PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران

رهبر و جامعه ای بی قانون و در هم ریخته

حتمن(حتما") داستان مشهور "شاه می بخشد، شیخ علی خان نمی بخشد" که در باره شیخ علی خان زنگنه وزیر با درایت شاه سلیمان و شاه عباس دوم صفوی است را شنیده اید. او فرمان های بذل وبخشش شاه سلیمان را که در هنگام مستی ومی گساری صادر می فرمود، اجرا نکرده و از خزانه مملکت ومال مردم بیهوده حاتم بخشی نمی کرد ومی گفت خزانه چنین پول هایی ندارد.شاه می بخشید ولی اونه! این حکایت اینک به گونه ای وارونه در رفتار یک شیخ علی دیگری بنام شیخ علی خامنه ای باز سازی شده ولی با ترکیب ومعنایی دیگر. آن شیخ علی با کفایت وبا درایت و خردمند که بناهای فراوان بسیار زیبای تاریخی در گوشه وکنار ایران و از آن جمله دراصفهان از او بیاد گار مانده وبرای سربلندی ایران کوشش می کردکجا واین یکی شیخ علی خان کجا! اگر او برای ایران افتخار و سربلندی آفرید این یکی جز سرافکندگی وتیره روزی برای ایرانیان کار دیگری نکرد. اگر روش و سیاست آن یکی عدم اجرای فرمان شاه به سود مردم ایران بود ولی این یکی خودش را شاه دانسته، همه کارهایش به ضرر ملت وآسیب رسانی به مردم بوده است.

ولی حکایت امروز چیست؟

سخن رانی تازه علی خامنه ای در پنجمین کنفرانس پر هزینه "حمایت از انتفاضه فلسطینی ها" با گرد آوردن مفت خوران وبه باد دادن سرمایه های ملی، تاکید و پافشاری بر رد درخواست محمود عباس از سازمان ملل برای پذیرش دولت مستقل فلسطین و نگذشتن از یک وجب خاک فلسطین بود! این سخنان نشان داد که شاه (در این جا محمود عباس)می بخشد ولی شیخ (علی خامنه ای) نمی بخشد! خامنه ای چنان از خاک فلسطین می گوید که گویی قباله این خاک را بنام ابوی گرامی ایشان نوشته اند! آش چنان شور بود که صدای خالد مشعل نیز در آمد. او در میان انتقاد خود از طرح محمود عباس ولی از اوقدردانی کرد که خلاف دیدگاه های شیخ علی و شگفت آفرین بود. به این بخش ازگفته های او توجه بفرمایید:

"....آقای مشعل، اقدام محمود عباس در ارائه درخواست تشکیل کشور فلسطین به شورای امنیت سازمان ملل را اقدامی جسورانه و قابل تقدیر توصیف کرد و گفت: "این اقدام دستاوردی نمادین و معنوی در پی داشت که نمی‌توانیم آن را انکار کنیم." در برخی سایت های خبری.

جالب تر این که، این بخش از سخنان خالد مشعل در رسانه های خبری حکومتی ای که من دیدم، نیامده و بیان نگردیده است!

توچه کاره ای؟!

کسی نیست به این آخوند تبهکاربگوید: تو که هستی وچه کاره ای که بخواهی برای مردم فلسطین راه وسیاست روشن کرده وبه جای آنان تصمیم بگیری؟ باید پرسید که آیا محمود عباس حق سخن گویی و تصمیم گیری در این باره را دارد که همه زندگی اش را در راه مبارزه برای ایجاد یک دولت مستقل و آزادفلسطین گذرانده است و در درگیری های روزمره در فلسطین رشد وپرورش یافته است وامروز رئیس دولت خودگردان فلسطین است که از سوی همه کشورها در سازمان ملل پذیرفته شده؛ و یا توآخوند پر گویی که هزاران کیلومتر دورتر، به ضرب مقام بادآورده، سرمایه های ملت ایران و به بهانه فلسطین، دست به مزدور پروری در منطقه زده و خود را از فلسطینی ها هم فلسطینی تر می دانی؟ شیوه همه کسانی که یک شبه از هیچ به جایی رسیده اند و چاپلوسان خود فروخته ای به دور آنان گرد آمده اند، همین بوده است که پس از اندکی چنان از خود بی خود شده اند که خود را برتر از هر کس دیگری به شمار آورده و دچار جنون شده اند. روشن است که این سخنان بی پایه و بی پشتوانه شیخ علی نه تنها برای دل سوزی ویا آینده بهتر برای فلسطینی ها نیست که حتا حکومت اسلامی را هم در بر نمی گیرد و تنها برای سود و بهره شخصی خود و برای دست یابی به عنوان خنده آور "رهبر مسلمانان جهان" و کسب وجهه وقدرت در کشورهای مسلمان است. خامنه ای رویای رهبری مسلمانانی را داردکه در بیشترین شمار خود سنی مذهب و از مخالفان سر سخت او هستند و اصولن او را دشمن خود می دانند. به این آخوند خود پرست باید گفت: اگر توانایی و شایستگی داشتی آن جامعه ای را که شیرازه اش را از هم پاشیده ای درست اداره می کردی؟ اگر اهل راستی و درستی بودی مردم را به قتل نمی رساندی تا یک نادان و مایه ننگی چون احمدی نژاد را با کودتا بر جای نگاه داری! اگر توانایی داشتی امروز در برابر ریخت وپاش ها و سرپیچی های همین دست پرورده خود از اجرای دست وپا شکسته قانون ظاهری حکومت نیز درمانده و مانده نشده بودی!

این وضع ایران زیر سایه رهبر خود خوانده است

وضع جامعه امروز ایران زیر سایه شیخ علی خامنه ای را می توان کوتاه چنین بیان کرد: دردناک، هراس آور وبسیار نگران کننده برای نسل های آینده !

چپاول و دزدی، برباد دادن سرمایه های ملی در راه هدف های شوم، نابود کردن طبیعت ایران که در این زمینه سرزمین ما را به یکی از بدترین نمونه ها در جهان مبدل نموده است و تنها نابودی جنگل ها، دریاچه ها، رودخانه ها حتا کوه ها را در بر نگرفته و اکنون هوای پاک برای تنفس مردم را نیز از آن ها ستانده است چنان که همین چند روز پیش(دوشنبه 26 سپتامبر) سازمان پهداشت جهانی در آخرین بررسی ها ی خود در باره میزان آلودگی هوا در 1100 شهر در میان 91 کشور جهان اعلام نمود که شهر اهواز(رتبه نخست، مدال طلا!) و سنندج (رتبه سوم، مدال برنز!) را به عنوان آلوده ترین و خطرناک ترین شهرهای جهان به دست آورده اند(شادباش به رهبر خودخوانده)!

آمارهای منفی در زمینه های گوناگون از آزادی های اجتماعی و حق شهروندی گرفته تا خرابی های اقتصادی، میزان اعتیاد(از بالاترین ها در جهان)، تن فروشی، قاچاق، پول شویی، آلودگی مقام های حکومتی، شمار زندانیان سیاسی و عادی، میزان اعدام ها، بزه کاریهای اجتماعی تا قربانیان برخوردها در ترافیک جاده ها، که از وحشتناک ترین ها در جهان بوده و میزان هر ساله آن به اندازه کشتار در یک جنگ است. در این زمینه به این داده ها از سوی خود مسئولان حکومتی توجه کنید:

"آخرین آمار در مورد تعداد تلفات در اثر تصادفات در کشور از سوی جولا یی رئیس ستاد دیه کشور اعلا م شده است
وی اظهار داشت: وقتی یک هواپیما سقوط می کند سه روز عزای عمومی اعلا م می شود در حالی که هر دو روز یکبار 150 نفر و در سال 30 هزار نفر بر اثر تصادفات رانندگی جان خود را از دست می دهند که با این وضعیت باید در ایران هر روز عزای عمومی اعلا م شود. جولا یی با اشاره به حوادث رانندگی خاطرنشان کرد: در 50 سال گذشته آمار تمامی شهدایی که برای دفاع از کشور جان خود را از دست داده اند 230 هزار نفر اعلا م شده در حالی که پس از انقلا ب تاکنون بیش از 800 هزار نفر بر اثر سوانح رانندگی در کشور جان خود را از دست داده اند." بر گرفته از سایت مرکز اطلاعات علمی وتخصصی حمل ونقل وترافیک، آدینه 13 خرداد 1390.
این تنها آمار وحشتناک کشته ها است. خود می توانید شمار سرگیجه آور زخمی و ناقص شدگان و گرفتاری های پس از آن خانواده ها را بر آورد کنید!

در فرار مغز ها ونخبگان جامعه نیز که به حمد الهی و توانایی رهبر خود خوانده دست همه را از پشت بسته ایم!

زور، سرکوب، تجاوز، گروگان گیری و....نیز در حکومت اسلامی و زیر سایه رهبر شایسته خود خوانده، دیگر امری هر روزه وشناخته شده است.

در هیچ گزارش آماری منفی ای نیست که به حمدخدا و درایت رهبر خودخوانده پر گو، ایران ملا زده در راس آن نباشد و مدال طلا، نقره ویا برنز نگیرد؟! حتا به بناهای تاریخی که یادگارها و ماندگارهای پیشینیان ما هست نیز رحم نکرده و هر چه توانسته اند نابود کرده اند. با فرهنگ ایران زمین چنان دشمنی نشان می دهند که در خیال هیچ ایرانی نمی گنجید. ویران کردن زیر بنای اقتصادی کشور، غارت، هرج ومرج و زد وبند به اندازه ای است که یک قلم رو شدن از دزدی های نجومی، مبلغ بسیار ناچیز سه هزار میلیارد تومان است که اگر در هر کشور دیگری انجام گرفته بود، دولتش را سرنگون و به محاکمه کشیده بود. چنان آسیب های فراوانی به اخلاق جامعه وارد آورده وچنان به خشونت فزاینده در میان مردم دست زده اند که در نهایت شوربختی و بدبختی مراسم جنایت کارانه اعدام در خیابان ها را به یک نمایش و سر گرمی هر روزه مبدل ساخته اند که هزار افسوس ودرد به چنین هنجار ورفتاری! هزار افسوس و درد بر ایران وایرانی نگون بختی که دست وپا زدن و مرگ انسان ها به وحشیانه ترین شیوه ها بر چوبه های دار و بر بلندای جراثقال ها به سرگرمی روزانه اش تبدیل شده باشد! ننگ همیشگی بر تبه کارانی که جامعه ایران را به سوی چنین سقوط اخلاقی کشانده ومجبور ساخته اند!

همه این تبه کاری ها و ویرانی ها در سایه حکومت ولایی ورهبری قلدر منشانه علی خامنه ای و باندهای اوباش، دزدان و جانیان وابسته به او انجام گرفته است ومی گیرد. بی کفایتی این حکومت نه تنها برای بیشترین شمار ایرانیان که از این حکومت تنفر دارند که برای جهانیان نیز روشن است. همه امروز می دانند که این حکومت ورهبر خودخوانده مافیاییش، جز زور و خشونت و پراکنده سازی و ایجاد کینه ودشمنی در میان اقشار گوناگون مردم در ایران و در میان ملت های جهان، نقش دیگری ندارد و همه هراس نیز این است که سر آخر با ابجاد جنگ و درگیری که به هیچ وجه تاب پایداری در برابر آن را نیز ندارد، زیان های مالی وجانی فراوانی برای مردم ایران به وجود بیاورد. دخالت ها و هل من مبارز خواهی های تو خالی رهبر خودخوانده حکومت از درون پوسیده اسلامی، حطرناک ترین سیاستی است که در وضع آشفته ایران و منطقه بکار گرفته شده است.

همه پرسی

تنها دیوانگان و ذوب شدگان در قدرت تا این اندازه خود را توانا ودانا و مردم را بی خبر وناآگاه می دانند که فریاد شناخته شده مردم کشور خود برای یک همه پرسی تعین تکلیف که باید نامش را همه پرسی: "تاسیه روی شود هر که در او غش باشد" گذاشت را نفی ولی برای مردمانی در کشوری دیگر خواست رفراندم را پیشنهاد می دهد. مرگ خوب است برای همسایه. از دید شیخ علی خامنه ای چراغ به خانه تاریک ما ایرانی ها روا نیست ولی به مسجد فلسطینی ها رواست! می باید به رهبر خود خوانده گفت :به جای این گنده گویی ها و دخالت در کار دیگران، تودست بر کلاه خود نهاده و برو خود را باش!

کوروش گلنام

دوشنبه 11 مهر 1390 ـ 3 اکتبر 2011