PEZHVAK-E-IRAN ... پژواک ایران 

پژواک ایران
دادسرای مردم ایران
http://www.pezhvakeiran.com

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ / Thursday 25th April 2024

دانشجویان درخشیدند!
کورش گلنام


 

تارسیدن به آزادی

با همه سد و بندها وجو امنیتی/ نظامی ای که حکومت در 16 آذر( روز دانشجو )ایجاد کرد، نتوانست از فریاد آزادی خواهانه دانشجویان در شماری از دانشگاه ها در شهرهای گوناگون ایران جلوگیری نماید. دانشجویان به هر شکل که شدنی بود، با نو آوری ها وشیوه های گوناگون، یک بار دیگر در روزهایی سخت و دردناک، با دلیری نشان دادند که با همه سرکوب های خونین، به بند کشیدن ها، رفتار های ستمگرانه وجو امنیتی ایجاد شده وسیله حکومت، گامی به پس ننشسته اند. دانشجویان تنها خواستار خواسته های صنفی خود(که حق طبیعی آنان است) نیستند و وضع در ایران چه در گذشته و چه امروز چنان بوده است که آنان خواه نا خواه، به بخش بزرگی از وجدان همگانی جامعه بدل شده و در هر مجالی که یافته و می یابند، فریاد رهایی و آزادی برای خود و مردم در بند و گرفتار ایران را سر داده و می دهند. نادرست است اگر از دانشجویان خواسته هایی فراتر از آن چه می توانند انجام دهند داشت و یا توان مندی های آنان را در چنین خفقان وسرکوبی، بیش از آن چه که هست نشان داد. آن چه ولی روشن است ومی تواند مورد تاکید و تحسین قرار گیرد، عشق دانشجویان به آزادی برای خود و مردم ایران،  فدا کاری ها، از خود گذشتگی ها واراده استوار آنان است. 16 آذر نمونه درخشانی از این خواست واراده دانشجویان آزادی خواه ایران را به نمایش نهاد ونشان داد که آنان تا رسیدن به آزادی دست از مبارزه نخواهند کشید.
 

پندارهای بی پایه حکومت

1 ـ نخست پنداشتند که با کودتای انتخاباتی، پیروز بی چون وچرای میدان شده اند. سیل خروشان و چند میلیونی مردم معترض ولی چنان پایه های حکومت را به لرزه در آورد که خود آنان نیز احتمال سقوط را دادند.

2 ـ در گام پس از آن ودرهراس از فروپاشی، یه وحشیانه ترین شیوه ها، دست به سرکوب خونین مردم زدند. پنداشتند که با این سرکوب ها، دهان های معترض را بسته و مردم را خفه کرده اند. دانشجویان مورد هجوم های سختی قرار گرفتند ولی نه اعتراض ها پایان یافت و نه حکومت هرگز توانست به وضع پیش از کودتا و "اقتداری" که می پنداشت دارد، بر گردد.

3 ـ دستگیری های فله ای، شکنجه ها و نمایش هایی بنام"اعتراف های تلویزیونی" آغاز شد ولی اعتراض ها هرگز پایان نیافت. افشاگری ها و بی آبرویی هر چه بیشتر حکومت در سطح جهان ولی دامنه ای باور نکردنی یافت. جهان به اعتراف های نمایشی تلویزیون حکومت ایران خندید وآن را به تمسخر گرفت.

4 ـ اینک حکومت با دردسر بزرگتری روبرو گشته بود. پس از کودتا و سرکوب های خونین، شکاف در میان "خودی ها" افزایش یافته، وجدان هایی، هر چند دیر ولی بیدار گشته و در درون نیروهای وابسته و خودی نیز ریزشی تاریخی آغاز شد. (البته چون همیشه، فرصت جویان ترسیده ازهمراهی های گذشته خود با حکومت و نگران آینده خود نیز در میان این دسته هستند که این بار مردم با توجه به تجربه های دردناک خود، هشیار بوده ومی توانند سره را از ناسره جدا کنند). رسوایی چنان بالا گرفت که کار بر سفارت خانه ها ودیپلمات های رژیم نیز سخت شد. هر جا که گام گذاشتند با فریاد های اعتراض به وحشیگری های حکومت روبرو شدند و چند دیپلمات درگزینش میان :دارا بودن وجدان، شرافت و انسانیت یا بودن و همکاری کردن با حکومت تبه کار اسلامی، نخستین را برگزیده و کار در سفارت را رها کرده و درخواست پناهندگی نمودند. این روند هم اینک، یک سال ونیم پس از کودتا هم چنان دنبال شده و در آینده شاهد پیوستن دیپلمات های دیگری به صف مردم خواهیم بود.

5 ـ ولی مهمترین رویداد منفی دیگر برای حکومت، دریده شدن بیشتر پرده ها و و رو شدن تمام و کمال دست رهبر معظم برای مردم بود. پس از کودتا و فرمان مستقیم خامنه ای به سرکوب مردم، دیگر برای کسی تردیدی باقی نماندکه آن "نیرو های خود سر" که در تنگناهایی چون افشای قتل های زنجیره ای(که زنجیره اش را خیلی کوتاه نشان می دادند) و جنایت ها در خوابگاه دانشجویان، به روز شده، از آن سخن رفته و آن را عامل جنایت ها می دانستند، همه زیر عبای خود رهبر معظم است. اینک دیگر برای همه آنانی نیز که تا آن زمان باور نداشتند، روشن شد که فرمان کشتارها و تبه کاری ها، سرچشمه اش در رهبر و لانه او بوده است. اینک بر همه مردم دانسته شد که نیروی خود سر همآن رهبرفرا قانونی است که همه چیزخود را به قدرت فروخته است! این بزرگترین ضربه ای بود که به جایگاه پوشالی رهبرخود خوانده وارد آمد. خامنه ای به هر نیرنگ وکاری دست بزند دیگر هرگز نمی تواند به همآن جایگاه قلابی پیش از کودتای خود بر گردد. اینک کار او به جایی رسیده است که می باید در یک ماه 4 بار پنهان وآشکار به قم رفته و به این آخوند و آن طلبه التماس کند تا یا در باره نقشه های شومش برای آینده "مشورت" کند و یا  یخواهد که مشروعیت و رهبری اورا تایید کنند!

هر چه دانشجویان، وکلای شرافت مند، همه زندانیان دلیر و استوار درخشیده و می درخشند، ستاره حکومت اسلامی وعلی خامنه ای رو به زوال است و کور سویی بیش از آن به جا نمانده است.  
 

کوروش گلنام

یکشنبه 21 اذر 1389 ـ 12 دسامبر 2010



منبع: پژواک ایران