برای علی صارمی همبند دهه های ١٣٦٠ که ثابت کرد قیام وجنبش زنده است،اگر چه گزمه های شب، راسته ها،برزنها وچهار راه ها را به سرنیزه بسته ودلخوش کرده اند که شهر در امن و امان است و آخوندهای شکم گنده چون گله های خوک سر در لجنزار جنایت وسرمایه خرّو پف کنان به نکبت آرمیده اند و همچون روسپیان پیر زشت و کریه با عطر نفت بر در بازار جهانی نشسته تا فرنگی در آغوششان کشد وسکّه ای در جیب سوراخشان.برای علی که بر چهرۀ مرگ تف کرد و بر اصالت زندگی مهر زد.

باید تجربۀ در دست جلاّد ولایت فقیه را وتجربۀ منتظر حکم اعدام را داشت تا قطره ای از شهامت وبی باکی علی را حس کرد.الحقّ که علی یکی دیگر از شرفهای بالا بلند قلۀ تسخیر ناپذیر زندانی سیاسی در حکومت جمهوری اسلامی ایران بود،هیچ از یاد نمی برم صحبت یکی از زندانیان سیاسی زمان شاه "دیکتاتور با کلاس" را که وقتی شدّت شکنجه ها و رذالت های پاسدارن حکومت ولایت فقیه را در زندان میدید، میگفت :

بریدۀ زندانی سیاسی خمینی ،سر موضع ومقاوم زندانی سیاسی زندان شاه بود.

نوشتۀ زیر شعر نیست که احساس منست برای علی صارمی همبند سالهای دهۀ ١٣٦٠  در اوین وقزلحصار .نام علی مجاهد بود، ونام خانوادگیش "زندانی سیاسی" .    

اگر،

اگر کوه بود چه کوه بلندی ،

اگر دریا بود چه آرام و  پر غرور

اگر دشت بود چه بی انتها

اگر بهار بود چه بهار ی بی خزان

اگر غرّش بود، غرّش شیر در کوهسار

اگر رعد بود،همچون غرّش رعد در فصل بهار

اگر ستاره بود،ستارۀ سپیده دم در طلوع صبح بی قرار

اگر پیمان بود،پیمانی با مظلومان بی پناه

اگر در بند بود،بربند بود تا اسارت بمیرد

اگرشعله بود،آتشی بر خرمن نکبت

اگرجنگل بود،چه جنگلی بی انتها

اگر بیشه بود،چه بیشه ای مملو از شیران استوار

اگر پرواز بود،چه کبوتری سپید با بلند پروازی عقاب

اگر همبند بود،چه همبندی با وقار وبر وفا استوار

اگر پای "دار" بود،امّا "پایدار" بودو سرفراز

اگر علی بود،چه علی وار برسرپیمان تا طناب دار.

هم کوه بود،هم جنگل،

هم دشت بود،هم ستاره

هم شعله بود،هم  دریا

هم رعد بود در فصل بهار

هم غرّش شیربود در کوهسار

او شرف زندانی سیاسی بود

وسیلی محکم ملّتی بر شقیقۀ دیکتاتور

او یک مجاهد بود واز خانوادۀ بزرگ زندانیان سیاسی با شرف.او ادامۀ صمد بهرنگی بود،او ادامۀ فرزاد کمانگر معلّم آزاده بود و او ادامۀ راهیست تا رسیدن آزادی و آبادی به میهن اسیرمان ایران .

م- ت اخلاقی

١٠ دیماه ١٣٨٩