانند و از آن یک اقتصاد رفاقتی که به امراض مقاربتی مبتلا شده،درست کرده اند! شما هرجا انگشت بگذارید آبشخورمعاملات کلان،پروژه های پولساز،و واردات و صادرات کالاهای اساسی و لوکس و پردرآمد را در یَدِ آنها می بینید.
در برنامه های کلان مصلحت نظام و در اجرای اصل 44 قانون اساسی ثروت ملی به ثُمن بَخس به کسان نظام فروخته شد. نامش  را هم گذاشتند:«بخش خصوصی» البته من و امثال من هم یک کارت دلخوش کُنک به  اسم«سهام عدالت» -که از منابع غیر سوده درست شده – داریم که سود نداشته اش را هم  هیچگاه نداده
اند...واقعیت این است...
آقای خامنه ای! واقعیت این است که من بخاطر آنکه دزدان نان،نان آزادی ام را دزدیده اند،امروز از داشتن دفترچه بیمه درمانی محروم و از اینکه بتوانم گوشت و مرغ بخرم ناتوانم ...واقعیت این است... مقاربت یعنی نزدیکی،که چنانچه ناجور و ناجنس باشد و پیشگیری نشود، به امراض مُسری و بیماری های صعب العلاج  مبتلا خواهدشد.
چرا اقتصادمقاربتی می شود،برای آنکه قدرت سیاسی متمرکز و  در چرخه نیست تا حرکت داشته باشد.همین ایستایی ایجاد رانت می کند.
رانت زائیده اقتصاد رفاقتی است که با دستیابی به بیت المال و عدم پاسخگویی فَربه می شود. الان سالهای متمادی است که اقتصادمملکت رانتی اداره می شود و برای همین مقاربت است که به امراض صعب العلاج دچار شده؛و وقتی وضع بحرانی  شود،خرج از کیسه میهمان-که مردم باشند-آسان است ؛ازمردم می خواهند مقاومت کنند؛مرغ نخورند! ضرردارد... اما آیا دراین 34سال شمادیده و شنیده ایدکه فلان سردار معروف سپاه؛فلان فرمانده نیروی انتظامی،فلان روحانی سرشناس و فلان وزیر و وکیل و فلان آقازاده، که همیشه دوجورش در راس قدرت بوده (جنس باصطلاح اصولگرا و جنس باصطلاح  اصلاح طلب)رسما و علنابه اتهام فساد اخلاقی و فساد اقتصادی در دادگاهی مستقل محاکمه و محکوم شود.لابد می گویند:«آنها پاک  پاک هستند»!!
اما واقعیت این است که وضعیت  فعلی محصول مدیریت آنهاست؛از کوزه همان برون تراود که در اوست؛ و درهمین راستا و صراط در تعمیم آن:«الناس علی دین ملوکهم».
«اعظم طالقانی»در یادداشت خود می نویسد:«اخیراً مقامات نیروی انتظامی اعلام کرده‌اند که قاچاق انواع و اقسام مواد مخدر و مشروبات الکلی به ایران افزایش یافته است.برخی دیگر از انواع مواد مخدر نیز در داخل کشور تولید و توزیع می‌شود.سود کلانی که از قاچاق موادمخدر به جیب قاچاقچیان می‌رود تا جايي است كه از مردم کوچه و خیابان شنیده می شود اغلب اعضای باندهای مافیایی تا دهها میلیون تومان در هر روز درآمد دارند. اینکه برای مقابله با این بحران و جنايتكاران چه باید کرد یک روی سکه است،اما روی دیگر سکه افكار عمومی بر آنست كه بخش عمده‌ای از قاچاق مواد مخدر مربوط به جريانهاي وابسته به قدرت صورت می‌گیرد. چطور ممکن است حکومتی که به اقتدارو امنیت خود متكي است نمی تواند طی این سالها باندهای مافیایی
قاچاق مواد مخدر يا انسان را شناسایی و ريشه كن كند؟در اینجا سوال برای عموم مردم مطرح شده که آیا احتمال این نیست که گزارشات و اخبار مبنی بر دخالت گروه‌هایی از قدرت در حمل و نقل مواد مخدر صحت دارد؟!» البته این فقط در بخش مواد مخدر است؛در بخش های دیگر هم دخالت گروه هایی از قدرت نه محتمل، بلکه واقعیت است... برای  مداوای اقتصادکشور ،جراحی سیاسی لازم است.اولین گام این است که
رهبری در خود را بازکنندتاخبرنگاران داخلی و خارجی بتوانند هرماه یا هر هفته،آزادانه(ونه بازهم گلچین شده)باوی بطورزنده مصاحبه کنند. گام بعدی انتخابات آزاد،بدون نظارت استصوابی ونظارت حراستی است.(و احتمال
به یقین تغییراتی که اکنون می خواهند درقانون انتخابات اعمال کنند کلا نظارت حراستی است).
این دو  پروسه ازمهم ترین  آرمانهای انقلاب است ،که هیچگاه عملی
نشد.واقعیت این است...
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
5مرداد91



منبع: پژواک ایران