شاید در تاریخ جهان، با نگرش به پیشرفت های امروز مردم جهان و پا گیری هر چه بیشتر گرایش به سوی آزادی و دموکراسی؛ در میزان بی خردی، سستی و ناتوانی در امر سیاست و سیاست ورزی، بر باد دادن سرمایه های ملی یک سرزمین، دریدگی و درندگی، نابود کردن همه مجال های تاریخی برای سازندگی و پیشرفت، دشمن سازی و دشمن تراشی و ... نتوان همآنندی برای حکومت اسلامی یافت. درد این است که ما درسده 21 میلادی با یک چنین حکومت ضد آدمیزاد، ضد تمدن و ضد صلح و آرامش روبروییم که با رفتارهایی کودکانه، به ضرب و زور واپس گرایی و بی خردی می خواهد خود را مرکز دنیا و توان مند تر از همه نیز نشان دهد!

یورش یه سفارت انگلیس

انگیزه سیاست نابخردانه یورش به سفارت انگلیس و بنا بر گزارش ها گروگان گیری (که خوشیختانه زود آزاد شدند) ، بیش از هر چیز نشان از نارسایی، ناتوانی سیاسی و سر درگمی حکومت اسلامی دارد تا هرچیز دیگر. هیچ رهبر وسیاست مدار دور اندیشی که در چنین وضع درهم ریخته و هرج و مرج درونی و بیرونی قرار گرفته که به بنا به داده های خود برای او: "زمنجنیق فلک سنگ فتنه می بارد" و هرآن میزان تحریم های جهانی علیه او افزایش یافته و خطر یورش نظامی هر روز بیش از پیش او را به نابودی تهدید می کتد، دست به چنین کار نابخردانه، نادرست و خطرناکی که ریختن نفت و روغن بر آتش است نمی زند مگر این که خود نیز به این نتیجه رسیده باشد که پایان کار نزدیک است و باید آتشی افروخت تا که شاید راه رهایی در آن یافت!

پشت این ماجرا کیست و چرا؟

نگارنده نیز چون شمار فراوان دیگر هم میهنان تردید ندارم که این رفتار شرم آور دست پخت خود حکومت و با آگاهی کامل رهبر خود خوانده علی خامنه ای انجام گرفته است. مسئول نخست این رفتار زشت و ضد پیمان های جهانی شخص علی خامنه ای است تا هر فرد دیگری.

شکست در همه زمینه ها این حکومت را زمین گیر نموده است. رهبر خود خوانده که در بن بست کامل قرار گرقته و پایان راه را نزدیک دیده است چاره دیگری جز دست زدن به چنین دیوانگی ها در برابر خود نمی بیند. چه علی خامنه ای و چه دولت دست نشانده و کودتایی او دچار جنون جنگ شده اند. آنان خود نیز خوب می دانند که آن دوران طلایی وخوش گذشته به پایان رسیده است و شوربختانه گام در همآن راهی نهاده اند که صدام وقذافی و هم اکنون سوریه با راهنمایی و پشتیبانی آنان نهاده است. سیاست امروز این حکومت این است که به هر شکل که می تواند:

 ـ هم زور بازو نشان دهد،

ـ هم خود در جنگ پبش گام شود،

ـ هم تا آنجا که می تواند دامنه جنگ را گسترش داده و اگر بتواند همه منطقه را درگیر کند. همآن خواب هایی گه صدام و قذافی نیز داشتند و سرانجامش را دیدند.

افزایش موشک پرانی ها به اسرائیل، انفجار ها در منطقه به ویژه برای چندمین بار در خط لوله انتقال گاز از مصر به اسرائیل  و گفتن آشکار از موشک باران اسرائیل وسیله حماس و حزب الله در پیوستگی با حکومت اسلامی و نهدید ترکیه به زدن پایگاه آمریکایی در این کشور در صورت بورش نظامی به حکومت را می باید از این زاویه دید.

برای این حکومت با پیشینه درخشانی که از او در دست است، اگر همه سرزمین ایران ومردمان آن نیز نابود شوند، اهمیتی ندارد. این بی خرد ترین وخطرناک ترین حکومت ضد مردمی است که تاریخ ایران به خود دیده است.

نظامیان

یک بار دیگر از ارتشیان، سپاهیان، بسیجیان و همه دیگر نیروهای نظامی وشبه نظامی شرافتمندی که به مردم ومیهن خود عشق می ورزند و خود را از آدم کشی ها و آلودگی های حکومت به دور می دانند می باید درخواست نمود که وضع خطرناک سرزمین و مردم ایران را دریافته وبرای پیش گیری از جنگی خانمان سوز و رهایی مردم از شر این حکومت تبه کار وضد ایرانی، به مردم یاری رسانند. هم بستگی وهم گامی همه ایرانیانی که به سرنوشت میهن ومردم خود مهر و عشق می ورزند، هر ناشدنی را شدنی می سازد. هم بستگی و برنامه ریزی در راه به زیر کشیدن حکومت تبه کار اسلامی چه از راه افزابش فشارها بر سازمان ملل و دیگر سازمان های حقوق بشری برای بر گزاری یک همه پرسی مسالمت آمیز و با دیده بانی این سازمان هادر ایران و چه یا یرنامه ریزی دیگری که ایرانیان درون میهن خود تعین کننده آن هستند، می تواند در برابر جنون جنگ افروزی حکومت و بروز جنگی ویرانگر قرار گیرد و ازآن جلوگیری نماید.

کوروش گلنام

سه شنبه 18 آذر 1390 ـ 29 نوامبر 2011