PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Friday 26th April 2024

نمایش انتخابات و کوشش برای حرکتی ملی
کورش گلنام


می گویند سیاست هنر استفاده از امکان ها است ولی استفاده ار مجال وامکان نیز زمانی بازدهی دارد که گذشته ازداشتن هدفی روشن، از برنامه ریزی درست و همه جانبه ای نیزبرخوردار باشد.

خیزش ها در سه دهه

مردم ایران در سه دهه گذشته برای گرفتن حق وآزادی های پایمال شده خود بارها برخاسته و دست به اعتراض زده ولی با وجود همه رنج ها، خون های ریخته شده و قربانیانی که داده اند، از رسیدن به هدف خود که آزادی از ستم و خود کامگی فرمانفرمایی تبه کاران اسلامی حاکم است، بازمانده است. آخرین نمونه آن، خیزش تاریخی مردم در جنبش سبز بود که حهانیان را شگفت زده نموده و آنان را به تحسین واداشت. همه از سرکوب خونین جبش علیه کودتای انتخاباتی با خبریم. شماری این جنبش تاریخی را پایان یافته می دانند. من بر این دیدگاه نبوده ام زیرا از آغاز نیز جنبش سبز را فوران خشم انباشته شده دیرین مردم دانسته که با احرای کودتای انتخاباتی و دزدیدن رأی مردم، مجال مناسبی برای بروز یافت. بنا بر جنبش سبز در پیوند با خیزش های گذشته بوده و ریشه در آنان داشته است. این جنبش هم چنان در همه لایه های اجتماعی ایران با باورهای گوناگون نفوذ داشته و وجود دارد.

نیروی حنبش سبز

نیرومندی جنبش سبز بوده است که روندی پیش بینی نشده و شگقت انگیزرا در این حکومت پدید آورده و علی خامنه ای را در چنین گردابی گرفتار کرده است. خیزش میلیونی مردم به باند احمدی نژاد فهماند که مردم بیزار از رهبر، حکومت اسلامی و هرچه با آن در پیوند است، هستند. باند رئیس انتصابی دولت کودتا، به زودی درک کرد که برای گریز از بیزاری نیروی خرد کننده"خس و خاشاک"، باید سیاستی دیگر در پیش گرقت که شرح کوشش های ریاکارانه و رسوایی هایی که این باند پس از کودتا ببار آورد، یر همه روشن است.

اکنون هر دو باند مافیایی حکومت به خوبی می دانند که جنبش هم چنان در دل حامعه ایران وجود داشته و زنده است و با توجه به آن چه که در دو سال واندی پس از کودتا نیز پیش آمده و درگیری میان خامنه ای و رئیس دولت کودتاکه هردو باند را رسواتر از گذشته نموده است، چنبش سبز در آینده با نیرو و توانی به مراتب بیشتر و اراده مند تر از گذشته سر برخواهد آورد که هدف این نوشته نیز هست.

حرکتی ملی

اینک یک نمایش انتخاباتی دیگر در پیش است. با توجه به این نکته های مهم که:

*شکاف ها میان دو باند باقی مانده درحکومت روز به روز افزایش یاقته؛
*اصلاح خواهان پبشین نیز خود اینک گرفتار و از حکومت رانده شده و سرانجام برای نخستین بار با مخالفان حکومت که سال ها نمایشی و فرمایشی بودن انتخاب ها و گزینش ها در این حکومت را فریاد کرده بودند، هم نوا شده و انتخابات را تحریم کرده اند؛
*تحریم ها ی جهانی علیه حکومت به مرحله بسیار تعین کننده رسیده و اینک نه تنها بانک مرکزی حکومت را نیز در بر گرقته است که سخن از توافق تحریم نفت ایران نیزبه شکلی بسیارجدی در میان است که اقتصاد در هم شکسته حکومت را به ویرانی کامل خواهد کشاند؛
*وضع بسیار لرزان و شکننده بشار اسد در سوریه که مهمترین هم پیمان حکومت در منطقه است و سرنگونی او، آسیب و ضربه ای هولناک به رهبر و باندهای مافیایی حاکم وارد می کند؛
* انزوای فزاینده حکومت و اینک همکاری آشکار حکومت هایی در منطقه چون عربستان سعودی،امارات، کویت، حتا قطر و بحرین با آمریکا و اروپا برای سخت تر وکشنده تر کردن تحریم ها؛
* آمادگی و تدارک یورش نظامی به حکومت که از خطرناکترین ونابود کننده ترین گزینه ها است؛
* سستی وسردرگمی حکومت که از یک سو برای از سر گیری گفت و گو ها در باره برنامه پنهان اتمی خود که تا کنون ده ها بار به پایان رسیدن آن را اعلام داشته است ، اینک دست به نامه نگاری و التماس زده است و از سوی دیگر با همه توان نظامی برای پنهان نمودن سستی وهراس خود، با هزینه هایی فراوان به رزمایش نظامی در خلیج فارس دست یازیده و بسیار ناشیانه تهدید به بستن تنگه هرمز نموده است. تهدیدی که نه تنها توان اجرای آن را نداشته که اگر نیز بتواند در اندک زمانی نیروهای قلابیش را "پودر" خواهند کرد چون بنیان اساسی ندارند. حتا قرمانده رزمایش ها توان درست شرح رزمایش را ندارد و در مصاحبه های خود، در تفسیر مناسب و درست این رزمایش در می ماند.

یک مجال تاریخی دیگر

انتخابات پیش رو، با توجه به داده های گفته شده، درگیری های درونی دوباند حکومتی، وضعیت بسیار بحرانی در ارتباط های بیرونی حکومت با دیگر کشورها، فروپاشی اقتصادی و بیزاری هرچه بیشتر مردم از حکومت، یک بار دیگر محالی تاریخی را در اختیار مردم ایران قرار اده است تا خود را از بند تبه کاران در حکومت اسلامی رها کنند. اگر همه ما ایرانیان با همکاری همه جانبه، خود دست به کار نشویم، این حکومت ابایی ندارد که ایران را درگیر جنگی خانمان سوز نماید. این حکومت، حکومت دزدان و جانیان است. حکومتی است که برای ریا کاری، مردمانی را که در اثر وضع اقتصادی ناگواری که بر جامعه ایران تحمیل کرده اند، از سر ناچاری دست به سرقت هایی بسیار کوچک، "تخم مرغ دزدی" زده اند، دست وپا می برد ولی در پی گیری دزدی های نجومی"شتر با بار طلا" هر روز یک شیره تازه می سازد تا بر سر مردم مالیده و آنان را سرگرم نماید. دزدی های چند هزار میلیاردی آقایان و"برادران قاچاقچی خودمان" چنان دچار پیچ وتاب های فراوان، پنهان سازی ها، گرو کشی ها وزد وبند ها می شود تا آن که اصل ماجرا گم شود وبتوانند چند نفر از رده خارج شده و یا دردسر ساز را به عنوان متهم اصلی به سیخ بکشند وکار پایان یابد. چاقو که دسته خود را نمی برد! نمی شود که سراغ لانه رهبر مقدس وبرگزیدگان غارتگر او رفت؟ نمی شود که رئیس کمسیون امنیت ملی در مجلس فرمایشی راکه خویش و قوم است دراز کرد و دست وپایش را برید! دست وپا بریدن در مورد مردمان بی پناهی اجرا می شود که قربانی وضع نابسامان ایران در سایه درایت رهبر خود کامه و دیگر غارت گران مافیای حاکم بوده و در هفت آسمان نیز یک ستاره ندارند.

اینک کار شدنی تر است

علی خامنه ای و دولت کودتا قافیه را باخته اند. کار چنان بر حکومت و رهبر قلابی و" مقدس" سخت شده است که همه دستگاه های "با شکوه و معتبر" تبلیغاتی حکومت با پرداختن به داستان های مضحک و دروغین در کوشش ساختن بتی خدا گونه از او شده اند. این کوشش ها چنان رسوا هستند که هر روز شمار بیشتری از فریب خوردگان تا کنونی را نیز از حکومت کنده و دور می کند. درک نمی کنندکه برای اثر بخشی این بازی ها دیگر خیلی دیر شده است. این دستگاه سرکوب، تحاوز، غارت، دروغ، ریا وستم گری با هدایت داهیانه رهبر قلابی به انتهای خود رسیده ودرحال فروپاشی است. بیمار در حال مرگی است با آخرین نفس های بویناک خودکه هیچ دارویی برای نحات او وحود ندارد. مردم باید به نیروی خود که ارتشی بسیار نیرومند تر از ارتش قلابی، اجباری و درهم ریخته رهبر تبه کار است باور کنند. حکومتی که کارش تهمت، دروغ و ریا است وپایگاه مردمی ندارد، رفتنی است.

ای ایرانی ای که نا خواسته در خدمت این حکومت هستی، این مجال را از دست نباید داد. ای نظامی ای که خود را ایرانی می دانی و نمی خواهی ترا به کشتن خواهران وبرادرانت وادار و دستانت را آلوده جنایت های خود نمایند، در هر حا که هستی و هر گونه که خود درست می دانی برای رهایی مردم ومیهن خود به یاری آنان بر خیز تا ایران را از ننگ حکومت ولایی ورسوایی آن رهایی دهیم. انان که می پندارند تنها یک یورش نظامی این حکومت را از میان بر می دارد، هم توان و نیروی خود و مردم را باور ندارند و هم نمی خواهند به ویرانی های جنگی که بی تردید بسیار کوبنده تر وسهمگین تر از جنگ علیه عراق، افغانستان، لیبی خواهد بود، بیاندیشند. جنگ هزاران هزار قربانی، کشته و زخمی ومعلول به حا گذارده و همه زیر ساخت های اساسی میهن ما را نابود می کند. میهن ما در اختیار بیگانگان قرار گرفته وسرنوشت وآینده ما در دست آنان قرار می گیرد. بلوف های حکومت را کسی جدی نمی گیرد چون پوچ و توخالی است. علی خامنه ای موش ترسویی است که به اندازه یک ناخن جنایتکارانی چون صدام وقذافی نیز شهامت ندارد. دور وبرش از مفت خوران مجیز گو و اوباش خالی باشد، گام از گام بر نخواهد داشت. اگر جسارت دارد یک بار تنها بدون برنامه ریزی ریکارانه و در پنهان و از پیش تدارک شده، به میان مردم برود تا حایگاه خود را دریابد.

برای رهایی ایران، از وضع بسیار مناسب پیش آمده تحریم انتخابات، می توان بهترین بهره رابرده و از هم اکنون به برنامه ریزی مناسب با وضع کنونی در ایران دست زد و این امکان را به حرکتی ملی برای رهایی ایران تبدیل کرد. همه ما در هر جا به میزان توان و امکان خود می توانیم به وظیفه ملی خود عمل کنیم



منبع: پژواک ایران