PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Wednesday 24th April 2024

دور زدن دمکراسی!
محمد شوری


تمامت خواهان با قرنطینه کردن مردم، دمکراسی را دور می زنند.

 

دمکراسی مذهب تمدن و تجدد است. و منافاتی هم باعقاید،آداب و رسوم ادیان و مذاهب و توتم های مورد پرستش و ستایش  ندارد.

 

آنها می توانند با هم کنار بیایند و با هم همکاری کنند.منتها باید در امتداد و عرض آن،علاوه بر تابوشکنی،مردم را از زندان قرنطینه تمامت خواهان آزاد کرد.

 

دمکراسی یک تعریف معلوم  دارد.گُنگ نیست. دمکراسی قابل تبدیل و تجزیه هم نیست. دمکراسی یعنی:اداره جامعه توسط مردم همان جامعه.

 

اما ازآنجا که نهاد آدمی(نه انسانی)میل به تمامت خواهی دارد،سعی می کند دمکراسی را مصادره به مطلوب کند و باصطلاح آنرا دور بزند.

 

دمکراسی همزاد با تمدن و تجدد در سرتاسر دنیای زمینی آدمها متولد و سپس در فرایندهایی،متحول و یا معلول و یا ذلیل شد.

 

دمکراسی رآس ها،دمکراسی مذهبی،دمکراسی فرهیختگان و نام آوران و دمکراسی اقلیت و اکثریت از جمله فرایندهایی است که در بُرهه هایی از تاریخ، درجامعه انسانی  آمد و شد داشت و یا دارد.

 

دور زدن دمکراسی، همان فرایند دمکراسی علیه دمکراسی است.

 

جوامع مختلف با فرهنگ  و تمدن های متفاوت بواسطه قرنطینه شدن مردم دچار اُفت و خیز و افول در درجه فهم و آگاهی می شوند و به همین نسبت تمامت خواهان سیطره خود را تکامل و تعمیم می دهند.

 

دور زدن دمکراسی در هزاره سوم،بهترین شیوه و راهکار تمامت خواهان برای سروری و آقایی برمردم است.

 

بهترین،جامع ترین و کامل ترین دمکراسی آن است که انتخاب شونده و انتخاب کننده واقعا و با میل فکری و برخاسته از اندوخته اندیشه نسبی از شناخت محیط، حق رآی داشته باشند و قدرت انتخاب شونده نیز محدود و برای آنها در صورت دور زدن دمکراسی،نهادها و رسانه ها و افکار عمومی برای استیضاح وی آزاد(به ماهو آزاد) باشند.

 

هرچه جامعه بشری از دوره عصرقدیم  دور شد و قدم به عصر ماشین گذاشت،فهم و آگاهی هم متحول شد. و به همین نسبت تمامت خواهان  توسط کارشناسان،جامعه شناسان،سیاستمداران،سرمایه داران و تحلیلگران خود، درصدد یافتن راه هایی برای دور زدن دمکراسی هستند.

 

الان مثل سابق نمی شود به کشور دیگرلشگر کشی کرد و حکومت  و نهاد دولت و قدرت را در اختیارگرفت؛ و یا نمی توان همانند گذشته یک نفر بر جان و ناموس مردم حکومت کند و مراتب ارباب و رعیتی برقرار باشد.

 

برای آنکه دمکراسی دور زده شود،باید مردم را در قرنطینه قرار داد.قرنطینه شدن مردم در جغرافیای مختلف به نسبت فهم و شعور و آگاهی عمومی، متفاوت است.

 

از اثرات قرنطینه شدن مردم این است که مردم نسبت به فهم واقعی موضوعات جاهل می شوند.و همان جهل باعث  انجام افعالی می شود که در قاموس کلام، به  فاعل آن قاصر می گویند.

 

فرق«قاصر»و«مقصر»در این است که فعل فرد قاصر از روی جهل به موضوع و غالبا ناخواسته و غیرعامدانه است؛ ولی فعل فرد مقصر دانسته و غالبا عامدانه می باشد.   

 

قرنطینه کردن مردم منجربه انسداد فکری و به همین تناسب نیز سبب جهالت درموضوع می شود.وبواسطه همین جهل،هررایی هم که دریک انتخاب با فرایند دمکراسی جایگزین شود،صورت واقعی و حقیقی  قضیه نیست و معیوب است.و باصطلاح حوزویان«غش در معامله»است و لذاباطل.    

 

در چنین سیکل معیوبی، دمکراسی بارها توسط تمامت خواهان دور زده خواهد شد. و دور  هم که باطل  است.

 

دراین فرایند سرعت آگاهی یا صفر است و یا محدود به همان محدوده. و یا در صورت رخنه و نفوذ به قرنطینه، شکننده و  البته خیلی کُند و خسته کننده خواهد بود.

 

مردم را به دو دسته می توان تقسیم کرد.دسته آگاه، دسته نادان.

 

گرو نادان هم به دو دسته  جاهلان قاصر(یعنی همان کسانی که توسط تمامت خواهان با انواع سرمایه گذاری ها و بواسطه داشتن و دراختیارگرفتن رانت عظیمی از ثروت مردم-مثل نفت خودمان-آنهارادرقرنطینه قرارداده اندتادائمادریک دور مکرر،فقط آنها را ببینند،حرف آنها را بشنوند،مطالب آنها را بخوانند وقس علیهذا...و گروهی دیگرکه خداوند در قرآن به آنها اشاره کرده است:«اولئک کالانعام بل هم اضل».یعنی مثل چارپایان زندگی می کنندو بلکه از آنهاهم پست تر.  

 

جمعیت  آماری این نوع از افراد درسراسر جهان،رقم کمی هم نیست!! وبرای همین هم هست که خداوندبه کرّات در قرآن اشاره دارد که:«اکثرهم لایعقلون» و«اکثرهم لا یعلمون»!چون این مردم در دور باطل بی شعوری و نفهمی هستند،و لذا از کوزه همان برون تراود که در اوست! از گُرده این نوع آدمها هر کسی به فراخور توانایی اش  سواری می گیرد.    

 

در گروه دانایان،بخشی ازاین افراد، درجهت دور زدن دمکراسی تلاش می کنند تا همیشه در صحنه حضور داشته باشند و البته مردم هم(همان مردم قرنطینه شده)هم همواره  در صحنه و وسط میدان هستند!!

 

بخش دیگری هم هستند که بواسطه عدم توانایی در اختیارداشتن  منابع،و تقدم اخلاق بر هرچیز،مهجور واقع می شوند و گاها همچنان گمنام باقی می مانند.

 

مصادیق مشهود و غیر مشهود دور زدن دمکراسی فراوان است.

 

مثلا پوتین رئیس جمهوری دو دوره روسیه شوروی سابق و نخست وزیرفعلی  و نیروی امنیتی  و اطلاعاتی کا.گ.ب شوروی سابق می خواهد دوباره کاندیدای ریاست جمهوری شود، تا همیشه باشد!

 

یا مثلا هرچند«دمکراسی مشترک»در افغانستان و عراق و بهار کشورهای عربی که درحال وقوع است،مثل مصر،لیبی،بحرین سوریه،یمن و تونس،منافع مشترکی ازآن حاصل می شود،اما همان تمامت خواهان  درحال دور زدن دمکراسی  هستند؛وشایددر مصر این دور زدن مشهود تربه چشم آید.   

 

دمکراسی در نظام ج. ا.ا هم سالهاست که توسط تمامت خواهان در اسم و رسم و انواع احزاب خلق الساعه و با عناوین مختلف و درفرایند تثبیت نظارت استصوابی دور زده شده است.

 

مثلادر انتخابات پیش روی کشورمان(مجلس و ریاست جمهوری و شوراها)با تـآسیس مثلا جبهه پایداری و به قول معروف با راه انداختن دعوای«حیدر نعمتی»و در راستای دور زدن دمکراسی،می خواهندترکیب اصلی فعلی در نهادهای تصمیم گیر(مافیای ثابت قدرت) همچنان تثیبت شود.و البته خدشه ای هم به دمکراسی وارد نشود!   

 

حاکمیت و نهاد رسمی قدرت در ج.ا.ا.،هرچند دمکراسی را فریب و ناقص می داند و به آن اعتقادی هم  ندارد و دمکراسی ولایت مطلقه فقیه را متکامل تر و ناشی از اراده حاکمیت خداوند می داند،اما نمی توانند از ابزار و لوازم یک دمکراسی که همانا لازمه اش انتخابات آزاد و داشتن احزاب و انتشار مطبوعات متعدد و وجود پارلمان است،خود را بازنشسته کند و یا خود را در مظان اتهام دیکتاتوری قراردهدویابخواهدمثلا به شکل زمامداری علی (ع)در دوران صدراسلام بپردازد!منتهابرای آنکه وجهه آنان تخریب هم نشود و متهم به دیکتاتوری و یا انحصار طلبی و انحصارگرایی و تمامت خواهی هم نشوند در این سالها(خصوصا بعد از رحلت امام خمینی)،به قرنطینه کردن مردم پرداختند.

 

مهم ترین قرنطینه ای که اخیراقصددارندباتمام وجودروی آن سرمایه گذاری کنند، جلوگیری ازداشتن ماهواره توسط مردم است که اخیرا با عملیات رعب آور به برداشتن دیش ها کرده اند.ویا قرنطینه کردن اینترنت(اینترنت ملی) وفلیترینگ شدیدی که اعمال می شود.

 

یکی از اثرات قرنطینه شدن این است که اگر مثلا امروز حکم شود که نظارت استصوابی برداشته خواهدشد،وانتخابات آزادصورت خواهدگرفت وزندانیان سیاسی هم آزاد،به ضرس قاطع می شودپیش بینی کردکه همانهایی رای خواهندآورد که پیشتر به نسبت مساوی  درعرصه های مدیریت کلان کشور(خصوصادرنهادهای مهم مثل حوزه قضایی و اطلاعاتی) حضورداشته و فعال مایشاء بوده اند!؟

 

مثلاهمانهایی که دردوره ایشان فردی مثل عزت الله سحابی(فرزندمحبوب ورنج کشیده ایران)،بخاطریک نامه نوشتن به زندان می افتدوسرانجام گمنام هم می میرد،دوباره در راس قدرت قرارخواهندگرفت.

 

ویا کسانی رای خواهندآوردکه دردوره ایشان آیت الله منتظری(مهم ترین فرد انقلاب،و قائم مقام امام خمینی دررهبری)،خانه وکاشانه اش رابابیل وکلنگ توسط همین مردمی که در قرنطینه اینهابوده اند،تخریب  وموردناسزاولعن و نفرین حکومتی و رسانه ای قرارمی گیرد. شخصیت ممتاز ونستوهی که سالهابه حصر می افتد وبعدهمانهاکه اورابه خاطر سستی درمدیریت ویانقاب نفاق به این وضعیت انداخته اند،به طوری که ایشان بعدازتاسیس ج.ا.ا.تقریبا تمام عمرش رادر حصر و فشار و ناسزاگویی و فحاشی رسانه ای  و مدیریتی حکومتی فرارگرفت،دراین دوره وبا دورزدن دمکراسی،از او آنچنان تمجید و تکریم می شود که گویی اتفاقی نیفتاده است.

 

همانهایی که سالهای سال،درعرصه های مختلف مدیریتی،خودشان ،فرزندانشان،اقوام سببی و نسبی ودنباله هایشان،سند شش دانگ انقلاب بنام شان است،وبخاطرداشتن تبلیغات رسانه ای درداخل وخارج و پمپاژ و بمباران مکرر و مرتب خودشان برمردم قرنطینیه شده،همچنان  علیه السلام هستند، همانها هم  رای خواهند آورد!

 

و در این دایره تنگ ومحدود اگر گاهی هم بواسطه جنگ قدر ت و یا رویکردی ناخواسته با  لطف خفیه خداوند، نقاب هایی هم به کنار رود،مثل افشای و رو شدن اختلاس اخیر، گفته خواهد شد که نباید آنرا کش داد،چرا؟زیرا«چون پرده درافتد نه تو مانی و نه من»و لذا بادورزدن دمکراسی که بواسطه قرنطینه  بودن مردم در حال انجام است،این اتفاق خوش یُمن نیز مثل دیگر اتفاقات،نسترون و عقیم خواهد ماند.  

 

تاکید می کنیم آنچه هم که در وضعیت قرنطینه ای،منجربه عصیان اجتماعی و یانهضت و جنبش شود،عقیم است.همچنانکه انقلاب عظیم مردم ایران،ابتر شد. برای بیرون آوردن مردم از قرنطینه تمامتخواهان،«بی قالب های آزاد و آگاه»   باید تزریق«آگاهی»کنند!     

 

والسلام

محمد شوری(نویسنده وروزنامه نگار)18مهر90

 

 

 

 

 

 

 



منبع: پژواک ایران