PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ / Friday 29th March 2024

کودتا چیان و نیرنگ تازه آنان برای فریب ساده دلان!
کورش گلنام


 

جنجال تازه کودتا چیان!

انتشار سی دی فیلمی بنام"ظهور نزدیک است" که فریاد اعتراض اصول گرای خوش نام وخوش چهره ای چون"حسین شریعتمداری" را، که خود از دست اندر کاران کودتای انتخاباتی و از پشتیبانان تا امروز احمدی نژاد بوده است را نیزدر پی آورده است، نشان از در گیری های هر روز بیشتربر سر قدرت در حکومت اسلامی دارد. او در نوشته تند خوداز برنامه ریزی "یک گروه منحرف سیاسی" برای انتخابات قلابی آینده سخن گفته و هشدار داده است!

اشتباه تاریخی علی خامنه ای در برنامه ریزی و تایید کودتا و فرمان به کشتار مردم معترض که به دستور وبنام او انجام بافت و سرآخر نیزنابودش خواهد نمود، به همین گروه "منحرف"، که شخص رئیس دولت کودتا از چهره های اصلی آن است، این مجال را داد تا هم سرکوب خونین و همه جنایت هایی را که خود اجرا کننده آن بوده است تنها بنام "رهبر معظم و لانه مار او" بنمایاند و هم با توجه به اعتراض های میلیونی مردم و خاموش نشدن این اعتراض ها که نشان از بیزاری شدید مردم از روحانیت، دوری، زدگی و خستگی آنان از اسلام وحکومت اسلامی است، دست به برنامه ریزی هایی زده تا که خود را از روحانیان و حتا شخص علی خامنه ای و لانه مار او دور و جدا نشان داده تابتواند به خیال خود مردم را فریفته و در انتخابات آینده کسی چون رحیم مشایی را به ریاست جمهوری برساند. سیاستی همآنند آن چه پوتین در روسیه پیش برده است و در حقیقت این خود او است که پشت پرده هم چنان در روسیه حکومت می کند.

این جنبه فردی کار رئیس دست نشانده دولت کودتا است ولی هدف گروهی نیرنگ بازی های تازه او وباندش این است که قدرت را از دست اربان تا به امروز خود یعنی روحانیان بدرآورده، خود را حاکم اصلی در ایران نموده و از شکست و فروپاشی حکومت جلوگبری نمایند. این باند از کودتاچیان، پس از اعتراض های میلیونی مردم به کودتا، به خوبی دریافته اند که حکومت بانام و انگیزه های اسلامی دیگر اعتبار خود را از دست داده است و کمترین شانسی ندارد.
 

 چرخش و شگفتی ها

چرخشی که یک باره وپس از انجام کودتا در شیوه سخنان رئیس دولت کودتا و همکاران نزدیک اوایجاد شد، نشان  روشنی براین ترفند تازه و حقیقتن(حقیقتا") ابلهانه است .

 با شناختی که از  رئیس دولت قلابی و کودتاچی، دانش گسترده او در همه زمینه ها، همراه باخردورزی ها، آینده نگری ها وبرنامه ریزی های کم مانندش در پیش برد کارها داریم، روشن است که اندیشه، مایه وزیر بنیای نیرنگ تازه نیز از خوداو نیست چون حتا در این اندازه نیز توانایی ندارد. بنا بر این، ترفند جدید نیز ثمره تراوش اندیشه ها، چاره جویی ها و برنامه ریزی ها پشت پرده همکاران نزدیک و بسیار"خوش نام" او است نه خود او. این ترفند نو و ناگزیر، بابرنامه ریزی ای حساب شده به اجرا درآمده و به شکلی آشکار هراس کودتاچیان و فرمانروایان اسلامی از آینده نا روشن خود را فریاد زده و اعلام می دارد.

 همه با شگفتی شنیدیم که نخست رحیم مشایی ناگهان از مکتب ایرانی و یا از عدم دشمنی با یهودیان سخن گفت! سخنانی تنها برای ایجاد هیجان و موج تازه ای در جامعه با هدف فریب ساده اندیشان. سخنانی که در میان خود اصول گرایان و "خودی" ها ی بی خبر از نیرنگ تازه پشت پرده، شوک آور بوده، بحث ها و بر خورد های گاه سختی را سبب شد وحتا شماری از ملایان ترسیده از آسیب به "اسلام عزیز" و از دست رفتن جاه ومال باد آورده را نیز به نفی این گونه سخنان و گویندگان آن ناگزیر ساخت. گمان نگارنده این است که  شماری از خودی هایی نیزکه در جریان نیرنگ تازه قرار داشتند بنا بربرنامه ریزی، وارد میدان این بازی وشیادی تازه شده و با دمیدن در آتش این تنور به عنوان مخالف ویا موافق، درگیری هایی ساختگی براه انداخته وهم چنان به این کار ادامه می دهند.
 

آماده سازی خودی ها

با وجود برخوردها، انتقاد ها و مخالفت خوانی های خودی هایی چون همین نمونه تازه، این روند ولی به شیوه ای موذیانه می رود که آهسته، آهسته به شکل "قطره چکانی" در دل و مغزاین اصول گرایان مخالف نیز ریخته شده واندک، اندک در میان آنان نیز جا باز کرده وخود را استوار سازد. پس از آزمایش نخستین وبر داشتن گام هایی به وسیله رحیم مشایی، رییس کودتاچی دولت نیز به میدان آمده وبخشی از این دیدگاه ها را بیان کرده، نرم نرمک و  باآغاز از "مکتب ایرانی" هر بار گامی پیش تر نهاده و هر روز بیش تربه دامان تمدن و فرهنگ ایران باستان، شاهنشاهان یزرگ ایران کوروش و داریوش و.... آویخته و پس از گذشت سی سال، درست در سال کودتا و ابراز ییزاری میلیونی مرم از حکومت اسلامی دروغ پرداز و آدم کش، یکباره بیاد برگزاری "جشن نوروز" باستانی و دعوت از سران دیگر کشورها برای شرکت در آن افتاده است! دعوتی که امسال البته جز چند کشور فارسی زبان و همسایه کسی آن را نپذیرفته و با سردی فراوان و بی محلی سران دیگر کشورها روبرو شده است.
 

 باند کیست و برنامه جیست؟

از دید من، جنبش میلیونی مردم ایران پس از کودتا، که اگر به هنگام و به درستی به میدان بیایند هیچ نیرویی توان مبارزه با آن را ندارد، چنان زهر خود را برحکومت و کودتا چیان ریخته و چنان هراسی در دل آنان ایجاد کرده است که نیاز به روش های دیگری را در دستور کار قرار داده است. اینک چهار چهره در میان دولت کودتا بارزتر شده و همآهنگ وبا برنامه ریزی تازه و ویژه، نیرنگ تازه را به پیش می برند. به همین سبب من آنان را "باند چهار تنه" نامیده ام. این چهار تن عبارتند از:

محمود احمدی نژاد، رئس جمهور کودتاو سه تن از نزدیک ترین و بدنام ترین مشاوران او:

اسفندیار رحیم مشایی

هاشمی ثمره

و مشاور دیگرش رحیمی

هر ایرانی که رویدادهای دیروز و امروز ایران را دنبال کرده است می داند که رئیس دولت کودتا و مشاوران او همگی پیشینه تقلب ونیرنگ چه در درست کردن مدرک های قلابی؛ چه در زدو بند؛ چه در سوء استفاده از جا ومکان خود و خوردن وبر باددادن سرمایه های مردم ایران؛ چه در پاسخ ندادن به پرسش های فراوان از آن میان ناپدید شدن میلیاردها تومان؛ چه در دروغ گویی ها و وارونه سازی ها و.. دارند. هیچ یک از این چهار تن خوش نام نبوده، جز اویاش حکومتی و مشتی ساده دل، کسی آنان را باور نداشته و دل خوشی از آنان ندارد.

جنبش و خیزش مردم پس از کودتا، که شوربختانه شماری از هم میهنان آن را تنها در "رأی من کجاست" دیده اند، شوک بزرگی به رهبر و دستگاه حکومت وارد کرد. "رأی من کجاست" بهانه ای شد برای فریاد خشم وخروش از بیش از سی سال زورگویی، چماق کشی، خیانت و جنایت و چنان نیرومند بود که همه بافته ها ونقشه های آینده حکومت را در هم ریخته ونقش برآب ساخت. آشکار ترین جنبه این شوک بزرگ این بود که نشان داد مردم نه تنها ازحکومت اسلامی وملایان حکومتی بیزار شده اند که دوری ازباورهای خرافی/اسلامی چنان در ایران نیرو گرفته است که دیگر نمی توان آن را نادیده گرفت. بنا بر این خیزش و جنبش پس از کودتا را می باید"انفجار وفوران" همین سرخوردگی، خستگی و بیزاری مردم از سی سال حکومت اسلامی(تاآن زمان ) دانست ونه تنها اعتراض به کودتای انتخاباتی. کودتا بهترین مجال و دست مایه را برای میلیون ها تن از مردم گریزان ودل زده از حکومت اسلامی، دروغ گویان ونیرنگ بازان شیاد فراهم آورد تا آن را به بهترین شیوه نشان دهند.
 

مردم ولی فریب نمی خورند

باند چهار تنه درخیال و اوهام های خود دست وپا می زند. آنان می پندارند که میلیون ها مردم معترض و سوگوار قربانیان جنایت های سی ودو سال حکومت اسلامی، به همین سادگی فریب نیرنگ ها و شیادی های آنان در پناه بردن به "مکتب و فرهنگ ایرانی" را خواهند خورد! مردم سی و دو سال است که به اندازه توان خود در برابرآدمکشان اسلامی ایستاده وقربانی داده اند. جوانان امروز ایران با نسل های پیشین خود قابل برابری نیستند.آنان هم از اشتباه های ما نسل های پیشین خود فراوان آموخته اند، هم با توجه به دنیای ارتباطی امروز از دانش وآگاهی بیشتری بر خوردار بوده و خردمندانه تر کار وکوشش می کند. کسانی که می پندارند با این ترفندهای کودکانه می توانند مردم ایران به ویژه جوانان را بفریبند، تنها خود را به تمسخر گرفته اند. اینک مردم به خوبی نشان داده اند که حکومتی را که تکیه اش بر اوباش جنایتکار، بر خرافه های مذهبی، زورگویی، دروغ پردازی، نیرنگ بازی وآدمکشی است دیگرنمی خواهند. این حکومت و دست گاه های سرکوبگر آن با آویختن به "مکتب و فرهنگ ایرانی" ویا بی آویختن به آن و براه انداختن جنگ زرگری با پافشاری بر "اسلام ناب محمدی" دردش دوا نشده، بی اعتبار، نا مشروع، تباه، آبرو باخته و رسوااست و سر انجامی جز فروپاشی و متلاشی شدن ندارد. جوانان امروز ایران خوب می دانند که بی چشم داشت به یاری بیگانگان که تنها به سود سیاست های خود رفتار می کنند،  می باید بر پای خود ایستاده و ایران آینده را بسازند. شعار نیست اگر گفته شود که آینده از آن مردم ایران و آزادیخواهان است. این حکم تاریخ است زیرا مردم  آزادی وحق انسانی پای مال شده خود را می خواهند.
 

کوروش گلنام

شنبه 20 فروردین 1390 ـ 9 آوریل 2011

 



منبع: پژواک ایران